ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
    جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    «ابوزكريا يحيى (يوحنا) بن ماسويه خوزى»، از پزشكان بزرگ دربار عباسى در قرن سوم هجرى است. گفته‌اند كه‌پدرش (ماسويه) در بيمارستان جندى شاپور به داروسازى مشغول بود و جبرئيل بن بختيشوع، پزشك مشهور جندى شاپورى ساكن بغداد، به معرفى و توصيه دهشتك، رئيس بيمارستان جندى شاپور، او را براى كار در بيمارستانى كه به دستور هارون الرشيد در بغداد ساخته مى‌شد، دعوت‌كرد. ماسويه در آنجا به كمك جبرئيل، با كنيز داوود بن سرابيون ازدواج كرد و يوحنا و برادرش ميخائيل از آن زن زاده شدند.
    «ابوزكريا يحيى (يوحنا) بن ماسويه خوزى»، از پزشكان بزرگ دربار عباسى در قرن سوم هجرى است. گفته‌اند كه‌پدرش (ماسويه) در بيمارستان جندى شاپور به داروسازى مشغول بود و جبرئيل بن بختيشوع، پزشك مشهور جندى شاپورى ساكن بغداد، به معرفى و توصيه دهشتك، رئيس بيمارستان جندى شاپور، او را براى كار در بيمارستانى كه به دستور هارون الرشيد در بغداد ساخته مى‌شد، دعوت‌كرد. ماسويه در آنجا به كمك جبرئيل، با كنيز داوود بن سرابيون ازدواج كرد و يوحنا و برادرش ميخائيل از آن زن زاده شدند.


    وى مدتى همراه برادرش به شاگردى جبرئيل بن بختيشوع پرداخت. به روايت ابن جلجل، هارون الرشيد او را به ترجمه كتاب‌هاى طبى كه از آنقره (آنكارا) و عموريه آوردند، مأمور كرد و نويسندگانى ماهر در خدمتش گماشت. از اين رو به‌نظر مى‌رسد كه يوحنا جز سريانى و عربى، زبان يونانى نيز مى‌دانسته است.
    وى مدتى همراه برادرش به شاگردى جبرئيل بن بختيشوع پرداخت. به روايت ابن جلجل، هارون الرشيد او را به ترجمه کتاب‌هاى طبى كه از آنقره (آنكارا) و عموريه آوردند، مأمور كرد و نويسندگانى ماهر در خدمتش گماشت. از اين رو به‌نظر مى‌رسد كه يوحنا جز سريانى و عربى، زبان يونانى نيز مى‌دانسته است.


    با اين حال شهرت يافتن وى به عنوان طبيبى بلند آوازه از زمان مأمون عباسى به بعد است. وى پس از مأمون، در درگاه واثق و سپس متوكل جايگاه ارزنده‌اى داشت، به گونه‌اى كه ابن جلجل درباره او مى‌نويسد: «پادشاهان عباسى و خانواده آن‌ها هيچ غذايى را نمى‌خوردند مگر با حضور و اجازه ابن ماسويه».
    با اين حال شهرت يافتن وى به عنوان طبيبى بلند آوازه از زمان مأمون عباسى به بعد است. وى پس از مأمون، در درگاه واثق و سپس متوكل جايگاه ارزنده‌اى داشت، به گونه‌اى كه ابن جلجل درباره او مى‌نويسد: «پادشاهان عباسى و خانواده آن‌ها هيچ غذايى را نمى‌خوردند مگر با حضور و اجازه ابن ماسويه».
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    حدود 50 اثر از وى ياد شده و يا به او منسوب شده است كه بيشتر آن‌ها در زمينه پزشكى است. ظاهراً شمارى از آن‌ها به‌نام‌ها و عناوين مختلفى شهرت يافته كه بعدها هر يك از آن‌ها را اثر مستقلى پنداشته‌اند.
    حدود 50 اثر از وى ياد شده و يا به او منسوب شده است كه بيشتر آن‌ها در زمينه پزشكى است. ظاهراً شمارى از آن‌ها به‌نام‌ها و عناوين مختلفى شهرت يافته كه بعدها هر يك از آن‌ها را اثر مستقلى پنداشته‌اند.


    1. «كتاب‌الازمنة يا الازمنة و الامكنة»، درباره فصول و ماه‌هاى سال و ارتباط آن‌ها با خوردنى‌ها و نوشيدنى‌هايى كه‌بدن به آن‌ها نيازمند است.
    1. «کتاب‌الازمنة يا الازمنة و الامكنة»، درباره فصول و ماه‌هاى سال و ارتباط آن‌ها با خوردنى‌ها و نوشيدنى‌هايى كه‌بدن به آن‌ها نيازمند است.


    2. «جواهر الطيب المفردة باسمائها و صفاتها و معادنها».
    2. «جواهر الطيب المفردة باسمائها و صفاتها و معادنها».
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    4. «الحميات».
    4. «الحميات».


    5. «دغل العين»، كه كهن‌ترين كتاب درسى چشم‌پزشكى‌اى است كه اكنون در دست‌است.
    5. «دغل العين»، كه كهن‌ترين کتاب درسى چشم‌پزشكى‌اى است كه اكنون در دست‌است.


    6. «الكناش‌المشجّر».
    6. «الكناش‌المشجّر».
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    8. «النوادر الطبية» يا «الفصول الحكمية و النوادر الطبية» يا «الفصول».
    8. «النوادر الطبية» يا «الفصول الحكمية و النوادر الطبية» يا «الفصول».


    9. «كتاب‌الادوية المسهلة».
    9. «کتاب‌الادوية المسهلة».


    10. «البستان وقاعدة الحكمة و شمس‌الاداب».
    10. «البستان وقاعدة الحكمة و شمس‌الاداب».
    خط ۶۹: خط ۶۹:
    11. «تركيب طبقات العين و عللها و ادويتها».
    11. «تركيب طبقات العين و عللها و ادويتها».


    12. «كتاب‌التشريح».
    12. «کتاب‌التشريح».


    13. «كتاب‌الجذام».
    13. «کتاب‌الجذام».


    14. «كتاب‌الحيوان».
    14. «کتاب‌الحيوان».


    15. خواص الاغذية و البقول و الفواكه».
    15. خواص الاغذية و البقول و الفواكه».
    خط ۸۵: خط ۸۵:
    19. «الصوت و البحة».
    19. «الصوت و البحة».


    20. «كتاب فى الفصد و الحجامة».
    20. «کتاب فى الفصد و الحجامة».


    خوشبختانه بسيارى از كتاب‌هاى او اكنون به دست ما رسيده و از گزند حوادث روزگار مصون مانده است.
    خوشبختانه بسيارى از کتاب‌هاى او اكنون به دست ما رسيده و از گزند حوادث روزگار مصون مانده است.


    == وفات ==
    == وفات ==

    نسخهٔ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۰۴

    ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه
    نام ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه
    نام های دیگر ابن ماسویه، ابو زکریا یوحنا

    یحیی بن ماسویه

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 243 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مولف AUTHORCODE3101AUTHORCODE


    «ابوزكريا يحيى (يوحنا) بن ماسويه خوزى»، از پزشكان بزرگ دربار عباسى در قرن سوم هجرى است. گفته‌اند كه‌پدرش (ماسويه) در بيمارستان جندى شاپور به داروسازى مشغول بود و جبرئيل بن بختيشوع، پزشك مشهور جندى شاپورى ساكن بغداد، به معرفى و توصيه دهشتك، رئيس بيمارستان جندى شاپور، او را براى كار در بيمارستانى كه به دستور هارون الرشيد در بغداد ساخته مى‌شد، دعوت‌كرد. ماسويه در آنجا به كمك جبرئيل، با كنيز داوود بن سرابيون ازدواج كرد و يوحنا و برادرش ميخائيل از آن زن زاده شدند.

    وى مدتى همراه برادرش به شاگردى جبرئيل بن بختيشوع پرداخت. به روايت ابن جلجل، هارون الرشيد او را به ترجمه کتاب‌هاى طبى كه از آنقره (آنكارا) و عموريه آوردند، مأمور كرد و نويسندگانى ماهر در خدمتش گماشت. از اين رو به‌نظر مى‌رسد كه يوحنا جز سريانى و عربى، زبان يونانى نيز مى‌دانسته است.

    با اين حال شهرت يافتن وى به عنوان طبيبى بلند آوازه از زمان مأمون عباسى به بعد است. وى پس از مأمون، در درگاه واثق و سپس متوكل جايگاه ارزنده‌اى داشت، به گونه‌اى كه ابن جلجل درباره او مى‌نويسد: «پادشاهان عباسى و خانواده آن‌ها هيچ غذايى را نمى‌خوردند مگر با حضور و اجازه ابن ماسويه».

    مشهورترين شاگرد او حنين بن اسحاق بود، هر چند پس از مدتى به سبب سؤالات پى در پى او، ابن ماسويه او را از خود راند.

    تأليفات

    حدود 50 اثر از وى ياد شده و يا به او منسوب شده است كه بيشتر آن‌ها در زمينه پزشكى است. ظاهراً شمارى از آن‌ها به‌نام‌ها و عناوين مختلفى شهرت يافته كه بعدها هر يك از آن‌ها را اثر مستقلى پنداشته‌اند.

    1. «کتاب‌الازمنة يا الازمنة و الامكنة»، درباره فصول و ماه‌هاى سال و ارتباط آن‌ها با خوردنى‌ها و نوشيدنى‌هايى كه‌بدن به آن‌ها نيازمند است.

    2. «جواهر الطيب المفردة باسمائها و صفاتها و معادنها».

    3. «الجواهر و صفاتها و فى اى بلد هى وصفة الغواصين والتجار».

    4. «الحميات».

    5. «دغل العين»، كه كهن‌ترين کتاب درسى چشم‌پزشكى‌اى است كه اكنون در دست‌است.

    6. «الكناش‌المشجّر».

    7. «ماءالشعير».

    8. «النوادر الطبية» يا «الفصول الحكمية و النوادر الطبية» يا «الفصول».

    9. «کتاب‌الادوية المسهلة».

    10. «البستان وقاعدة الحكمة و شمس‌الاداب».

    11. «تركيب طبقات العين و عللها و ادويتها».

    12. «کتاب‌التشريح».

    13. «کتاب‌الجذام».

    14. «کتاب‌الحيوان».

    15. خواص الاغذية و البقول و الفواكه».

    16. «الماليخوليا و اسبابها و علامتها و علاجها».

    17. «السموم و علاجها».

    18. «معرفة محنة الكحالين».

    19. «الصوت و البحة».

    20. «کتاب فى الفصد و الحجامة».

    خوشبختانه بسيارى از کتاب‌هاى او اكنون به دست ما رسيده و از گزند حوادث روزگار مصون مانده است.

    وفات

    وى در روز يك شنبه دوم جمادى الثانى سال 243ق در بغداد در گذشت و به امر متوكل عباسى با احترام به خاك سپرده شد.


    وابسته‌ها