ابوروح، لطف‌الله بن ابی‌سعید: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'جمال‌ الدين' به 'جمال‌الدين')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    </div>
    </div>


    '''ابوروح،لطف‌الله بن سعد''' با نام کامل «جمال‌الدین ابوروح لطف‌الله بن سعد بن اسعد بن سعید بن ابوسعید ابوالخیر»، نسبش با سه واسطه به ابوسعید ابوالخیر می‌رسد.


    ==معرفى اجمالى مؤلف==
    متأسفانه منابع نسبت به زندگی او سکوت اختیار نموده‌اند به‌جز ابن عساکر (499-571) و ابوسعد سمعانی (506-562) نام و نشان او را کامل ذکر کرده‌اند<ref>شفیعی کدکنی، محمدرضا، ص29</ref>.


    سمعانی او را در مرو دیده و می‌گوید: پیرمردی فاضل و ظریف و دوست‌داشتنی بود با چهره‌ای زیبا و رفتاری آهسته و باوقار. وی از جدش اسعد بن سعید (454-507ق) و دیگران سماع حدیث داشت و من در مرو، اندکی از وی حدیث کتابت کردم. به هنگامی‌که وی با وَفد (چیزی شبیه هیئت نمایندگی) دشت خاوران به مرو آمده بود. سمعانی در باب سال تولد و وفات ابوروح می‌گوید: تولدش قبل از سال 490 و وفاتش در مهینه و در پنجم رمضان سال 541ق بود<ref>همان، ص29-30</ref>.
    از تأمل در عبارات ابوروح می‌توان تسلط او را بر زبان فارسی و عربی به‌خوبی دریافت کرد و این چیره‌دستی وی بیشتر در ترجمه‌های که از عبارات عربی در کتاب خویش به دست داده است، به‌خوبی آشکار است<ref>همان، ص31</ref>.
    ==پانويس ==
    <references />
    ==منابع مقاله==
    شفیعی کدکنی، محمدرضا، مقدمه کتاب حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر، تهران، انتشارات علمی، چاپ هشتم، 1386ش


    اولين كسى كه درباره مؤلف کتاب به جستجو پرداخته است، يك نفر خاور شناس روسى به نام ژوكوفسكى است. به نظر وى مؤلف کتاب پسر ابورَوح لطف الله است، نه خود او.پس از ژوكوفسكى همه كسانى كه درباره اين کتاب به تحقيق پرداخته‌اند، آن را از پسر ابورَوح لطف الله دانسته‌اند، نه خود او. استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در کتاب «سخنان منظوم ابوسعيد» و در کتاب «تاريخ نظم و نثر در ايران» و همچنين استاد هلموت ريتر در مقاله‌اى كه در باب ابوسعيد در دائرةالمعارف اسلام نوشته، کتاب را تأليف پسر ابورَوح مى‌دانند؛ اما به نظر [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفيعى كدكنى]] حق اين است كه مؤلف کتاب بى‌هيچ شبهه‌اى همان ابورَوح لطف الله است و دلائل ژوكوفسكى مورد قبول نمى‌باشد. [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] در مشيخه خود در معرفى مؤلف کتاب بيان مى‌كند: كه ابورَوح لطف الله كه نسبش به سه واسطه به ابوسعيد ابوالخير مى‌رسد، پيرمردى فاضل و ظريف و دوست داشتنى بود با چهره‌اى زيبا و رفتارى آهسته و با وقار. وى از جدّش اسعد بن سعيد و ديگران سماع حديث داشت و هنگامى كه وى با وَفدِ دشت خاوران به مرو آمده بود، اندكى از وى حديث کتابت كرده‌ام [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] در باب سال تولد و وفات وى مى‌گويد: تولدش قبل ار سال 490 و وفاتش در پنجم رمضان سال 541 در ميهنه بود. [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] نيز در مرو او را ديده است و از وى سماع حديث كرده است. محمد بن منوّر در دو جاى اسرار التوحيد درباره وى توصيفاتى دارد كه بيانگر مقام معنوى و علمى اوست، يك بار در مقدمه اسرار التوحيد كه از او به عنوان اجلّ امام عالم جمال‌الدين ابورَوح و مؤلف حالات و سخنان ياد مى‌كند و جاى ديگر در اواخر کتاب آن جا كه از آمدن اتسز خوارزمشاه به دشت خاوران و ميهنه ياد مى‌كند و از توضيح محمد بن منوّر دانسته مى‌شود كه مؤلف در حدود سال 536 هجرى چشم و چراغ دودمان بوسعيدى و فرد شاخص آن خاندان بوده است.





    نسخهٔ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۶

    ابوروح، لطف الله بن ابیسعید
    نام ابوروح، لطف الله بن ابیسعید
    نام‌های دیگر جمال الدین ابوروح
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر
    کد مؤلف AUTHORCODE4834AUTHORCODE

    ابوروح،لطف‌الله بن سعد با نام کامل «جمال‌الدین ابوروح لطف‌الله بن سعد بن اسعد بن سعید بن ابوسعید ابوالخیر»، نسبش با سه واسطه به ابوسعید ابوالخیر می‌رسد.

    متأسفانه منابع نسبت به زندگی او سکوت اختیار نموده‌اند به‌جز ابن عساکر (499-571) و ابوسعد سمعانی (506-562) نام و نشان او را کامل ذکر کرده‌اند[۱].

    سمعانی او را در مرو دیده و می‌گوید: پیرمردی فاضل و ظریف و دوست‌داشتنی بود با چهره‌ای زیبا و رفتاری آهسته و باوقار. وی از جدش اسعد بن سعید (454-507ق) و دیگران سماع حدیث داشت و من در مرو، اندکی از وی حدیث کتابت کردم. به هنگامی‌که وی با وَفد (چیزی شبیه هیئت نمایندگی) دشت خاوران به مرو آمده بود. سمعانی در باب سال تولد و وفات ابوروح می‌گوید: تولدش قبل از سال 490 و وفاتش در مهینه و در پنجم رمضان سال 541ق بود[۲].

    از تأمل در عبارات ابوروح می‌توان تسلط او را بر زبان فارسی و عربی به‌خوبی دریافت کرد و این چیره‌دستی وی بیشتر در ترجمه‌های که از عبارات عربی در کتاب خویش به دست داده است، به‌خوبی آشکار است[۳].

    پانويس

    1. شفیعی کدکنی، محمدرضا، ص29
    2. همان، ص29-30
    3. همان، ص31

    منابع مقاله

    شفیعی کدکنی، محمدرضا، مقدمه کتاب حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر، تهران، انتشارات علمی، چاپ هشتم، 1386ش


    وابسته‌ها