اسراییلی، اسحاق بن سلیمان

ابويعقوب اسحاق بن سليمان (ح241-پس از 341ق/855-952م)، معروف به اسرائيلى، پزشک پر آوازه مصری و فیلسوف نوافلاطونی یهودی، شاگرد اسحاق بن عمران و استاد ابن جزار

اسراییلی، اسحاق بن سلیمان
نام اسراییلی، اسحاق بن سلیمان
نام‌های دیگر اسرائیلی، اسحق بن سلیمان
نام پدر سلیمان
متولد احتمالاً 210 تا 220ق
محل تولد مصر
رحلت 320 ‌‎ق
اساتید اسحاق بن عمران
برخی آثار الأغذیة و الأدویة

مجموعه رسائل پنجگانه پزشکی (رساله فصول في بعض المسائل الشرکية، ترجمه رساله ذهبيه، رساله في ذکر الصحة، رسالة في البول، رساله آبله)

کد مؤلف AUTHORCODE03173AUTHORCODE

ولادت

سال تولد او به درستى معلوم نيست، ولى با توجه به سال درگذشت او كه 320ق گزارش شده است و نيز با التفات به این امر كه او صد و اندى سال زيسته، احتمالاً وى بين سال‌هاى 210 تا 220ق به دنيا آمده است.

تحصیلات

وى در مصر رشد يافت و سپس به شهر قيروان تونس هجرت نمود و در آنجا ساكن شد، به گونه‌اى كه امروزه وى را تونسى نيز مى‌خوانند. در این شهر با طبيب مشهور، اسحاق بن عمران آشنا شد و ملازمت او را پيشه كرد و مدت‌ها نزد او به تلمذ پرداخت.

هرچند بيشتر او را طبيب مى‌دانند و به این امر نيز شهرت يافته است، ولى دانش او تنها منحصر به اطلاعات او از دانش پزشکى نيست، بلكه وى از علوم فلسفى نيز آگاه بود. ابن اصيبعه وى را چنين ستوده است: كان طبيباً فاضلاً بليغاً عالماً مشهوراً بالحذق و المعرفة... بصيراً في المنطق، متصرفاً في ضروب المعرفة.

البته آشنايى و خبرويت او با علوم ديگر، امرى نيست كه تنها كسانى مثل ابن اصيبعه گزارش كرده باشند، بلكه امرى است كه از عناوين نگاشته‌هاى او هم به خوبى ملموس است. علاوه بر اين، تلمذ ابن جزار كه خود طبيبى مشهور است نزد او، بهترين نشانه آگاهى وى از علوم مختلف است.

وى علاوه بر چيرگى در دانش پزشکى، از موقعيت اجتماعى بالايى نيز برخوردار بود. حكايتى كه شاگردش ابن جزار از او در مجلس زيادة الله بن اغلب (حاكم تونس در آن روزگار) نقل مى‌كند، نشان‌گر موقعيت ممتاز او نزد حاكم و امراء است.

علاوه بر اين، وى با فن جدل نيز آشنا بود كه ابن اصيبعه نمونه‌اى از مناظرات او را با عبدالله شيعى اسماعيلى كه مبلغ مهدى (حاكم فاطمى مصر) بود، در کتاب طبقاتش نقل نموده است.

اسحاق بن سليمان را نخستين كسی دانسته‌اند که سنت فلسفی نو افلاطونی را به دنیای یهود شناسانده است. چندین اثری که در زمینه‌های فلسفی از او باقی مانده است، تاثیر پذیری او را از یعقوب بن اسحاق کندی، نخستین فیلسوف مسلمان نشان می‌دهد، بجز کتاب الحدود و الرسوم وی که بیشتر مبتنی بر رساله‌ای از کندی در باب حدود و تعریفات است، اثری از او با عنوان "فصلی درباره عناصر" به دست آلتمان شناسایی و چاپ شده است، آلتمان از این اثر پی به منبعی برده است که مورد استفاده اسحاق قرار داشته و از آن دست آثار نو افلاطونی به زبان عربی بوده است که تا سده‌های دراز به نادرست به ارسطو نسبت داده می‌شده‌اند. به همین گونه کتاب الجواهر او که فقط پاره‌ای از آن بر جای مانده، نیز شرح گونه‌ای است بر همان اثر نوافلاطونی منسوب به ارسطو.[۱]

وفات

بنابر آنچه در تاريخ آمده، وى به سال 320ق، پس از صد و چند سال زندگى درگذشت.

آثار

وى تأليفات متعددى در علم طب و حكمت از خود به جاى گذاشته كه هر یک مقام بالاى علمى او را بازگو مى‌كند. از این جمله‌اند:

  1. کتاب الحمیات. معروف است كه وى زن و فرزندى نداشت، ولى چنان این اثر را عزيز مى‌داشته كه كسى به وى گفت: آيا دوست داشتى پسرى داشته باشى؟ وى گفت: با داشتن این کتاب نه.
  2. کتاب الاغذية و الادوية. درباره اسم كامل و صحيح آن اختلاف است. مؤلف آن را کتاب الاغذية و الادوية نامیده، در حالى كه ابن اصيبعه اسم این اثر را «کتاب الادوية المفردة و الاغذية» ضبط كرده است.
  3. کتاب البول.
  4. کتاب الاسطقسات.
  5. کتاب الحدود و الرسوم.
  6. کتاب بستان الحكيم: این اثر درباره فلسفه است.
  7. کتاب المدخل الى المنطق.
  8. کتاب المدخل الى صناعة الطب.
  9. کتاب في النبض.
  10. کتاب الاوائل و الاقاويل.
  11. کتاب في الحكمة.

از میان این آثار، عبداللطيف بغدادى، سه کتاب «الحمیات»، «البول» و «النبض» را تلخيص كرد و همین امر باعث شهرت روز افزون آثار اسرائيلى شد.

نقل است كه وى به چهار کتاب «حمیات»، «الاغذية و الادوية»، «البول» و «الاسطقسات» بسيار بها مى‌داد و میگفت: چهار کتاب نگاشته‌ام كه باعث جاودانگى ياد و خاطره من خواهد شد، بيش از آن كه فرزندى نام پدرش را جاودانه كند و نام این چهار کتاب را مى‌برد.

پانویس

  1. کرامتی، یونس، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ص235

منابع مقاله

کرامتی، یونس، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد 5، ص235، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374

وابسته‌ها