اسلام و هیئت

    از ویکی‌نور
    اسلام و هیئت
    اسلام و هیئت
    پدیدآورانشهرستانی، هبه‌الدین (نويسنده) خسروشاهی، هادی (مترجم)
    عنوان‌های دیگرالهیئه و الاسلام. فارسی
    ناشربوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    موضوعنجوم اسلامی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏QB‎‏ ‎‏23‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏9‎‏ ‎‏ﻫ‎‏9041

    اسلام و هيئت، اثر علامه سيد هبةالدين شهرستانى، با ترجمه و توضيحات سيد هادى خسروشاهى، کتابى است پيرامون علم نجوم و هيئت در اسلام كه به زبان عربى و در سال 1356ق، نوشته شده است.

    نويسنده در تدوين اين اثر، اهدافى را دنبال كرده است كه به‌اختصار عبارتند از:

    1. حفظ و نگهبانى عقايد كسانى كه به مسائل و فنون فلسفى، به‌ويژه هيئت جديد اشتغال دارند، اعم از اساتيد و شاگردان در مدارس و شنوندگان گفتارها و كنفرانس‌ها و خوانندگان روزنامه‌ها و مجله‌ها و كسانى كه از اكتشافات جديد جهان غرب، اطلاعاتى دارند.
    2. اتمام حجت بر كسانى كه با ما در دين و مذهب مخالفت كرده و باوركنندگان راه پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) را سرزنش مى‌كنند.
    3. تقديس ساحت پيامبر «امّى» - درس‌نخوانده - و دفع آن چيزى كه بعضى از اهل شك و زندقه آن را خيال كرده و ايشان را بيان‌كننده آراى فلاسفه بشرى و ترجمان افكار آنان و توضيح‌دهنده مطالب کتاب‌هاى گذشتگان پنداشته‌اند.[۱]

    دانشمند بزرگ «طالب اوف» از روسيه، درباره اين کتاب مى‌نويسد: «من گمشده خودم را در کتاب اسلام و هيئت يافتم، ولى متأسفانه اين کتاب وقتى به دست من رسيد كه چشمانم از روشنايى افتاده و من از فيض ترجمه آن به زبان روسى محروم شده‌ام و اگر چنين توفيقى نصيب من مى‌شد، جهانيان مى‌ديدند كه چگونه دانشمندان روسيه، به اسلام روى مى‌آورند».[۲]

    ساختار

    کتاب با مقدماتى از نويسنده و مترجم آغاز و مطالب در چهارده مسئله و ده گفتار تنظيم شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه مترجم، نكاتى پيرامون کتاب و ترجمه آن عنوان گرديده است.[۳]

    در مقدمه نويسنده، ضمن اشاره به اهداف تدوين کتاب، به توضيح راه اعتماد به اقوال و منابع کتاب، راه ترجيح يكى از متعارضين، شواهد داخلى بر صحت نسبت، فرق ميان پيشگويى و كشف مجهول، چرا اديان ديگر درباره اسرار هستى و جهان ساكت هستند و نظرياتى درباره مسائل هيئت و اتفاق و اختلاف هيئت‌ها پرداخته شده است.[۴]

    در مسئله اول، به حقيقت فلك و معناى آن پرداخته شده است. نويسنده در اين مسئله، به دنبال پاسخ به اين سؤال است كه اگر به حكم براهين قاطع و ادله واضح، اساسا فلك، موهوم بوده و داراى وجود خارجى نباشد، گفته‌هاى اسلام را كه مكرر اشاره و تصريح به وجود فلك نموده است، به چه معنا مى‌توان حمل كرد.[۵]

    شريعت اسلام، كره زمين را مسطح و هموار مى‌داند، درصورتى‌كه امروز همگى دانشمندان با دلايل علمى ثابت كرده‌اند كه شكل زمين كروى است، پس با آن حسن عقيده‌اى كه ما نسبت به اين دين داريم، اين اشكال مهم را چگونه حل كنيم؟ نويسنده در مسئله دوم، به اين پرسش پاسخ داده است.[۶]

    در مسئله سوم، به اين پرسش پرداخته شده كه چرا شرع مقدس اسلام كه اسرار اجرام فلكى را براى ما بيان كرده، در خصوص مسئله حركت زمين و ستارگان سكوت اختيار كرده است.[۷]

    ديگر مطالبى كه در ساير مسائل بدان پرداخته شده، عبارت است از: تعدد زمين، سيارات نه‌گانه و زمين‌هاى هفت‌گانه، حقيقت آسمان‌ها و زمين‌ها، ترتيب آسمان‌ها و زمين‌ها، مركزيت خورشيد، تحقق در صفات خورشيد، چگونگى ماه، تعداد سيارات، حيات در سيارات، شهاب‌ها و دنباله‌دارها و تعدد عوالم و نظامات.

    در پايان کتاب به چند مقاله پيرامون موضوع مورد بحث، اشاره گرديده است.[۸]

    از جمله موضوعاتى كه در ده گفتار مطرح شده، عبارتند از: اسلام و در پيرامون آن؛ هيئت، تاريخ، موضوع، تعاريف و چگونگى ارتباط آن با اسلام؛ «اسلام و هيئت و سبب تأليف آن»؛ تقريظهاى دانشمندان؛ ترجمه‌هاى اين کتاب و امتياز اين ترجمه؛ منابع کتاب؛ شرح حال مؤلف؛ شرح حال مترجم چاپ اول؛ دو چكامه درباره اسلام و هيئت.[۹]

    خلاصه سخن درباره اين کتاب اين است كه: «محكم‌ترين و عمده‌ترين سلاح اين کتاب، شرح و تفسير چهار موضوع مهم مى‌باشد كه در دين اسلام آمده است: در آسمان نيز موجوداتى وجود دارد؛ قبه آسمان؛ دحو الارض و تعدد زمين‌ها. اين موضوعات در احاديث آمده است، ولى مفاهيم آن‌ها در نظر مردم مجهول و مبهم بود، تا آنكه نويسنده، آن‌ها را به بهترين وجه، تفسير و توجيه نمود و حقايق آن موضوعات روشن گرديد».[۱۰]

    «اين کتاب در هر كشور و اجتماعى، احساس و ادراك نيكويى نسبت به دين اسلام و مذهب اهل‌بيت نبوى(ع) ايجاد كرد؛ چنان‌كه شوق وافرى در دل‌ها براى كسب و اخذ علوم جديد و كشفيات نوظهور و روحى قوى نسبت به تمدن شرقى، برانگيخت؛ چنان‌كه احساسات پاك و عميقى براى تمسك به دين و جمع كردن بين آن و افكار جديد و آراى متجدّدين، به وجود آورد».[۱۱]

    اين نكته نيز گفتنى است كه مراد نويسنده از هيئت جديد در اين اثر، همان علم هيئتى مى‌باشد كه بر ضد هيئت قديم است. در واقع مراد وى اصول كلى مربوط به: حركت زمين، مركزيت خورشيد، سياره بودن دنباله‌دارها، عنصر بودن عوالم سياره‌ها و عدم وجود جسم فلكى بطلميوسى، مى‌باشد. اين علم با اين اصول پنج‌گانه، مبتنى بر آلات و ادواتى نظير تلسكوب، ميكروسكوپ و اسپكترسكوپ است و با توجه به اين نكته، ديگر مهم نيست كه بقيه مسائل هيئت جديد هر روز تغيير يابد يا بر همان وضع خود باقى بماند.[۱۲]

    نگاهى به ترجمه

    ترجمه حاضر، كه حداقل اضافاتى به مقدار نصف مجموع مطالب چاپ اول را دارد، از روى آخرين متن عربى کتاب به عمل آمده است و ده‌ها پاورقى مبسوط و مشروح در توضيح مطالب مؤلف محترم، با توجه به آخرين اكتشافات علمى در زمينه نجوم و آسمان‌شناسى، همراه با عكس‌هاى جديد به آن افزوده شده است. در مجموع، ترجمه و اصل کتاب به‌كلّى متفاوت از ترجمه‌ها و چاپ‌هاى پيشين شده و شكل كامل‌تر و جديدى به خود گرفته است.

    وضعيت کتاب

    بسيارى از پاورقى‌هاى مؤلف در اين چاپ آمده است كه در چاپ قبلى اصولا وجود نداشت. رموز پاورقى‌ها با حرف اول شهرت نويسندگان انتخاب شده: (چ): چرندابى، (ف): ترجمه فارسى،(س): سراج انصارى، (خ): خسروشاهى و پاورقى‌هايى هم كه بى‌امضا مى‌باشند، اغلب از مؤلف است.[۱۳]

    علاوه بر ترجمه حاضر، ترجمه‌هاى ديگرى هم به زبان‌هاى مختلف، از کتاب «الهيئة و الإسلام» صورت گرفته كه برخى از آنها عبارتند از:

    1. ترجمه به زبان اردو توسط استاد سيد محمد هارون هندى كه تحت عنوان «البدر التمام في ترجمة الهيئة و الإسلام»، در سال 1329ق، در لاهور چاپ شد.
    2. ترجمه به فارسى توسط ميرزا باقر، فرماندار منطقه غرب ايران، در سال 1329ق.
    3. ترجمه به زبان هندى به‌وسيله استاد سيد احمد بن سيد ابراهيم هندى كه به نام «فلسفة الإسلام» در سال 1330ق، در لكنهو (هند) چاپ و منتشر گرديد.
    4. ترجمه به فارسى توسط دكتر محمود شهابى، استاد دانشكده معقول و منقول تهران، در سال 1340ق.
    5. ترجمه به فارسى به‌وسيله فردوس فراهانى، اين ترجمه نخست در روزنامه اراك، چاپ «سلطان‌آباد» درج گرديد و سپس به‌طور مستقل در سال 1356ق، در نجف چاپ شد.
    6. ترجمه به زبان انگليسى توسط سيد ميرعلى هندى، ولى متأسفانه اين ترجمه پايان نيافت و مترجم آن درگذشت.[۱۴]

    فهرست مطالب در ابتدا و نمايه اعلام، مكان‌ها و کتاب‌ها، در انتهاى کتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات و عبارات داده شده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص55
    2. همان، ص39
    3. مقدمه مترجم، ص13
    4. مقدمه، ص55
    5. متن کتاب، ص109
    6. همان، ص126
    7. همان، ص137
    8. همان، ص455
    9. همان، ص267 - 537
    10. مقدمه، ص40
    11. مقدمه، ص49
    12. همان، ص46
    13. مقدمه، ص26
    14. مقدمه، ص42

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.