الاجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي

الاجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي (دراسة نقدية لمدرسة النجاشي)، عنوان محاضرات شیخ محمد سند، به زبان عربی است. نویسنده در این اثر به دنبال فتح باب اجتهاد در مبحث جرح و تعدیل در علم رجال و درآوردن آن از صورت تقلیدی که علمای عامه و خاصه دچارش شده‌اند، می‌باشد. وی در این راستا به نقد و بررسی آرای نجاشی در مبحث جرح در رجال پرداخته است.

الاجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي
الاجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي
پدیدآورانسند، محمد (نویسنده)

کاشانی، حسن (مقرر)

آل‌مکباس، محمد (مقرر)

اسكندری، مجتبی (مقرر)
ناشر[بي نا]
مکان نشر[بي جا] - [بي جا]
سال نشر[--13]
چاپچاپ يکم
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏/س9ب3 / 114 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

پیاده‌سازی مطالب، ویرایش، تحقیق و... در ابتدای امر با شیخ محمد عیسی مکباس بوده و سپس شیخ مجتبی اسکندری و شیخ حسن کاشانی، ادامه تقریرات را انجام داده‌اند.

ساختار

کتاب یک جلد دارد و حاوی مقدمه نویسنده، مقدمه مقررها (کاشانی و اسکندری) و محتوای مطالب در 6 فصل است.

گزارش محتوا

در مقدمه نویسنده کتاب درباره اهمیت علم رجال می‌خوانیم و ضمن ستودن تلاش‌های رجالیان در ابواب مختلف رجالی، از اینکه در باب جرح و تعدیل - که مهم‌ترین ابواب این علم است - به تقلید گرفتار آمده‌اند، انتقاد شده است؛ مشکلی که عامه و خاصه به آن گرفتار آمده‌اند. شیخ محمد سند، می‌نویسد: بحث در مبانی علم رجال ما را بر گشودن و بررسی ریشه‌های این پدیده و نتایج آن و تأمل در ریشه‌های بحث رجالی می‌کشاند تا دریچه‌ای را که توسط تنی چند از اساتید این علم گشوده شده به فتح باب اجتهاد در فصل جرح و تعدیل تبدیل کنیم. لازمه این بحث، تمرکز ویژه بر مدرسه نجاشی و مبانی و مسلک اوست که فتاوایش در جرح را بر اساس آنها استوار کرده است. این تحقیق ما را در معرض حقایق مهمی قرار می‌دهد که نقطه عطف جدیدی در این بخش در فتح باب اجتهاد در علم رجال به حساب می‌آید. علمای فاضل و برجسته، شیخ محمد عیسی مکباس و پس از وی شیخ مجتبی اسکندری و شیخ حسن کاشانی با تلاش و پیگیری بسیار و خستگی‌ناپذیری به تقریر این مباحث و رصد شواهد و مواردش پرداختند[۱].

در مقدمه مقرران کتاب هم از اهمیت علم رجال و هم‌زادی آن با علم حدیث صحبت شده است. همچنین از تصنیف علمای شیعه در این باب و ذکر نجاشی از آنان؛ مانند کتاب عبدالله بن جبله (متوفی 219 یا پیش از آن) و کتاب عبیدالله ابورافع کاتب امیرالمؤمنین(ع) در رجال، بحث شده است. البته این آثار مشخصا به‌عنوان کتاب رجال شناخته نمی‌شدند و در آن زمان احوال رجال در ضمن مؤلفات تاریخی بیان می‌شد.

طبیعتا برخی از علما در آن زمان مسلک رجالی خاص خودشان در توثیق و تضعیف را داشتند؛ مثلا فضل بن شاذان چنین بوده و شیوه خاص خودش را داشته که با شیوه دیگران مخالف بوده و از جانب امام رضا(ع) به‌خاطر این مسلک، مورد عتاب قرار گرفته است.

این اختلافات مسلک در جرح و تعدیل تا زمان غیبت کبری وجود داشته و کلینی و صدوق و کشی و شیخ و ابن غضائری و نجاشی و برقی هرکدام شیوه‌ای در رجال داشته‌اند و اختلافاتی در مباحث رجالی داشته‌اند؛ همان طور که در سایر علوم نیز چنین بوده است. گاه تغییر نظر آنان در رجال، بر نظراتشان در سایر علوم مانند فقه نیز تأثیر داشته است. گاه، شخصی را که نجاشی یا فضل بن شاذان، ضعیف یا کذاب و جاعل و... دانسته‌اند، توسط شیخ و کلینی و صدوق، معتبر و معتمد دانسته شده و به ثقه عدل و ضبط توصیف شده است. از اینجاست که باب اجتهاد در جرح و تعدیل که از اهم فصول رجال است، گشوده می‌شود.

مقرران سپس از تقلید کثیری از علما در مبحث جرح و تعدیل، از گذشتگان بحث کرده‌اند و خاطرنشان نموده‌اند که بسیاری از علمای ما، دچار تقلید از آرای کسانی که در قرن 4 و 5 کتاب‌هایی نوشته‌اند شده‌اند و نظرات علمای دیگر که اقدم از آنان بوده و اعرف به حال راویان بوده‌اند را نادیده انگاشته‌اند. چه‌بسیار است معارف ارزشمندی در تراث اهل‌بیت(ع) که به‌خاطر عدم اجتهاد در جرح و تعدیل راویان و تقلید از یک شخص خاص در جرح و تعدیل، باب ورود به آنها بسته شده است.

عمده‌ترین چیزی که این روش تقلیدی در علم رجال را ترویج می‌کند، این توهم است که نظر این تعداد از پیشینیان که کتاب‌هایشان را در مورد رجال به دست آورده‌ایم، شهادت‌های ملموسی (حسی) است که مکرر (به تواتر) و استفاضه از جانب هم‌عصرانشان به آنها رسیده به‌دور از تعارض و اختلاف؛ یا این توهم که این امر از تکیه بر قول اهل خبره به دست آمده و حجیتش امری است که سیره عقلائیه ممضات از شارع بر آن دلالت دارد. درحالی‌که مدعای اول توسط قرائن و شواهد بسیاری که در این کتاب ذکر خواهد شد، دفع می‌شود و حقیقت مدعای دوم نیز چیزی بیش از تقلید و اعتماد بر قول مفتی در علم رجال نیست که برای مجتهد در رجال امری ممنوع است[۲].

مطالب کتاب در 6 فصل، بیان شده و عنوان فصل‌های کتاب به‌صورت فهرست‌وار چنین است: ظواهر اجتهاد و تقلید در علم رجال، بحث رجالی و قناعات کلامیه و تأثیرش در میراث روایی، اصول مهمه در اجتهاد رجالی، شیوه‌های اجتهاد رجالی، رجالی بزرگ نجاشی و شیوه او در تضعیف (نقد و تحلیل)، بیان جدولی درباره راویان معارف که نجاشی آنان را تضعیف کرده است[۳].

وضعیت کتاب

فهرست‌های اعلام و مطالب، به‌ترتیب در انتهای اثر ذکر شده است.

پانویس

منابع مقاله

مقدمه‌ها و متن کتاب.

وابسته‌ها