الانتصار

    از ویکی‌نور
    الانتصار
    الانتصار
    پدیدآورانمؤسسه النشر الاسلامي التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه (محقق) علم‌الهدی، علی بن الحسین (نویسنده)
    ناشرجماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1415 ‌‎ق
    چاپ1
    موضوعشیعه - دفاعیه‌ها و ردیه‌ها فقه جعفری - قرن 5ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏181‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏الف‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الانتصار یا الانفرادات في الفقه و الانتصار لما أجمعت عليه الإماميّة و مسائل الانفرادات في الفقه تألیف سيد‌ ‎ابوالقاسم على بن حسین موسوى بغدادى، معروف به شريف مرتضى يا علم الهدى (م 436 ق)می‌باشد.

    منزلت كتاب

    كتاب الانتصار از مشهورترين كتب فقهى سيد‌ ‎مرتضى (قده) است كه همچون كتاب‌هاى «مسائل الناصريات» و «جمل العلم و العمل» در طول تاريخ مورد توجه فقهاى عظام واقع شده است.

    اين كتاب كه در بردارندۀ منفردات و نظريات خاص مذهب شيعه است در جواب به تشنيع و بدگويى نسبت به مذهب شيعه نوشته شده است.

    اگر چه در اين كتاب مؤلف از استدلال‌هاى فقهى متعارف خوددارى نموده و يا كمتر استفاده كرده است ولى به علت اين كه در دفاع از شيعه نوشته شده و به طرح نظريات و اقوال مذاهب مختلف اهل تسنن نظير شافعى، مالكى، حنفى و حنبلى پرداخته است به صورت كتابى كه فقه مقارن را تبيين مى‌نمايد در آمده است.

    كتاب الانتصار از جهت تاريخى بر تمامى كتاب‌هاى فقه مقارن در تاريخ فقه شيعه مقدم بوده و متأخرين از سيد‌ ‎مرتضى، همچون شيخ الطائفه، محمد بن حسن طوسى و علامۀ حلى به آن عنايت خاصى داشته‌اند و كتاب مسائل الخلاف شيخ طوسى نيز به همين سبک تأليف شده است.

    كتاب در بردارندۀ بيش از 336 مسألۀ فقهى است كه مؤلف از ذكر تفصيلى روايات و اقوال فقهاء خوددارى نموده است و بيشتر به اجماع و آيات قرآن كريم استناد نموده است.

    بنظر مى‌رسد اجماعاتى كه مؤلف در كتاب ذكر نموده است به عنوان حجت بر عليه مخالفين مذهب تشيع و بدگويان و تقبيح كنندگان ذكر نموده است و با اجماع مصطلح در مذهب شيعه كه كاشف از قول معصوم(ع) فرق دارد و حتى در بسيارى از موارد عبارت فالموافق للإماميّة في هذه المسألة أكثر من مخالفينا ديده مى‌شود كه نشان از اين دارد كه مؤلف در مقام بيان زياد بودن طرف‌داران نظريات فقهى مذهب تشيع است.

    وى در قسمتى از خطبۀ كتاب اين گونه مى‌نويسد: و كيف لا يعد خلافا من يرجع في مذهبه إلى أقوال أهل‌البيت(ع) الذي جعل النبي(ص) أقوالهم لكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه في قوله(ع): إني مخلف فيكم ما إن تمسكتم بهما لن تضلّوا كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض و لهذا ذهب كثير من علماء المعتزلة و محصليهم إلى أنّ إجماع أهل‌البيت(ع) وحدهم حجّة.[۱]

    بنابراین مبناى مؤلف اين است كه اكثريت نداشتن دليل بطلان يك مذهب نيست زيرا كه در سرزمين‌هاى مختلف علماى مذاهب مختلف همچون ابوحنيفه يا شافعى يا مالك داراى نظريات منفردى بوده‌اند و مورد اهانت و شفاعت واقع نشده‌اند بنابراین اگر علماء و فقهاى شيعه با استناد به گفته‌هاى امامانى همچون امام محمد باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام زين‌العابدين(ع) و حتى اميرالمؤمنين(ع) داراى نظريات منفردى باشند نبايد مورد اهانت واقع شوند.

    در الذريعة9 كتاب به نام الانتصار نام برده شده كه الانتصار تأليف شيخ مفيد (م 413 ق) و الانتصار تأليف على بن حسین مسعودى صاحب مروج الذهب (م 346 ق) از معروفترين آنان است.

    تأليف و انتشار

    بنابر آنچه در مستدركات أعيان الشيعة آمده است اين كتاب پس از سال 420ق تأليف شده است.[۲]

    اولین بار اين كتاب در ضمن كتاب جوامع الفقهيه در سال 1276ق چاپ شده است. كتاب جوامع الفقهيه شامل 91 كتاب از كتب قدماء همچون «المقنع» و «الهداية» شيخ صدوق، «الانتصار»، «المسائل الناصريات» مى‌باشد.[۳]

    كتاب موجود در سال 1415ق در مؤسسۀ نشر اسلامى تابع جامعۀ مدرسين در قم چاپ شده است و محقق آن شيخ على دباغ و همين‌طور گروه تحقيق جامعۀ مدرسين مى‌باشند.

    نسخه‌ها

    در الذريعة فقط يك نسخه كه متعلّق به كتابخانۀ آستان قدس رضوى است و در سال 596ق نوشته شده است اشاره شده است.[۴]

    در كتاب مقدمه‌اى بر فقه شيعه چهار نسخۀ خطى را ذكر نموده است كه عبارتند از:

    1 و 2 - دو نسخه از كتابخانۀ آستان قدس رضوى با شماره‌هاى 2234 و 981 كه به ترتيب در سال‌هاى 594ق و 984ق نوشته شده‌اند.

    3 و 4 - دو نسخه از كتابخانۀ دانشگاه تهران با شماره‌هاى 3244 و 5377 كه به ترتيب در قرن 9 و 10 و همين‌طور سال 987 نوشته شده‌اند.[۵]

    نُسخ مورد اعتماد

    در چاپ كتاب موجود از 3 نسخۀ خطى استفاده شده كه عبارتند از:

    1. نسخۀ كتابخانۀ آیت‌الله نجفى مرعشى با شمارۀ 2234 كه در سال 596ق نوشته شده است. اين نسخه كم غلط و نسخۀ نفيسى است كه فقط صفحۀ اول آن موجود نيست و نسخۀ اصلى مورد اعتماد در چاپ كتاب مى‌باشد.
    2. نسخۀ كتابخانۀ مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس با شمارۀ 1573 كه در سال 1068ق استنساخ آن تمام شده است و با رمز «أ» مشخص شده است.
    3. نسخۀ كتابخانۀ آستان قدس رضوى در مشهد با شمارۀ 7446 كه در سال 1067ق نسخه بردارى آن پایان يافته است و با رمز «ب» مشخص شده است.

    تقسيم بندى مطالب

    تقسيم‌بندى مطالب كتاب بيشتر شبيه به كتاب‌هاى هداية و المقنع شيخ صدوق مى‌باشد و از فروعات متداول در زمان ما و تقسيم‌بندى منظم و مرتب متعارف در آن اثرى ديده نمى‌شود.

    مباحث موجود در كتاب عبارتند از: طهارة، صلاة، صيام، زكاة، حج، نكاح، طلاق ظهار، ايلاء، لعان، عدۀ زنان، ايمان، نذور و كفارات، عتق، تدبير، مكاتبه، صيد و ذبائح، اشربه و لباس، بيوع و ربا و صرف، شفعه، قضاء، شهادات، حدود و قصاص، ديات، فرائض، مواريث و وصايا.

    كتاب خمس در ضمن كتاب زكاة مطرح شده است.

    كتاب عدۀ زنان كه مباحث عدۀ طلاق و عدۀ مرگ را در بردارد در كتاب موجود به صورت بحث مستقلى مطرح شده است.

    ويژگى‌ها

    از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب طرح فقه مقارن بين مذاهب اسلامى است. اين خصوصيت از طرفى نشانگر احاطۀ وسيع مؤلف به نظريات مذاهب اسلامى است و از طرفى موجب اطلاع از نظريات ساير فرق اسلامى و مقايسه و موازنه بين آنان مى‌باشد.

    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب استناد مؤلف به اجماعات شيعه است. بنظر مى‌رسد اجماعات مذكور در كتاب، اجماعات بر عليه مذاهب ديگر و حجت بر آنان است و از اجماعات متداول در درون فقه شيعه نمى‌باشد.

    و در واقع مؤلف با ذكر اين اجماعات و استناد به اين كه در امت پيامبر(ص) گروهى باهم اجماع بر فساد نخواهند داشت، مشروعيت نظر شیعیان را در برابر بدگويان تقبيح كنندگان آنان اثبات مى‌كند.

    مؤلف در كتاب سعى كرده كمتر از استدلال‌هاى فقهى و اصولى استفاده نموده و يا به صورت اشاره‌اى گذرا آنها را مطرح مى‌كند و همين‌طور از ذكر روايات اماميه خوددارى نموده و بيشتر به آيات قرآن كريم و روايات مذكور در كتب اهل تسنن استناد نموده است.

    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب دورى از تطويل و زيادويى است. مؤلف سعى نموده در نهایت اختصار و ايجاز به اشكالات وارد بر منفردات مذهب اماميه جواب داده و از شرح و بسط و استيفاى كامل جواب خوددارى نمايد كه مكررا به اين مطلب اشاره مى‌نمايد.

    نظريات جديد

    الانتصار پر از ابتكارات و نظريات جديد بخصوص در باب اجماعات منقول و محصل است. از بارزترين نظريات مؤلف استفاده از اجماع در ابواب مختلف و تخصيص ادله مى‌باشد. به عنوان نمونه در وجه استدلال به اجماع، در صفحۀ 422 اين گونه مى‌نويسد:

    لأني وجدت أصحابنا مجمعين على نفي الربا...و إجماع هذه الطائفة قد ثبت أنّه حجّة و يخص بمثله ظواهر الكتاب و الصحيح نفي الربا بين ما ذكرناه.

    در جاى ديگر مؤلف مى‌نويسد: قد بيّنا في مواضع من كتبنا أن خلاف الإماميّة إذا تعيّن في واحد أو جماعة معروفة مشار إليها لم يقع به.[۶]

    در ديگر كتاب مؤلف يعنى مسائل الناصريات در عدم قدح مخالفت افراد پس از انقعاد اجماع اين گونه مى‌گويد: و لا اعتبار بما يتجدد من الخلاف بعد الإجماع.[۷]

    در باب تقدم اجماعات بر ساير ادله، نه تنها اجماع را مقدم بر اصول عمليه نظير احتياط و برائت مى‌داند بلكه بر آيۀ قرآن و حتى كل آيات قرآن مقدم مى‌داند.

    به عنوان نمونه: و الحجّة لنا بعد الإجماع الطائفة، طريقة برائة الذمّة، دليلنا على ما ذهب إليه الإجماع المتقدم و طريقة الاحتياط أيضا، دليلنا الإجماع المتردد، و طريقة الاحتياط و برائة الذمّة.

    و در بحث ذكر ركوع و سجود: و الذي يدل على وجوبه بعد إجماع الطائفة، كل آية من القرآن اقتضت بظاهر الأمر بالتسبيح.[۸]

    نكتۀ قابل ذكر اين كه در مواردى كه در كتاب احتياط و برائة ذمه در كنار هم آمده است برائة ذمه نه به معنى اصل برائة بلكه به معنى يقين به برائة ذمه يعنى احتياط مى‌باشد.

    از ديگر نظريات اصولى مؤلف در مسألۀ طهارت پوست متية ذكر مى‌نمايد، سقوط اخبار متعارض است: إذا تعارضت الأخبار مسقط الاحتجاج بها و رجعنا إلى ظاهر نصّ الكتاب.[۹]

    توجه به مسألۀ تعبددر احكامى كه علت تشريع آنها مجهول است. به عنوان نمونه در مسألۀ قرار دادن دو جريده (چوب تازه) در كنار ميت اين گونه مى‌نويسد: و ليس ينبغي أن يعجب عن ذلك، فالشرايع المجهولة العلل لا يعجب منه.[۱۰]

    از ديگر نكات اصولى اين كه مؤلف اخبار آحاد را حجت شرعى نمى‌داند، وى در بحث نكاح متعه اين گونه مى‌نويسد:

    إن هذه الأخبار كلها إذا سلمت من المطاعن و التضعيف...أخبار آحاد، و قد ثبت أنها لا توجب عملا في الشريعة، و لا يرجع بمثلها عما علم و قطع عليه.[۱۱]

    با اين حال مؤلف در بسيارى از كتاب‌هایش به اخبار آحاد استناد نموده و از آنان استفاده مى‌نمايد. در همين بحث نكاح مؤلف به ادلۀ عقلى نيز استناد نموده است: إنّه قد ثبت بأدلة الصحيحة أن كل منفعة لا ضرر فيها في عاجل و لا آجل مباحة بضرورة العقل و هذه صفة نكاح المتعة.[۱۲]

    مؤلف در مباحث مختلف قبول يك نظريه را منوط به اجماع، نصوص و طرق علمى مى‌داند و استناد اهل تسنن را به اخبار آحاد موجب ظن دانسته و آن را كافى نمى‌داند و اصولا در عبارت‌هاى كتاب عبارت «علمنا» زياد ديده مى‌شود. به عنوان نمونه مؤلف در بحث ضمان صقاع اين گونه مى‌نويسد:

    قال من خالفنا في هذه المسألة على تباين أقوالهم يرجعون فيها إلى ما يقتضيه الظن من قياس واحد أو خبر واحد و نحن نرجع إلى ما يقتضيه العلم، فقولنا أولى على كل حال.[۱۳]

    گفتار بزرگان

    أعيان الشيعة: و قد جمع السيد‌ ‎الشريف المرتضى علم الهدى ذو المجدين قدس اللّه روحه ما انفردت به الإماميّة أو ظن انفرادها به و لها موافق فيه في جميع أبواب الفقه من الطهارة إلى الديات في كتاب سماه الانتصار.[۱۴]

    و در جاى ديگر به نقل از علامۀ حلى در الخلاصة: متوحد في علوم كثيرة على فضله متقدم في علوم و عدّ منه الفقه و جل مؤلفاته لم يسبق إليها في الفقه، الناصريات شرح مسائل لجده الناصر، الانتصار فيما انفردت به الإماميّة، الجمل.[۱۵]

    مستدركات أعيان الشيعة: و ألّف في الفقه المقارن فوازن بين مذهبه محتجا له و بين المذاهب الأخرى محتجا عليها، و له في ذلك كتب أهمها: الانتصار و الناصريات.[۱۶]

    در جاى ديگر: و من خير كتب الدالة على سعة اطلاعه و اجتهاده كتاباه الناصريات و الانتصار فقد ظهر مدى إلمامه بالمذاهب الفقهية الإسلاميّة.[۱۷]

    ريحانة الأدب: الانتصار فيما انفردت به الإمامية، در فقه، در بيان احكامى كه فرقۀ شيعه از طرف مخالفين، بجهت خلاف اجماع بودن آنها مورد تشنيع بوده‌اند و ثابت كرده كه شيعه در هر يك از احكام همچنانى دليلى قاطع از كتاب و سنت در دست دارد. و خلاف اجماع نبوده و بعضى از فقهاى ديگر نيز موافقت دارند.[۱۸]

    پانویس

    1. أعيان الشيعة 118/1 به نقل از مقدمۀ كتاب الانتصار
    2. مستدركات أعيان الشيعة 294/5
    3. الذريعة252/5
    4. الذريعة
    5. مقدمه‌اى بر فقه شيعه
    6. صفحۀ 452 الانتصار
    7. مسائل الناصريات صفحات 273 و 385
    8. صفحات 5، 149، 169، 178 الانتصار
    9. صفحۀ 92
    10. صفحۀ 132 كتاب
    11. صفحۀ 269
    12. صفحۀ 268
    13. صفحۀ 468
    14. أعيان الشيعة 117/1
    15. أعيان الشيعة 145/1
    16. مستدركات أعيان الشيعة 282/5
    17. مستدركات أعيان الشيعة 277/5
    18. ريحانة الأدب 187/4

    منابع و مآخذ

    1. الذريعة360/2، 400/2
    2. أعيان الشيعة 117/1 تا 119، 145
    3. مستدركات أعيان الشيعة 277/5 تا 296، 282
    4. رياض العلماء 14/4
    5. روضات الجنات302/4
    6. ريحانة الأدب 187/4
    7. لؤلؤ البحرين 313