التعريف و الإعلام في ما أبهم من الأسماء و الأعلام في القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =39458
    | کد پدیدآور =01477
    | کد پدیدآور =01477
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    نویسنده در پایان کتاب انگیزه خویش را این‎گونه بیان می‎دارد:
    نویسنده در پایان کتاب انگیزه خویش را این‎گونه بیان می‎دارد:


    انگیزه من از نوشتن این کتاب، این است که شخصی به‎طور مکتوب درباره نام‎های مبهم در قرآن از من پرسید؛ من نیز آنچه از گذشته و حال و... می‎دانستم، نوشتم<ref>ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161</ref>.
    انگیزه من از نوشتن این کتاب، این است که شخصی به‎طور مکتوب درباره نام‎های مبهم در قرآن از من پرسید؛ من نیز آنچه از گذشته و حال و... می‎دانستم، نوشتم<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161]</ref>.


    و در ادامه اظهار می‎دارد:
    و در ادامه اظهار می‎دارد:


    در این‎باره پژوهشی گسترده نکردم؛... زیرا این کتاب، پاسخی است گذرا و درخور فهم، به سؤال‎کننده ...<ref>ر.ک: همان</ref>.
    در این‎باره پژوهشی گسترده نکردم؛... زیرا این کتاب، پاسخی است گذرا و درخور فهم، به سؤال‎کننده ...<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: همان]</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    ترتیب کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] بدین گونه است که از سوره «فاتحه» آغاز می‎کند و به سوره «فلق» به پایان می‎رساند، ولی به مبهمات همه سوره‎های قرآن نپرداخته، بلکه از مبهمات 29 سوره غفلت ورزیده است. این سوره‎ها عبارتند از: «عنکبوت، فاطر، شوری، ذاریات، حدید، تغابن، طلاق، ملک، دهر، مرسلات، نبأ، نازعات، مطففین، انشقاق، اعلی، غاشیه، ضحی، انشراح، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، نصر، اخلاص، ناس»<ref>ر.ک: همان</ref>.
    ترتیب کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] بدین گونه است که از سوره «فاتحه» آغاز می‎کند و به سوره «فلق» به پایان می‎رساند، ولی به مبهمات همه سوره‎های قرآن نپرداخته، بلکه از مبهمات 29 سوره غفلت ورزیده است. این سوره‎ها عبارتند از: «عنکبوت، فاطر، شوری، ذاریات، حدید، تغابن، طلاق، ملک، دهر، مرسلات، نبأ، نازعات، مطففین، انشقاق، اعلی، غاشیه، ضحی، انشراح، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، نصر، اخلاص، ناس»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: همان]</ref>.


    در ابتدای کتاب مقدمه تحقیق ارائه شده است.
    در ابتدای کتاب مقدمه تحقیق ارائه شده است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    محقق، ابتدای مقدمه‎اش را به زندگی [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی]] اختصاص داده، سپس به معرفی اجمالی از این اثر پرداخته و در انتها روش تحقیق خویش را ارائه داده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص3-11</ref>.
    محقق، ابتدای مقدمه‎اش را به زندگی [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی]] اختصاص داده، سپس به معرفی اجمالی از این اثر پرداخته و در انتها روش تحقیق خویش را ارائه داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/3 ر.ک: مقدمه تحقیق، ص3-11]</ref>.


    [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در مقدمه‎ای ارزشمند اظهار می‎دارد که مطالب این موضوع را به‎طور اختصار و به ایجاز آورده است. نیز در همان مقدمه به موضوع کتاب، اهمیت دانش مبهمات نزد پیشینیان و فایده این دانش پرداخته است<ref>ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161</ref>.
    [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در مقدمه‎ای ارزشمند اظهار می‎دارد که مطالب این موضوع را به‎طور اختصار و به ایجاز آورده است. نیز در همان مقدمه به موضوع کتاب، اهمیت دانش مبهمات نزد پیشینیان و فایده این دانش پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161]</ref>.


    تعداد آیه‎هایی که نویسنده به آن‎ها پرداخته، به 294 مورد می‎رسد. شیوه او در نگارش مبهمات این‎گونه است که غالباً نام سوره را می‎نویسد، سپس آیه مبهم را به ترتیبی که در قرآن آمده، می‎آورد؛ آنگاه با پایان یافتن هر آیه، به آیه جدید می‎پردازد و به همین ترتیب تا پایان سوره ادامه می‎دهد. روش [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در تفسیر مبهمات، این است که در درجه اول به خود «قرآن» تکیه می‎کند و در تفسیر مبهمات از آیات دیگر مدد می‎گیرد. چنانچه تفسیر مبهم را در قرآن نیافت، از سنت پیامبر(ص)، بهره می‎گیرد و درصورتی‎که تفسیر مبهم را در قرآن و سنت نیافت، به سخنان صحابه و تابعین روی می‎آورد، ولی در بیشتر موارد به هنگام نقل از آنان، به نامشان تصریح نمی‎کند. البته بیشتر این سخنان را به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|عبدالله بن عباس]]، [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]، سعید بن جبیر، حسن، قتاده، عطاء بن ابی‎رباح، ربیع بن انس و وهب بن منبه ارجاع می‎دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    تعداد آیه‎هایی که نویسنده به آن‎ها پرداخته، به 294 مورد می‎رسد. شیوه او در نگارش مبهمات این‎گونه است که غالباً نام سوره را می‎نویسد، سپس آیه مبهم را به ترتیبی که در قرآن آمده، می‎آورد؛ آنگاه با پایان یافتن هر آیه، به آیه جدید می‎پردازد و به همین ترتیب تا پایان سوره ادامه می‎دهد. روش [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در تفسیر مبهمات، این است که در درجه اول به خود «قرآن» تکیه می‎کند و در تفسیر مبهمات از آیات دیگر مدد می‎گیرد. چنانچه تفسیر مبهم را در قرآن نیافت، از سنت پیامبر(ص)، بهره می‎گیرد و درصورتی‎که تفسیر مبهم را در قرآن و سنت نیافت، به سخنان صحابه و تابعین روی می‎آورد، ولی در بیشتر موارد به هنگام نقل از آنان، به نامشان تصریح نمی‎کند. البته بیشتر این سخنان را به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|عبدالله بن عباس]]، [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]، سعید بن جبیر، حسن، قتاده، عطاء بن ابی‎رباح، ربیع بن انس و وهب بن منبه ارجاع می‎دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: همان]</ref>.


    برای روشن شدن شیوه نویسنده، در اینجا به نمونه‎هایی از کار او اشاره می‎شود:
    برای روشن شدن شیوه نویسنده، در اینجا به نمونه‎هایی از کار او اشاره می‎شود:
    # '''اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيهِمْ'''، در سوره حمد، اولین آیه‎ای است که نویسنده به دنبال رفع ابهام از آن برآمده است. او می‎گوید: آیه '''وَ مَنْ يطِعِ اَللّٰهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولٰئِك مَعَ اَلَّذِينَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَيهِمْ مِنَ اَلنَّبِيينَ وَ اَلصِّدِّيقِينَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِينَ''' (نساء: 69) (و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده)، توضیح و شرح آن آیه است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17</ref>.
    # '''اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيهِمْ'''، در سوره حمد، اولین آیه‎ای است که نویسنده به دنبال رفع ابهام از آن برآمده است. او می‎گوید: آیه '''وَ مَنْ يطِعِ اَللّٰهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولٰئِك مَعَ اَلَّذِينَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَيهِمْ مِنَ اَلنَّبِيينَ وَ اَلصِّدِّيقِينَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِينَ''' (نساء: 69) (و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده)، توضیح و شرح آن آیه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/17 ر.ک: متن کتاب، ص17]</ref>.
    # آیه شریفه '''غَيرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّين'''، با توجه به روایت نبوی، یهود و نصاری هستند<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # آیه شریفه '''غَيرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّين'''، با توجه به روایت نبوی، یهود و نصاری هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/17 ر.ک: همان]</ref>.
    # '''وَ يسْئَلُونَك عَنْ ذِي اَلْقَرْنَينِ''' (کهف‎: 83): نویسنده درباره ذوالقرنین می‎گوید: نظرات در این‎باره متفاوت است. برخی می‎گویند: او مردی از خاندان یونان بن یافث بود که نامش هرمس یا هردیس است. ابن هشام می‎گوید: او صعب بن ذی‎یزن حمیری از فرزندان وائل بن حمیر است. ابن اسحاق می‎گوید: اسمش مرزبان بن مردیه است. برخی دیگر می‎گویند: او همان اسکندر مقدونی است.
    # '''وَ يسْئَلُونَك عَنْ ذِي اَلْقَرْنَينِ''' (کهف‎: 83): نویسنده درباره ذوالقرنین می‎گوید: نظرات در این‎باره متفاوت است. برخی می‎گویند: او مردی از خاندان یونان بن یافث بود که نامش هرمس یا هردیس است. ابن هشام می‎گوید: او صعب بن ذی‎یزن حمیری از فرزندان وائل بن حمیر است. ابن اسحاق می‎گوید: اسمش مرزبان بن مردیه است. برخی دیگر می‎گویند: او همان اسکندر مقدونی است.
    #:ظاهرا دو نفر با این عنوان وجود داشته‎اند: یکی در زمان حضرت ابراهیم می‎زیسته و دیگری در زمانی نزدیک به زمان حضرت عیسی<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>.
    #:ظاهرا دو نفر با این عنوان وجود داشته‎اند: یکی در زمان حضرت ابراهیم می‎زیسته و دیگری در زمانی نزدیک به زمان حضرت عیسی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/108 ر.ک: همان، ص108]</ref>.
    # نویسنده می‎گوید: مقصود از «خصمان اختصموا»، در آیه شریفه '''هٰذٰانِ خَصْمٰانِ اِخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ''' (حج‎: 19)، سه نفر از اصحاب پیامبر و سه نفر از کفار قریش بودند که در روز بدر با همدیگر درگیر شدند. آن سه نفر مؤمن، حمزة بن عبدالمطلب، علی بن ابی‎طالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب و آن سه نفر کافر، عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه و ولید بن عتبه بوده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>.
    # نویسنده می‎گوید: مقصود از «خصمان اختصموا»، در آیه شریفه '''هٰذٰانِ خَصْمٰانِ اِخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ''' (حج‎: 19)، سه نفر از اصحاب پیامبر و سه نفر از کفار قریش بودند که در روز بدر با همدیگر درگیر شدند. آن سه نفر مؤمن، حمزة بن عبدالمطلب، علی بن ابی‎طالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب و آن سه نفر کافر، عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه و ولید بن عتبه بوده‎اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/116 ر.ک: همان، ص116]</ref>.
    # او معتقد است: نام مؤمن آل فرعون که در آیه '''وَ قٰالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ''' (غافر: 28) آمده، شمعان است<ref>ر.ک: همان، ص151</ref>.
    # او معتقد است: نام مؤمن آل فرعون که در آیه '''وَ قٰالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ''' (غافر: 28) آمده، شمعان است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/151 ر.ک: همان، ص151]</ref>.


    ===اشکال‎های وارد بر کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و محاسن آن===
    ===اشکال‎های وارد بر کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و محاسن آن===
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    # ورود احادیث ضعیف؛
    # ورود احادیث ضعیف؛
    # ورود سخنان غریب، بدون پیگیری آن‎ها؛
    # ورود سخنان غریب، بدون پیگیری آن‎ها؛
    # زیادگویی و بیان برخی مطالب بی‎فایده و خارج از موضوع اصلی<ref>ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161-162</ref>.
    # زیادگویی و بیان برخی مطالب بی‎فایده و خارج از موضوع اصلی<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/161 ر.ک: شریفی، معصومه؛ رفیعی، محسن، ص161-162]</ref>.


    اما با همه اینها، فضیلت [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در پیشی گرفتن در تألیف کتاب پیرامون این موضوع و گردآوری آیات مبهم و تدوین اثری ارزشمند، بر کسی پوشیده نیست. از جمله محاسن کتاب، این است که افراد زیادی به تکمیل، تلخیص و تحقیق پیرامون آن مبادرت ورزیده‎اند؛ به این شرح: [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] (636ق) مستدرکی بر این کتاب نوشت با عنوان «التكميل و الإتمام لكتاب التعريف و الإعلام». آنگاه ابن جماعة (733ق)، آن دو کتاب را در کتابی با عنوان «التبيان لمن لم يسم في القرآن» گرد آورد و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]](911ق)، آن را با عنوان «مفحمات الأقران في مبهمات القرآن»، خلاصه نمود. نیز [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] (782ق)، دو کتاب ارزشمند [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] را با این عنوان گردآوری و تکمیل نمود: «صلة الجمع و عائد التذييل لموصول كتابي الإعلام و التكميل» و ادکاوی (1184ق) نیز کتاب‎های [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] را با عنوان «ترويح أولي الدماثة بمنتقی الكتب الثلاثة»، تلخیص کرد. نیز شایان ذکر است ابن فرتون (660ق)، کتاب الاستدراك و الإتمام للتعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» و شامی (715ق)، کتاب «الاستدراك علی التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به‎عنوان مستدرک و متمم بر کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نگاشتند و بحرق (930ق)، کتاب «تلخيص التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به نگارش درآورد. مشاهده می‎شود که این نگارندگان هرکدام به‎نوعی از آبشخور [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نوشیده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص162</ref>.
    اما با همه اینها، فضیلت [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] در پیشی گرفتن در تألیف کتاب پیرامون این موضوع و گردآوری آیات مبهم و تدوین اثری ارزشمند، بر کسی پوشیده نیست. از جمله محاسن کتاب، این است که افراد زیادی به تکمیل، تلخیص و تحقیق پیرامون آن مبادرت ورزیده‎اند؛ به این شرح: [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] (636ق) مستدرکی بر این کتاب نوشت با عنوان «التكميل و الإتمام لكتاب التعريف و الإعلام». آنگاه ابن جماعة (733ق)، آن دو کتاب را در کتابی با عنوان «التبيان لمن لم يسم في القرآن» گرد آورد و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]](911ق)، آن را با عنوان «مفحمات الأقران في مبهمات القرآن»، خلاصه نمود. نیز [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] (782ق)، دو کتاب ارزشمند [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] را با این عنوان گردآوری و تکمیل نمود: «صلة الجمع و عائد التذييل لموصول كتابي الإعلام و التكميل» و ادکاوی (1184ق) نیز کتاب‎های [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] را با عنوان «ترويح أولي الدماثة بمنتقی الكتب الثلاثة»، تلخیص کرد. نیز شایان ذکر است ابن فرتون (660ق)، کتاب الاستدراك و الإتمام للتعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» و شامی (715ق)، کتاب «الاستدراك علی التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به‎عنوان مستدرک و متمم بر کتاب [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نگاشتند و بحرق (930ق)، کتاب «تلخيص التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به نگارش درآورد. مشاهده می‎شود که این نگارندگان هرکدام به‎نوعی از آبشخور [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] نوشیده‎اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/162 ر.ک: همان، ص162]</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    در ابتدای کتاب چند تصویر از نسخه خطی مورداستفاده محقق آمده<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-15</ref> و در انتهای کتاب فهرست مطالب ذکر شده است.
    در ابتدای کتاب چند تصویر از نسخه خطی مورداستفاده محقق آمده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39458/1/12 ر.ک: متن کتاب، ص12-15]</ref> و در انتهای کتاب فهرست مطالب ذکر شده است.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    خط ۸۱: خط ۸۱:
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:علوم قرآنی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مباحث مربوط به احکام]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
     
    [[رده: 25 مهر الی 24 آبان(97)]]
     
    [[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]
    [[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]

    نسخهٔ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۰

    ‎التعريف و الإعلام في ما أبهم من الأسماء و الأعلام في القرآن الكريم‏
    التعريف و الإعلام في ما أبهم من الأسماء و الأعلام في القرآن الكريم
    پدیدآورانسهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله (نويسنده) مهنا، عبد الله علي (محقق)
    عنوان‌های دیگر‏التعريف و الإعلام فيما أبهم من الأسماء و الأعلام في القرآن الکريم
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشرمجلد1: 1987م , 1407ق,
    موضوعتفاسير اهل سنت - قرن 6ق. قرآن - متشابهات و محکمات
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏85‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ت‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ‎التعريف و الإعلام في ما أبهم من الأسماء و الأعلام في القرآن الكريم‎، تألیف عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی (508-581ق)، درباره توضیح و رفع ابهام از برخی از ابهامات قرآن (اسامی و اعلام) نوشته شده است. این اثر توسط عبدالله مهنا مورد تحقیق قرار گرفته است.

    انگیزه نگارش

    نویسنده در پایان کتاب انگیزه خویش را این‎گونه بیان می‎دارد:

    انگیزه من از نوشتن این کتاب، این است که شخصی به‎طور مکتوب درباره نام‎های مبهم در قرآن از من پرسید؛ من نیز آنچه از گذشته و حال و... می‎دانستم، نوشتم[۱].

    و در ادامه اظهار می‎دارد:

    در این‎باره پژوهشی گسترده نکردم؛... زیرا این کتاب، پاسخی است گذرا و درخور فهم، به سؤال‎کننده ...[۲].

    ساختار

    ترتیب کتاب سهیلی بدین گونه است که از سوره «فاتحه» آغاز می‎کند و به سوره «فلق» به پایان می‎رساند، ولی به مبهمات همه سوره‎های قرآن نپرداخته، بلکه از مبهمات 29 سوره غفلت ورزیده است. این سوره‎ها عبارتند از: «عنکبوت، فاطر، شوری، ذاریات، حدید، تغابن، طلاق، ملک، دهر، مرسلات، نبأ، نازعات، مطففین، انشقاق، اعلی، غاشیه، ضحی، انشراح، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، نصر، اخلاص، ناس»[۳].

    در ابتدای کتاب مقدمه تحقیق ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    محقق، ابتدای مقدمه‎اش را به زندگی عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی اختصاص داده، سپس به معرفی اجمالی از این اثر پرداخته و در انتها روش تحقیق خویش را ارائه داده است[۴].

    سهیلی در مقدمه‎ای ارزشمند اظهار می‎دارد که مطالب این موضوع را به‎طور اختصار و به ایجاز آورده است. نیز در همان مقدمه به موضوع کتاب، اهمیت دانش مبهمات نزد پیشینیان و فایده این دانش پرداخته است[۵].

    تعداد آیه‎هایی که نویسنده به آن‎ها پرداخته، به 294 مورد می‎رسد. شیوه او در نگارش مبهمات این‎گونه است که غالباً نام سوره را می‎نویسد، سپس آیه مبهم را به ترتیبی که در قرآن آمده، می‎آورد؛ آنگاه با پایان یافتن هر آیه، به آیه جدید می‎پردازد و به همین ترتیب تا پایان سوره ادامه می‎دهد. روش سهیلی در تفسیر مبهمات، این است که در درجه اول به خود «قرآن» تکیه می‎کند و در تفسیر مبهمات از آیات دیگر مدد می‎گیرد. چنانچه تفسیر مبهم را در قرآن نیافت، از سنت پیامبر(ص)، بهره می‎گیرد و درصورتی‎که تفسیر مبهم را در قرآن و سنت نیافت، به سخنان صحابه و تابعین روی می‎آورد، ولی در بیشتر موارد به هنگام نقل از آنان، به نامشان تصریح نمی‎کند. البته بیشتر این سخنان را به عبدالله بن عباس، ابن مسعود، سعید بن جبیر، حسن، قتاده، عطاء بن ابی‎رباح، ربیع بن انس و وهب بن منبه ارجاع می‎دهد[۶].

    برای روشن شدن شیوه نویسنده، در اینجا به نمونه‎هایی از کار او اشاره می‎شود:

    1. اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيهِمْ، در سوره حمد، اولین آیه‎ای است که نویسنده به دنبال رفع ابهام از آن برآمده است. او می‎گوید: آیه وَ مَنْ يطِعِ اَللّٰهَ وَ اَلرَّسُولَ فَأُولٰئِك مَعَ اَلَّذِينَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَيهِمْ مِنَ اَلنَّبِيينَ وَ اَلصِّدِّيقِينَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِينَ (نساء: 69) (و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده)، توضیح و شرح آن آیه است[۷].
    2. آیه شریفه غَيرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّين، با توجه به روایت نبوی، یهود و نصاری هستند[۸].
    3. وَ يسْئَلُونَك عَنْ ذِي اَلْقَرْنَينِ (کهف‎: 83): نویسنده درباره ذوالقرنین می‎گوید: نظرات در این‎باره متفاوت است. برخی می‎گویند: او مردی از خاندان یونان بن یافث بود که نامش هرمس یا هردیس است. ابن هشام می‎گوید: او صعب بن ذی‎یزن حمیری از فرزندان وائل بن حمیر است. ابن اسحاق می‎گوید: اسمش مرزبان بن مردیه است. برخی دیگر می‎گویند: او همان اسکندر مقدونی است.
      ظاهرا دو نفر با این عنوان وجود داشته‎اند: یکی در زمان حضرت ابراهیم می‎زیسته و دیگری در زمانی نزدیک به زمان حضرت عیسی[۹].
    4. نویسنده می‎گوید: مقصود از «خصمان اختصموا»، در آیه شریفه هٰذٰانِ خَصْمٰانِ اِخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ (حج‎: 19)، سه نفر از اصحاب پیامبر و سه نفر از کفار قریش بودند که در روز بدر با همدیگر درگیر شدند. آن سه نفر مؤمن، حمزة بن عبدالمطلب، علی بن ابی‎طالب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب و آن سه نفر کافر، عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه و ولید بن عتبه بوده‎اند[۱۰].
    5. او معتقد است: نام مؤمن آل فرعون که در آیه وَ قٰالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ (غافر: 28) آمده، شمعان است[۱۱].

    اشکال‎های وارد بر کتاب سهیلی و محاسن آن

    در کتاب «التعريف و الإعلام» سه اشکال عمده به چشم می‎خورد:

    1. ورود احادیث ضعیف؛
    2. ورود سخنان غریب، بدون پیگیری آن‎ها؛
    3. زیادگویی و بیان برخی مطالب بی‎فایده و خارج از موضوع اصلی[۱۲].

    اما با همه اینها، فضیلت سهیلی در پیشی گرفتن در تألیف کتاب پیرامون این موضوع و گردآوری آیات مبهم و تدوین اثری ارزشمند، بر کسی پوشیده نیست. از جمله محاسن کتاب، این است که افراد زیادی به تکمیل، تلخیص و تحقیق پیرامون آن مبادرت ورزیده‎اند؛ به این شرح: ابن عسکر (636ق) مستدرکی بر این کتاب نوشت با عنوان «التكميل و الإتمام لكتاب التعريف و الإعلام». آنگاه ابن جماعة (733ق)، آن دو کتاب را در کتابی با عنوان «التبيان لمن لم يسم في القرآن» گرد آورد و سیوطی(911ق)، آن را با عنوان «مفحمات الأقران في مبهمات القرآن»، خلاصه نمود. نیز بلنسی (782ق)، دو کتاب ارزشمند سهیلی و ابن عسکر را با این عنوان گردآوری و تکمیل نمود: «صلة الجمع و عائد التذييل لموصول كتابي الإعلام و التكميل» و ادکاوی (1184ق) نیز کتاب‎های سهیلی، ابن عسکر و بلنسی را با عنوان «ترويح أولي الدماثة بمنتقی الكتب الثلاثة»، تلخیص کرد. نیز شایان ذکر است ابن فرتون (660ق)، کتاب الاستدراك و الإتمام للتعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» و شامی (715ق)، کتاب «الاستدراك علی التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به‎عنوان مستدرک و متمم بر کتاب سهیلی نگاشتند و بحرق (930ق)، کتاب «تلخيص التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» را به نگارش درآورد. مشاهده می‎شود که این نگارندگان هرکدام به‎نوعی از آبشخور سهیلی نوشیده‎اند[۱۳].

    وضعیت کتاب

    در ابتدای کتاب چند تصویر از نسخه خطی مورداستفاده محقق آمده[۱۴] و در انتهای کتاب فهرست مطالب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، «سیر تاریخی کتب مبهمات قرآن»، مجله بینات، زمستان 1384، شماره 48، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).

    وابسته‌ها