التفسير (عیاشی)

كتاب التفسير، به زبان عربى، نوشته ابونصر محمد بن مسعود عياشى، از تفسيرهاى كهن امامى، متعلق به عصر غيبت صغرا (260 - 329) است.

التفسير
التفسير (عیاشی)
پدیدآورانعیاشی، محمد بن مسعود (نویسنده) رسولی، هاشم (مصحح)
عنوان‌های دیگرکتاب التفسیر تفسیر العیاشی
ناشرمکتبة العلمية الاسلامىة
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1380 ‌‎ق
چاپ1
موضوعتفاسیر شیعه - قرن 4ق. تفاسیر ماثوره - شیعه امامیه
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏93‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏9‎‏ت‎‏7
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين كتاب، مشتمل بر تفسير روايى قرآن از آغاز تا پایان سوره كهف است، اما بر اساس مطالبى كه از اين تفسير در آثار دوره‌هاى بعدى آمده، احتمالا در اصل، شامل تمامى قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهرا اندكى پس از وفات مؤلف تدوين يافته است.

ساختار

كتاب، در دو جلد تنظيم شده است. از آغاز قرآن تا پایان سوره انعام، در جلد اول و از آغاز سوره اعراف تا آخر سوره كهف، در جلد دوم تفسير شده است. در تفسير عياشى، جنبه روايى غالب است؛ با اين حال، به دليل توجه مؤلف به آيات الاحكام، ويژگى فقهى اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير فرات كوفى و تفسير على بن ابراهیم قمى است.[۱]

گزارش محتوا

عياشى، نخست، در مقدمه‌اى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار(ع) برای فهم و تفسير قرآن، پرداخته است(همان، ج 1، ص74 - 97)، سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه(ع) درباره اعتقادات و آموزه‌هاى شيعى، به‌ويژه در فضايل اهل‌بيت(ع) و منقصت دشمنان ايشان رسيده است. بيشتر اين روايات، از امام باقر و امام صادق(ع) نقل شده است. رجال‌شناسان امامى، با وجود ستودن عياشى، گفته‌اند كه وى از افراد ضعيف روايت مى‌كرده است.[۲]

در تفسير عياشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است؛ مثلاًعياشى، در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دال بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با «امر بين أمرين» ارائه كرده است[۳]

عياشى، رواياتى درباره فرقه‌هاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفيه و خوارج و عجليه و قَدَريه، آورده است[۴]

متن موجود تفسير عياشى، نوشته‌اى مرسل است كه در آن، اسناد احاديث ذكر نشده است و تدوين كننده، بنا بر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند.[۵]

حاكم حَسكانى، در «شواهد التنزيل»، از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان ابن طاووس(متوفى 664)، در دست بوده است.[۶]

از مقايسه روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عياشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، برمى‌آيد كه اين اثر، منبع عياشى در نقل روايات بوده است[۷]؛ حال آنكه رجال‌شناسان امامى، روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند[۸]

بر اساس مطالب مشابه در تفسير عياشى و تفسير على بن ابراهیم قمى، احتمالا اين دو اثر، منابع مشتركى داشته‌اند[۹]؛ از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى (متوفى 128) كه عياشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است.

تفسير ابوالجارود، زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخش‌هاى منقول از تفسير مذكور، در دو اثر، همانند نيست و هر يك از آنها از بخش‌هاى مختلف آن، استفاده كرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسير عياشى در «شواهد التنزيل»، حاكى از آن است كه عياشى، از برخى منابع تفسيرى اهل سنت نيز استفاده كرده است[۱۰]

از تفسير عياشى، نسخه‌هاى خطى و چاپ‌هاى مختلفى در دست است؛ از جمله چاپ هاشم رسولى محلاتى در 1340ش[۱۱]

بنياد بعثت قم نيز اين تفسير را در 1379ش / 1421ق، در قم چاپ كرده است. در تصحيح اين چاپ، از تمام نسخه‌هاى موجود استفاده نشده، اما در آن، 116 مورد از نصوص مفقود(كه در ديگر متون امامى و غير امامى نقل شده‌اند)، گردآورى شده است كه تفسير كل قرآن را شامل مى‌شود. هم‌چنين در اين چاپ، اسنادها و طريق روايت عياشى به افراد مختلف ذكر شده است.

پانویس

  1. برای نمونه: عياشى، ج 1، ص192، 238 و 248
  2. نجاشى، ص350، طوسى، ص317 - 320
  3. ج 2، ص140 - 141
  4. همان، ج 2، ص55، 104، 112، 124، 125 و 163. برای آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج 1، ص145 - 149، ج 2، ص154 و 155
  5. همان، ج 1، ص73. درباره انتقاد محمدباقرمجلسى از اين كار: ج 1، ص28
  6. ابن طاووس، ص79
  7. برای نمونه: عسكرى، ج 3، ص114، 115، 259، 262 و 264
  8. خويى، ج 2، ص282 - 284
  9. برای نمونه: عياشى، ج 1، ص109 - 113، 145 - 149؛ قمى، ج 1، ص36 - 41، 55 - 58
  10. برای نمونه: عياشى، ج 3، ص153، 163 - 165
  11. برای آگاهى بيشتر درباره مشخصات نسخه‌ها و نيز منابع ديگر: بكائى، ج 6، ص2352؛ سزگین، ج 1، جزء 1، ص99


منابع مقاله

  1. ابن طاووس، سعد السعود[نجف 1369 / 1950]، چاپ افست قم[بى‌تا]؛
  2. محمدحسن بكائى، كتاب‌نامه بزرگ قرآن كريم، تهران، 1374ش؛
  3. فؤاد سزگین، تاريخ التراث العربى، ج 1، جزء 1(نقله الى العربية، محمود فهمى حجازى، رياض 1403 / 1983)؛
  4. محمد بن حسن طوسى، الفهرست، چاپ الويس اسپرنگر، هندوستان، 1271 / 1853، چاپ محمود راميار، چاپ افست مشهد، 1351ش؛
  5. مرتضى عسكرى، القرآن الكريم و روايات المدرستين، تهران، 1378ش؛
  6. محمد بن مسعود عياشى، التفسير، قم 1421؛
  7. على بن ابراهیم قمى، تفسير القمى، چاپ طيب موسوى جزايرى، نجف 1387، چاپ افست قم[بى‌تا]؛
  8. احمد بن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407.