التمهيد في أصول الفقه (کلوذانی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =4
    | تعداد جلد =4
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =56829
    | کتابخوان همراه نور =
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور =45286
    | کد پدیدآور =45286
    خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه اهل سنت]]
    [[رده:اصول فقه اهل سنت]]
    [[رده:دی (1400)]]
    [[رده:آذر(1400)]]

    نسخهٔ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۱

    التمهيد في أصول الفقه
    التمهيد في أصول الفقه (کلوذانی)
    پدیدآورانأبوعمشة، مفيد محمد (محقق)

    ابراهیم، محمد بن علی (محقق)

    کلوذانی، محفوظ بن احمد (نویسنده)
    ناشرجا‌معة‌ أم‌ القري. کلية‌ الشريعة‌ و الدراسا‌ت‌ الاسلامية‌. مرکز البحث‌ العلمي‌ و إحيا‌ء التراث‌ الاسلامي‌
    مکان نشرعربستان - مکه مکرمه
    سال نشر1406ق. = 1985م.
    چاپچاپ اول
    زبانعربي
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏8ت8ک / 155/71 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf



    التمهيد في أصول الفقه، عنوان اثری است 4 جلدی به زبان عربی از محفوظ بن احمد کلوذانی با موضوع اصول فقه. جلدهای اول و دوم کتاب، به تحقیق دکتر مفید محمد ابوعمشه رسیده و جلدهای سوم و چهارم به تحقیق دکتر محمد بن علی بن ابراهیم.

    این اثر، سی‌وهفتمین شماره از سری کتاب‌های «من التراث الإسلامي» است که توسط مرکز بحث علمی و احیای میراث اسلامی (مركز البحث العلمي وإحياء التراث الإسلامي) دانشکده شریعت و مباحث اسلامی (كلية الشريعة والدراسات الإسلامية) دانشگاه ام‌القری (جامعة أم‌القری) به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب، 4 جلد دارد؛ در جلدهای اول و سوم شاهد مقدمه‌هایی از محققان کتاب هستیم (جلد اول و دوم به تحقیق یک نفر و جلدهای سوم و چهارم به تحقیق یک نفر دیگر رسیده است). مطالب کتاب در بخش‌های متعدد بیان شده است.

    گزارش محتوا

    اصولیان، با اشتراکشان در بیان معظم مباحث اصولی، در تقسیم و ترتیب مباحث اصول فقه، متفاوتند؛ مثلا جوینی کتاب البرهانش را به شش بخش تقسیم می‌کند: بیان (بیان کتاب و سنت)، اجماع، قیاس، سخن در استدلال، سخن در نسخ و كتاب المجتهدين.

    غزالی، مستصفایش را در یک مقدمه و 4 بخش بیان می‌دارد: حکم که آن را ثمره می‌نامد، ادله که مثمر می‌نامدش، وجوه دلالت ادله که آن را طرق استثمار می‌نامد و مجتهد که مستثمر می‌نامدش.

    ابوالحسین بصری در «المعتمد» کتابش را در چندین بخش بیان کرده که عبارت است از: اقسام کلام، امر و نهی، عموم و خصوص، مجمل و مبین، افعال، ناسخ و منسوخ، اجمال، اخبار، قیاس، حظر، اباحه، طرق احکام و کیفیت استدلال به ادله، صفت مفتی و مستفتی و إصابة المجتهدين.

    تقسیم و ترتیب ارائه مباحث توسط ابوالخطاب محفوظ بن احمد کلوذانی نیز بسیار شبیه به تقسیم بصری است. مؤلف راز گزینش این ترتیب را در بابی با عنوان «ترتيب أصول الفقه» بیان کرده است[۱].

    متداول است که نویسنده هر کتابی، اثرش را با خطبه‌ای می‌آغازد که مقاصدش از نگارش کتاب و تقسیم موضوعاتش و شیوه مورد اعتمادش در ارائه مباحث کتاب و دیگر امور را در آن بیان می‌دارد. اما ابوالخطاب کتابش را با خطبه‌ای که این مقدمات را در آن بیان نماید، آغاز نمی‌کند و یک‌راست به سراغ تعریف اصول فقه می‌رود. ازاین‌رو ما باید شیوه او در ارائه مطالب کتاب را از لابه‌لای عرضه موضوعات و مسائل کتاب به دست بیاوریم.

    دکتر مفید محمد ابوعمشه، شیوه ارائه مطالب توسط ابوالخطاب را در دو بخش تبیین می‌کند. بخش اول، شیوه وی در مقدمه و باب حدود است؛ که ابوالخطاب در مقدمه و باب حدود، مجموعه‌ای از اصطلاحات اصولی و منطقی و الفاظ لغوی را به‌کار می‌برد و منظور از هرکدام را بیان می‌دارد و هرکدام را به اندازه‌ای که مقدمه، گنجایشش را دارد، توضیح می‌دهد؛ چراکه مقدمه کلید کتاب است و هدف از آن تعریف مجموعه اصطلاحاتی است که آموزنده اصول فقه برای فهم متون اصولی نیازمند آن است. درهرحال کلام در مقدمه، موجز است و بر بیان معانی و برخی تقسیمات خلاصه می‌شود و غالبا در این بخش، نویسنده متعرض اختلافات و ادله نمی‌شود[۲].

    اما در سایر بخش‌های کتاب، ابوالخطاب مسئله را با ذکر حکم در آن آغاز می‌کند؛ این حکم تا زمانی که خودش تصریح به حکم دیگری نکرده، حکم راجح و مختار وی در آن مسئله خواهد بود؛ مثلا وی در فقره 169 معتقد است: مسئله امر حقیقت در فعل نیست؛ وی در ادامه بیان این مسئله، همین نظر را برمی‌گزیند و بر آن استدلال کرده و از آن دفاع می‌نماید. یا مثلا در فقره 214 معتقد است: اگر صیغه امر بعد از حظر واقع شود، مقتضی اباحه است. یا در فقره 352، عبید و بندگان را در مطلق خطاب صاحب شرع، داخل می‌شمارد. وی پس از بیان حکم و نظرش، آن را با نقل نص یا روایتی از احمد بن حنبل و استناد روایتش به راوی آن، مستحکم می‌کند؛ به‌عنوان مثال می‌توان به فقرات 169، 177، 207 و 373 کتاب اشاره کرد. گام بعدی وی در ارائه مطالب، این است که پس از نظرش و روایت از امامش در فقه، مشارکان وی در این نظر را از مذاهب و ائمه و علمای دیگر، ذکر می‌کند. پس از آن، دیگر فرقه‌ها از مذاهب و علمای مخالفشان در نظر را ذکر کرده و نظرشان را در مسئله مورد نظرش، بیان می‌دارد[۳].

    اگر در یک مسئله، بیش از دو قول وجود داشته باشد، ابوالخطاب قائلانش را بیان می‌دارد. وی به اختیارات استادش ابویعلی اهتمام دارد و بسیار، متعرض آرای وی می‌شود؛ خواه موافق نظر خودش باشد یا مخالف. پس از عرضه مذاهب مختلف در یک مسئله، وی شروع به استدلال بر نظرش در آن مسئله می‌کند. او به‌همراه هر دلیل، اعتراض مخالفانش بر آن را هم ذکر کرده و ایراداتش بر آن اعتراض را هم بیان می‌نماید. پس از آن، ادله مخالفش را ذکر کرده و به هر دلیلی اعتراض نموده و جواب مخالف را به آن اعتراض ذکر کرده و آن را جواب داده و این امر تا جایی ادامه می‌یابد که او با پاسخ به همه ادله مخالفش در مسئله، نظر خودش را به اثبات برساند[۴].

    کلوذانی، به ادله نقلی و عقلی در کتابش اهتمام دارد و این ادله را به این ترتیب، مرتب می‌کند: ادله کتاب، سنت، اجماع (اگر یافت شود)، اقوال صحابه (اگر باشد) و ادله معقول. وی همچنین در این کتاب، اهتمام زیادی به تعریفات دارد؛ او غالبا مطلب یک باب را با تعریف آغاز می‌کند؛ چنان‌که در باب امر و عام و خاص و حقیقت و مجاز و نسخ و... شاهد این مطلب هستیم. او به تحریر محل نزاع و بیان محل نزاع، در این کتاب اهمیت خاصی می‌دهد؛ برای نمونه می‌توان به بیان محل نزاع در مسئله دخول یا عدم دخول مؤنث در جمع مذکر در فقره 363 یا به مسئله امر به اشیا بر وجه تخییر در فقره 422، اشاره کرد[۵].

    گاه، نویسنده متذکر فایده مسئله نیز می‌شود؛ مثلا در مسئله حمل امر بر استحباب حقیقتا در هنگام تعذر حملش بر وجوب در فقره 207 یا مسئله خطاب کفار به شرعیات در فقره 373 و مسئله تناول یا عدم تناول امر نسبت به معدومین (غیر موجودین) در فقره 422، این کار را انجام داده است. ابوالخطاب متفرعات مباحث اصولی را در فصل‌های این کتاب مطرح کرده و نظرات درباره آنها و مناقشاتش در این ارتباط را هم ذکر می‌نماید. در کل وی با وضوح و قلمی روان و آسان، موضوعات و مسائل اصول فقه و نظرات علما درباره آن و ادله و اعتراضات و ردیه‌های آنان را ذکر می‌نماید[۶].

    وضعیت کتاب

    فهارس فنی، به‌ترتیب آیات، احادیث، آثار، اشعار، فرق، اعلام، منابع و موضوعات، در انتهای جلد چهارم ارائه شده است[۷]. البته با توجه به اینکه محقق جلدهای اول و دوم، با جلدهای سوم و چهارم فرق می‌کرده، در انتهای جلد دوم نیز فهرستی از فهارس فنی به‌ترتیب مذکور در فوق (به‌استثنای اعلام و فرق که در این فهرست دچار تقدیم و تأخیر شده است) ارائه گردیده است[۸].

    دکتر مفید محمد ابوعمشه در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، از نسخه‌های خطی اثر و شیوه خودش در تحقیق کتاب یاد می‌نماید. او این شیوه را در این نقاط، خلاصه می‌کند:

    1. تحقیق کتاب بر این طریقه که خود محقق از میان 3 نسخه خطی کتاب که در اختیار داشته، متنی را برگزیده و این‌گونه نبوده که یکی از نسخه‌ها را نسخه اصلی قرار دهد و مابقی نسخه‌ها را با آن تطبیق دهد.
    2. نگارش متن کتاب بر اساس قواعد املایی متعارف در زمان حاضر.
    3. تخریج آیات قرآنی با ذکر شماره آیه و نام سوره.
    4. تخریج احادیث نبوی و آثار مروی از صحابه.
    5. تخریج ابیات شعری با ذکر مصدری که شعر در آن آمده و نسبت شعر به قائلانش.
    6. ترجمه اعلام.
    7. تعریف فرقه‌ها و شهرهای غیر مشهور.
    8. ارجاع آرای مذاهب و علما به کتاب‌های متعددشان.
    9. بیان معانی الفاظ غریبه و مصطلحات مشکل و شرح برخی متون و شواهد.
    10. ضبط الفاظ مشکل بر خواننده.
    11. تقسیم کتاب به فقرات متعدد و شماره‌گذاری این فقرات به شماره‌های پشت سر هم.
    12. تسجیل شماره‌های ورقه‌های نسخه دمشق[۹].

    نام این کتاب، در نسخه‌ها و منابع مختلف به‌صورت‌های زیر آمده:

    1. «التمهيد في أصول الفقه»؛
    2. «التمهيد في علم الأصول لفقه الحنابلة»؛
    3. «التمهيد في الأصول»؛
    4. «أصول الفقه».

    در کل، گویا بر نام «التمهيد» اتفاق نظر هست و در سایر الفاظ، اختلاف کمی وجود دارد[۱۰].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق کتاب، ج1، ص71-72
    2. ر.ک: همان، ص73
    3. ر.ک: همان، ص74
    4. ر.ک: همان، ص75
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، ص75-76
    7. ر.ک: فهارس فنی کتاب، ج4، ص423-491
    8. ر.ک: فهارس فنی کتاب، ج2، ص429-522
    9. ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص12-13
    10. ر.ک: همان، ص69

    منابع مقاله

    مقدمه محقق بر جلد اول و فهارس فنی کتاب.


    وابسته‌ها