التمييز (ابن معن)

التمييز اثر حسين بن فخرالدين بن قرقماس المعنى معروف به ابن مَعن (1034-1109ق)، كه در آن خصلت‌هاى پسنديده اخلاقى با استفاده از منابع اهل‌سنت از آيات و روايات استخراج و بررسى شده است. كتاب به زبان عربى و در سال 1097ق نوشته شده است.

التمییز
التمييز (ابن معن)
پدیدآورانمؤسسة التراث الدرزي (گردآورنده)

ابن معن، حسین بن فخرالدین (نویسنده)

سواریه، نوفان حمود (محقق)

بخیت، محمد عدنان (محقق)
عنوان‌های دیگرکتاب التمییز
ناشردار الشروق للنشر و التوزيع
مکان نشرعمان - اردن
سال نشر2001 م
چاپ1
شابک9957-00-154-x
موضوعاخلاق عرفانی
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏289‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ت‎‏8*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در بيست‌وشش باب تنظيم شده است. هر باب به مدح يكى از صفات و خصلت‌هاى پسنديده اختصاص يافته است و ضمن اشاره به آياتى كه احياناً اشاره‌اى به آن صفت دارند، به ذكر كلمات بزرگان پيرامون آن پرداخته شده است. در انتهاى هر باب نيز تحت عنوان «فصل و مما قيل في مدح...» به آيات، اشعار و مطالب ديگرى از منابع مختلف اشاره شده است.

گزارش محتوا

در مقدمه، ابتدا زندگى‌نامه مفصلى از مؤلف ارائه شده و پس از ذكر آثار وى و عناوين ابواب اثر حاضر، به نسخه‌هاى موجود از كتاب و روش كار محقق اشاره شده است.

در ادامه به چند نمونه از صفات و خصلت‌هایى پسنديده‌اى كه در ابواب كتاب به آنها پرداخته شده اشاره مى‌شود:

  1. عقل: نویسنده معتقد است اگر انسان از عقل كمى برخوردار باشد، زيادى علم، نفعى براى وى نخواهد داشت، اما اگر از عقلى زياد برخوردار باشد و علمى كم، زيادى عقل، كم بودن علم وى را جبران خواهد نمود.
    وى عقل را غير از علم دانسته و معتقد است كه عقل، طريق وصول به علم مى‌باشد، اما علم، افضل از آن است؛ زيرا علم، از صفات بارى‌تعالى بوده و ثمره آن، عمل و طاعت است و كسى كه عاقل نباشد، عالم ناميده نمى‌شود.
    در اين باب، سخنانى حكمت‌آميز از بزرگان و مشاهيرى همچون حضرت على(ع)، امام سجاد(ع)، امام صادق(ع) حضرت موسى(ع)، حسن بصرى، اسكندر مقدونى، سفيان سورى و محمد بن ادريس شافعى در ستايش عقل آورده شده است.
  2. علم: در ابتداى اين باب، تفسيرى از حسن بصرى پيرامون آيه شريفه «هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون» بدين مضمون آورده شده است كه مراد از اين آيه، نفى استوا به تنهایى نيست؛ زيرا اين امر بدون هيچ شبهه‌اى پذيرفته شده است؛ بلكه مراد از اين آيه، تذكر به تفاوت عظيم ميان عالم و جاهل مى‌باشد.
    نویسنده در ذيل كلمه‌اى حكيمانه از لقمان: «ثمره علم انصاف و زهد و نتيجه آن عفاف مى‌باشد و چيزى جز پيروى از هواى نفس مردم را هلاك نمى‌كند»، به بيان فرق ميان هواى نفس و شهوت پرداخته است. وى معتقد است كه هواى نفس، مختص به آراء و اعتقادات مى‌باشد درحالى‌كه شهوت، ميل به لذات بوده و از نتايج پيروى از هواى نفس است؛ بنابراین، هواى نفس اخص بوده و شهوت، اعم مى‌باشد.
    به باور وى، عقل باعث عصمت ملوك و امرا و محدود كننده سلاطين و وزرا بوده و ايشان را از ظلم و اذيت مردم بازمى‌دارد و لذا بر آنان، شناخت حق و فضيلت آن واجب است.
    پيامبر اكرم(ص)، لقمان حكيم، محمد بن ابراهیم رندى، جنيد بن جنيد بغدادى، ابودرداء، ابن مبارک، عبادة بن صامت، قاضى محمد بن عبدالله بن محمد معافذى اشبيلى و ابن مسعود، از جمله كسانى هستند كه سخنانى از ايشان در ستايش علم آورده شده است.
  3. حلم: ملكه‌اى است كه از طمأنينه و آرامش در قبال تحركات غضبى و عدم هيجان نشأت مى‌گيرد و نویسنده معتقد است كه افضل از كظم غيظ مى‌باشد؛ زيرا صبر پس از هيجان بوده و محتاج مجاهدت فراوان است درحالى‌كه حلم، عدم هيجان مى‌باشد.
    در روايتى از امام حسن(ع) درباره اين صفت پسنديده در اين باب، چنين آمده است كه محبوب‌ترين امور نزد خداوند، بخشش در قدرت و حلم هنگام غضب بوده و مبالغه قدرتمند در عقوبت، او را به غضب الهى نزدیک و از انتساب به كرم، دور مى‌كند.
  4. حيا: عبارت است از انحصار و بازداشتن نفس به خاطر ترس از ارتكاب به قبايح و زشتى‌ها و هنگامى كه عبدمتصف به حيا گرديد، تمام آنچه را كه مايه ناخوشنودى خداوند است، ترك مى‌كند.
    ابراهیم بن ابواسحق بن احمد بن اسماعيل و يوسف بن عبدالله نمرى قرطبى از جمله كسانى هستند كه سخنى از ايشان در باب حيا ذكر شده است.
    صبر، مشورت، شجاعت، ادب، سكوت، قناعت، صدقه، عزلت و گوشه‌نشينى، هديه، جود و سخا، بخل، تجارت، تزويج، سفر و غربت، جوانى و حق آن، حق پيرى، مرض، ناخوشى و مرگ از ديگر امورى هستند كه نكات و مطالب ارزنده‌اى پيرامون آن‌ها بيان شده است.

وضعيت كتاب

كتاب با تحقيق محمد عدنان البخيت و نوفان الحمود السّوارية عرضه شده است.

از جمله اقداماتى كه محقق اثر انجام داده عبارت است از:

  1. تخريج و ضبط آيات قرآنى كه در كتاب وارد شده و ذكر شماره آيه و سوره آن در پرانتز.
  2. تخريج احاديث و اشعار و ذكر منابع آن‌ها.
  3. ضبط كلمات منقول و تصحيح آن‌ها به واسطه رجوع به منابع؛ درصورتى‌كه اين كلمات در منابع اصلى داراى زيادتى بوده‌اند، محقق آن‌ها را ميان كروشه قرار داده است.
  4. توضيح و تبيين برخى از معانى مفرداتى كه در نص وارد شده است؛ با استفاده از معاجم و كتب لغت و ثبت آن در پاورقى‌ها.
  5. ارائه تعريف و توضيح پيرامون اعلام و كتب وارد شده در كتاب همراه با اشاره به مؤلف آن.
  6. اضافه كردن فهارس به كتاب؛ فهرست مطالب، آيات قرآن، احاديث نبوى، ابيات و اراجيز، اعلام مذكور در متن و نيز فهرست مصادر تحقيق در انتهاى كتاب آمده است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.