التنقيح الرائع لمختصر الشرائع: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '،ي' به '، ي')
    جز (جایگزینی متن - '،[' به '، [')
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    مؤلف در مقدمه كتاب دربارۀ آن مى‌نويسد:لم يسبق احد الى مثله في تهذيبه (الشرايع)، و لم يلحق لاحد في وضعه و ترتيبه.
    مؤلف در مقدمه كتاب دربارۀ آن مى‌نويسد:لم يسبق احد الى مثله في تهذيبه (الشرايع)، و لم يلحق لاحد في وضعه و ترتيبه.


    كتاب التنقيح الرائع در زمان خود از نظر استقراء تام كلمات فقهاى بزرگى همچون [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]](م 436 ق)،[[شيخ مفيد]](م 413 ق)،[[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]](م 460 ق)،[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] (م 598 ق)،[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]](726 ق)،
    كتاب التنقيح الرائع در زمان خود از نظر استقراء تام كلمات فقهاى بزرگى همچون [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]](م 436 ق)، [[شيخ مفيد]](م 413 ق)، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]](م 460 ق)، [[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] (م 598 ق)، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]](726 ق)،


    [[شهید اول، محمد بن مکی|شهيد اوّل]] (م 786 ق)، و حتى نظريات [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلّى]] (م 676 ق)، در الشرايع و ساير كتابهاى وى، كم نظير است.احاطه مؤلف به تمام آثار [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]،[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و [[شهید اول، محمد بن مکی|شهيد اوّل]] و بيان متين و محترمانه اختلاف فتاوايشان در آنها، اين كتاب را از اعتبار والايى برخوردار ساخته است.
    [[شهید اول، محمد بن مکی|شهيد اوّل]] (م 786 ق)، و حتى نظريات [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلّى]] (م 676 ق)، در الشرايع و ساير كتابهاى وى، كم نظير است.احاطه مؤلف به تمام آثار [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و [[شهید اول، محمد بن مکی|شهيد اوّل]] و بيان متين و محترمانه اختلاف فتاوايشان در آنها، اين كتاب را از اعتبار والايى برخوردار ساخته است.


    به دليل همين ويژه‌گيها تقريبا در تمام كتب فقهى و موسوعه‌هاى فقهى بعد از آن به نظريات مطرح شده در آن استناد و استدلال شده است.و بزرگانى همچون ابن طى فقعانى (م 855 ق) در الدر المنضود،[[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] (م 940 ق) در [[رسائل المحقق الكركي|الرسائل الكركى]]، [[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]]،[[قطیفی بحرانی، ابراهیم بن سلیمان|شيخ ابراهيم قطيفى]] (م بعد از 944 ق) در السراج الوهاج،[[شهيد ثانى]](م 966 ق) در [[مسالك الأفهام إلی تنقيح شرائع الإسلام|مسالك الافهام]]، [[موسوی عاملی، محمد بن علی|سيد محمد عاملى]] در [[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الاحكام]]، شيخ يوسف بحرانى (م 1186 ق) در [[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|الحدائق الناضرة]]، [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|محمد جواد عاملى]] (م 1226 ق) در [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]،[[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبائى]] (م 1231 ق) در [[رياض المسائل في بيان الأحكام بالدلائل (ط - القدیمة)|رياض المسائل]]، [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|محقق نراقى]] (م 1246 ق)، در [[مستند الشيعة في أحكام الشريعة|مستند الشيعه]]،[[صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر|شيخ حسن نجفى]] (م 1266 ق) در [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] و در اكثر كتب فقهاى متأخر از وى به آن استناد و استدلال شده است.
    به دليل همين ويژه‌گيها تقريبا در تمام كتب فقهى و موسوعه‌هاى فقهى بعد از آن به نظريات مطرح شده در آن استناد و استدلال شده است.و بزرگانى همچون ابن طى فقعانى (م 855 ق) در الدر المنضود، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] (م 940 ق) در [[رسائل المحقق الكركي|الرسائل الكركى]]، [[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]]، [[قطیفی بحرانی، ابراهیم بن سلیمان|شيخ ابراهيم قطيفى]] (م بعد از 944 ق) در السراج الوهاج، [[شهيد ثانى]](م 966 ق) در [[مسالك الأفهام إلی تنقيح شرائع الإسلام|مسالك الافهام]]، [[موسوی عاملی، محمد بن علی|سيد محمد عاملى]] در [[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الاحكام]]، شيخ يوسف بحرانى (م 1186 ق) در [[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|الحدائق الناضرة]]، [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|محمد جواد عاملى]] (م 1226 ق) در [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]، [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبائى]] (م 1231 ق) در [[رياض المسائل في بيان الأحكام بالدلائل (ط - القدیمة)|رياض المسائل]]، [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|محقق نراقى]] (م 1246 ق)، در [[مستند الشيعة في أحكام الشريعة|مستند الشيعه]]، [[صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر|شيخ حسن نجفى]] (م 1266 ق) در [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] و در اكثر كتب فقهاى متأخر از وى به آن استناد و استدلال شده است.


    ==گفتار بزرگان==
    ==گفتار بزرگان==

    نسخهٔ ‏۷ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۰۶

    التنقیح الرائع لمختصر الشرائع
    نام کتاب التنقیح الرائع لمختصر الشرائع
    نام‌های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان مرعشی، محمود (اهتمام)

    حلی، جعفر بن حسن (نويسنده)

    فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله (شارح)

    حسینی کوه‌کمری، عبداللطیف (محقق)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏182‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ ‎‏م‎‏3027
    موضوع فقه جعفری - قرن 7ق.

    حلی، جعفر بن حسن، 602 - 676ق. مختصر النافع فی فقه الامامیه - نقد و تفسیر

    ناشر مکتبة آیت‌الله المرعشي النجفي(ره)
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1404 ‌‎ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE89AUTOMATIONCODE


    التنقيح الرائع لمختصر الشرائع تألیف جمال‌الدين مقداد بن عبداللّه سيورى حلّى (م 826 ق) معروف به فاضل مقداد، مقداد سيورى يكى از بهترين و مفيدترين شروح مختصر النافع محقق حلى (م 676 ق) است كه در آن مباحث مشكل و مجمل تفسير و بيان شده‌اند و وجوه اصطلاحاتى همچون الاظهر، الاشبه، الاصح و نظائر آن تبيين و توضيح داده شده‌اند.

    معرفی اجمالی

    كتاب شرايع الاسلام و مختصر النافع دو اثر جاودانه محقق حلى از باارزشترين و مهمترين كتابهاى فقهى اماميه هستند كه از زمان نگارش مورد توجه فقهاى بزرگ واقع شده كه در الذريعة به بيش از صد شرح و حاشيه بر آنها اشاره شده است.

    مؤلف در مقدمه كتاب دربارۀ آن مى‌نويسد:لم يسبق احد الى مثله في تهذيبه (الشرايع)، و لم يلحق لاحد في وضعه و ترتيبه.

    كتاب التنقيح الرائع در زمان خود از نظر استقراء تام كلمات فقهاى بزرگى همچون سيد مرتضى(م 436 ق)، شيخ مفيد(م 413 ق)، شيخ طوسى(م 460 ق)، ابن ادريس (م 598 ق)، علامه حلى(726 ق)،

    شهيد اوّل (م 786 ق)، و حتى نظريات محقق حلّى (م 676 ق)، در الشرايع و ساير كتابهاى وى، كم نظير است.احاطه مؤلف به تمام آثار شيخ طوسى، علامه حلّى و شهيد اوّل و بيان متين و محترمانه اختلاف فتاوايشان در آنها، اين كتاب را از اعتبار والايى برخوردار ساخته است.

    به دليل همين ويژه‌گيها تقريبا در تمام كتب فقهى و موسوعه‌هاى فقهى بعد از آن به نظريات مطرح شده در آن استناد و استدلال شده است.و بزرگانى همچون ابن طى فقعانى (م 855 ق) در الدر المنضود، محقق كركى (م 940 ق) در الرسائل الكركى، جامع المقاصد، شيخ ابراهيم قطيفى (م بعد از 944 ق) در السراج الوهاج، شهيد ثانى(م 966 ق) در مسالك الافهام، سيد محمد عاملى در مدارك الاحكام، شيخ يوسف بحرانى (م 1186 ق) در الحدائق الناضرة، محمد جواد عاملى (م 1226 ق) در مفتاح الكرامة، سيد على طباطبائى (م 1231 ق) در رياض المسائل، محقق نراقى (م 1246 ق)، در مستند الشيعه، شيخ حسن نجفى (م 1266 ق) در جواهر الكلام و در اكثر كتب فقهاى متأخر از وى به آن استناد و استدلال شده است.

    گفتار بزرگان

    صاحب الروضات در 173/7 دربارۀ آن مى‌نويسد:و اما كتابه التنقيح الذى هو في الحقيقة معلمه الوضيع، فهو امتن كتاب في الفقه الاستدلالى و أرزن خطاب ينتفع به الدانى و العالى، و فيه من الفوائد الخارجة في كثير، و من الزوائد النافجة نبذ حقبر؟

    آقا بزرگ تهرانى در الذريعة463/4،464 دربارۀ آن آمده است:

    هو شرح تام من الطهارة الى الديات في مجلدين بعنوان قوله قوله ابتدأ فيه بمقدمات في تعريف الفقه و تحصيله و الادلّة العقلية و العمل بخبر الواحد و اقسامه، و تفسير الأشهر و الاظهر و الأشبه و غير ذلك من مصطلحات المصنف.

    صاحب اعيان الشيعه ج 139/4 به نقل از حسن بن راشد حلّى (زنده در 830 ق) شاگرد مؤلف مى‌نويسد:شرح مختصر النافع شيخنا نجم‌الدين ابى القاسم بن سعيد المسمى ب(النافع)، شرحا اكثر فيه الافادة و اظهر الاحكام و الاجادة و بلغ الحسنى و زيادة و لا يشبه بغيره من الشروح البتة يعرف ذلك من وقف عليها و عليه.

    تاريخ تأليف

    با توجه به اينكه در پايان جلد 1 كتاب الوصايا تاريخ پايان آن 814ق ذكر شده است و در پايان كتاب ديات نيز تاريخ پايان آن 9 ربيع الاوّل سال 818ق ذكر شده است

    بنابر اين كتاب در حدود سالهاى 813ق تا 818ق تأليف شده است.

    در الذريعة463/4 و 464 و طبقات أعلام الشيعة ج /4قرن نهم/ص 139 نيز تاريخ پايان آن 818 ذكر شده است.

    نسخه‌ها

    در الذريعة464/4 به نسخه‌اى از عصر مؤلف مربوط به 821ق در كتابخانه آستان قدس رضوى در نسخه‌اى به خط مولى عبدالسميع بن فياض اسدى مربوط به 918ق از كتابخانه آستان قدس رضوى و نسخه‌اى در كتابخانه شيخ هادى کاشف‎الغطاء(م 1316 ق) به خط شيخ محمد بن احمد بن ابى جامع مربوط به 909ق اشاره شده است.

    در صفحه 152 مقدمه‌اى بر فقه شيعه نيز به نسخه‌هاى متعددى همچون نسخه‌هاى آستان قدس رضوى مربوط به 821 ق، و 918 ق، كتابخانه ملك در تهران مربوط به 834 ق، كتابخانه آيت‌الله

    مرعشى مربوط به 867 ق، مجلس شوراى اسلامى مربوط به قبل از 916 ق، مسجد اعظم، مسجد گوهرشاد و غير آنان اشاره شده است.

    نسخه‌هاى مورد استفاده

    در چاپ كتاب موجود از 5 نسخه خطى كتابخانه عمومى آیت‌الله مرعشى نجفى استفاده شده كه عبارتند از:

    1. نسخه به خط سيد حسين بن مرتضى ساروى مربوط به 867 ق
    2. نسخه نفيس و خوبى به شماره 3173 كه نام نويسنده و تاريخ نگارش آن معلوم نيست
    3. نسخه نفيس ديگرى با شماره 1725 كه نام نويسنده و تاريخ نگارش آن معلوم نيست
    4. نسخه خطى مربوط به 956ق كه نام نويسنده آن مشخص نيست
    5. نسخه مربوط به 1112ق به خط على بن احمد بن خميس احسائى

    تاريخ انتشار

    كتاب موجود به اهتمام سيد محمود مرعشى در انتشارات كتابخانه آیت‌الله مرعشى در سال 1404ق در 4 جلد چاپ شده است.تحقيق و تصحيح كتاب توسط سيد عبداللطيف حسينى كوهكمرى انجام شده است.

    تبيين اصطلاحات و اسامى مشايخ

    در مقدمه پنجم صفحه 9 و 10 اصطلاحات مورد استفاده در مختصر النافع را به اينگونه بيان نموده است.

    الاشهر مشهورترين از نظر روايت

    الاشبه شبيه‌ترين به آنچه اصول مذهب از عمومات ادله و اطلاقات بر آن دلالت دارد

    الاصح آنچه كه غير از آن احتمال ندارد.

    الاحوط با عمل نمودن به آن، يقين به برائة ذمة حاصل مى‌شود.

    الاكثر قائلين به اين نظريه اكثريت دارند

    الانسب مترادف با الاشبه است

    الاولى ترجيح دادن يك نظريه يا يك احتمال بخاطر خصوصيتى در آن

    التردد:آنجائى كه به دليل تعارض دو دليل بدون وجود مرجح ترديد حاصل شود.

    على قول:آنجائى كه دليلى براى نظريه‌اى وجود ندارد.

    قول مشهور:نظريه‌اى كه بين فقهاء مشهور است و اگر چه دليلى براى آن وجود ندارد.

    همچنين فقهائى كه نام آنان به صورت مختصر بيان شده معرفى نموده مى‌نويسد:

    الشيخ هو الطوسى

    الشيخين الطوسى مع المفيد

    الثلاثة الطوسى مع المفيد مع المرتضى

    علم الهدى السيد المرتضى

    الخمسة الثلاثة مع ابن بابويه و ابنه محمد

    المتأخر ابن ادريس

    وى همچنين در مقدمه ششم صفحه 11 اسامى اساتيدش كه به صورت مختصر بيان شده را معرفى مى‌نمايد و مى‌نويسد:

    العلامة حسن بن مطهر

    الشريف سيد عميد‌الدين عبدالمطلب بن اعرج حسينى

    السعيد فخر‌الدين

    الشهيد محمد بن مكى

    القاضى ابن براج

    التقى ابوالصلاح

    العجلى ابن ادريس

    الحسن ابن ابى عقيل

    تقسيم بندى مطالب

    در مقدمه كتاب موضوع بحث را مؤلف به دو قسمت كلى تقسيم نموده مى‌نويسد:

    ان مباحث هذا الشرح تنحصر في قسمين احدهما ذكر ما في المسألة من الخلاف و وجهه و وجه الاظهرية و الاشبهية و الاصحيّة و منشأ التردد و ما شابه ذلك و ثانيهما-ذكر مسألة مجملة

    تحتاج الى بيان و تفصيل، او قاعدة تحتاج الى تفريع و تذييل، او ذكر تعريف غير مذكور، او بيان محترزات ما هو مذكور او تفسير لفظ نذكر معناه اللغوى و الاصطلاحى كتاب از مقدمه و 4 قسمت تشكيل شده است.در مقدمه تعريف فقه، ادله فقهى، بيان انواع روايات از نظر علم دراية، اصطلاحات موجود در كتاب و غير آن ذكر شده است.

    و 4 قسمت در 4 مجلد مطرح شده است در جلد اوّل قسمت عبادات شامل كتابهاى طهارت،

    صلاة، زكاة، صوم، حج، جهاد است.

    جلد دوم در بردارنده قسمت عقود يعنى كتابهاى تجارت، رهن، حجر،ضمان، صلح، شركت، مضاربة، مزارعة، مساقات، وديعة و عارية، اجاره، وكالت، وقوف و صدقات، سبق و رمايه، و وصايا است.

    جلد سوّم شامل كتابهاى نكاح، طلاق، اقرار، ايمان، نذور و عهود است.

    جلد چهارم شامل كتابهاى صيد و اطعمة و اشربة، غصب، شفعة، احياء و موات، نقطه، ارث، قضاء، شهادات، حدود و تعزيرات، قصاص، ديات است.

    در پايان جلد سوّم آمده است تم القسم الثالث و هو قسم الايقاعات فلنشرع في الرابع و هو الاحكام.بنظر مى‌رسد كه صيد و ذبائح، احياء و موات و نظائر آن از قسمت احكام نباشد.

    مهمترین ویژگی کتاب

    همانطور كه گذشت مهمترين ويژگى كتاب استقراء تام كلمات فقهاى قبل از مؤلف است ولى وى صرفا به نقل قول فقهاى اكتفا ننموده است بلكه مباحث ارزشمندى از اصول فقه و رجال و حتى لغت را بيان نموده است. به عنوان نمونه در ج 158/4 مى‌نويسد: الرابع اجماع ائمتنا عليهم‌السلام و هو حجة كما تقرر في الاصول و يا ج 194/4 مى‌نويسد، و الرواية المذكورة لا تصلح حجة للشيخ

    اما اولا فلضعف سماعة.

    از ديگر خصوصيات وى اجتهاد زنده و آزادانديشى در نقد و بررسى است تا جائيكه وى گاهى به اصطلاحات محقق حلى اشكال نموده است به عنوان نمونه در ج 351/3 در كتاب الطلاق مى‌نويسد:

    و الاكثر على الاوّل و لم اقف على رواية تدل على ذلك في الامة، و حينئذ كان ينبغى للمصنف ان يقول على الاشبه لا الاشهر فانه خلاف اصطلاحه

    وى همچنين در جلدهاى پايانى كتاب گاهى به ابن ادريس اشكال مى‌كند و مثلا در بحث كتاب الارث ج 142/4 مى‌نويسد، فأولها ابن ادريس بكون القتل غير عمد و هو وهم منه.

    وابسته‌ها