التوحيد به زبان عربى، از شيخ صدوق، ابوجعفر، محمد بن على بن حسین بن بابويه قمى (305 - 381ق)، از چهره‌هاى برجسته فقها و روات شيعه در قرن چهارم هجرى است.

التوحيد
التوحيد
پدیدآورانابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی (نویسنده) حسینی طهرانی، هاشم (مصحح)
ناشرجماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1416 ‌‎ق
چاپ5
موضوعاحادیث شیعه - قرن 4ق. توحید
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏129‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ت‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين كتاب، مشهور به «توحيد صدوق» يا «توحيد ابن بابويه» است.

موضوع كتاب، روايات حضرت رسول خدا(ص) و ائمه معصومين(ع)، پيرامون توحيد و شناخت ذات و صفات و اسما و افعال خداوند متعال و ديگر مباحث مهم كلامى است.

اين كتاب، در شناخت خداوند متعال و معرفى ديدگاه شيعه درباره مباحث توحيد، كتابى ارزش‌مند است و پيوسته مورد توجه علما و فقهاى شيعه قرار داشته و از معتبرترين اصول روايى شيعه به شمار مى‌آيد و روايات آن نيز در بسيارى از مجموعه‌هاى روايى شيعه، مانند «بحار الأنوار» آمده و به آنها استناد شده است.

شيخ صدوق، درباره انگیزه نگارش اين كتاب مى‌گويد: «امرى كه موجب گشت تا اين كتاب را به رشته تحرير درآورم، اين بود كه ديدم برخى از مخالفين به علماى شيعه نسبت تشبيه و جبر مى‌دهند. دليل آن هم رواياتى بود كه در كتاب‌هاى شيعه ديده بودند و با ناآگاهى از معانى و تفسير آنها، معنايى غلط براى آن بيان می‌كردند و با اين كار چهره مذهب ما را در برابر مردم زشت و ناپسند نشان مى‌دادند. من هم با قصد قربت به درگاه الهى، اقدام به نگارش اين كتاب در توحيد و نفى تشبيه و جبر نمودم».

ساختار

اين كتاب، شامل 583 حديث است كه در 67 باب توسط مؤلف تنظيم شده‌اند.

گزارش محتوا

توحيد صدوق، شامل رواياتى از اهل‌بيت عصمت و طهارت درباره توحيد و مباحث مربوط به آن است مانند:

پاداش يكتاپرستان و عرفا، يكتاپرستى و نفى تشبيه، معناى واحد، توحيد و موحد، معناى«قُل هوَ اللّه أحَد»، اثبات جسم و صورت نداشتن خداوند، روايات درباره ديدن خداوند، قدرت، صفات ذات و صفات افعال، تفسير«كل شيء هالك إلا وجهه»، تفسير«و الأرض جميعا قبضته»، نفى زمان و مكان و حركت از خداوند متعال، اسماء الله، اثبات حدوث عالم و مباحث مفيد و مهم فراوان ديگر.

علاوه بر اینها کتاب التوحید منبع ارزشمندی است برای آگاهی از اختلافات اعتقادی جامعة شیعه در سده‌های نخست اسلام مانند آگاهی از نظریة تشبیهی منسوب به هشام بن سالم جوالیقی ,و میثمی و ابوجعفر الطاق ,و نظریات تجسیمی برخی دیگر ,قول به زیادت صفات بر ذات الاهی ,اختلاف موالی ابوجعفر علیه‌السلام در باب علم خدا قبل از خلق ,مخلوق یا غیر مخلوق بودن قرآن ,و اختلاف در جبر و تفویض[۱].

صدوق در کتاب روایی کتاب التوحید از نظر روش به شیوه‌ای خاص عمل کرده که از آن جمله است بهره‌گیری از احادیث برخی صحابیان از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم. در این کتاب روایاتی از عبدالله بن عمر ,ابوهریره ,و عثمان بن عفان ,وجود دارد. دقت وی در گزینش روایات ذیل هر عنوان و باب به قدری است که‌اندک موردی از ناسازگاری و ناهمخوانی یا تکرار در این اثر یافت نمی‌شود. در موارد استثنایی هم بلافاصله با توضیحی تعارض ظاهری را بر طرف نموده است.[۲].

گاهی توضیحات او برای رفع غرابت از مضمون حدیث و معقول کردن آن است. در موارد نادری هم توضیحی نداده است. وی بندرت ذیل یک عنوان و صرفا به سبب اشتراک لفظی حدیثی را آورده است از جمله ذیل بحث «استطاعت» ـ که از مسائل مورد مناقشه در کلام و مرتبط با جبر و اختیار است ـ حدیثی در باب شرایط فقهی استطاعت در حج ذکر کرده است. وی در یک مورد در بارة به کارگیری دو اصطلاح منطقی «جنس» و «نوع» در حدیثی از امام علی علیه‌السلام توضیحی نیاورده است. او در موارد متعدد در نقل احادیث به تناسب موضوع کتاب تنها به ذکر بخش مورد نیاز از احادیث مفصل و طولانی اکتفا کرده است. شیخ صدوق احادیث مشابهی را که از دو امام نقل شده‌اند شاهدی بر این می‌داند که علوم ائمه در نهایت بر گرفته از نبی صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم است. روش دیگری که در این کتاب بیشتر در فهم و تفسیر قرآن کریم به کار رفته استفاده از وجوه و نظائر و توجه به سیاق کلمات در معنا کردن آنهاست مانند وجوه گوناگون معنایی قضاء ,و فتنه ,در قرآن. در بحثی گسترده نیز وی در شرح معانی اسماءالله با اشاره به ریشة لغوی به استعمال قرآنی و سیاق آن و نیز کاربرد و مشتقات واژه پرداخته است. در 67 باب کتاب التوحید شیخ صدوق مضامین متنوعی را در بارة توحید از سویی و عدل و اختیار از سوی دیگر گرد آورده است. در باب توحید الاهی صفات سلبی خداوند از قبیل نداشتن مکان و جسمانیت و تناهی و جزء و ضد و فرزند ,صورت ,رؤیت پذیری تنها با حقیقت ایمان و قلب ,زمان و سکون و حرکت ,وصف و بررسی شده است. همچنین به صفات ثبوتی و ایجابی حق تعالی نیز پرداخته شده است به صفاتی از قبیل وحدت ذات و نفی شریک و دایر مدار بودن سرنوشت اخروی به این اعتقاد ,سمع بصر خلق از عدم ازلیت خدا و نفی ازلیت از غیر او ,شی ء بودن که به نظر بیانگر هویت خاص و متشخص بودن خداوند است ,قدرت و نفی شبهات آن ,و استدلال شیخ صدوق از صنع الاهی بر قدرت او ,علم نامتناهی و ذاتی بودن آن ,و استدلال مؤلف بر آن از طریق دلیل اتقان صنع ,و در نهایت قدم الاهی[۳].

تمایز نهادن میان «صفات ذات» (سمع بصر علم قدرت و غیره) و «صفات فعل» (کلام اراده خلق و غیره) از دیگر مباحث این کتاب است. صفات ذاتی با ذات عینیت دارند در غیراین صورت شرک و قول به تعدد قدما لازم می‌آید حال آن که صفات فعل زائد بر ذات‌اند. از نظر مؤلف صفات ذاتی معنای سلبی دارند (علم = جاهل نبودن) ولی صفات فعل معنای ایجابی دارند و فقط صفات ذات ازلی‌اند.

علاوه بر این شیخ صدوق با تکیه بر روایات به تفسیر آیاتی می‌پردازد که ظاهر آنها تشبیه و تجسیم را تأیید می‌کند آیاتی که نوعی اعضا و جوارح (ید وجه ساق عین و اذن) اوضاع و اوصاف جسمانی و انسانی (جنب عرش کرسی خدعه و استهزا اتیان رضا سخط و...) را برای خداوند اثبات می‌کنند. وی علاوه بر رفع تعارض ظاهری این آیات با عقیده مقبول شیعه در توحید از تفسیر تعابیر قرآنی همچون «سبحان الله» ,و «الله اکبر» ,در جهت تأیید مدعای خود استفاده کرده و با استناد به آیة «فطرتالله التی فطر الناس علیها» (روم: 30) بر فطری بودن توحید تأکید نموده است. در این ابواب ـ که حجم زیادی از کتاب را به خود اختصاص داده است ـ علاوه بر در دسترس قرار گرفتن روایات تفسیری در ضمن توضیحات مؤلف دیدگاه‌های تفسیری و حتی نظریات تأویلی او نیز تا اندازه‌ای فهمیده می‌شود.

نکته شایان توجه در مباحث مرتبط با توحید این است که توضیحات مؤلف در ذیل احادیث عموماًبه مباحث و منازعات کلامی زمانه او معطوف شده و مباحث دیگری که در احادیث آمده ـ از جمله علم خاص و عام الاهی و اینکه ملائکه و انبیا تنها از علم عام الاهی آگاهی دارند ,ـ توضیح داده نشده است. برخی مباحث نظری شیخ صدوق تا به امروز از مباحث مطرح کلامی و فلسفی‌اند مانند تأکید بر شناخت سلبی خداوند ,تأکید بر شناخت خدا آنسان که خود را وصف کرده است ,و وجود اشتراک لفظی بین اسماءالله و نام‌های مخلوقات.


درباره عدل الهی و مبنای مهم حسن و قبح ذاتی وعقلی افعال شیخ صدوق نخست آنها را از دایرة احساسات و عواطف و گرایش یا انزجار طبعی خارج می‌کند و به عقل نسبت می‌دهد ,سپس مراد از عقلی بودن را حکمت و علتی معقول داشتن معرفی می‌کند که عقل بر اساس آن به نیکی فعل حکم می‌دهد. اما با توجه به مبنای معرفت شناسه‌گانه‌اش در اذعان به قصور عقل حکم می‌دهد بر اینکه حسن و قبح ذاتی افعال و خصوصا افعال باری تعالی را یا اجمالا و بر اساس دلایل عقلی و پیشین که دال بر حکمت فاعل است باید تشخیص داد ,یا قاعدتا از طریق شرع باید به شناخت آن راه برد. از نظر صدوق عدم تناقض و تهافت افعال الاهی و وابستگی و پیوستگی آنها باهم و سازگاری و انسجام میان آنها دلیل حکمت الاهی و مبرا بودن از جهل و عجز و نیاز دلیل بر نفی ظلم از باری تعالی است.[۴].

وضعيت كتاب

شرح‌هاى متعددى بر اين كتاب نگاشته شده، مانند:

1. شرح حكيم عارف، قاضى محمدسعيد قمى، شاگرد فيض كاشانى كه در سال 1099، به رشته تحرير درآمده است.

2. شرح امير محمدعلى نائب الصدارة كه آن را در شهر مقدس قم نوشته است.

3. شرح فارسی مولى محمدباقر سبزوارى، درگذشته به سال 1090ق.


پانویس

  1. ر.ک: هوشنگی، حسین، ج8، ص401-403
  2. همان
  3. همان
  4. همان


منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  1. هوشنگی، حسین، دانشنامه جهان اسلام زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج8، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، تهران، چاپ اول، 1383ش.

وابسته‌ها