الحكمة المتعالية

    از ویکی‌نور
    الحكمة المتعالية
    الحكمة المتعالية
    پدیدآورانمصطفوي، محمدکاظم (نویسنده)
    ناشرمکتب الإعلام الإسلامي، مرکز النشر
    مکان نشرایران - قم
    چاپ1
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الحكمة المتعالية شرح المنظومة (تحفة الحكيم) للعلامة الكمباني، شرح کتاب فلسفی منظوم «تحفة الحكيم» علامه سید محمدحسین غروی، معروف به کمپانی است که سید کاظم مصطفوی آن را نوشته است.

    متن کتاب «تحفة الحكيم» آیت‎الله غروی اصفهانی به‎صورت ارجوزه (مثنوی در بحر رجز)، سروده شده و شارح آن را به‎صورت نثر به زبان عربی شرح کرده است. علامه مصطفوی، مباحث را تبویب کرده و در برای توضیح هر مورد، ابتدا بیت یا ابیات مورد نظر را ذکر کرده و سپس شرح و توضیح آن را با عبارت «المعنی» آغاز کرده است. سعی شارح این بوده که عبارات مشکل و مطالب دشوار را ساده کند که ظاهرا در این امر موفق بوده است.

    کتاب، دارای دو مقدمه است که مقدمه اول را خود شارح و مقدمه دوم را محمدرضا مظفر بر این اثر نوشته‎اند. نگارش مقدمه دوم بر کتاب، به درخواست مرحوم کمپانی بوده است.[۱]‎.

    علامه مظفر «تحفة الحكيم» را با عبارات فراوانی می‎ستاید و نویسنده آن را از فیلسوفانی می‎داند که باید دورانی بگذرد تا مانند او بیاید[۲].

    از نظر محمدرضا مظفر، «تحفة الحكيم» کتابی است دارای برتری‎هایی بر منظومه حاجی سبزواری. علامه مظفر سفارش می‎کند (همان طور که چاپ این کتاب را آغازی دانسته برای اینکه در معرض نوشتن شرحی بر آن به دست اساتید قرار گیرد) که کسی بیاید و بر این کتاب شرحی بنویسد. او متذکر می‎شود که میرزا مهدی آشتیانی (متوفی 1372) تا مبحث وجود ذهنی این کتاب را شرح کرد، اما اجل مهلتش نداد که آن را تکمیل کند[۳].

    ظاهرا اقدام سید کاظم مصطفوی بر نوشتن شرح بر این کتاب، در راستای عمل به سفارش مرحوم مظفر باشد؛ چراکه شرح میرزا مهدی آشتیانی بر این اثر نیمه‎کاره ماند. علامه مصطفوی شرحش را «الحكمة المتعالية» نام نهاده است. او هم مانند مظفر پس از ستایش کتاب مرحوم غروی اصفهانی، آن را سزاوار این می‎داند که به‎عنوان متن درسی در حوزه‎های علمیه تدریس شود[۴].

    وی درباره شرحی که بر «تحفة الحكيم» نوشته این‎گونه توضیح می‎دهد: «و أحمد اللّه الذي هداني سبيل التحقيق حول الأرجوزة خلال سنين متطاولة فما من كتاب فلسفي (الشفاء، الإشارات، التجريد، الشوارق، الأسفار، غرر الفرائد و غیره) إلّا و لاحظتها و ناقلت عنها بيانات سائدة في محاولة تبيين محتوی الأشعار حتی نالت حد الكراسة؛ فكانتا (المتون و الأرجوزة) فتقا فرتفتاهما [فرتقناهما] و تم الطبيق بين دفتي الحل و العقد ثم بينا معاني الأشعار بعبارات واضحة كدراسة تمنح كفاحا لمشكلة التفهيم و في نهایة المطاف أصبح العمل ككتاب جامع فأرجو أن يصبح ذلك الكتاب هدی للمتفلسفين و أسأل اللّه من فضله أن يجعله من الباقيات الصالحات» [خدا را می‎ستایم که در لابه‎لای سال‎های طولانی، مرا به راه تحقیق پیرامون این ارجوزه رهنمون شد؛ در نتیجه هیچ کتاب فلسفی (شفا و اشارات و تجرید و شوارق و اسفار و غرر الفرائد و غیره) نبود مگر اینکه آن را ملاحظه کرده و عباراتی ارزشمند از آن را در راستای تلاش برای تبیین محتوای اشعار، نقل کردم، تا آنجا که به حد یک کتابچه رسید. از آنجا که متون و ارجوزه از هم جدا بودند، آن دو را به هم پیوند دادیم و تطبیق بین دو جانب حل و عقد کامل شد. سپس معانی اشعار را همچون یک متن درسی و تحقیقی با عباراتی روشن که درک مطالب را آسان کند، توضیح دادیم و این امر در پایان کار به‎صورت کتابی جامع درآمد. امید است که این کتاب راهنمای فلسفه‎آموزان باشد و از فضل الهی خواستارم که آن را از باقیات صالحات قرار دهد][۵].

    فهرست مطالب کتاب در پایان آن ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه‎ها و متن کتاب.


    وابسته‌ها