الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية

    از ویکی‌نور
    ‏الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية
    الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية
    پدیدآوراننیساری (نویسنده)

    ابن حاجب، عثمان بن عمر (نویسنده)

    جویدی، درویش (محقق)
    عنوان‌های دیگرالوافیه نظم الشافیه
    ناشرالمکتبة العصرية
    مکان نشرصیدا - لبنان
    سال نشر1429 ق
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - شواهد شعری زبان عربی - صرف
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6131‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ش‎‏2

    الشافية في علم التصريف و يليها الوافية نظم الشافية، اثر جمال‌الدين ابى‌عمرو عثمان بن عمر الدوينى، نحوى معروف به ابن حاجب (متوفاى 646ق)، كتابى است پيرامون علم صرف كه به زبان عربى و در سال 716ق، نوشته شده و با تحقيق و تصحيح درويش الجويدى، ارائه گرديده است.

    وجود شروح و حواشى متعدد پيرامون اين اثر، نشان از اهميت آن دارد.

    ساختار

    كتاب با مقدمه محقق در اشاره به شروح متعددى كه پيرامون اين اثر نوشته شده، آغاز و مطالب تحت سى و يك عنوان صرفى، تنظيم شده است.

    اين اثر هم مانند كتاب ديگر ابن حاجب، كافيه، كتابى بسيار ارزشمند است. البته از اسلوب منطقى برخوردار نيست، ولى حاوى مطالب و مباحث دقيق علم صرف هست.

    صرف در آغاز، با نحو درآميخته بوده و اصطلاح نحو در آن زمان، صرف را نيز شامل مى‌شده است. در نيمه نخست سده 3ق، ابوعثمان مازنى، در علم تصريف، كتابى مستقل و درخور ذكر نگاشت كه بر دانش گسترده او در اين زمينه دلالت داشت. پس از وى، ابوالحسن تميمى (د 298ق)، زجاج (د 311ق) و ابوعلى فارسی (د 392ق) در آثار خود مباحث صرفى را مطرح كردند، آنگاه ابن جنى (د 392ق) كتاب «التصريف الملوكي و سر الصناعة» را تأليف كرد و به شرح كتاب مازنى پرداخت. از اين زمان به بعد، كار تأليف در زمينه صرف ادامه يافت و گروهى نيز به شرح و حاشيه‌نويسى بر آن آثار دست زدند و به همين سبب از اواخر سده 4ق به بعد، انبوهى كتاب در اين خصوص پديدار گشت. در ميان همه اين آثار، كتاب حاضر، از شهرت خوبى برخوردار گشت.[۱]

    نویسنده، صرف و نحوى را كه توسط زمخشرى در هم آميخته شده بود، از هم جدا كرده و به شيوه ابن جنى و مازنى برگردانده است.[۲]بااين‌حال، اين اثر با وجود شهرتش، بازتاب ديدگاه‌هاى ابن جنّى «در سرّ الصناعة» است، اما بسيار خوب فصل‌بندى و تنظيم شده است و از ميان شروح متعدد آن، شرح رضى‌الدين استرآبادى (متوفى 686) و شرح فخر‌الدين جاربَردى (متوفى 742 يا 746) بسيار مورد توجه قرار گرفته‌اند.[۳]

    اين كتاب، از جمله متون درسى حوزه‌هاى شافعيه و بعضى از مناطق حنفى‌مذهب است.

    گزارش محتوا

    كتاب با تعريف علم صرف آغاز مى‌شود، آنگاه مؤلف ساختمان اسم‌ها را مورد بررسى قرار مى‌دهد و سپس به ساختمان افعال مى‌پردازد. ديگر مباحثى كه در اين كتاب آمده، از اين قرار است:

    1. بررسى وزن كلمات.
    2. قلب و راه‌هاى شناخت آن.
    3. صحيح و معتل.
    4. ساختمان اسامى ثلاثى مجرد و مزيد و نيز اسم‌هاى رباعى و خماسى و بررسى وزن‌هاى اصلى و فرعى برخى كلمات.
    5. ساختمان فعل ماضى و مصارع ثلاثى و ثلاثى مزيد و ارائه معانى گوناگون اين ساخت‌ها كه بخش عمده‌اى از كتاب را به خود اختصاص داده است.
    6. صفت مشبهه، مصدر و انواع آن، مصدر مره و نوع و اسم‌هاى مكان، زمان و ابزار.
    7. تصغير، اسم منسوب و جمع مكسر.
    8. التقاى ساكنين، ابتدا، وقف، اماله، اعلال، ابدال، ادغام و خط كه مباحث پایانى كتاب است.

    همان گونه كه ملاحظه مى‌شود، ترتيب موضوعى كتاب، با آنچه پيش از آن در زمينه علم صرف نوشته شده است، تفاوتى ندارد.[۴]

    با توجه به اهميت اين كتاب و اختصار آن، عده‌اى از دانشمندان و دستورنويسان، از جمله خود مؤلف، به‌منظور آسان ساختن و تبيين مباحث آن، به شرح و تفسيرش پرداخته‌اند و گروهى نيز براى روشن كردن ابهاماتى كه در اين شرح‌ها راه يافته است، بر آن‌ها حاشيه نوشته‌اند و عده‌اى ديگر بر حاشيه آنان، حاشيه‌اى ديگر نگاشته‌اند و بدين‌سان، انبوهى كتاب درباره شافيه به نگارش درآمده است.[۵]

    اما نكته قابل توجه در مورد اين شرح، آن است كه محتواى غالب آن‌ها، يكى است و مى‌توان گفت با مطالعه يك يا دو نمونه از آن‌ها، از ديگر شروح مستغنى هستيم و حتى در ميان آن‌ها، عبارت‌هاى كاملا مشابهى يافت مى‌شود كه البته در بسيارى از موارد، امرى طبيعى است.[۶]

    در پایان مطالب، كتاب «الوافية نظم الشافية» آمده است. اين كتاب كه توسط خود ابن حاجب نوشته شده، مطالب شافيه مى‌باشد كه به‌صورت شعر و منظوم، درآمده است.

    وضعيت كتاب

    تقريبا حدود بيست و پنج شرح بر اين كتاب نوشته شده است كه برخى از مهم‌ترين آن‌ها، عبارتند از:

    1. شرح رضى‌الدين استرآبادى كه به صرف رضى نيز شهرت دارد و يكى از جامع‌ترين شرح‌هایى است كه بر شافيه نوشته شده است. اين شرح، دربرگيرنده نكاتى نقادانه است و شايد بتوان گفت از اين نظر، منحصربه‌فرد است.
    2. شرح جابردى: اين اثر، سخت مورد توجه اديبان واقع شد و خيلى زود در زمره كتاب‌هاى درسى و مراجع مهم قرار گرفت. اين شرح، گرچه در مقايسه با شرح قبلى، كم‌حجم‌تر است، اما بايد گفت مطالب آن، شفاف‌تر بيان شده است. ويژگى‌هاى اين شرح را مى‌توان چنين برشمرد:
      - مشتمل بر تقسيم‌بندى‌هایى است كه زاييده فكر و انديشه مؤلف است.
      - حاوى تعليلات و تمثيلاتى است كه به ايجاز بيان گرديده است.
      - در اين شرح، مواضع دشوار شرح منسوب به ابن حاجب، حل شده و ضمن اشاره به ديدگاه‌هاى وى، نظريات ديگر شارحين نيز آمده است.
    3. شرح نقره‌كار كه مختصرتر از دو شرح قبلى و عباراتش، سليس و روان‌تر است.
    4. شرح عصام‌الدين اسفراينى: در سراسر اين شرح، به‌جز چند مورد نقدگونه، مطلب تازه‌اى مشاهده نمى‌شود و در قياس با شرح‌هاى يادشده، مختصرتر است.
    5. شرح آقا هادى مازندرانى كه به زبان فارسی است. وى در اين اثر، از شرح رضى بهره فراوان برده است و مى‌توان گفت كه در واقع، ترجمه و تلخيص شرح رضى است.
    6. شرح نظام‌الدين نيشابورى كه آميخته و ممزوج با متن شافيه است.[۷]

    فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها كه توسط محقق نوشته شده، به ذكر منابع و توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.

    پانويس

    1. فرزانه، سيد‌‎بابك، ص107
    2. فرزانه، سيد‌‎بابك، ص108
    3. حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ج 7، ص364
    4. فرزانه، سيد‌‎بابك، ص108
    5. فرزانه، سيد‌‎بابك، ص109
    6. همان، 112
    7. فرزانه، سيد‌‎بابك، ص111

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. فرزانه، سيد‌‎بابك، «نگاهى به تاريخچه دانش صرف و نقد و بررسى كتاب شافيه اثر ابن حاجب»، دانشكده ادبيات و علوم انسانى (تهران)، پاييز و زمستان 1381؛ 53 (164 - 163 (زبان و ادبيات عربى و قرآن)): (از صفحه 105 تا 114).
    3. حداد عادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانش‌نامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 7، ص364، نوشته: سيد‌‎بابك فرز

    وابسته‌ها

    شرح شافیة ابن الحاجب

    شرح النظام علی الشافية