الصيدنة في الطب

    از ویکی‌نور
    الصیدنة في الطب
    الصيدنة في الطب
    پدیدآورانابوریحان بیرونی، محمد بن احمد (نويسنده) زریاب خویی، عباس (مصحح)
    ناشرمرکز نشر دانشگاهی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1370 ش
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1


    الصيدنة في الطب تأليف ابوريحان محمد بن احمد بيرونى از قديمى‌ترين و مهم‌ترين منابع طب سنتى است. موضوع كتاب داروشناسى است و مؤلف به معرفى و توصيف داروها و بيان اطلاعات جنبى پيرامون آنها پرداخته است.

    ساختار

    مؤلف ساختار كتاب را بر اساس ترتيب حروف الفبا پايه‌گذارى نموده البته با اين تفاوت كه وى علاوه بر رعايت حرف اول كلمات، اعراب حرف اول هر اسم را نيز مراعات نموده و اعراب فتح را بر كسر و كسر را بر ضم مقدم داشته است.

    شيوه ابوريحان در بيان داروها اين است كه نام داروها را در زبان‌ها و لغات مختلف ذكر مى‌كند و از اشعار و ابيات شاهد مى‌آورد و چنان‌كه خود در مقدمه صيدنه گفته به اوصاف درمانى و خواص داروها نمى‌پردازد. از اين جهت كار ابوريحان در كتاب صيدنه با آنچه ابن‌سينا در بخش ادويه مفرده كتاب قانون انجام داده متفاوت است.

    ابن‌سينا در قسمت ادويه مفرده قانون مانند يك پزشک و داروشناس بحث مى‌كند و ابوريحان همچون يك عالم طبيعى گياه‌شناس و جانورشناس و كانى‌شناس و زبان‌شناس.البته آنچه گفتيم به معنى اين نيست كه ابوريحان به طور كلى از ذكر خواص داروها اجتناب مى‌كند بلكه شيوه وى غالباً اين‌گونه است و الاّ در بسيارى از موارد به بعضى از منافع ادويه نيز اشاره مى‌كند. شاهد اين مدعا مطالبى است كه مؤلف در اباغلس [۱]، ارطميسا [۲]، اروسا[۳]، اربيان [۴]، اسنان الذئب [۵]، اصابع اللصوص [۶]، اقاقاليس [۷] آورده است.

    گزارش محتوا

    مؤلف در مقدمه كتاب به ارزش مبحث دواشناسى و جايگاه علم آن در پزشکى مى‌پردازد و از سابقه تاريخى آن در ميان يونانيان و نصرانيان سخن مى‌گويد و گويا بر آن است با اين مقدمه انگيزه خود را از نگارش اين كتاب بيان كند.

    ابوريحان در تأليف اين اثر از كتاب‌هاى فراوان داورسازى كه در زمان او در مشرق ايران موجود بوده استفاده كرده است. اين منابع شامل كتاب‌هاى اطباى يونانى و سريانى (از روى ترجمه‌هاى عربى) و اطباى جهان اسلام و نيز بعضى كتب هندى بوده است. البته شالوده اين اثر دو كتاب صيدنه و ابدال محمد بن زكرياى رازى بوده است كه ابوريحان تحقيقات خود را به آن‌ها اضافه نموده است. وى دراين‌باره مى‌گويد: «من كتاب ابوبكر رازى را در صيدنه و ابدال مطالعه نمودم، ولى از آنجا كه آن را كافى ندانستم بعضى از آنچه را در صيدنه و ابدال جمع‌آورى نموده بودم بر اين اثر افزودم تا تذكره و يادداشتى باشد براى مراجعه و يادآورى مطالب كه هم براى من سودمند باشد و هم براى آنان كه به اين موضوع علاقه‌مندند.».[۸]

    ابوريحان بيرونى دانشمندى است كه به تحقيق و تتبع شهرت يافته است و آثار او مملوّ از تحقيقات شخصى و تتبعات در اقوال و كتب پيشينيان است. كتاب صيدنه نيز آكنده از اين خصوصيات است.

    در مورد شاخصه تتبع در اين اثر مقالات بسيارى نگاشته شده است. از جمله جناب آقاى فؤاد سزگين در جلد سوم و چهارم كتاب نگاشته‌هاى عربى كه پيرامون تاريخ طب و داروشناسى و گياه‌شناسى جهان اسلام تا نيمه قرن پنجم هجرى است، مقدار زيادى از اين منابع را شرح داده است. همچنين در جلد اول مقدمه بر تاريخ علم تأليف جرج سارتن بسيارى از اين منابع را مى‌توان يافت.

    اهميت صيدنه دراين‌باره گزارش منابعى است كه امروزه به دست ما نرسيده است و اگر نبود نقل‌قول‌هاى ابوريحان از آنها در اين كتاب امروزه نه نامى از آن كتاب‌ها مى‌دانستيم و نه از موضوع و مباحث مطرح شده در آنها خبرى داشتيم.

    از جمله منابعى كه ابوريحان از آنها استفاده كرده و امروزه به دست ما نرسيده مى‌توان به كتاب العطر تأليف ابوعباس خشكى اشاره كرد.

    وضعيت كتاب

    اين اثر به همت آقاى دكتر عباس زرياب و بر اساس چندين نسخه خطى و نيز ترجمه فارسى كتاب الصيدنه تحقيق و تصحيح شده و منتشر شده است.

    دكتر عباس زرياب در مقدمه نسبتاً مفصلى كه نگاشته است به بحث پيرامون صيدنه، نسخ آن و شيوه تصحيح آن پرداخته است.

    مصحح در انتهاى اين كتاب نيز فهرست نام گياهان و جانوران، كانى‌ها (معدنيات)، كتاب‌ها، اشخاص، اماكن، اقوام، نام علمى گياهان و جانوران و كانى‌ها و فهرست لغات يونانى تدوين و تنظيم كرده است.

    پاورقى‌هاى مفصل اين اثر به تحريف و تصحيف‌هايى كه در متن روى داده و نيز شرح و توضيح عباراتى از متن اختصاص دارد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب

    پانویس

    1. الصيدنه، ص19-20
    2. همان، ص38
    3. همان، ص39
    4. همان، ص39-40
    5. همان، ص47
    6. همان، ص59
    7. همان، ص68
    8. الصيدنه، ص18


    وابسته‌ها

    الصيدنة في الطب (مظفرزاده)

    القانون في الطب (طبع بیروت)

    كناش في الطب