الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)

الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)، نوشته مالک بن نبی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. مترجم کتاب به عربی عبدالصبور شاهین است. نویسنده در این اثر در پی تحکیم مبانی عقلانی دین، به‌ویژه قرآن است.[۱]

الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)
الظاهرة القرآنية (مشكلات الحضارة)
پدیدآورانبن نبی، مالک (نویسنده) شاهین، عبدالصبور (محقق)
ناشرمکتبة النافذة
مکان نشرلبنان - بيروت
چاپ2
موضوعاسلام - تحقيق

قرآن - اعجاز

قرآن - تحقيق

محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق.
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ظ‎‏2*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

«مالک بن نبى»، تحت تأثیر «رخداد التقاط» و به‌منظور رودررویى با آن، این اثر را خلق نموده است.[۲]

ساختار

کتاب دارای تقدیمیه، مقدمه عبدالله دراز، مقدمه محمود محمد شاکر، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب می‌باشد.

گزارش محتوا

عبدالله دراز در مقدمه‌اش بر کتاب می‌نویسد: «مسئله اصلى، بحث از سرچشمه حقیقى قرآن است. ما مى‌خواهیم بدانیم آیا این کتاب (قرآن) از دانش یا ادارک آورنده آن یا به‌طور اعم از دانش بشرى جوشیده است‌؟ یا برعکس، که در این‌باره عامل انکارناپذیرى وجود دارد که باور ما را به سرچشمه آسمانى و الهى این کتاب استوار مى‌سازد. این همان نکته‌اى بود که شما تلاش کرده بودید با پى‌ریزى بنیان‌هاى لایتغیر و عقلى، آن را حل کنید و به‌وسیله آنها این اعتقاد را ثابت کنید که: «قرآن سرچشمه‌اى الهى دارد»...»[۳]

وی همچنین در کتاب به جوانان گوشزد می‌کند که کار نویسنده در این کتاب صرفا بازگو کردن یک سری از معلومات و انبار کردن آن در ذهن نیست، بلکه وی این بحث را نمونه زنده‌اى از یک مناقشه جَدَلى می‌شمارد که به‌وسیله آن می‌توان حقیقت را فراروی خود قرار داد[۴]

به نظر می‌رسد عبدالله دراز، مقدمه‌نویس اول کتاب، علاقه وافری به فلسفه دکارتی دارد و ازاین‌رو از نویسنده این کتاب می‌خواهد که هر چیزی را که در تقابل با نوع اندیشه دکارتی است کنار نهد. وی همچنین نقدی را بر نویسنده کتاب درباره باز گذاشتن میدان بحث برای نظریه عزلت چندین ساله پیامبر از خدیجه(س) برای آمادگی دریافت وحی، در عین تلاش برای رد آن، مطرح می‌کند؛ او می‌نویسد: بنا بر منابع تاریخی، میزان این امر یک ماه بیشتر نبوده است که در طول این یک ماه هم برای تهیه آذوقه و... به خانه‌اش سر می‌زده است.[۵].

«در این کتاب پس از مطالعه مقدّمه جاذب و عالمانه «مرحوم استاد دکتر شیخ محمّد عبدالله دراز» که بر چاپ فرانسه کتاب در سال 1947م، نوشته شده و بحث جالب و محقّقانه‌اى پیرامون «اعجاز قرآن» از استاد محمود شاکر، موضوعات بنیادى ذیل که در شکلى بدیع مورد پژوهش و بررسى «مالک بن نبى» قرار گرفته است، از نظر شما خواهد گذشت:

تحقیقى مقدّماتى پیرامون پدیده قرآنى - پدیده دینى - حرکت نبوى - مبدأ نبوّت - اصول اسلام - کیفیت وحى - موقعیت و شخصیت محمّد(ص) در پرتو پدیده وحى - ویژگى‌هاى وحى - ارتباط میان قرآن و کتاب مقدّس... و بالاخره مقایسه میان داستان یوسف در قرآن و در کتاب مقدّس و بررسى نتایج این مقایسه... و موضوعات و مواقف قرآنى...»[۶].

نویسنده در مقدمه متذکر می‌شود جوهر این کتاب سعی او بر تحقیق روشی تحلیلی در راستای پژوهش و بررسی «پدیده قرآنی» است. وی در این شیوه عملا دو هدف را مد نظر دارد: «فراهم‌سازی فرصت تأمل در دین و پویایی آن» و «اصلاح شیوه‌های کهن و کلاسیک تفسیر قرآن کریم». وی عوامل تاریخی و فرهنگی این امر را برمی‌شمرد؛ از مهم‌ترین عوامل تاریخی آن، تلاش پیگیر و گستردگی‌ای است که در کشور مصر به این امر اختصاص یافته است؛ مصر به‌خاطر داشتن امکانات چاپ مدرن و تلاش جوانان دانش‌پژوهش توانست وسایل جدیدی را در اختیار تفکر اسلامی قرار دهد، اما متأسفانه این امر تحت تأثیر استعمارگران صورت گرفت و آنان فرهنگ را در خدمت سیاست خواسته و می‌خواهند. وی از «پدر لامنس» و تئوری «مارگلیوث» درباره شعر جاهلیت به‌عنوان نمونه‌های دشمنی مستشرقان با فرهنگ اسلامی یاد می‌کند؛ ترجمه کتاب مارگلیوث با عنوان «في الشعر الجاهلي» توسط طه حسین درست در یک سال بعد از چاپ اصل کتاب و پذیرش آرای وی، دلیل روشنی بر تأثیرپذیری نویسندگان عرب از مستشرقان غربی است.[۷].

وی تفسیر طنطاوی را به دایرةالمعارف شبیه‌تر می‌داند تا تفسیر؛ همچنین است تفسیر رشید رضا که در آن هم سعی بر آن شده که لباس عقل جدید را بر پیکر نظام کهن تفسیر قرآن بپوشاند. او همچنین خرافیاتی را ذکر می‌کند که گریبان عده‌ای از جهال را گرفته و تفسیر خاص خودش را دارد[۸].

نویسنده، در بیان عوامل مربوط به شیوه، به تعریف لغوی و اصطلاحی و تاریخی اعجاز پرداخته و آیاتی را درباره اعجاز ذکر می‌کند. او با ذکر ظهور هر پدیده در دوره خاصی از کشوری خاص مثل پدیده ریاضیات در مصر قدیم و مجسمه‌سازی در یونان باستان، متذکر می‌شود که هویت عرب جاهلی آن دوره در ادبیات و لغت و زبانش متبلور شده است. اعجاز قرآن تا زمان عباسیان از طریق مسائل ادبی و زبان‌شناختی آن بود، ولی پس از آن بُعد اعجاز قرآنی از لغت و اصطلاح به ذوق علمی تغییر ذائقه داد؛ یعنی مسلمانان به دنبال اثبات اعجاز قرآن با پدیده‌های علمی آن افتادند. تغییر ذوق علمی به ذوق فطری پدیده این دوران بود و مسئله این است که ذوق فطری برای عموم مردم هست، ولی ذوق علمی فقط در برخی از آنان وجود دارد. وی دو نمونه از تاثیر قرآن بر ذوق فطری و کلامی از جاحظ و عبدالقاهر را نقل می‌کند. او راه ‌حل این مشکل را در آیه «قُلْ ما كنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يفْعَلُ بِي وَ لا بِكمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما يوحى إِلَي» (احقاف: 9) می‌بیند[۹].

نتیجه‌ای که او از این آیه می‌گیرد این است: «اگر ما اشیا و فنومن‌ها را در محدوده حادثه متکرّر یا «پدیده» اعتبار کنیم، مفهوم اعجاز بدین قرار خواهد بود:

  1. نسبت به شخص رسول اکرم(ص): اعجاز عبارت است از برهان ویژه‌اى که آن حضرت به دشمنان خویش ارائه نموده تا بدین وسیله ایشان را عاجز و ناتوان سازد؛
  2. نسبت به دین: اعجاز وسیله‌اى است از وسائل تبلیغ آن...»[۱۰].

وضعیت کتاب

فهارس فنی شامل: آیات قرآنی، احادیث نبوی، اشخاص و مکان‌ها و دولت‌ها، جماعات و شعوب، معاهدات و کنفرانس‌ها، منابع و مآخذ و فهرست مطالب، در انتهای اثر ذکر شده است.[۱۱].

«الظاهرة القرآنية»، ترجمه عربی از فرانسه این کتاب به‌وسیله عبدالصبور شاهین است. وی در چاپ آخر، آخرین نظرات و اضافات مؤلّف را نیز بر ترجمه نخستین افزوده است.[۱۲].

ترجمه عربی، توسط علی حجتی کرمانی به فارسی برگردانده شده و توسط نشر مشعر در تهران با عنوان «پدیده قرآنی» به چاپ رسیده است.

نویسنده در مقدمه‌اش بر کتاب، خاطرنشان می‌سازد که نسخه اولیه کتاب دچار حریق شده و وی آن را مجددا از روی فیش‌هایی که در اختیار داشته و آنچه از مطلب در ذهنش بوده، نوشته است. طبعا این کار باعث برخی دشواری‌ها در دسترسی به منابع سابق است.[۱۳].

ارجاعات در پاورقی‌ها ذکر شده‌اند و مترجم عربی عبدالصبور شاهین، گاهی اضافاتی به کتاب داشته که در این بخش افزوده است.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. مالک بن نبی، پدیده قرآنی، ترجمه علی حجتی کرمانی، مشعر، تهران، 1371 ش (ترجمه فارسی کتاب).


وابسته‌ها