بهرام‌پور، ابوالفضل

    از ویکی‌نور
    بهرام‌پور، ابوالفضل
    نام بهرام‌پور، ابوالفضل
    نام‎های دیگر
    نام پدر
    متولد 1320 ش
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار پیمان پارسایی

    حق با کيست؟ مناظره مذاهب اسلامی با وهابيت

    ‏نسیم حیات: تفسیر قرآن کریم

    کد مؤلف AUTHORCODE2936AUTHORCODE

    اينجانب ابوالفضل بهرام‌پور حدود 25 سال است كه با قرآن سر و كار دارم.قبل از انقلاب به دعوت شادروانان شهيد بهشتى و باهنر براى تدوين كتب درسى ايران دعوت به همكارى شده بودم.

    در زنجان، كاشان، رفسنجان به ويژه شيراز مكرر براى آموزش تفسير دعوت داشتم كه تفسير سورۀق در شيراز تأليف شد.داراى تحصيلات حوزه‌اى و فوق ليسانس ادبيات و علوم قرآنى از دانشكدۀ الهيات دانشگاه تهران هستم. در دانشگاه تهران و دانشكدۀ الهيات به دعوت شادروان شهيد مفتح چندى تدريس كردم.بعد از انقلاب به پاره‌اى كارهاى اجرايى وارد شدم و در اين اواخر از كارهاى اجرايى دست كشيدم تا فراغ بيشترى براى تأليف پيدا كنم.

    من علاقۀ شديدى به انتقال اطلاعات علمى و قرآنى خود به مردم دارم.مردمى كه امكانات تحصيل و حضور در حوزه‌ها را ندارند.لذا تخصصى در آسان سازى مسائل علمى و معارف پيدا كرده‌ام.روش تدريس و آموزش ترجمه و تفسير پايه‌اى قرآن يكى از كارهاى من بوده كه شهيد بهشتى كه قبل از انقلاب نياز بيشترى براى اين كار بود كمك كردند.

    آثار علمى

    سلسلۀ تفسير آسان در قالبهاى حجم كم:سورۀ محمد(ص)، سورۀ فتح، ق، ابراهيم، ملك، جمعه و منافقون، سورۀ حجر.اين آثار به روشى تدوين شده كه علاوه بر قابليت مطالعه فردى، جنبۀ درسى دارد.در هر دو بخش از تفسير آيات تمرين داده شده است.در هر بخش اول لغتها، سپس ترجمۀ آيات و بعد از آن تفسير و برداشتها و در آخر بعضى ريزه‌كاريهاى لفظى و نكات ادبى به دست داده شده است.اثر قرآن پژوهى ديگرم روش روخوانى قرآن بود.ابتدا تمام روشهاى موجود بررسى و سپس اين كتاب تأليف شد.ضميمۀ آن، تجويد به طور مختصر، تجويد به طور مفصّل؛ ناسخ و منسوخ، مكى و مدنى، محكم و متشابه آمده است.

    اثر قرآن پژوهى ديگرى كه به همان شيوۀ آسان سازانه تأليف شده روش تدريس ترجمۀ تفسيرى قرآن است كه در آن بعد از بيان روش تعليم سورۀ بقره معانى همۀ لغات آن به دست داده شده است.چاپ اين کتاب‌ها توسط انتشارات اسلامى ناصر خسرو بوده است.

    تفسير سورۀ يس را هنگامى كه در باكو نمايندۀ فرهنگى ايران بودم، ديدم كه اين سوره ميان مردم بسيار رايج است لذا براى آنها تفسير كردم و در ايران به زبان فارسى چاپ شد.[انتشارات اسلامى].

    كتاب ستون خيمه در دو بخش است.بخش اول با كسانى صحبت مى‌كند كه هنوز بيرون خيمه‌اند و به وادى نماز وارد نشده‌اند يا واردند ولى كاهلند و بخش دوم بررسى تفسير حمد است.در اين كتاب خاطره‌هاى عبرت بارى وجود دارد.من اين كتاب را براى دانش آموز و انشجو نوشتم و مدتى آن را آزمايش كردم.ديدم در مورد همۀ آنها جواب مى‌دهد.اينك انتشارات مدرسه آن را با بررسیهاى تازه‌اى در دست چاپ دارد.

    تفسير نسيم حيات، اثر قرآن پژوهى ديگرى از اينجانب است.اخيرا به اين فكر افتادم كه اگر كشورهاى دوست مانند افريقا و غيره از ما بخواهد كه شما به قرآن چگونه مى‌نگريد و يا اكثر مردمى كه علاقه به قرآن دارند همين درخواست را بكنند چه چيزى را به آنها معرفى كنيم كه نه آن تفسيرهاى طويل كه به درد اهل فن مى‌خورد و نه آن ترجمه‌هاى قصير كه آنها را قانع نمى‌كند چيزى در دست نداريم.لذا بر آن شدم چيزى بين آن طويل و اين قصير بنويسم.چون مردم از كتاب پر حجم فرارى بودند قرآن را جزء جزء تفسير مى‌كنم كه جزء 30 از چاپ در آمد در 240 صو تا جزء چهارم از اول قرآن زير چاپ است و بقيه در دست تأليف است.

    كوتاهى تفسير ما به اين معنا نيست كه مختصر است بلكه ما مطالب غير لازم را مطرح نكرده‌ايم.مى‌بينيد در بعضى تفسيرها مى‌خواهند«لا تأخذه سنة و لا نوم» را تفسير كنند، تمام انواع خوابها، حتى خواب زمستانى حيوانات و حشرات و تعبير خواب و...مطرح كرده‌اند كه اصل آيه در اينجا فراموش شده است.

    اين تفسير در رد و انتقاد تفسيرهاى ماترياليستى فرقان و امثال آن است كه قرآن را از مسير خود خارج مى‌كند.لذا مختصرى در اين باره نوشتم بى آنكه از آنها نامى ببرم كه بزرگ نشوند و در عداد مفسرين در نيايند.آنها اطلاعات روزنامه‌اى دربارۀ قرآن داشتند نه به حد عميق و علمى. در آنجا سؤالاتى رايج بود[در اوايل انقلاب]كه در قرآن گفته شده زنان ناشزه را بزنيد؟يعنى چه، فرق رحمن و رحيم، تحريم شراب، اى مؤمنان ربا را زياد زياد نخوريد پس لابد كم باشد حلال است؟، در آيۀ سورۀ زخرف استثمار مفهوم مى‌شود.اين نوع مسائل قرآنى را بررسى و پاسخ داده‌ايم.[انتشارات اسلامى].

    اثر قرآنى ديگر اينجانب لغت نامۀ قرآن بر اساس دو حرف اول است.مثلاًخيلى سخت است كسى بخواهد از روى ريشۀ لغت كلمۀ «لا تذر» را پيدا كند لذا ما آن را در باب [ت ذ]آورده ريشۀ آن را در پرانتز داده‌ايم(وذر).و مقدار بررسى لغت در حدى است كه مربوط به تفسير باشد، نه مثل بعضى لغت نامه‌ها كه در معنى كردن روح، به تناسخ روح و مباحث فلسفى پرداخته‌اند تا حرفق رسيدم ولى فعلا متروك گذاشته‌ام.دو اثر ديگر در دست دارم نخست قرآن بر فراز اعصار، ترجمه كتاب القرآن و العلم الحديث با همكارى آقاى دكتر شكيب، و ديگر روش آموزش مفاهيم قرآن كه آمادۀ چاپ است.نيز-[تفسير]نسيم حيات.

    ابوالفضل بهرام‌پور


    وابسته‌ها