تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر (براون): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
    جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب == ' به '== وضعيت كتاب == ')
    خط ۸۷: خط ۸۷:


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    فهرست تفصيلى مطالب، به همراه فهرست نام اشخاص، نام كتاب‌ها، مجلات و روزنامه‌ها و نام سلسله‌ها، فرقه‌ها، قبايل و طوايف، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست تفصيلى مطالب، به همراه فهرست نام اشخاص، نام كتاب‌ها، مجلات و روزنامه‌ها و نام سلسله‌ها، فرقه‌ها، قبايل و طوايف، در انتهاى كتاب آمده است.



    نسخهٔ ‏۱۷ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۲۲

    تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر (براون)
    تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر (براون)
    پدیدآورانمقدادی، بهرام (مترجم)

    براون، ادوارد گرانویل (نويسنده)

    نوایی، عبدالحسین (معلق)

    سجادی، ضیاءالدین (معلق)
    ناشرمرواريد
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1375 ش
    چاپ2
    شابک964-6026-13-3
    موضوعادبیات ایرانی - تاریخ و نقد ادبیات فارسی - تاریخ و نقد
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏3374‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏4‎‏ت‎‏2‎‏ ‎‏1375ب

    تاريخ ادبيات ايران از صفويه تا عصر حاضر، اثر ادوارد براون، بررسى ادبيات ايران از صفويه تا عصر حاضر مى‌باشد كه به زبان انگليسى و قبل از سال 1926م، نوشته شده است.

    اين اثر، توسط دكتر بهرام مقدادى، به زبان فارسى ترجمه شده و تحشيه و تعليق آن نيز توسط دكتر ضياءالدين سجادى و دكتر عبدالحسين نوائى صورت گرفته است.[۱]

    كتاب «تاريخ ادبيات ايران»، حاصل سى سال كوشش، تحقيق و مطالعه مداوم نويسنده است و در چهار جلد نوشته شده است كه جلد چهارم آن (جلد حاضر)، سلسله‌هاى صفويه، قاجاريه و اوايل پهلوى را در بر مى‌گيرد.[۲]

    نويسنده، هدف خويش را از تدوين و تأليف كتاب، اين‌گونه بيان مى‌دارد: «ساليان دراز مرا آرزو اين بود كه حديث كاميابى‌هاى معنوى و ادبى ايرانيان را بنويسم. يكى از مورخين در تاريخ انگلستان كتابى دارد كه درخور اعلى درجه ستايش است؛ نام آن داستان‌نويس، «گرين» و عنوان كتاب نفيسش، «تاريخ مختصر انگليس» است. نگارنده نيز دل در اين راه بسته بود كه سرگذشت ايران را اندكى به همان اسلوب بپردازد... كتاب‌هاى فراوانى درباره ايران نوشته‌اند، لكن تا امروز كمتر كسى را آن همت بوده است كه داستان بسيار دل‌انگيز اين كشور پهناور را به‌نحو جامع و درعين‌حال، بالنسبه موجز و مختصر به رشته تحرير درآورد».[۳]

    ساختار

    اين كتاب كه در حقيقت ترجمه كامل جلد چهارم «تاريخ ادبيات ايران» است، با دو مقدمه از محقق (دكتر ضياءالدين سجادى) و نويسنده آغاز و مطالب، در ده فصل، ارائه گرديده است.

    روش تدوين كتاب، بسيار علمى و متديك است و نويسنده همه تحولات علمى، تاريخى، سياسى و مذهبى را كه در تحولات ادبى مؤثر است، بررسى كرده و مورد تحقيق و موشكافى، قرار داده است و درباره اهميت كار او در مقدمه مجلدات ديگر و نيز در مقالات مربوط به وى، به‌تفصيل بحث شده است.[۴]

    نويسنده در نوشتن اين اثر، از كتاب «تاريخ ادبيات فارسى» هرمان اته، به‌عنوان يكى از منابع اصلى خود، استفاده نموده و از نام و مقام مؤلف اين كتاب، بارها ياد كرده است.[۵]

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، توضيحات مفيد و مفصلى پيرامون نويسنده و كتاب وى، داده شده است.[۶]

    در مقدمه نويسنده نيز به زحمات وى و اهميت و ارزش كتابش، اشاره شده است.[۷]

    متن اصلى كتاب، شامل سه بخش و ده فصل مى‌باشد كه بخش اول آن، از فصل اول تا پنجم، تحت عنوان «نكات عمده تاريخ ايران در قرن اخير»، بخش دوم، از فصل پنجم تا فصل هشتم با عنوان «شعر فارسى در چهار قرن اخير» و بخش سوم، از فصل هشتم تا دهم با عنوان «نثر فارسى در چهار قرن اخير» مطرح گرديده است.[۸]

    مؤلف در فصل اول، از اهميت تاريخى سلسله صفويه و وجود نداشتن تاريخى كامل از اين سلسله، سخن رانده است؛ همچنين به ويژگى بارز سلسله صفويه و شرح درباره آن‌ها پرداخته، سپس از شاه اسماعيل و شخصيت وى، ميانه او با هنر و ادبيات و نيز ديدگاه شاهان صفوى نسبت به ادبيات و شعرا، سخن رانده است. سرانجام فصل، با ضميمه‌يى عربى، به پايان رسيده است.[۹]

    فصل دوم، به ذكر دلايل شهرت شيخ صفى‌الدين شاه اسماعيل و جانشينان، برادران، پيروان، فتوحات و تلاش‌هاى وى در ترويج مذهب تشيع پرداخته و در ادامه، از رقباى شاه اسماعيل و فتوحات وى در غرب، جنگ چالدران، مرگ شاه اسماعيل و برخى از ويژگى‌هاى او، سخن رانده است.[۱۰]

    فصل سوم، از جلوس شاه طهماسب، اخلاق و عقايد وى، جنگى كه با تركان عثمانى داشته، شاه اسماعيل دوم، شاه عباس كبير و جانشينان وى سخن رانده است.[۱۱]

    در فصل چهارم، به شرح درباره وقايع دوران افاغنه، دوران نادر، سلطنت سلسله قاجار و وقايع مربوط به هريك، پرداخته شده است.[۱۲]

    مؤلف در فصل پنجم، از ثبات استثنايى زبان ادبى ايران، توجه به شعر و انواع آن سخن گفته و درباره هريك، شرح داده است.[۱۳]

    وى فصل ششم را به گسترش قريحه شاعرى در ايران و نيز شاعران اين دوره، اختصاص داده است.[۱۴]

    در فصل هفتم، از تجديد حيات شعر در زمان قاجار، بازگشت به سبک ‌هاى گذشته، شعراى اين دوره، ميرزا تقى خان اميركبير، مكتب جديد شاعران پس از انقلاب و اديب‌الممالك بحث به ميان آمده است.[۱۵]

    فصل هشتم درباره سلسله مراتب تشيع و فقدان كتب فقهى شيعه در اوايل دوران صفويه بوده كه در آن، به معرفى علماى دوره صفويه و پس از آن، پرداخته شده است.[۱۶]

    نويسنده در فصل نهم، به بررسى انواع نثر و انحطاط آن در زمان مغولان و بيگانگان ديگر و نيز بهبودى نثر در زمان‌هاى اخير و تقسيم‌بندى آثار منثور و معرفى و شرح درباره هريك پرداخته است.[۱۷]

    در آخرين فصل، از تأثيرات تجددطلبى، دارالفنون، تئاتر، رمان و وضعيت مطبوعات ايران پس از جنگ بين‌الملل سخن رانده شده است.[۱۸]

    در پايان مى‌توان چنين گفت كه با مطالعه دقيق در شرح حال و تتبعات ادوارد براون درباره ايران، مى‌توان به اين نتايج رسيد:

    1. براون با بهره‌گيرى از كتب متفاوت كه كتاب «تاريخ ادبيات ايران» هرمان اته، يكى از آن‌ها مى‌باشد و نيز با مطالعه و تحقيقات خود درباره ادبيات ايران در اثر خود به‌گونه‌اى ژرف و عميق و بسيار گسترده، ادبيات اين سرزمين را مورد بررسى قرار داده و آن را در درجه اول، به مردم سرزمين خود و در درجه دوم، به جامعه جهانى معرفى نموده است.[۱۹]
    2. با مطالعه در شرح زندگى اين نويسنده مى‌توان به اين نتيجه رسيد كه وى تعصبى درخور تحسين به ايران داشته و معرفى عميق نسبت به ارزش‌هاى اصيل آن، چون آزادى‌خواهى و عدالت يافته و در پى اين شناخت و معرفت، براى حفظ ارزش‌هاى اين سرزمين، اهتمام ورزيده و با تأليف اثرى كه درباره ايران و فرهنگ و ادب و تاريخ آن از خود به‌جاى گذاشته، ارزش‌هاى اصيل اين سرزمين را به جهان اشاعه نموده است.[۲۰]

    ادوارد براون در بسيارى از موارد، مدافع ايران بوده و نسبت به ايرانيان، احترام خاص قائل شده است. وى نسبت به اسلام هم با ديده احترام و بزرگداشت نگريسته و تاريخ طب اسلامى را نيز نوشته است.[۲۱]

    نويسنده گرچه كوشيده است در بحث‌هاى مربوط به فرقه‌هاى مذهبى و موارد خاص مربوط به اسماعيليه و شيعه و سنى، بى‌طرفانه وارد شود و از غرض و جانب‌دارى يا ترجيح يكى بر ديگرى خالى باشد، باز هم تحت تأثير بعضى غفلت‌ها و سهوها قرار گرفته و دچار اشتباهات فراوان شده كه مى‌توان پاره‌اى از آن‌ها را بر غرض‌ورزى حمل كرد. مترجمان مجلدات سه‌گانه تاريخ ادبيات ايران براون، غالبا در حواشى و يادداشت‌هاى اضافى، به اين اشتباهات اشاره كرده‌اند.[۲۲]

    درباره ترجمه

    مترجم، كوشش فراوان كرده و از هر جهت امانت ترجمه و بيان مطالب مؤلف را رعايت نموده و اگر در قرائت بعضى از اسامى و نقل از لاتين به فارسى، سهوى شده باشد، توسط محقق، اصلاح شده، اما كار ترجمه، كامل است و اصلاحات، به‌ندرت صورت گرفته است.[۲۳]

    وضعيت كتاب

    فهرست تفصيلى مطالب، به همراه فهرست نام اشخاص، نام كتاب‌ها، مجلات و روزنامه‌ها و نام سلسله‌ها، فرقه‌ها، قبايل و طوايف، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها كه مربوط به محققين و مترجم مى‌باشد، علاوه بر ذكر منابع، دربردارنده توضيحات مفيد و جامعى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن مى‌باشد.

    پانويس

    1. برومند، فرزانه، ص27
    2. على احمدى، عقاب، 185
    3. مقدمه محقق، ص5
    4. مقدمه محقق، ص6
    5. برومند، فرزانه، ص27
    6. مقدمه محقق، ص1
    7. مقدمه نويسنده، ص11
    8. برومند، فرزانه، ص27
    9. همان
    10. همان، ص28
    11. همان
    12. همان
    13. همان
    14. همان
    15. همان
    16. همان
    17. همان
    18. همان
    19. همان
    20. همان
    21. مقدمه محقق، ص6
    22. همان، ص7
    23. مقدمه محقق، ص8

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.

    2. على احمدى، عقاب، «معرفى كتاب»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: هنر و معمارى «كلك»، شهريور و مهر 1370، شماره 18 و 19 (9 صفحه، از 183 تا 191).

    3. برومند، فرزانه، «مرورى بر زندگى و آثار پروفسور ادوارد گرانويل براون»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: ادبيات و زبان‌ها «حافظ»، آبان 1389، شماره 75 (5 صفحه، از 24 تا 28).