تاریخ ایلچی نظام شاه: تاریخ صفویه از آغاز تا سال 972 هجری قمری

    از ویکی‌نور
    تاریخ ایلچی نظام شاه: تاریخ صفویه از آغاز تا سال 972 هجری قمری
    تاریخ ایلچی نظام شاه: تاریخ صفویه از آغاز تا سال 972 هجری قمری
    پدیدآورانهانه دا، کویچی (تصحیح و تحشیه)

    خور شاه بن قباد (نويسنده)

    نصیری، محمدرضا (تصحیح و تحشیه)
    عنوان‌های دیگرتاریخ صفویه از آغاز تا سال 972 هجری قمری
    ناشرانجمن آثار و مفاخر فرهنگی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1379 ش
    چاپ1
    شابک964-6278-58-2
    موضوعاسماعیل صفوی اول، شاه ایران، 892 - 930ق. - سرگذشت‌نامه ایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏1198‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏9‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ ايلچى نظام شاه، اثر خورشاه بن قباد حسینى، كتابى است به زبان فارسی، در تاريخ عمومى كه به تاريخ خورشاه و تاريخ قطبى نيز معروف است.

    خورشاه، كتاب را در سال 971ق نوشته و محمدرضا نصيرى و كوئيچى هانه‌دا، دو مقاله از آن را كه به تاريخ صفويه و پادشاهان هندوستان مربوط است، در سال 1379ش با عنوان «تاريخ ايلچى نظام شاه: تاريخ صفويه از آغاز تا سال 972ق» گردآورى كرده‌اند.

    انگيزه تأليف، ثبت وقايع تاريخ و عبرت از گذشتگان بوده است.

    به تعبير ذبيح‌اللّه صفا: «اگر خواننده با صبر و حوصله به تجزيه و تحليل موضوعات اين كتاب بپردازد، به ارزش و اهميت آن پى‌خواهد برد».

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از انجمن آثار و مفاخر فرهنگى و مصحح، آغاز و مطالب در بردارنده مقاله ششم و هفتم كتاب «تاريخ ايلچى نظام شاه» مى‌باشد.

    كتاب مذكور، كه تاريخ وقايع دنيا از آغاز آفرينش تا سال 970ق را در بردارد، مشتمل است بر يك مقدمه در بيان خلقت آدم و ذكر اولادش تا سام بن نوح و ديگر انبياء و هفت مقاله درباره؛ تاريخ ایران پيش از اسلام، تاريخ پيامبر اسلام(ص)، خلفاى راشدين، بنى‌اميه، بنى عباس و ائمه اثنی‌عشر(ع)، ذكر سلسله سلاطينى كه هم عصر عباسيان بوده‌اند، تاريخ سلطنت چنگيزخان و اعقابش، سلطنت تيموريان، سلطنت شاه اسماعيل صفوى، تاريخ سلاطين دهلى، بنگاله، گجرات و دكن.

    مؤلف در اين دو مقاله، رويدادهايى را ذكر كرده كه در ديگر منابع تاريخى كمتر ديده مى‌شود. يك سال و نيم حضور وى در اردوهاى شاه طهماسب، اين مقاله را به گنجينه‌اى مهم و قابل استناد در تاريخ صفوى بدل كرده است.

    وى در طى اقامت خود در ایران، در اغلب سفرها، همراه و همدم شاه طهماسب بود و در اكثر مجالس نيز حضور داشت. از اين رو اغلب مشاهدات خود را در كتاب آورده كه بدين وسيله بر اعتبار اثر افزوده است.

    مباحث به دليل نزدیکى به زمان مؤلف، ارزش تاريخى بسيارى دارد؛ از جمله، مطالب مربوط به تاريخ شاه طهماسب و روابط وى با هند از اعتبار ويژه‌اى برخوردار است.

    نثر كتاب، مرسل و بدون اطناب بوده و مؤلف در جاى جاى مباحث، از آيات، احاديث و گاه اشعار و امثله عربى و به مناسبت‌هايى، از اشعار بزرگان ادب فارسی چون امير خسرو دهلوى، جامى، حافظ، رجاء اصفهانى، سعدى، قاسم گنابادى و... استفاده كرده است.

    نويسنده در شرح رويدادها، به تناسب منبع مورد استفاده خود، گاه تقويم عربى، گاه فارسی و گاه تركى به كار برده و هر چند كوشيده است كه مدت حكومت سلاطين را مشخص كند، در برخى موارد، مدت‌هاى تعيين شده، سنديت و اعتبار چندانى ندارند.

    يكى از ويژگى‌هاى كتاب، ذكر منابع و مآخذ در مقدمه و در متن مقالات است. مؤلف در هر مقاله، از مهمترين منابع بهره گرفته است، با وجود اين، بيشترين تكيه وى بر آثارى؛ همچون تاريخ طبرى، جامع الحكايات، جامع التواريخ جلالى، مجمع الروايات، مختصر بيضاوى، قصص الانبياء، عيون التواريخ، روضة الشهداء، عمدة الطالب، الفصول المهمّه، بحر مناقب، كشف الغمه، معجم في الاخبار، لب التواريخ و روضه الصفا بوده و چه بسا قسمت‌هاى بسيارى از كتاب‌هاى مذكور را به صورت خلاصه آورده است.

    در بسيارى جاها نيز از تاريخ گزيده، ظفرنامه و حبيب السير استفاده كرده و از آن‌ها اسم برده است. در اين ميان، در بخش صفويه، سهم تذكره شاه طهماسب بيش از ديگر كتاب‌هاست.

    گزارش محتوا

    مقدمه انجمن، ضمن اشاره مفصل به دلايل اين امر كه چرا درباره سلسله صفويه و پادشاهان آن، بيش از ساير سلاطين و سلسله‌هاى حكومتى ایران، كتاب و رساله وجود دارد، توضيحاتى پيرامون مؤلف كتاب ارائه كرده است.

    مقدمه مصحح، پس از بيان مطالب مختصرى از زندگانى مؤلف، به شيوه نگارش و تصحيح كتاب، اشاره كرده است.

    اصل مقاله ششم، شامل پنج گفتار درباره فرمانروايان قراقوينلو، آق قوينلو، ظهور شاه اسماعيل، سلطنت شاه طهماسب، حكام محلى شيروان، گيلان، طبرستان، خوزستان و سلاطين ديار روم است؛ ولى كتاب مطالب را از به سلطنت رسيدن شاه اسماعيل صفوى و جنگ‌هاى او با الوندميرزا در آذربايجان در سال 907ق، سلطان مراد در عراق در سال 908ق و حسین كياى چلاوى كه در عهد دولت و سلطنت امير تيمور گوركان، والى ولايت مازندران بود آغاز كرده است.

    در ادامه به فتح يزد و كشته شدن محمّد كرايى و قتل عامى كه در طبس واقع شد، اشاره شده و متن كامل نامه شيبك خان و جوابى كه حضرت شاه اسماعيل به او نوشت، آورده شده است.

    از ديگر وقايع مهمى كه در اين مقاله به آن‌ها اشاره شده، مى‌توان از جنگ شاه اسماعيل با شيبك خان و ازبكان، جنگ چالدران، كشته شدن ميرزا شاه حسین به دست شاه قلى ركابدار، مرگ شاه اسماعيل و جلوس شاه طهماسب، جنگ ديو سلطان و چوهه سلطان با امراى استاجلو، كشته شدن چوهه سلطان به دست حسین خان، جنگ‌هاى شاه طهماسب، فرار القاس ميرزا به طرف روم و توسّل به والى آن، نسب و وقايع بعضى از حكام طبرستان، نام برد.

    نويسنده در لابه‌لاى اين مقاله، اطّلاعات جالبى از وضع اجتماعى ایران در اختيار خواننده قرار داده، از اين رهگذر، به وضع سياسى- اجتماعى آن عصر اشاره كرده و مظلوميت ملّت ستمديده و ستم كشيده را رقم زده است.

    به عنوان مثال، چون به تاريخ شاه اسماعيل مى‌پردازد، پروايى ندارد كه از ستمگرى‌هاى وى نكته‌هايى بياورد. در اين باره، مطالب جالب و در خور تعمّقى در كتاب وجود دارد.

    هفتم، تاريخ سلاطين هندوستان از زمان ظهور اسلام تا زمان مرگ مؤلف را در پنج گفتارارائه كرده است:

    اول، ذكر سلاطين دهلى؛ از جمله قطب‌الدين ايبك كه مدّت چهارده سال به نيابت از سلطان شهاب‌الدين غورى، در دهلى حكومت كرد.

    دوم، ذكر سلطنت افغانان؛ اولين كسى كه در اين طايفه ظهور كرد، سلطان بهلول لودى بود كه پس از جنگ با سلطان علاءالدين در سال 855ق، بر او غالب گشته، بر تخت سلطنت دهلى نشست و مدّت چهل سال حكومت كرد.

    سوم، ذكر سلاطين خلجى كه اول آنان، ملك محمد بختيار خلجى از ولايت غور بود.

    چهارم، ذكر سلاطين گجرات. اوّلين فرد اين طايفه، سلطان مظفّر شاه است كه در سال 793ق از طرف سلطان محمد شاه بن فيروز شاه، به ولايت گجرات تعيين شد و مدت بيست و يك سال حكومت كرد.

    آخرين گفتار، در مورد سلطنت سلاطين دكن است. علاءالدين حسن، اولين فرد اين خاندان است كه ملازم سلطان تغلق شاه بود. وى بعد از فوت سلطان، در سال 748ق، داعيه سلطنت نموده، به بهمن شاه ملقّب گرديد و در دولت‌آباد، خطبه به نام خود خواند.

    او مدت يازده سال سلطنت كرد و مؤلف به نقل از «عيون التواريخ»، معتقد است كه او، از نسل بهمن بن اسفنديار بوده و به اين اعتبار آن طايفه را بهمنى مى‌گويند.

    ارزش تاريخى گفتارهاى اين مقاله يكسان نيست و شرح رويدادها هر چه به زمان مؤلف نزدیک ‌تر مى‌شود، زنده‌تر مى‌گردد، به ويژه تاريخ بهمنيان دكن و روابط سياسى آنان با دربار شاهان ایران.

    از آن جا كه مؤلّف، خود با نظام‌شاهيان و سپس با قطب‌شاهيان در ارتباط بوده، مطالبى را كه درباره اين سلسله‌ها آورده، مهم و قابل توجّه است. البتّه بايد به اين نكته نيز توجّه داشت كه در بخش‌هاى ديگر تاريخ هند، تسامحاتى به چشم مى‌خورد كه با مراجعه به منابع ديگر به خوبى مى‌توان به اشتباهات مؤلّف پى‌برد.

    در بخش صفويه نيز اين اثر حاوى نكات تازه‌اى است كه در منابع ديگر به اين تفصيل و صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده، كه از آن جمله قسمت مربوط به سرنوشت تاجلو خانم زن شاه اسماعيل و امتناع شاه قوام‌الدين نوربخش از مصاهرت با خواهر شاه را بايد ذكر كرد.

    وضعيت كتاب

    كتاب از روى پنج نسخه تصحيح شده است.

    گفتار چهارم، از مقاله ششم كتاب را نخستين بار شارل شفر در «منتخبات فارسی» به همراه ترجمه فرانسه آن در 1885م در پاريس منتشر كرد.

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست تعليقات، لغات و اصطلاحات، آيات و احاديث، اشعار و مصراع‌ها، نام اشخاص، مكان‌ها، مناصب و مشاغل، ملل و نحل و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده مؤلف، در انتهاى كتاب آمده و توسط مصحح افزوده شده است.

    پاورقى‌ها توسط مصحح، به ذكر منابع مورد استفاده و استناد مؤلف و توضيح كلمات و عبارات مشكل متن اختصاص يافته است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. سايت خبرى زنگ تاريخ.
    3. دانشنامه جهان اسلام ج6 ص202.