تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری در ایران (از ورود مسلمانان به ایران تا تشکیل حکومت صفویه)

    از ویکی‌نور
    تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری در ایران (از ورود مسلمانان به ایران تا تشکیل حکومت صفویه)
    تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری در ایران (از ورود مسلمانان به ایران تا تشکیل حکومت صفویه)
    پدیدآورانمؤسسه شیعه شناسی (اهتمام) ترکمنی آذر، پروین (نویسنده)
    ناشرشيعه شناسی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1383 ش
    چاپ1
    شابک964-95558-0-3
    موضوعاسلام - ایران - تاریخ

    شیعه - ایران - تاریخ

    شیعه - ایران - تاریخ - قرن 10 - 12ق.

    شیعه امامیه - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏239‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏4‎‏ت‎‏2‎‏ ‎‏1383*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ سياسى شیعیان اثناعشرى در ایران، از آثار خانم دكتر پروين تركمنى آذر (متولد 1330ش) است كه در آن وضعيت تاريخى شیعیان دوازده‌امامى را در ایران از آغاز تا دوره صفويه به‌صورت علمى بررسى كرده است.

    نام كامل اين اثر به اين صورت است: «تاريخ سياسى شیعیان اثناعشرى در ایران (از ورود مسلمانان به ایران تا تشكيل حكومت صفويه)».

    ساختار

    اين كتاب از مقدمه ناشر و نویسنده و 6 فصل به ترتيب ذيل تشكيل شده است:

    1. دوران تقيه و حركت‌هاى فرهنگى شیعیان (دوره امويان و عباسيان تا تشكيل حكومت طاهريان)؛
    2. گذر شیعیان از فراز و نشيب‌هاى سياسى - مذهبى (از حكومت طاهريان تا تشكيل حكومت آل‌بويه)؛
    3. تساهل و تسامح مذهبى و رشد شیعیان در عرصه سياسى (دوره آل‌بويه)؛
    4. دوران تقيه مجدد شیعیان و گذر از فراز و نشيب‌هاى سياسى - مذهبى (دوره غزنويان، سلجوقيان و خوارزمشاهيان)؛
    5. تساهل و تسامح مذهبى و رشد مجدد شیعیان در عرصه سياسى (دوره ايلخانان و حكومت‌هاى محلى)؛
    6. گسترش فعالیت‌های سياسى شیعیان و نزدیک شدن به مقصود (دوره تيموريان و تركمانان).

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. نویسنده در مقدمه‌اش كه در تاريخ تابستان 1382ش، نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است:
      الف)- ورود اسلام به ایران، مانند مناطق ديگر، با حاكميت اهل تسنن همراه بود، اما عملكرد حكّام منتصب خلفا در دوران بنى اميه و بنى عباس، نتوانست علاقه همه مردم ایران را به اين مذهب جلب نمايد...؛
      ب)- مذهب تسنن در ایران اسلامى، هيچ‌گاه به وحدت سياسى موردنظر نرسيد؛ زيرا خلفا كه در رأس هرم قدرت مادى و معنوى قرار داشتند، مطامع سياسى خود را دنبال می‌كردند و در مواردى قدرت دنيوى را بر قدرت معنوى ترجيح مى‌دادند و از سوى ديگر حضور آنان در بغداد، باعث عدم پيوستگى آن‌ها با مردم مسلمان ایران مى‌شد...؛
      ج)- در چنين فضايى بود كه شیعیان اثناعشرى با هدف رسيدن به وضع ايدئال سياسى و مدنى، تلاش‌هاى مستمرى را آغاز كردند... شیعیان دوازده‌امامى در مقابل مذهب غالب خلافت؛ يعنى تسنن، راه پيچيده‌ترى براى اثبات حقانيت اعتقادى خود پيش رو داشتند و مى‌كوشيدند تا با اثبات آن وارد مسائل سياسى شده و حقانيت سياسى نيز كسب نمايند؛
      د)- عملكرد شیعیان زيدى و اسماعيلى، آيينه عبرت خوبى براى عملكرد سياسى آن‌ها بود؛
      ه)- زيديان كه در طول تاريخ سياسى خود، با توسل به شمشير توانسته بودند حكومت‌هایى را در قسمتى از شمال ایران ايجاد كنند، در گذر تاريخ، يا به دست شمشيربه‌دستان قدرتمندتر، از بين رفتند و يا با پذيرفتن تغيير و اصلاح در اعتقادات خود، به شیعیان دوازده امامى پيوستند؛
      و)- شیعیان اسماعيلى نزارى در ایران، براى رسيدن به مقصود، دست به اعمالى زدند كه نتيجه آن به وجود آمدن فضاى رعب و وحشت و رنجش مردم از آنان بود و به همين دليل، نتوانستند الگوى مناسبى براى رشد و بارورى تشيع در ميان توده مردم و طبقه حاكم ارائه دهند...؛
      ز)- تلاش شیعیان در ابتداى راه، بيشتر در بعد فرهنگى صورت مى‌گرفت و «تقيّه» عامل مهمى در پيشبرد هدف بود. اين حركت، هرچند به‌كندى پيش مى‌رفت، اما متوقف نمى‌شد؛
      ح)- شیعیان اثناعشرى با هدف رسيدن به حكومت ايدئال اسلامى، در مسير تاريخ پيش رفتند و انتظار ظهور مهدى(ع) و آماده نمودن مقدمات ظهور ايشان، انگيزه تمام حركت‌ها، قيام‌ها و تلاش‌ها بود.[۱]
    2. نویسنده، در مورد كتابش توضيح داده است كه:
      الف)- هدف از پژوهش حاضر، يافتن عوامل متعدد پيشرفت معنوى و فیزیکى شیعیان اثناعشرى در ایران و نشان دادن فعالیت‌های آن‌ها در ابعاد مختلف فرهنگى و سياسى و چگونگى عبور از فراز و نشيب‌هاى سياسى و لايه‌هاى به‌هم‌تنيده استبداد فكرى و ديكتاتورى سياسى حاكم بر جامعه ایران است؛
      ب)- پژوهش بر مبناى منابع تاريخى معتبر و دست اول هر دوره تاريخى صورت گرفته و هدف اصلى، تحليل فعالیت‌های سياسى شیعیان اثناعشرى بوده است...؛
      ج)- در مورد قلمرو جغرافيايى تحقيق، اشاره به اين نكته ضرورى است كه شیعیان، قبل از دوره صفويه، مراكز مقاومت پراكنده‌اى داشتند كه تعيين محل جغرافيايى دقيق آن مشكل است. در اين پژوهش، تلاش شده است مراكز مقاومت و فعاليت شیعیان اثناعشرى در محدوده قلمروى كه «ایران» ناميده شود، بررسى گردد. البته قابل ذكر است كه در دو قرن اول هجرى، اين محدوده جغرافيايى قدرى گسترش يافته و ارتباط خلافت و شیعیان را در بعد وسيع‌ترى شامل شده است كه در دوره بنى اميه و بنى عباس تا زمان مأمون مورد نظر قرار گرفته است.[۲]
    3. نویسنده سرانجام چنين نتيجه گرفته است:
      الف)- بررسى فعاليت سياسى شیعیان اثناعشرى در ایران، نشان مى‌دهد كه در طول تاريخ، گسترش تشيع در ایران به سه عامل مردم، علما و طبقه حاكم در جامعه بستگى داشته است؛
      ب)- مردم با رهنمودهایى كه از طرف ائمه و علماى شيعه مطرح مى‌شد و با گرايشى كه نسبت به مذهب تشيع در مبارزه با طبقه حاكمه و حكام ظالم داشتند، به شيوه‌هاى مختلف، كه به وضع سياسى جامعه نيز بستگى داشت، گاه در سكوت و تقيه مى‌زيستند و گاه در مبارزاتى كه عليه حكومت‌ها از جانب يك فرد يا گروهى فكرى يا اجتماعى شكل مى‌گرفت، شركت می‌كردند و تشيع خود را حفظ و جارى ساخته و در گذر تاريخ، آن را از فراز و نشيب‌هاى سياسى عبور مى‌دادند؛
      ج)- علما نيز در دوره‌هایى از تاريخ، كه اختناق فكرى و سياسى حاكم بود، با تقيه به حمايت از پيروان شيعه مى‌پرداختند و زمانى كه فضايى باز براى ابراز عقيده يا فردى مستعد براى تبليغ مى‌يافتند، فعاليت خود را آشكار مى‌ساختند. علما نقش مؤثرى در جريان گسترش تشيع داشتند. آن‌ها هم به لحاظ فرهنگى و هم به لحاظ صدور فتواهاى سياسى مؤثر و منطبق با شرايط جامعه و گاه با نفوذ در ميان درباريان و حتى در صورت امكان نفوذ در شخص سلطان، به گسترش تشيع و حقانيت آن يارى مى‌رساندند...؛
      د)- عملكرد سه بخش ذكرشده، در طول تاريخ ایران با هم تداخل داشته و از يكديگر متأثر گشته است؛ به‌طورى كه حركت و فعاليت شیعیان با ورود خبرگان سياسى شيعه به دستگاه‌هاى طبقه حاكم، آن هم با فتواى علماى شيعه معنا مى‌يافته است. علماى شيعه براى كم كردن فشارهاى سياسى بر شیعیان، فتواى «عمل با سلطان» را صادر كردند و طبقه حاكم نيز با پيشرفت فعالیت‌های سياسى شیعیان و افزايش تعداد آنان، رفتار خود با شیعیان را تعديل كردند و به اين ترتيب، زمينه‌هاى پيشرفت تشيع فراهم‌تر گرديد.[۳]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در آغاز و فهرست منابع و نمايه اعلام در پايان كتاب ذكر شده است. در پايان هر فصل، پى‌نوشت‌هایى مشتمل بر آدرس آيات، منابع روايات، منابع ساير مطالب منقول در آن فصل و گاه توضيح درباره پاره‌اى از واژه‌ها، گنجانده شده است.

    پانويس

    1. ر. ك.: متن كتاب، ص7 - 9
    2. ر. ك.: همان، ص9 - 10
    3. ر. ك.: همان، ص349 - 359

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.