ترجمه و شرح الهیات نجات شیخ الرئیس ابوعلی سینا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'یثربی، یحیی' به 'یثربی، سید یحیی')
    جز (رده‌افزایی)
    خط ۶۰: خط ۶۰:
    [[رده: فلسفه، مذهب و روان‌شناسی]]
    [[رده: فلسفه، مذهب و روان‌شناسی]]
    [[رده: فلسفه اسلامی]]
    [[رده: فلسفه اسلامی]]
    [[رده:آثار جدید و معاصر فلسفه اسلامی]]
    [[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
    [[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
    [[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
    [[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
    [[رده: فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
    [[رده: فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
    [[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]
    [[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]

    نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۰

    ترجمه و شرح الهیات نجات شیخ الرئیس ابوعلی سینا
    ترجمه و شرح الهیات نجات شیخ الرئیس ابوعلی سینا
    پدیدآورانیثربی، سید یحیی (مترجم و شارح) ابن‌سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالنجاه من الغرق فی بحر الضلالات. فارسی - عربی. برگزیده
    ناشربوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1385 ش
    چاپ1
    شابک978-964-548-238-9
    موضوعفلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 ما بعد الطبیعه - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BBR‎‏ ‎‏557‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏2‎‏ی‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ترجمه و شرح الهيات نجات شيخ‌الرئيس ابوعلى سينا ، اثر سيد يحيى يثربى به زبان فارسى است كه در آن به شرح بخش الهيات از كتاب نجات نوشته بوعلى سينا پرداخته است.

    درباره اين شرح چند نكته گفتنى است:

    1. روش شارح محترم چنين است كه در هر بحثى، نخست بخشى از متن عربى آورده و بعد به ترجمه آن پرداخته و در صورت لزوم، شرح هم نوشته و مطالب شرحش را در پاورقى آورده و به همين ترتيب ساير مباحث را ادامه داده است.
    1. شارح در مقدمه كوتاهش - كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - با اشاره‌اى به زندگى بوعلى سينا، تأكيد كرده است: «... از مهم‌ترين آثار او در زمينه فلسفه، مى‌توان شفا، نجات و اشارات را نام برد... ابن سينا هم‌زمان با تحرير آخرين بخش‌هاى شفا، اثر ديگرى در زمينه فلسفه و حكمت نگاشت كه آن را نجات ناميد. نام كامل آن «النجاة من الغرق في بحر الضلالات» است. اين اثر، مانند شفا چهار قسمت دارد تا جايى كه قسمت دوم آن را «خلاصة الشفاء» دانسته‌اند. فصول اين دو كتاب، در ترتيب و تنظيم و محتوا، همسانند و گاهى عين عبارت يكى در ديگرى تكرار شده است. اگرچه، در برخى فصول و همچنين در ترتيب و محتواى برخى از فصل‌ها، اين دو اثر تفاوت‌هایى دارند. خانم «گواشون»، اين دو كتاب را مقايسه كرده و نكات سودمندى در اين‌باره يادآور شده است. اما تفاوت اساسى نجات با شفا اين است كه شفا، اصول و فروع و كليات و جزئيات را در بر دارد و ازاين‌رو، براى متخصصان و غير متخصصان سودمند است؛ درصورتى‌كه نجات، شامل اصول و كليات مسائل فلسفه و حكمت است كه بهره‌گيرى از آن، نه درخور همگان، بلكه ويژه متخصصان است؛ يعنى اشخاصى كه به اصول حكمت و علم، احاطه كافى داشته باشند. ازاين‌رو، نجات براى كسانى كه به اصول و مسائل فلسفه آشنا هستند و درصدد بررسى نكات و دقايق آنند، سودمندتر است... نجات و شفا، سبک و انتظام يكسانى دارند؛ با اين تفاوت كه نجات از شفا مختصرتر است. در اينجا از گفتن اين نكته ناگزيرم كه سبک ابن سينا در شفا و نجات، سودمندتر از سبک او در اشارات و تنبيهات است؛ زيرا در اين دو كتاب، تحليل و ژرف‌نگرى و توجه به فروع و جزئيات و نتايج و توابع، بيشتر رعايت شده است و در واقع، سبک اين دو كتاب، شايسته تحقيقات علمى و فلسفى است...
      1. منظور از ترجمه اين كتاب، اين نيست كه همه كسانى كه به زبان فارسى آشنا هستند، از آن بهره گيرند؛ زيرا تنها با دانستن يك زبان، از مسائل يك علم نمى‌توان بهره جست، بلكه منظور، بهره‌مندى دانشجويان و علاقه‌مندان تحصيل در رشته فلسفه است. به اين اميد كه اين اثر، آنان را در استفاده از اصل كتاب و كتاب‌هاى ديگرى كه به زبان عربى نگاشته شده‌اند، يارى رساند.
      2. در اين ترجمه، هرگز چيزى از عبارات كتاب حذف نشده است. در محتواى آن نيز هيچ‌گونه دخل و تصرفى نكرده، نكات و توضيحات لازم را در داخل تيره‌ها و كروشه‌ها يا در پاورقى‌ها يادآور شده و فصول كتاب را نيز شماره‌گذارى كرده‌ايم.
      3. براى تكميل معلومات دانشجويان و علاقه‌مندان و براى اينكه با مطالعه آثار ديگر، هرچه بيشتر به عمق مطالب دست يابند، در موارد لازم، منابع ديگرى نيز در پاورقى معرفى شده است.
      4. هيچ‌يك از نسخه‌هاى نجات خالى از اشتباه نيست؛ بنابراین در حد امكان بر اساس تصحيح استاد دانش‌پژوه، اين نسخه‌ها را مقايسه كرديم و سرانجام به اين نتيجه رسيديم كه نسخه چاپ مصر، از همه نسخه‌ها بهتر است؛ ازاين‌رو، آن را بيشتر مورد توجه قرار داده، اغلاط آن را بر پايه نسخه‌هاى ديگر و همچنين با مراجعه به الهيات شفا و در مواردى نيز به قرينه معنا تصحيح كرديم.
      5. بخشى از اين كتاب، مانند بحث از نفوس فلكى و کیفیت صدور افلاك و عناصر و تعداد عناصر و حقيقت جسم و جز اينها، سال‌هاست كه از ديدگاه علم امروز، بطلانش آشكار شده؛ اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه فلسفه، تعدادى از مبادى و مقدّمات خود را از علوم مى‌گيرد و در آن روزگار نيز همين عامل، فلسفه را تحت تأثير قرار داده بود. چنان‌كه امروز بر همه كسانى كه در زمينه فلسفه به تلاش و كوشش پرداخته‌اند، لازم است بر نتايج و محصولات علمى زمان خود توجه كافى داشته باشند.
      6. از انتشارات بوستان كتاب براى قبول زحمت ويرايش و نشر اين اثر، صميمانه سپاسگزارم...
      7. پاورقى‌هاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است. در اين ويرايش، فرصت تجديد نظر و تغيير آنها را نداشتم. در موارد زيادى نكته‌هاى جديدى دارم كه إن‌شاءاللّه در نوشته‌هاى اخيرم منعكس خواهند شد...».[۱]
    2. بررسى تفصيلى ترجمه حاضر، فرصتى فراخ‌تر مى‌طلبد، وليكن با نگاهى گذرا به نظر مى‌رسد برخى اشتباهات و سهل‌انگارى‌ها در آن رخ داده و دقت كافى صورت نگرفته است. براى بررسى اجمالى و نمونه‌اى از خطاها، مى‌توان به اين مطلب (متن عربى همراه با ترجمه فارسى) توجه كرد: «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي، فنقول: إنّ كلّ واحد من علوم الطبیعیات و علوم الرياضيات فإنّما يفحص عن حال بعض الموجودات و كذلك سائر العلوم الجزئيّة و ليس لشيء منها النظر في أحوال الموجود المطلق و لواحقه و مبادئه؛ فظاهر أنّ هاهنا علما باحثا عن أمر الموجود المطلق و لواحقه التي له بذاته مبادئه و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر، بل هو مبدأ للوجود المعلول على إطلاق، فلا محالة أنّ العلم إلهي هو هذا العلم. فهذا العلم يبحث عن الموجود المطلق و ينتهي في التفصيل إلى حيث تبتدئ منه سائر العلوم، فيكون في هذا العلم بيان مبادئ سائر العلوم الجزئيّة».
      «غرض اين است كه كليات علم الهى را برشمريم. پس مى‌گوييم: هريك از علوم طبيعى و رياضى و نيز ساير دانش‌هاى جزيى، تنها از حال برخى از موجودات بحث مى‌كنند و هيچ‌يك از آنها عهده‌دار بررسى و نگرش در احوال موجود مطلق و لواحق ذاتى و مبادى آن نيست. بنابراین، روشن است كه در اينجا بايد دانشى باشد كه از موجود مطلق و لواحق ذاتى و علل [مبادى] آن بحث كند و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نه‌تنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلول‌ها است، ناگزير همين دانش است كه بايد علم الهى خوانده شود؛ دانشى كه از موجود مطلق بحث مى‌كند و در گسترش مباحث خود، به جايى مى‌رسد كه دانش‌هاى ديگر از آنجا آغاز مى‌شوند و بدين‌گونه است كه در اين علم، مبادى همه دانش‌هاى جزئى تعيين مى‌شود».[۲]
      مشاهده مى‌شود كه هرچند اجمالاً ترجمه درست و مطابق است، وليكن در عبارت «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي» كلمه «إلهي» بدون «ال» ذكر شده كه اشتباه است و البته با توجه به اينكه ترجمه، درست انجام شده مى‌توان آن را سهوالقلم شمرد و اشتباه در تايپ. وليكن در ادامه عبارتى هست به اين صورت: «و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر»؛ در اينجا كلمه «إله» بدون «ال» آمده، درحالى‌كه صحيح نيست و بايد به صورت «الله» باشد و در اين مورد ديگر نمى‌توان آن را خطاى لفظى شمرد؛ زيرا مترجم محترم چنين ترجمه كرده است: «و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نه‌تنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلول‌ها است». بديهى است كلمه «إله» همان «الله» نيست و متفاوت است؛ يعنى «إله» بدون «ال»، نكره است و عَلم نيست و در اين صورت بايد تنوين بگيرد و متناسب با اين مقام نيست و معناى جمله تغيير كرده و نادرست مى‌شود و «خداى تعالى»، ترجمه «الله تعالى» است، نه «إله تعالى» و البته آنچه ذكر شد، تنها اشكال موجود در متن ذكرشده نيست و...
    3. متأسفانه مترجم و شارح محترم، زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش ترجمه و شرح خودش را معلوم نساخته است؛ به همين جهت برخى از مطالب در هاله‌اى از ابهام باقى مانده است؛ مثلاً اينكه ايشان نوشته: «پاورقى‌هاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است».[۳]؛ يعنى دقيقاً در چه سالى؟ مشخص نيست. كتاب حاضر در سال 1385ش، منتشر شده و به همين جهت شايد منظور از 15 سال پيش، سال 1370ش، باشد، وليكن اين استنتاج، حدسى است و قطعى نيست؛ زيرا ممكن است اين كتاب بعد از اتمام نگارشش بلافاصله منتشر نشده باشد. افزون بر آنكه نویسنده خودش هم در مقدار زمان گذشته ترديد دارد، لذا نوشته: «در حدود 15 سال».
    4. از نظر کیفیت شرح حاضر نيز با نظر به اينكه دكتر يثربى از شاگردان علامه طباطبايى و از استادان فلسفه اسلامى در دوران معاصر است و آثار متعدد و قابل توجهى در اين زمينه تأليف كرده، اين شرح نيز خواندنى و قابل تأمل است.
    5. شارح محترم در شرح مطالب بوعلى سينا گاه به‌مناسبت به مطالب فيلسوفان ديگر مانند حكيم سبزوارى نيز پرداخته و وارد نقد نظرات آنان هم شده است.[۴]
    6. براى اثر حاضر فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز كتاب آمده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع فراهم نشده است.

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص9-12
    2. ر.ک: متن كتاب، ص15-18
    3. ر.ک: همان، ص12
    4. ر.ک: همان، ص328

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.