تسع رسائل في الحكمة و الطبيعيات: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'فرعي' به 'فرعی')
    جز (جایگزینی متن - 'اشاره‌اي' به 'اشاره‌ای')
    خط ۴۵: خط ۴۵:
    رساله ششم: اين رساله، در اثبات نبوات و تأويل رموز و... مى‌باشد. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين رساله، ابتدا مريي و نامريي را در مورد موجودات توضيح مى‌دهد و برای آن دو مثال‌هایی ذكر مى‌كند، بعد در رابطه با نفس ناطقه كه وجه تمايز انسان با ساير موجودات است، مطالبی را ذكر مى‌نمايد و مى‌گويد: اين نفس در انسان‌هاى مختلف، از نظر مراتب متفاوت است كه اين تفاوت در قوه قبول آنها ظهور و بروز دارد؛ يعنى آنهايى كه قوى‌ترند مقبولاتشان نيز از درجه بالاتري برخوردار است، اما نفوس ضعيفه و پايين‌تر مقبولات ضعيف‌تري نيز دارند و در اين ترتيب، نبي جايگاه ويژه‌اي داشته و قوه قبولش از بقيه موجودات قوى‌تر و بالاتر است؛ به گونه‌اى كه مى‌تواند وحي را بپذيرد.
    رساله ششم: اين رساله، در اثبات نبوات و تأويل رموز و... مى‌باشد. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين رساله، ابتدا مريي و نامريي را در مورد موجودات توضيح مى‌دهد و برای آن دو مثال‌هایی ذكر مى‌كند، بعد در رابطه با نفس ناطقه كه وجه تمايز انسان با ساير موجودات است، مطالبی را ذكر مى‌نمايد و مى‌گويد: اين نفس در انسان‌هاى مختلف، از نظر مراتب متفاوت است كه اين تفاوت در قوه قبول آنها ظهور و بروز دارد؛ يعنى آنهايى كه قوى‌ترند مقبولاتشان نيز از درجه بالاتري برخوردار است، اما نفوس ضعيفه و پايين‌تر مقبولات ضعيف‌تري نيز دارند و در اين ترتيب، نبي جايگاه ويژه‌اي داشته و قوه قبولش از بقيه موجودات قوى‌تر و بالاتر است؛ به گونه‌اى كه مى‌تواند وحي را بپذيرد.


    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، اشاره‌اي نيز به ماهيت وحي و ملك دارد و در ادامه در مورد نبوت حضرت خاتم الانبيا، محمد مصطفي(ص)، مى‌گويد: بر هر عاقلي، هنگام مقايسه نبوت آن حضرت با ساير انبيا، ثابت مى‌گردد كه ويژگي خاصى در نبوت آن حضرت بوده است. درباره احاطه نبي مكرم بر علوم و حكمت‌هاي گوناگون، مطالبی را بيان مى‌كند و برای توضيح بيشتر، اقدام به تفسير آيه نور مى‌نمايد و هر يك از نور و مشكات و زجاجه و شجره مبارکه و مغرب و مشرق را تأويل به مسائل علمي، مانند عقل هيولاني و نفس ناطقه و... مى‌كند.
    [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، اشاره‌ای نيز به ماهيت وحي و ملك دارد و در ادامه در مورد نبوت حضرت خاتم الانبيا، محمد مصطفي(ص)، مى‌گويد: بر هر عاقلي، هنگام مقايسه نبوت آن حضرت با ساير انبيا، ثابت مى‌گردد كه ويژگي خاصى در نبوت آن حضرت بوده است. درباره احاطه نبي مكرم بر علوم و حكمت‌هاي گوناگون، مطالبی را بيان مى‌كند و برای توضيح بيشتر، اقدام به تفسير آيه نور مى‌نمايد و هر يك از نور و مشكات و زجاجه و شجره مبارکه و مغرب و مشرق را تأويل به مسائل علمي، مانند عقل هيولاني و نفس ناطقه و... مى‌كند.


    مطالب ديگر اين رساله عبارتند از: توضيح سماوات سبعه و عرش و فلك، ثواب و عقاب، تقسيم عوالم به عالم حسي و عالم خيالي و عالم عقلي و معني هر يك از آنها، تفسير ملائكه به قواي لطيفه غير محسوسه، ابواب هشت‌گانه بهشت و ابواب هفت‌گانه جهنم.
    مطالب ديگر اين رساله عبارتند از: توضيح سماوات سبعه و عرش و فلك، ثواب و عقاب، تقسيم عوالم به عالم حسي و عالم خيالي و عالم عقلي و معني هر يك از آنها، تفسير ملائكه به قواي لطيفه غير محسوسه، ابواب هشت‌گانه بهشت و ابواب هفت‌گانه جهنم.

    نسخهٔ ‏۱۷ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۱

    تسع رسائل في الحکمة و الطبیعیات
    تسع رسائل في الحكمة و الطبيعيات
    پدیدآورانابن‌سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرقصه سلامان و ابسال من الیونانی
    ناشردار العرب
    مکان نشرقاهره - مصر
    چاپ2
    موضوععلوم طبیعی - متون قدیمی تا قرن 14

    فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14

    فلسفه قدیم

    فلسفه یونان - متون قدیمی تا 1800م.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏352‎‏ ‎‏1300

    تسع رسائل في الحكمة و الطبيعيات، مجموعه نه رساله در موضوعات گوناگون فلسفى و طبيعى، از جناب ابن سينا و به زبان عربى است.

    ساختار

    كتاب، داراى نه رساله در اين موضوعات است: طبیعیات، اجرام علوى، قوا و ادراكات انسانى، حدود، اقسام علوم عقلى، اثبات نبوات، معانى حروف هجائيه، عهد و علم اخلاق. در پايان كتاب، قصه سلامان و ابسال ذكر شده است.

    گزارش محتوا

    برخى از مطالبى كه در رساله اول مطرح شده، عبارت است از: حكمت و اقسام آن (نظرى و عملى)؛ متناهى بودن ابعاد؛ زمان؛ جهت؛ تقسيم اجسام طبيعى به دو قسم مركب و بسيط(مركب؛ يعنى جسمي كه از اجسام مختلف الطبائع تشكيل يافته و بسيط؛ يعنى جسمي كه از اجسام مختلف الطبائع متشكل نگرديده است)؛ آثار اجسام علوى(تأثير خورشيد و ماه از همه آشكارتر است، اما كواكب ديگر گر چه تأثيرات و افاضاتشان حق است ولى پنهان است و به آسانى قابل دسترسى نيست).

    برخى از مباحث رساله دوم عبارت است از: انحصار اجسام طبيعى در دو قسم مركب و بسيط(مركب؛ يعنى جسمي كه وجود و نوعيتش به سبب اجتماع اجسام مختلف الطبائع و الانواع در آن است، مانند حيوان و بسيط؛ يعنى جسمي كه چنين نيست بنا بر اين در وهم و عقل جز به اجسام متشابه الطبائع و الانواع قابل انحلال نمى‌باشد، مانند آب)؛ تقليد عالم طبيعى از عالم الهي در مسائل مربوط به وضعيت مبدأ اجسام؛ نظر طبیعیون در مورد مكان داشتن جسم بسيط و مختص بودنش به مكان معين؛ حركت افلاك و ميل آنها؛ نسبت ميان افلاك و عناصر اربعه (زمين كه یکی از عناصر اربعه است، در نهايت بعد، نسبت به افلاك بوده و آتش كه یکی ديگر از عناصر اربعه مى‌باشد، در نهايت قرب است و...)؛ وجود قواي طبيعى، گاهي دراجرام بسيط بوده و گاهي در اجرام مركب(در اجرام بسيط، مانند اينكه سوزندگی از شئون طبيعت ناريه مى‌باشد و در اجرام مركب، مانند اينكه سقمونيا برای درمان اسهال صفراوى مناسب است و...)؛ افاضاتي كه از كواكب ثابته به زمين مى‌رسد.

    پاره‌اى از مطالب مطرح شده در رساله سوم عبارت است از: انقسام انسان به دو بعد سر و علن (جسم محسوس انسان با اعضا و جوارحش كه حس بر ظاهر آن وقوف دارد و علم تشريح بر باطنش، علن انسان هستند و قواي روح انسان نيز سر انسان را تشكيل مى‌دهند)؛ انقسام قواي روح انسان به دو قسم موكل بالعمل(عمل سه گونه است: نشئي، انساني و حيواني و ادراك دو گونه مى‌باشد: حيواني و انسانى)؛ توضيح در مورد روح انساني و چگونگى ارتسام صور معقولات در آن؛ روح قدسي و ويژگى‌هاى آن؛ توضيح درباره لوح و قلم و كتابت(لوح و قلم هر كدام ملكي است روحانی و كتابت در واقع تصور حقايق مى‌باشد).

    برخى از مطالب رساله پنجم عبارت است از: ماهيت حكمت؛ تقسيم حكمت به عملي و نظري؛ تقسيم حكمت نظري به سه قسم علم اسفل يا علم طبیعی و علم اوسط يا علم رياضي و علم اعلي يا علم الهي؛ تقسيم حكمت عملي به سه قسم تدبير نفس يا علم اخلاق، تدبير منزل و تدبير مدن؛ تقسيم حكمت طبيعى به دو قسم اصلی(1- شناخت امور عامه. 2- امور عالم و آسمان‌ها. 3- بحت از حال كون و فساد و توليد و نشو. 4- بيان احوال عناصر اربعه. 5- شناخت حال كائنات. 6- معرفت حال كائنات نباتي. 7- معرفت حال كائنات حيواني. 8- معرفت نفس) و فرعى(طب، احكام نجوم، علم الفراسة، علم التعبير، علم الطلسمات، نيرنجيات، و علم كيميا)؛ اقسام اصلی حكمت رياضي(علم عدد، علم هندسه، علم هيئت و علم موسيقي)؛ اقسام فرعی حكمت رياضي(جبر و مقابله و جمع و تفريق، علم مساحت و عمل حيل متحركه و عمل جرّ اثقال و علم اوزان و موازين و علم آلات جزئيه و علم مناظر و مرايا و علم نقل المياه و...)؛ اقسام اصلى علم الهي(معرفت معاني عامه برای موجودات، بررسی اصول و مبادي، تأمل در اثبات خدا و وحدانيت او و...)؛ فروع علم الهي(شناخت كيفيت نزول وحي و جواهر روحانی و علم معاد و شناخت چگونگی حالات اشقيا و سعدا در عالم آخرت)؛ اقسام نه‌گانه حكمت منطقى(1- تبيين احكام الفاظ و معاني. 2- بيان تعداد معاني مفرده. 3- تبيين تركيب معاني مفرده با سلب و ايجاب. 4- تبيين تركيب قضايا براى به دست آوردن قياس. 5- بيان شرايط قياس. 6- تعريف قياسات نافعه. 7- تعريف مغالطات. 8- تعريف مقياس‌هاى خطابيه بلاغيه نافعه. 9- شعر و چگونگی آن.).

    رساله ششم: اين رساله، در اثبات نبوات و تأويل رموز و... مى‌باشد. شيخ الرئيس، در اين رساله، ابتدا مريي و نامريي را در مورد موجودات توضيح مى‌دهد و برای آن دو مثال‌هایی ذكر مى‌كند، بعد در رابطه با نفس ناطقه كه وجه تمايز انسان با ساير موجودات است، مطالبی را ذكر مى‌نمايد و مى‌گويد: اين نفس در انسان‌هاى مختلف، از نظر مراتب متفاوت است كه اين تفاوت در قوه قبول آنها ظهور و بروز دارد؛ يعنى آنهايى كه قوى‌ترند مقبولاتشان نيز از درجه بالاتري برخوردار است، اما نفوس ضعيفه و پايين‌تر مقبولات ضعيف‌تري نيز دارند و در اين ترتيب، نبي جايگاه ويژه‌اي داشته و قوه قبولش از بقيه موجودات قوى‌تر و بالاتر است؛ به گونه‌اى كه مى‌تواند وحي را بپذيرد.

    ابن سينا، اشاره‌ای نيز به ماهيت وحي و ملك دارد و در ادامه در مورد نبوت حضرت خاتم الانبيا، محمد مصطفي(ص)، مى‌گويد: بر هر عاقلي، هنگام مقايسه نبوت آن حضرت با ساير انبيا، ثابت مى‌گردد كه ويژگي خاصى در نبوت آن حضرت بوده است. درباره احاطه نبي مكرم بر علوم و حكمت‌هاي گوناگون، مطالبی را بيان مى‌كند و برای توضيح بيشتر، اقدام به تفسير آيه نور مى‌نمايد و هر يك از نور و مشكات و زجاجه و شجره مبارکه و مغرب و مشرق را تأويل به مسائل علمي، مانند عقل هيولاني و نفس ناطقه و... مى‌كند.

    مطالب ديگر اين رساله عبارتند از: توضيح سماوات سبعه و عرش و فلك، ثواب و عقاب، تقسيم عوالم به عالم حسي و عالم خيالي و عالم عقلي و معني هر يك از آنها، تفسير ملائكه به قواي لطيفه غير محسوسه، ابواب هشت‌گانه بهشت و ابواب هفت‌گانه جهنم.

    رساله هفتم: ابن سينا، در اين رساله كه النيروزيه نام دارد، مى‌گويد: حروف هجائيه‌اي كه در سرآغاز بعضي از سوره‌هاى قرآنی آمده‌اند، دارای فوايد بسیاری هستند. اين رساله در سه بخش تنظيم گرديده است كه عبارتند از: 1- ترتيب موجودات و بيان خاصیت هر يك از مراتب آنها. 2- بيان چگونگى دلالت هر يك از حروف بر آن مراتب. 3- غرض. در بخش اول به مبدعيت واجب‌الوجود پرداخته و ذات واجبي را تبيين مى‌كند و آن را وجود محض، حق محض، خيرمحض، علم محض، قدرت محض، و حيات محض معرفي مى‌نمايد و اولين پديده واجب را عالم عقل مى‌داند، سپس عالم عقل را معرفي كرده و به عالم نفس مى‌رسد و بعد از تبيين آن، عالم طبیعیات را تشريح مى‌كند.

    در فصل دوم، كيفيت دلالت حروف را بر آن مراتب به صورت‌هاى گوناگون مورد بررسی قرار مى‌دهد و در فصل سوم، نتيجه مباحث را تا اين‌جا بيان مى‌كند كه در واقع غرض اين رساله نيز مى‌باشد. ابن سينا در مورد حروف مقطعه‌اي مانند الم، مى‌گويد: آنچه به واسطه اين حروف بر آن دلالت شده است، عبارت است از: قسم به اول ذي الامر و الخلق. در مورد مدلول عليه ساير حروف مقطعه نيز به همين ترتيب سخن مى‌گويد.

    هشتمين رساله، درباره عهد است. مؤلف، در اين رساله حالات نفس را كه در اثر رياضت حاصل مى‌شود، نام مى‌برد و حدود و ثغور هر يك را همراه با حالت مقابل آن تبيين مى‌نمايد؛ حالاتى همچون كتمان سر، علم، بيان، فطانت حس، اصالت رأي، حزم، صدق، وفاء رحمت، حياء عزم، همت، حسن عهد، تواضع، عفت و...

    نهمين رساله در علم اخلاق است. مؤلف، مى‌گويد: هر انسان طالب كمالي بايد نفس خود را تكميل كند، هم به لحاظ نظري كه با علوم حاصل مى‌گردد و هم به لحاظ عملي كه با فضايلي كه اصول آنها عفت، حكمت، عدالت و شجاعت و اجتناب از رذايل است، حاصل مى‌شود. در مرحله بعدي هر يك از اين اصول فضايل را تبيين كرده و حالت مقابل آن را بيان مى‌كند هم‌چنين تعدادي از فضايل، نام برده مى‌شوند و تبيين مى‌گردند كه هر يك در زير مجموعه كدام قوه قرار مى‌گيرند؛ به اين ترتيب كه سخاء، قناعت، به قوه شهواني مربوطند و صبر، حلم، كرم، عفو، صفح، تجاوز، كتمان سر مربوط به قوه غضبيه مى‌باشند و...

    در پايان كتاب، قصه سلامان و ابسال آورده شده است كه قصه‌اي يوناني و قدیمی است كه به عربی ترجمه گرديده است. مؤلف سلامان را به نفس انسان و ابسال را به درجه انسان در عرفان تعبير كرده است.