تفسير القرآن العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (لینک درون متنی)
    جز (جایگزینی متن - 'ده اند' به 'ده‌اند')
     
    (۶۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲: خط ۲:
    | تصویر =NUR10665J1.jpg
    | تصویر =NUR10665J1.jpg
    | عنوان =‏تفسير القرآن العزيز
    | عنوان =‏تفسير القرآن العزيز
    | عنوان‌های دیگر =تفسير عبد الرزاق
    | عنوان‌های دیگر =تفسير عبدالرزاق
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[صنعاني، عبدالرزاق بن همام]] (نويسنده)
    [[صنعاني، عبدالرزاق بن همام]] (نويسنده)
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =2
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10665
    | کتابخوان همراه نور =10665
    | کد پدیدآور =03564
    | کد پدیدآور =03564
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۰: خط ۳۱:
    }}  
    }}  


    '''تفسير القرآن العزيز'''، معروف به «تفسير عبدالرزاق»، اثر [[صنعاني، عبدالرزاق بن همام|عبدالرزاق بن همام بن نافع‎ صـنعانی]]‎ (مـتوفای‎ 211ق) از مفسران بزرگ تابعی است. این تفسیر روایی از نخستین تفاسیر قرآن در قـرن دوم‎ و از تفاسیر مهم نزد اهل سنت می‎بـاشد. تحقیق کتاب و استخراج منابع به قلم [[قلعجي، عبدالمعطي امين|عبدالمعطی امین قلعجی]] انجام شده است.  
    '''تفسير القرآن العزيز'''، معروف به «تفسير عبدالرزاق»، اثر [[صنعاني، عبدالرزاق بن همام|عبدالرزاق بن همام بن نافع‎ صنعانی]]‎ (متوفای‎ 211ق) از مفسران بزرگ تابعی است. این تفسیر روایی از نخستین تفاسیر قرآن در قرن دوم‎ و از تفاسیر مهم نزد اهل سنت می‌باشد. تحقیق کتاب و استخراج منابع به قلم [[قلعجي، عبدالمعطي امين|عبدالمعطی امین قلعجی]] انجام شده است.  


    ==ساختار==  
    ==ساختار==  
    کتاب با مقدمه‎ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‎های آن و... آغاز شده است. ایـن تفسیر، فراگیر همه سوره‎ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‎اند که یا به‎طور ویژه به آیـه یـا سوره مربوط بوده‎اند که آنـها را ذیـل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‎طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‎اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول کـه مـفسر یادآور آنها شده اسـت.
    کتاب با مقدمه‌ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‌های آن و... آغاز شده است. این تفسیر، فراگیر همه سوره‌ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‌اند که یا به‌طور ویژه به آیه یا سوره مربوط بوده‌اند که آنها را ذیل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‌طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‌اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول که مفسر یادآور آنها شده است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیری‎ای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود‎ در‎ آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] نیز آمده اسـت. شـیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها‎ را‎ صرفاً‎ به راویان آنها اسناد داده‎ و به‎ درستی‎ یا نادرستی آنها هیچ اشاره‎ای نکرده است<ref>ر.ک: انصاری، مسعود، ص45</ref>.
    این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیری‌ای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود‎ در‎ آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] نیز آمده است. شیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها‎ را‎ صرفاً‎ به راویان آنها اسناد داده‎ و به‎ درستی‎ یا نادرستی آنها هیچ اشاره‌ای نکرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45]</ref>.  


    عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‎کند که‎ می‎توان‎ از آنها به‎عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بـحثی دربـاره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‎کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‎پذیرد که قـرآن پس از پیـامبر(ص) به‎وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19 </ref>.
    عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بحثی درباره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قرآن پس از پیامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  


    مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‎ای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را می‎آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایـتی دیـگر را گزارش می‎کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‎شمارد که قرآن شش گونه‎ آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‎توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‎های آیات قرآن می‎داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نـقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‎شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‎آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نـزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‎کند<ref>ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19</ref>.
    مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایتی دیگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیه دارد: امر، نهی، تبشیر، تنذیر، موعظه، قصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایت بعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  


    پس از آن روایتی را می‎آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بـوده اسـت. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‎پردازد. وی در این‎باره، ترتیب سور و آیات را به‎صـورت‎ ‎غـالب رعایت می‎کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‎کـند‎ و آنـگاه‎ مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
    پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  


    شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـه‎طور دقیق بیان کند؛ ازاین‎رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‎کند که از چگونگی تحمل روایـت از سـوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنـبأنا، سـمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‎کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سـوی راویـان می‎رساند <ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.  
    شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایات را به‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایت از سوی خودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقت و اهتمام عبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  


    عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نـام سـوره را یادآور می‎شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‎ها می‎پردازد و غالباً مدنی بودن آنها را بـیان می‎کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‎ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‎کـند یـا در اواخر سوره‎ها می‎آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نـیز بـه‎تـناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‎پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بـدین‎گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنـها می‎آورد<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.  
    عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز به‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بدین‌گونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  


    به‎هـرحـال، گـزارش اسباب نزول از سـوی عـبدالرزاق مستند است و به نـظر می‎رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‎رود سـبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کـرده است. ایـن امـر از‎ ضـعف‎های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‎رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‎اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنـها بـه‎ دسـت‎ نمی‎دهـد. برای نمونه، آیـه 207 بـقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‎باشد، آیه تطهیر، آیه بـلاغ، آیـه اکـمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ کـه‎ در ایـن تـفسیر هـیچ سـبب نـزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‎خورد؛ درحالی‎که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص26 </ref>.
    به‌هرحال، گزارش اسباب نزول از سوی عبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اختیار کرده است. این امر از‎ ضعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هیچ گزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها به‎ دست‎ نمی‌دهد. برای نمونه، آیه 207 بقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در این تفسیر هیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  


    آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‎ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ بـه‎گونه‎ای که وی سوره‎های نحل و قدر را مدنی می‎شمارد که بنا به نقل‎ مـشهور‎ از سـوره‎های مکی است. تعداد سوره‎های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  
    آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اختلاف‎ دارد؛ به‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  


    عبدالرزاق در بیان مـعنای حـروف مـقطعه و مراد از آن‎هـا‎، مـراد اختصار را در پیش گرفته اسـت. وی ذیـل این حروف از سوره‎های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نـظر خـود را چنین اعلام می‎کند‎ که‎ ایـن‎ حـروف، اسمی از اسـمای قـرآن اسـت<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.  
    عبدالرزاق در بیان معنای حروف مقطعه و مراد از آن‌ها‎، مراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ این‎ حروف، اسمی از اسمای قرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  


    مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، مـعمر اسـت کـه وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‎کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده اسـت. عـبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جـعفر بـن‎ سـلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‎کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‎دهـند. بـیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‎الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بـن سـلام می‎باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‎باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‎آورد کـه‎ مـنظور‎ اسحاق‎ است<ref>ر.ک: همان، ص31 </ref>.  
    مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، معمر است که وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده است. عبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بن‎ سلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهند. بیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بن سلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد که‎ منظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  


    ===ویژگی‎های تفسیر===  
    ===ویژگی‌های تفسیر===  
    # اغـلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‎ویژه تفسیر ابـن جـریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهـل سـنت شمرده می‎شود‎.
    # اغلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‌ویژه تفسیر ابن جریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهل سنت شمرده می‌شود‎.
    # آیات‎ را‎ در آغـاز بـا احادیث نـبوی و آثـار صـحابه تفسیر می‎کند و بسیار اتفاق افـتاده اسـت که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‎ای می‎آورد.
    # آیات‎ را‎ در آغاز با احادیث نبوی و آثار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
    # میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کـم اسـت، ولی بااین‎حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ اسـت‎ کـه‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
    # میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
    # در مقدمه تـفسیر و قـبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است <ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.  
    # در مقدمه تفسیر و قبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  


    ===کاستی‎های تفسیر ===
    ===کاستی‌های تفسیر ===
    # در نـقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‎گونه‎ای که‎ ذیل آیاتی که سـبب نـزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کـرده انـد‎، سخنی‎ نـگفته اسـت؛ مـانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انـذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نـه‎تـنها شأن نزول یا سبب نزول آنـها‎ را‎ بـیان نـکرده، بـلکه در مـواردی شأن‎ نزول ضـعیفی را نـقل‎ نموده‎ است.
    # در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده‌اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بیان نکرده، بلکه در مواردی شأن‎ نزول ضعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
    # تـفسیر عبدالرزاق همه سوره‎ها و آیات‎ قرآن‎ را در بـر‎ نـدارد‎.
    # تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بر‎ ندارد‎.
    # نـقل او از اهـل‎‎بـیت‎(ع) بـه‎صورت بی‎واسطه به‎هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‎شود؛ درحالی‎که، هم‎عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎بیت(ع)، بـه‎ویژه امام علی(ع) اندک می‎باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.  
    # نقل او از اهل‎‎بیت‎(ع) به‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، به‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    این تفسیر با تحقیق مصطفی مسلم محمد به‎ سال‎ 1410ق، در عربستان، ریاض، مكتبة الرشد للنّشر و التوزيع، در چهار مجلد و هـمچنین با‎ تحقیق‎ دکتر‎ عبدالمعطی امین قلعجی به سال 1411ق، در لبنان، بیروت، دارالمعرفة در دو جلد به طبع‎ رسیده‎ است<ref>ر.ک: انصاری، مسعود، ص45 </ref>.
    این تفسیر با تحقیق مصطفی مسلم محمد به‎ سال‎ 1410ق، در عربستان، ریاض، مكتبة الرشد للنّشر و التوزيع، در چهار مجلد و همچنین با‎ تحقیق‎ دکتر‎ عبدالمعطی امین قلعجی به سال 1411ق، در لبنان، بیروت، دارالمعرفة در دو جلد به طبع‎ رسیده‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45] </ref>.
       
       
    فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در پاورقی‎های کتاب آدرس منابع و برخی توضیحات محقق کتاب ذکر شده است.
    فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب آدرس منابع و برخی توضیحات محقق کتاب ذکر شده است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references />
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمه و متن کتاب.  
    # مقدمه و متن کتاب.  
    # غلامی، عبدالله، «نقد و معرفی کتاب: سیری در تفسیر عبدالرزاق صنعانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، آینه پژوهش، فروردین و اردیبهشت 1387، شماره 109، صفحه 15 تا 31، به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:480736|غلامی، عبدالله، «نقد و معرفی کتاب: سیری در تفسیر عبدالرزاق صنعانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، آینه پژوهش، فروردین و اردیبهشت 1387، شماره 109، صفحه 15 تا 31]].
    #:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/480736
    #[[:noormags:63875|…انصاری، مسعود، «تفاسیر شناخته‌شده بر آیات قرآن کریم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گلستان قرآن، فروردین 1381، شماره 113، صفحه 42 تا 45]].
    # انصاری، مسعود، «تفاسیر شناخته‎شده بر آیات قرآن کریم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گلستان قرآن، فروردین 1381، شماره 113، صفحه 42 تا 45، به آدرس اینترنتی:
     
    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/63875
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    == وابسته‌ها ==
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:تفسیر]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:متون تفاسیر]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:قرن 1- 4 متون تفاسیر]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
    [[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۵۵

    ‏تفسير القرآن العزيز
    تفسير القرآن العزيز
    پدیدآورانصنعاني، عبدالرزاق بن همام (نويسنده) قلعجي‏، عبدالمعطي امين (مصحح)
    عنوان‌های دیگرتفسير عبدالرزاق
    ناشردار المعرفة
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشرمجلد1: 1991م , 1411ق , مجلد2: 1991م , 1411ق ,
    موضوعتفاسير اهل سنت - قرن 3ق. تفاسير ماثوره - اهل سنت
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏93‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏9‎‏ت‎‏7‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تفسير القرآن العزيز، معروف به «تفسير عبدالرزاق»، اثر عبدالرزاق بن همام بن نافع‎ صنعانی‎ (متوفای‎ 211ق) از مفسران بزرگ تابعی است. این تفسیر روایی از نخستین تفاسیر قرآن در قرن دوم‎ و از تفاسیر مهم نزد اهل سنت می‌باشد. تحقیق کتاب و استخراج منابع به قلم عبدالمعطی امین قلعجی انجام شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه‌ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‌های آن و... آغاز شده است. این تفسیر، فراگیر همه سوره‌ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‌اند که یا به‌طور ویژه به آیه یا سوره مربوط بوده‌اند که آنها را ذیل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‌طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‌اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول که مفسر یادآور آنها شده است.

    گزارش محتوا

    این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیری‌ای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود‎ در‎ آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در تفسیر طبری نیز آمده است. شیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها‎ را‎ صرفاً‎ به راویان آنها اسناد داده‎ و به‎ درستی‎ یا نادرستی آنها هیچ اشاره‌ای نکرده است[۱].

    عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بحثی درباره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قرآن پس از پیامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است[۲].

    مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایتی دیگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است[۳]. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیه دارد: امر، نهی، تبشیر، تنذیر، موعظه، قصص و اخبار یا امثال[۴]. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایت بعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند[۵].

    پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند[۶].

    شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایات را به‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایت از سوی خودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقت و اهتمام عبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویان می‌رساند[۷].

    عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز به‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بدین‌گونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد[۸].

    به‌هرحال، گزارش اسباب نزول از سوی عبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اختیار کرده است. این امر از‎ ضعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هیچ گزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها به‎ دست‎ نمی‌دهد. برای نمونه، آیه 207 بقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در این تفسیر هیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند[۹].

    آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اختلاف‎ دارد؛ به‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عدد می‌باشد[۱۰].

    عبدالرزاق در بیان معنای حروف مقطعه و مراد از آن‌ها‎، مراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ این‎ حروف، اسمی از اسمای قرآن است[۱۱].

    مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، معمر است که وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده است. عبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بن‎ سلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهند. بیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بن سلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد که‎ منظور‎ اسحاق‎ است[۱۲].

    ویژگی‌های تفسیر

    1. اغلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‌ویژه تفسیر ابن جریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهل سنت شمرده می‌شود‎.
    2. آیات‎ را‎ در آغاز با احادیث نبوی و آثار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
    3. میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
    4. در مقدمه تفسیر و قبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مأثور آورده است[۱۳].

    کاستی‌های تفسیر

    1. در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده‌اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بیان نکرده، بلکه در مواردی شأن‎ نزول ضعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
    2. تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بر‎ ندارد‎.
    3. نقل او از اهل‎‎بیت‎(ع) به‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، به‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد[۱۴].

    وضعیت کتاب

    این تفسیر با تحقیق مصطفی مسلم محمد به‎ سال‎ 1410ق، در عربستان، ریاض، مكتبة الرشد للنّشر و التوزيع، در چهار مجلد و همچنین با‎ تحقیق‎ دکتر‎ عبدالمعطی امین قلعجی به سال 1411ق، در لبنان، بیروت، دارالمعرفة در دو جلد به طبع‎ رسیده‎ است[۱۵].

    فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب آدرس منابع و برخی توضیحات محقق کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. غلامی، عبدالله، «نقد و معرفی کتاب: سیری در تفسیر عبدالرزاق صنعانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، آینه پژوهش، فروردین و اردیبهشت 1387، شماره 109، صفحه 15 تا 31.
    3. …انصاری، مسعود، «تفاسیر شناخته‌شده بر آیات قرآن کریم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گلستان قرآن، فروردین 1381، شماره 113، صفحه 42 تا 45.

    وابسته‌ها