حسان بن ثابت

    از ویکی‌نور
    حسان بن ثابت
    نام حسان بن ثابت
    نام‎های دیگر
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 54 ق
    اساتید
    برخی آثار دیوان حسان بن ثابت
    کد مؤلف AUTHORCODE8476AUTHORCODE

    ابوالوليد حسان بن ثابت بن منذر، شاعر و صحابى رسول خدا(ص)، هفت يا هشت سال قبل از ميلاد پيامبر(ص) ديده به جهان گشود.

    او از قبيله خزرج و از طايفه بنى نجار بوده است. پدرش «ثابت بن منذر بن حرام»، با «مطلب» (عموى عبدالمطلب) دوست بود و او در سفرى كه به مكه براى عمره رفته بود، با سخنانى كه در خصوص شيبه (عبدالمطلب) به مطلب گفت، سبب شد مطلب، شيبه را به مكه آورد.

    مادرش «فريعه» دختر «خالد بن خنيس بن لوذان» يا دختر «خنيس بن لوذان» خواهر خالد مى‌باشد. مادر حسان، اسلام را درك كرد، به رسول خدا(ص) ايمان آورد و با ايشان بيعت نمود.

    از ديگر كنيه‌هاى او مى‌توان به ابوالمضرب، ابوالحسام و ابوعبدالرحمن اشاره كرد.

    وى قبل از اسلام، در ايام جاهليت، شاعر انصار بود. پس از ورود پيامبر اكرم(ص) به مدينه، او نيز به پيامبر(ص) ايمان آورد.

    بسيارى از مورخان و سيره‌نويسان معتقدند وى ترسو بوده است. حكايتى كه توسط مورخان بيان شده است نيز نشانگر ترس او مى‌باشد. عده‌اى قائلند: او به خاطر ترسش در هيچ معركه‌اى حاضر نشد. اما به نظر مى‌رسد، اين بيان، چندان درست نباشد؛ چرا كه اشعار وى در بعضى از غزوات، نشانگر حضور او در آن جنگ مى‌باشد. برخى، علت ترسو بودن وى را ضربه شمشيرى مى‌دانند كه صفوان بن معطل به او زده است. پيامبر به خاطر همين ضربه، قصر بنى جديله را در مدينه به او داد و «سيرين» كنيز قبطى را به او بخشيد.

    مورخان وى را از جمله كسانى مى‌دانند كه در جريان افك، به خاطر بدگويى‌اش از عايشه، به دستور پيامبر(ص) حد خورده است. البته برخى هم منكر اين امر شده‌اند.

    او از شاعران به اصطلاح «مُخَضْرم» است كه هم در جاهليت و هم در اسلام شعر گفته است. او از مشاهير اصحاب آن حضرت بود و از جمله راويان رسول خدا(ص) نيز محسوب مى‌شود. او با سرودن اشعار خويش از رسول خدا(ص) و مسلمانان دفاع مى‌كرد و با شاعران مخالف اسلام مقابله مى‌نمود.

    بعضا پيامبر(ص) از او مى‌خواست كه در برابر دشمنان شعر بگويد. به‌عنوان نمونه، زمانى كه قبيله بنى تميم نزد رسول خدا(ص) آمده بودند و قصد مفاخره داشتند، بنى تميم گفتند ما با شاعر و خطيبمان نزد تو آمده‌ايم تا با شما مفاخره كنيم. پيامبر اكرم(ص) ابتدا در جواب آنها فرمودند: من نه براى شعر گفتن مبعوث شده‌ام و نه به فخرفروشى مامور شده‌ام، ولى حالا كه آمده‌ايد، بياييد. سپس پيامبر(ص) دستور فرمود حسان بن ثابت به اشعار آنها جواب دهد. حسان جواب اشعار آنان را داد و آنها اقرار كردند كه خطيب رسول خدا(ص) از خطيب خودشان بهتر و ماهرتر است.

    حسان از جمله راويان حديث از پيامبر اكرم(ص) شمرده شده است. پس از به خلافت رسيدن على(ع)، عده‌اى از بيعت با آن حضرت امتناع ورزيدند و حسان بن ثابت از جمله آنان بود.

    علامه امينى در خصوص او مى‌نويسد: «حسان از بينش ظاهرى و باطنى محروم گرديده بود. زمانى كه اميرالمؤمنين(ع)، قيس بن سعد بن عباده را از استاندارى مصر عزل كرده و او به مدينه برگشته بود، حسان نزد او آمده و قيس را سرزنش كرده، به او گفت: عثمان را كشتى و گناهش بر گردن تو ماند و اكنون على هم تو را از ولايت مصر عزل نمود و پاداش خوبى به تو نداد. قيس از سخنانش ناراحت شد و به او گفت: «اى كوردل و اى نابينا، به خدا سوگند اگر از وقوع جنگ بين قبيله خود و اقوام تو نمى‌ترسيدم گردنت را مى‌زدم»، سپس او را از خود راند.

    در اينكه حسان در چه سالى و در كجا از دنيا رفته است، اختلاف است. طبق يك نقل، وى قبل از سال 40 هجرى و در زمان خلافت على(ع)، در مدينه از دنيا رفت و به قولى، سال 50 و يا 54 هجرى مرد. در نقلى ديگر آمده است او در سال 80 هجرى، در شام از دنيا رفت. وى در زمان مرگ، 120 سال داشت؛ 60 سال در جاهليت و 60 سال در اسلام و به قولى 70 سال در جاهليت و 50 سال در اسلام زندگى كرد.

    منابع مقاله

    پايگاه پژوهشگاه باقرالعلوم، جمعه 16 ارديبهشت 1390ش،


    وابسته‌ها

    دیوان حسان بن ثابت