خداوردی، احمدمیرزا

    از ویکی‌نور
    NUR03938.jpg
    نام خداوردی، احمدمیرزا
    نام‌های دیگر احمد بن خداوردی
    نام پدر میرزا خداوردی
    متولد قرن سیزده ق
    محل تولد قره‌باغ
    رحلت
    اساتید سید مسیح لاهیجانی
    برخی آثار اخبار نامه: تاریخ تالشان از سلطنت نادرشاه تا سلطنت محمدشاه قاجار
    کد مؤلف AUTHORCODE03938AUTHORCODE

    میرزا احمد میرزا خداوردی (قرن سیزده قمری)، از ایل زرگری قره‌باغ و صاحب کتاب «اخبارنامه».

    ولادت

    تنها منبعی که اطلاعاتی را درباره مؤلف و پدرانش به ما می‌دهد، کتاب «اخبارنامه» است.

    درباره دوران کودکی میرزا احمد، داده‌های کتاب بسیار ناچیز است. وی پسر دوم میرزا خداوردی است که به دلیل وزارت پدرش، از هفت‌سالگی معلم سر خانه‌ای به نام قدیم‌علی و لله‌ای به نام جعفر داشته است و دو نفر نوکر هم در خدمت او بوده‌اند. وی یک‌ بار در آستانه جنگ‌های دوره دوم روس و ایران و بار دیگر پس از حادثه قتل گریبایدوف نوشته است که دوازده سال داشتم؛ اگر این گفته درست باشد، وی پس از جنگ‌های دوره اول روس و ایران، در حدود سال 1230ق، متولد شده است.

    مشاغل و تحصیلات

    به هنگام زندانی بودن میرحسن‌خان در قلعه نمین، میرزا احمد به‌ظاهر معلم سر خانه یک دختر و دو پسر صفرعلی‌خان خلج، حاکم جدید تالش جنوبی، بود. پس از فرار میرحسن‌خان به مازندران و پس از مدتی سرگردانی در روستاهای اردبیل، میرزا احمد به‌اتفاق خانواده‌اش به ‌قصد حضور در انزلی، سوار کشتی شدند، اما ناخواسته در روستای چای‌بیجار تالش دولاب از کشتی پیاده شدند و در این روستا با ساختن خانه‌ای ساکن شدند. پدر وی برای امرار معاش به کار دادوستد پارچه از انزلی به تالش دولاب مشغول شد که میرزا احمد آنها را در بازارهای هفتگی ارده‌رود، گیل دولاب و گسکر به فروش می‌رساند.

    میرزا احمد سپس به‌همراه برادرش ملا جعفرقلی برای تحصیلات به رشت رفت و در مدرسه حاجی محمدخان، مدت دو ماه از سید مسیح لاهیجانی، مشق خوش‌نویسی آموخت و با مریض شدن برادرش، ملا جعفرقلی، دوباره به‌اتفاق پدر و برادر به چای‌بیجار تالش دولاب رفت. میرزا احمد سپس به‌همراه برادرش در مدرسه ملا ابراهیم اردبیل، به درس خواند مشغول شد و در همان حال در دفترخانه شاهی اردبیل نوشتن سیاق را آموخت و در همان‌ جا به کار مشغول شد و از بابت این خدمت، سالیانه بیست تومان مواجب، به‌اضافه سه خروار گندم دریافت می‌کرد.

    پس‌ از اینکه میرعباس‌بیگ، حاکم آستارا، میرزا خداویردی (پدر مؤلف) را احضار کرد، پدر میرزا احمد با دریافت کاغذی از کنسول روسیه در تبریز، به‌اتفاق فرزندان به تالش شمالی رفت. پس از دادن کاغذ به فرمانده روس لنکران، فهمید که همه دارایی خانواده‌اش به دلیل در اختیار داشتن منصب وزیری میرحسن‌خان، در اختیار دولت روسیه قرار گرفته است.

    با راهنمایی میرعباس‌بیگ، میرزا احمد به‌اتفاق خانواده به روستای بوتسر آستارا بازگشت و به کشت برنج مشغول شد، اما مخالفت خانم‌آغا، زن میرعباس‌بیگ و فرض‌علی‌بیک، کدخدای بوتسر، میرزا خداویردی را خانه‌نشین کرد و میرزا احمد به خدمت روس‌ها در آمد و به میرزایی ‌بیگلربیگی لنکران منصوب شد؛ امری که مخالفت شدید پدرش را برانگیخت.

    میرزا احمد پس از مجروح کردن یکی از خدمتکاران میرعباس‌بیگ - که به‌ظاهر قصد داشت پدرش را نزد حاکم آستارا ببرد - به لنکران فرار کرد و پدرش دو ماه زندانی میرعباس‌بیگ بود؛ امری که وابستگی میرزا احمد را به روس‌ها بیشتر کرد.

    پس از فوت پدر که به‌ظاهر مانع بزرگی در وابستگی بیشتر میرزا احمد به روس‌ها محسوب می‌شد، میرزا احمد به‌عنوان سرحدبیگی در لنکران و آستارا به روس‌ها خدمت کرد و روستایی با هشتاد خانوار، واقع در مرزهای جدید ایران و روسیه به وی سپرده شد. در همین زمان میرزا احمد متهم شد که علیه تالشان برای روس‌ها جاسوسی می‌کند.

    توجه فوق‌العاده میرعباس‌بیگ، باعث بریدن میرزا احمد از روس‌ها شد، ولی این گسستگی از مقام‌های روس، دیری نپایید؛ پس از بازگشت میرعباس‌بیگ از پترزبورگ، میرزا احمد به دلیل درگیری با میرتقی‌بیگ، فرزند میرعباس‌بیگ، از همه کارهایش در دستگاه میرعباس‌بیگ، برکنار شد... او در آخر از نزدیکان درگاه خاندان میرمصطفی‌خان و فرزندان او شد و به این خاندان خدمت کرد. وی دارای اطلاعات کافی از سه زبان فارسی، ترکی و تالشی بود[۱].

    پانویس

    1. ر.ک: احمدی، حسین، ص9-14

    منابع مقاله

    احمدی، حسین، «اخبارنامه»، تألیف میرزا احمدمیرزا خداوردی، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ اول، 1383ش.

    وابسته‌ها