خلد برین (ایران در روزگار صفویان)

    از ویکی‌نور
    خلد برین (ایران در روزگار صفویان)
    خلد برین (ایران در روزگار صفویان)
    پدیدآورانمحدث، هاشم (به کوشش) واله اصفهانی، محمد یوسف (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرخلد برین. برگزیده
    ناشربنياد موقوفات دکتر محمود افشار
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1372 ش
    چاپ2
    موضوعایران - تاریخ - صفویان، 907 - 1148ق. نثر فارسی - قرن 11ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏1176‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏2‎‏ ‎‏خ‎‏8018
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    خلد برین (ایران در روزگار صفویان) يكى از كتب تاريخى مهم كه در عصر صفوى نگاشته شده است. اين كتاب تأليف محمد يوسف واله اصفهانى است كه به زبان فارسى در قرن يازدهم هجرى نوشته شده است.

    ساختار

    اين كتاب، تاريخ عمومى قطورى است، در هشت روضه و يك خاتمه.

    گزارش محتوا

    موضوع روضه‌هاى كتاب به شرح زير است.

    روضه يكم: در تاريخ پيامبران و پادشاهان پيش از اسلام.

    روضه دوم: در تاريخ پيامبر اسلام(ص) و امامان شيعه.

    روضه سوم: در تاريخ خاندان اموى و عباسى.

    روضه چهارم: در تاريخ دودمان‌هاى همروزگار خلفاى عباسى.

    روضه پنجم: در تاريخ چنگيزخان مغول و خاندان او.

    روضه ششم: در تاريخ تيمور و جانشينان او.

    روضه هفتم: در تاريخ سلسله‌هاى قراقويونلو و آق‌قويونلو و ديگر بازماندگان تيمور.

    و بالاخره روضه هشتم كه بيشترين بخش كتاب را شامل مى‌شود، در پادشاهى صفويان است.

    روضه هشتم خود دربرگيرنده هفت «حديقه» بدين ترتيب است:

    حديقه اول: در سرگذشت شاه اسماعيل اول صفوى (905 تا 930 ه. ق) و شرح احوال مشاهير سادات عظام و فحول علماى كرام و شعراء و ارباب كمال.

    حديقه دوم: در سرگذشت شاه طهماسب (930 تا 984 ه. ق) و شرح احوال امراى عظام و خوانين كرام و سادات عالى درجات و علماى اعلام و ساير هنرمندان آن عصر.

    حديقه سوم: در سرگذشت شاهزاده مظفر و شاه اسماعيل دوم و شاهزادگان ديگر.

    حديقه چهارم: در سرگذشت سلطان محمد (985ق).

    حديقه پنجم: در سرگذشت شاه عباس اول (996 تا 1038ق).

    حديقه ششم: در سرگذشت شاه صفى (1038 تا 1052ق).

    حديقه هفتم: در سرگذشت شاه عباس دوم (1052 تا 1077ق).

    و خاتمه كتاب در شرح حال شاه سليمان صفوى است.

    مؤلف اين كتاب، ميرزا محمد يوسف واله اصفهانى، برادر ميرزا محمد طاهر وحيد قزوينى و پسر ميرزا حسين‌خان قزوينى است. وى نيز مانند برادرش وحيد قزوينى براى احراز مقام‌هاى ديوانى تربيت شده بود و به كارهاى دولتى اشتغال داشت. او در آغاز مجلس‌نويس (محرر ارقام) بود. در پايان عهد شاه عباس دوم و چند سالى از دوران شاه سليمان وزير توپخانه شد. شعر مى‌گفت و واله تخلص مى‌كرد. در سال 1058 در لشكركشى شاه عباس دوم، به قندهار كه به فتح آن شهر انجاميد در ركاب شاه بود و در آن هنگام بيش از هفتاد سال داشت. بنابراین، تاريخ ولادت وى در سال 988 هجرى بوده است.

    كتاب خلد برين، مانند ديگر تواريخى كه در عصر صفوى نوشته شده از كتاب‌هاى قبل از خود تأثير پذيرفته، به خصوص از عالم آراى عباسى و فتوحات امينى و صفوه الصفا و نفحات الانس و حبيب السير و احسن التواريخ و... و همان طور كه استاد بزرگوار جناب آقاى دكتر احسان اشراقى در مقدمه خلاصه التواريخ قاضى احمد مرقوم فرموده‌اند؛ خلد برين به طور غير مستقيم از خلاصه التواريخ تأثير پذيرفته است.

    اما اين كه دانشمند محترم، جناب آقاى احمد گلچين معانى در تاريخ تذكره‌هاى فارسى به اين كتاب و مؤلف آن حمله كرده و چنين مرقوم فرموده‌اند: «واله در خلد برين از كتاب‌هاى ديگر كه پيش از او در تاريخ صفويه نوشته شده بوده، استفاده كامل كرده كه از آن جمله است، تاريخ عالم آراى عباسى؛ ولى از ذكر مآخذ و منابع خويش خوددارى كرده است»، درست نيست و اين كه در معرفى اين كتاب مرقوم فرموده‌اند: «تاريخى است، مشتمل بر هشت روضه و هر روضه شامل چندين حديقه و هر حديقه داراى چند مجلس»، فقط روضه هشتم كتاب داراى هفت حديقه است و از عنوان «مجلس» اثرى نيست.

    گويا مؤلف قصد داشته است، نام اين كتاب را «حدائق الخلد» بگذارد، چون در صفحه اول از حديقه اول از روضه هشتم اين كتاب نام بالا ديده مى‌شود؛ اما بعد منصرف شده و نام «خلد برين» را برگزيده است كه چندين بار در حديقه‌هاى مختلف ديده مى‌شود.

    براى تصحيح اين كتاب آن را با احسن التواريخ و عالم آراى عباسى و خلاصه التواريخ قاضى احمد قمى مقابله شده و اختلافات را در حاشيه ذكر شده است.

    از اين كتاب نسخه‌اى كامل در يك جا ديده نشده، بلكه هر روضه يا هر حديقه آن در كتابخانه‌اى است. براى درك بهتر اين مطلب به فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى و نيز ادبيات فارسى بر مبناى تأليف استورى مراجعه شود.

    هر چند در كتاب تنها از دو كتاب تاريخ عالم آراى عباسى و كتاب صفوه الصفاى ابن بزاز نام برده شده است؛ ولى با توجه به اين كه نگارش كتابى كه مربوط به يك سده قبل از زندگى واله بوده، بى‌نياز از استفاده از ديگر كتاب‌ها نبوده است (با توجه به اشاره مصحح محترم كتاب خلد برين در مقدمه نسخه چاپى مبنى بر استفاده از كتاب عالم آراى عباسى و غيره و نيز اشاره دكتر اشراقى در مقدمه كتاب خلاصه التواريخ قاضى احمد قمى مبنى بر تأثير غير مستقيم از كتاب خلاصه التواريخ) و اين كه تواريخ مربوط به صفويه عموماًداراى شباهت‌هايى هستند كه موجب اين گمان مى‌شود كه برخى از تواريخ رونويس يكديگر هستند. ولى بايد اين را از نظر دور نداشت كه وقايع تاريخى مهم از جمله جنگ‌ها و حوادث دربار و اوضاع داخلى مملكت نيز در دفاتر مخصوصى ثبت مى‌شده و لذا استفاده همزمان و يا متاخر نويسندگان و مورخان دربار صفوى از اين‌گونه گزارش‌ها را نبايد به طور حتم، مربوط به تأثير مستقيم و يا غير مستقيم از كتاب‌هاى يكديگر دانست و علاوه بر اين، برادر نویسنده (منظور محمد طاهر وحيد خود در محدوده زمانى سلطنت شاه عباس ثانى (1052-1077 هجرى قمرى))، سمت مجلس‌نويسى و وقايع‌نگارى را برعهده داشته است. مآخذ ديگرى نيز كه گاه در تنظيم كتاب مورد استفاده نویسنده قرار گرفته، به شرح زير است:حبيب السير، روضه الصفا، عجايب البلدان، نزهه القلوب، تقويم البلدان، فتوحات يمينى و نفحات الانس كه در كتاب از آن‌ها نام برده شده است.

    با توجه به اين كه فعلا نسخه اصلى كتاب در دست نيست، تاريخ تألیف اثر را بايد منوط به نقل كتاب استورى دانست كه سال 1078 را ذكر مى‌كند. هر چند كه صاحب الذريعه سال‌هاى 1071 و 1101 را ذكر مى‌كند. اين مطلب با توجه به امكان وجود نسخه‌هاى ديگرى از اين كتاب كه ممكن است، وجود داشته باشد؛ ولى هنوز معرفى نشده‌اند، مى‌تواند معتبر باشد.

    شيوه كار نویسنده در تنظيم مطالب كتاب

    نثر كتاب به واسطه واژه‌پردازى و كاربرد الفاظ و تشبيهات و استعارات تا حدودى سنگين است و همانند كتاب، لباس‌هاى زنان و مردان ايرانى در دوره صفويه، اثر ژوزف گرلو، نقاش فرانسوى همران ژان شاردن كه در سفرنامه شاردن به چاپ رسيده است.

    اين مسئله را بايد در تاريخ تحرير آن و پيشه دربارى نویسنده دانست كه بنا بر مقتضيات موجود و نيز با توجه به مقام نویسنده در امور شعر و ادبيات و تفسير صورت گرفته است. ويژگى مهم كتاب ارائه وقايع به صورتى بى‌طرفانه و همراه با مضمونى انتقادى مى‌باشد؛ از آن جمله در حديقه سوم در شرح جلوس اسماعيل ميرزاى ثانى و قتل شاهزادگان صفوى نيز گاه و بى‌گاه در ذكر درگيرى‌هاى شخصى امراى طوايف مختلف، به بهانه‌هاى گوناگون چنين روندى قابل مشاهده است.

    برخى ويژگى‌هاى كتاب

    1. پرداختن به اوضاع و احوال، حوادث و جنگ‌هاى امپراتورى عثمانى با دول اروپايى و اوضاع و احوال هند و گرجستان و غيره كه در ديگر تواريخ صفوى كمتر به آن‌ها پرداخته شده است.
    2. خروج قلندران دروغين در كهكيلويه، چمچمال و على شكر، طالش، اردبيل، خراسان و غيره و ايجاد آشوب و جمع كردن مردم به دور خود به اسم زنده بودن اسماعيل ميرزاثانى.
    3. گزارش‌هایى درباره توپ و توپخانه و توپ‌ريزى؛ از جمله توپ؛ معروف به كله گوش.
    4. استفاده از اشعار مختلف به مناسبت‌هاى گوناگون و ذكر امثال و ذكر آيات و گاه تفسير آيات و احاديث در مناسبت‌هاى خاص است.
    5. وجود واژه‌ها و اصطلاحات مربوط به امور ديوانى و دربارى و غيره؛ از جمله: قلعه شمل و مينا در کرمان، قادرغه، قاليان، بارحه (از انواع سلاح‌ها)، بادنه، بادليج (نوعى سلاح)، سنگ قزغان (نوعى اسلحه)، پنج نوبت سلطنت، حوض كوثر در خرزويل (نام مكان)، سفره‌چى باشى گرى، چرخباشى گرى، خليفه الخلفايى، موقوفات غازانى، لرستان فيلى (نام مكان)، چغل‌كشى، بلند آوازان و جارچيان، لشكرنويس، ضابطه‌نويس، صاحب توجيه ديوان اعلى، اوراجه‌نويس، پيشكش‌نويس، قيچاپخانه، ركابخانه، مشرف طويله، شترخان، سياه‌پوشان استر آباد، قلعچه (نوعى وسيله دفاعى) دوشلكات و رسومات، تاخت و تالكان، قابله و اتكه، چهار تب طلادوز، مرتبه سولدوشى، طوى آلوشى، طرز دانان (مربوط به امور سفرا)، هفت زيبايى، رسم نوا، بيلدران، قرداشى (لقب)، مقر زرد (شيراز) کركراق، كركراقان، گنجور، سرداشى (لقب)، يولداشى (سمت)، به رسم قباد و آيين اسكندر، قزاقانه.

    مزاياى كتاب

    در درجه اول اهتمام به چاپ چنين آثارى را بايد درخور تقدير دانست، چرا كه با توجه به پنهان بودن زواياى تاريخ ايران چاپ هر گونه اثرى در اين خصوص گامى در جهت روشن ساختن گذشته تاريخى ايران و كمكى جهت محققان و پژوهشگران در زمينه‌هاى مختلف تاريخى و اجتماعى و ديگر زمينه‌ها مى‌باشد.

    مزيت دوم كتاب، اين كه تهيه و تنظيم فهارس مختلف اعلام تاريخى و جغرافيايى شامل آيات قرآنى و احاديث و روايات، نام‌هاى مكان‌ها، نام ايلات و طوايف، فهرست اشعار تركى و فارسى كتاب‌ها و نوشته‌ها، كه حدود شصت صفحه را در برمى‌گيرد(به رغم آن كه جاى فهرست‌هاى مربوط ميرزا محمد يوسف در كتاب خود علاوه بر تاريخ‌نويسى، بخشى را نيز به توصيف احوال علما و فضلا اختصاص داده است كه ناشى از توجه او به اين قشر از جامعه است.

    نثر كتاب خلد برين به واسطهء واژه‌پردازى و كاربرد الفاظ و تشبيهات و استعارات تا حدودى سنگين است و اين مسئله را بايد در تاريخ تحرير آن و پيشه دربارى نویسنده دانست.

    وضعيت كتاب

    فهرست‌هاى كتاب كه در پايان آن ذكر شده است، به قرار زير مى‌باشند.

    1. فهرست آيات قرآن
    2. فهرست احاديث و جملات و كلمات عربى
    3. فهرست نام‌هاى مردمان
    4. فهرست جاها
    5. فهرست ايل‌ها و طايفه‌ها
    6. فهرست اشعار فارسى و تركى
    7. فهرست كتاب‌ها و نوشته‌ها

    منابع مقاله

    1. متن و مقدمه كتاب
    2. مجله كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، عنوان مقاله: نگاهى به كتاب خلد برين نوشته: نوروززاده چگينى، بهروز.

    وابسته‌ها

    روضه ششم و هفتم از خلد برین (تاریخ تیموریان و ترکمانان)