دراسة حول نهج‌البلاغة

دراسة حول نهج‌البلاغة پژوهشی پیرامون نهج‌البلاغة، به زبان عربی است که توسط محمدحسین حسینی جلالی، در تابستان 1385.ق در نجف اشرف نگاشته شده است.

دراسة حول نهج‌البلاغة
دراسة حول نهج‌البلاغة
پدیدآورانحسینی جلالی، محمدحسین (نویسنده)
ناشرمؤسسة الأعلمي للمطبوعات
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1421 ق
چاپ1
موضوععلی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغة - نقد و تفسیر
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏08‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏د‎‏4
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب مشتمل بر مقدمه‌اى طولانى به قلم مؤلف و دو باب اصلى مى‌باشد.

گزارش محتوا

در ابتداى مقدمه، مؤلف با يادآورى جايگاه رفيع نهج‌البلاغة در ميان اصحاب عقايد گوناگون و نيز ارباب فرق مختلف، به اقتصار و اكتفاء سيد رضى به نقل متن خطب و رسائل و حِكَم حضرت بدون پرداختن به اسناد آن‌ها اشاره كرده، سپس بحث خود را درباره تواتر يا عدم تواتر كتاب نهج‌البلاغة در دو مقام پى مى‌گيرد:

مقام اول: تواتر در اِسناد نهج‌البلاغة به سيد رضى.

مقام دوم: تواتر در اِسناد نهج‌البلاغة از جانب سيد رضى به امام على(ع).

به گفته مؤلف، درباره اِسناد نهج‌البلاغة به شريف رضى، ادعاى تواتر امكان‌پذير است، چنانكه اين امر از اسانيد مشايخ اجازات اين كتاب و نيز تصريح خود سيد رضى و كسانى كه پس از وى مى‌زيسته‌اند، به خوبى پيداست.

اما تواتر طريق سيد رضى به امام على عليه‌السلام مبتنى بر ثبوت تواتر مصادرى است كه سيد رضى از آن‌ها در خلق اثر خويش بهره برده است و اين امرى است كه سيد رضى خود آن را ادعا ننموده؛ بلكه استفاضه در اين مورد كارگشاست، چنانكه در تمام رواياتى كه از پيامبر اكرم(ص) و صحابه و...نقل شده، به استفاضه بسنده مى‌شود. بنابراین نمى‌توان در مورد تك تك فقرات اين كتاب تواتر را مدعى شد و ما هر چند به تمام مصادرى كه سيد از آن‌ها بهره برده آگاهى نداريم؛ اما حجيت قول سيد رضى در مقام يك راوى و فقيه در اين مورد براى ما كافى است كه به روايت او اعتماد ورزيم.

به مناسبت سخن از اِسناد نهج سيد رضى به امام(ع)، مؤلف به نقل ديدگاه صالح بن مهدى مُقبلى(1047-1108ق.)، از علماى زيدى يمن درباره نهج‌البلاغة پرداخته و اتهامات وى را پاسخ گفته است.

معرفى كتاب نهج‌البلاغة و مؤلف آن موضوع ديگرى است كه به اجمال در مقدمه بدان پرداخته شده و از اهتمام ويژه علماى بلاغت و ادب و نيز دانشمندان علوم اهل‌بيت(ع) نسبت به استنساخ آن و نيز نگاشتن شرح و تعليقه و اجازه بر آن پس از نگارش تا كنون ياد شده است.

در ادامه مؤلف با ترسيم يك جدول به كارهايى كه طى سده‌هاى پنجم تا چهاردهم قمرى در رابطه با نهج‌البلاغة صورت پذيرفته اشاره مى‌كند. اين كارها عبارتند از: استنساخ، شرح و تعليقه، ترجمه، چاپ و اجازات.

مؤلف با توجه به جدول مذكور، نكات ذيل را يادآور مى‌شود:

1-نهج‌البلاغة از همان آغاز نگارش مورد توجه ويژه افراد از گروه‌هاى مختلف بوده است.

2-اولين ترجمه نهج‌البلاغه به زبان فارسى صورت گرفته كه مربوط به قرن دهم هجرى است و پس از آن اين كتاب به ترتيب به زبان تركى، اردو، انگليسى و سپس آلمانى ترجمه شده است.

3-قبل از ظهور صنعت چاپ، اهل علم و حديث اهتمام ويژه‌اى به حفظ نهج‌البلاغة، همانند حفظ قرآن كريم داشتند و همانند قرآن بدان تبرک مى‌جستند كه از جمله حفّاظ اين كتاب شريف مى‌توان از قاضى جمال‌الدين محمد بن حسين بن محمد كاشانى نام برد كه اين كتاب را از حفظ مى‌نگاشت.

"عنوان نهج‌البلاغة" و "شجره‌نامه سيد رضى "؛ از جمله موضوعاتى است كه در مقدمه بدان‌ها پرداخته شده است.

در ادامه به مقام ادبى و شعرى سيد رضى اشاره شده، نمونه‌اى از اشعار وى درج و سخن بزرگانى چون ابومنصور ثعالبى، ابن عنبه درباره وى نقل گرديده است. همچنين از مناصبى كه وى در زمان خليفه عباسى القادر بالله عهده‌دار شد، سخن به ميان آمده و مؤلف يادآور شده كه القاب و مناصبى كه دستگاه خلافت به وى اعطا كرد، انگيزه سياسى داشت؛ يعنى با اين هدف صورت مى‌گرفته كه حتى‌الامكان سيد رضى را از خلافت فاطميان مصر كه دشمن دستگاه خلافت عباسى بود دور سازد؛ اما هيچ كدام از اين القاب و مناصب نتوانست، در روحيه حقيقت‌جوى سيد رضى تاثير گذارد.

در اين قسمت همچنين به برخى حوادثى كه طى زندگى سيد رضى روى داده اشاره شده و پدر بزرگوار ايشان؛ يعنى ابواحمد حسين، ملقب به طاهر أوحد و نيز عموى گرامى‌شان؛ ابوعبدالله احمد بن موسى الابرش، مادر مكرمه ايشان؛ فاطمه بنت الحسن بن الحسن الثانى الاصم(الاطروش)، برادرش سيد مرتضى علم الهدى و...معرفى گرديده‌اند.

معرفى مشايخ و مؤلف ات سيد رضى و تاريخ درگذشت وى؛ از جمله موضوعات مطرح در مقدمه مى‌باشد.

يكى از موضوعات مهمى كه در مقدمه كتاب بدان پرداخته شده، موضوع صحت يا عدم صحت انتساب نهج‌البلاغة به سيد رضى است. در اين قسمت مؤلف شبهات وارده در مورد انتساب اين كتاب به سيد رضى را مطرح و بدان‌ها پاسخ گفته و از صحت انتساب آن به سيد رضى دفاع كرده است. مرحوم امتياز على‌خان عرشى پنج دليل براى اثبات اينكه نهج‌البلاغة نوشته، سيد رضى است، اقامه كرده كه مؤلف به نحو اختصار آن‌ها را بيان نموده است و خود نيز دو دليل بدان‌ها افزوده است.

مؤلف همچنين به ارجاعاتى كه سيد در ديگر آثار خود از جمله: "المجازات النبوية" و "حقائق التأويل" به نهج‌البلاغة داشته، اشاره مى‌كند كه خود اين نشان‌گر آن است كه گردآورنده سخنان حضرت در قالب كتاب نهج‌البلاغة خود شريف رضى است.

وى همچنين از تصريح مصادر اهل‌بيت(ع) و ميراث علمى شيعه نسبت به گردآورى نهج‌البلاغة توسط سيد رضى ياد مى‌كند.

در ادامه، مؤلف با اشاره به تصريح مصادر تاريخى بر شهرت مأثورات منقول از امام على(ع)، به شبهاتى كه درباره ثبوت صدور محتواى نهج‌البلاغة از امام(ع) مطرح گرديده، پاسخ گفته است. مؤلف اين شبهات را از كتاب "على بن ابى‌طالب" نوشته احمد زكى صفوت پاشا، نویسنده مصرى و نيز عباس محمود عقاد در كتاب "العبقريات الاسلامىة" و...نقل مى‌كند.

با پاسخگويى به شبهات ياد شده، مقدمه مفصل كتاب به پايان مى‌رسد.

در باب اول، مؤلف به ذكر طرق خود به شريف رضى كه با شيخ آقا بزرگ تهرانى آغاز مى‌شود، مى‌پردازد.

همچنين در اين باب، راويان نهج‌البلاغة كه به گفته ايشان حسب اَسناد متصل، به هشت نفر بالغ مى‌شود، معرفى مى‌گردند. اين راويان عبارتند از:

احمد بن على بن قدامة(م:486ق.)، ابوعبدالله جعفر بن محمد الدوريستى(م:401ق.)، عبدالكريم سبط بشر الحافى(م:227ق.)، محمد بن الحسن الطوسى(م:460ق.)، محمد بن على الحلوانى(م:حدود520ق.)، محمد بن محمد العكبرى(م:472ق.)، ابوزيد الكيابكى، النقيبه بنت السيد المرتضى.

مؤلف در ادامه اين باب، متن اجازاتى كه اسناد خود در روايت نهج‌البلاغة را از آن‌ها استخراج نموده، ذكر مى‌كند.

مؤلف همچنين اسانيد روايات نهج‌البلاغة و رواياتى كه از جهت نص و يا از جهت معنا با آنچه در نهج‌البلاغة آمده، مشابهت دارند، را از مصادر متداول شيعه نقل مى‌كند.

موضوع ديگرى كه در اين باب بدان پرداخته شده، توجه و اهتمام ويژه‌اى است كه از جانب افراد مختلف، از زمان تألیف اين كتاب تا عصر حاضر، نسبت به اين كتاب صورت گرفته است. اين توجه در قالب‌هاى مختلفى همچون استنساخ و شرح و تعليقه و...بر اين كتاب تبلور يافته است. ايشان همچنين از مهم‌ترين ترجمه‌ها و شروحى كه به زبان‌هاى مختلف بر اين كتاب در قرن حاضر نگاشته شده ياد مى‌كند.

در پايان اين باب، مؤلف به فعالیت‌های علمى‌اى كه در دوران معاصر درباره اين كتاب ارزشمند صورت گرفته، اشاره مى‌كند.

باب دوم كتاب به شرح خطبه نهج‌البلاغة در دوازده بخش اختصاص يافته است.

وضعيت كتاب

نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم مؤلف و فهرست مطالب مى‌باشد.

منابع مقاله

  1. مقدمه مؤلف
  2. متن كتاب