ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی
    ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی
    پدیدآورانفقیه ایمانی، کمال‏ (زير نظر)

    فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (نویسنده)

    جعفریان، رسول (به کوشش)
    ناشرمرکز تحقيقات علمی و دينی امام اميرالمؤمنين علی علیه‌السلام
    مکان نشراصفهان - ایران
    سال نشر1371 ش
    چاپ1
    موضوعاخلاق اسلامی

    اسلام - مجموعه‌ها

    عرفان
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏4‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ده رساله محقق بزرگ فيض كاشانى، مجموعه‌اى مشتمل بر نه رساله فارسى از فيض كاشانى است كه به ضميمه رساله «الاعتذار» وى- كه به عربى است- ده رساله مى‌شود.

    اين رساله‌ها، در موضوعات مختلف تدوين شده و دليل گزينش آنها، اهميتشان در شناخت زندگى فيض بوده است.

    ساختار

    كتاب، شامل مقدمه ناشر، تقدير، احوال و آثار فيض(1007 - 1091)، ده رساله (به نام‌هاى: شرح صدر، زاد السالك، المحاكمة، راه صواب، آيينه شاهى، الانصاف، الفت‌نامه، پاسخ به سؤالات اهل مولتان، مشواق و اعتذار) و فهرست مطالب مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    مقدمه ناشر از سيد كمال فقيه ايمانى، درباره نشر كتاب مى‌باشد و تقدير، به قلم رسول جعفريان درباره ارزش كتاب و تقدير و تشكر از همه كسانى است كه در تهيه اين مجموعه كمك كرده‌اند. مقدمه نسبتا مفصل كتاب نيز درباره احوال و آثار فيض مى‌باشد كه شامل مباحثى همانند: مآخذ شرح حال فيض، درباره آثار فيض، آثار فيض كاشانى و نسخه‌شناسى آثار فيض مى‌باشد. در ادامه، به گزارشى از ده رساله موجود در كتاب بسنده مى‌شود.

    1. رساله شرح صدر: مؤلف، اين رساله را در دو مقاله مرتب ساخته؛ در مقاله اول، از حقيقت علم و عالمان سخن گفته و در مقاله دوم، شرحى از دوران زندگى خويش تا سن پنجاه و هشت سالگى - سالى كه اين رساله را در آن نگاشته - آورده است. از مطالبى كه در اين رساله آمده، مى‌توان برخى از مهم‌ترين جريانات فكرى مؤثر در شكل‌گيرى انديشه فيض را بر شناخت و بر ديدگاه‌هاى او نسبت به مسائلى چند آگاهى يافت.

    فيض، رساله شرح صدر را در سن پنجاه و هشت سالگى؛ يعنى سال 1065ق، نگاشته؛ در حالى كه تا سال 1091ق، در بند حيات بوده است، ازاين‌رو اين شرح حال نمى‌تواند آينه تمام نماى حيات علمى و اجتماعى وى باشد.

    2. رساله زاد المسافر: رساله‌اى است مختصر در آداب سلوك. محور آن، بيست و پنج اقدامى است كه سالك طريق حق بايد انجام دهد. فيض، براى هر كدام بيش از چند سطرى نياورده تا رساله، كوتاه باشد.

    3. رساله المحاكمة: يكى از رساله‌هاى نسبتا مهمى است كه براى شناخت آراء و افكار فيض به كار مى‌آيد. آن‌گونه كه از انتهاى رساله برمى‌آيد، طومارى از سؤالات به وى نوشته شده و مضمون اين سؤالات آن بوده كه فيض ديدگاه‌هاى خود را درباره اختلاف فكرى مهمى كه در جامعه دينى آن روز ايران بوده، بيان كند. اين اختلاف، ميان اهل ظاهر و باطن بوده و آنها با نوشتن رساله‌ها و كتاب‌هايى چند، بر ضد يك‌ديگر تبليغ مى‌كرده‌اند. اهل ظاهر، بر سر منبرها، به صوفيان حمله كرده و ميان عارف و صوفى تفاوتى نمى‌گذاشته‌اند.

    فيض، كوشيده تا عيوب اين دو دسته را بيان كرده و در عين تأييد عرفان، حركات زشت صوفيه و كارهاى نادرست آنها را در عبادت‌سازى بيان كند.

    4. رساله راه صواب: مشتمل بر دوازده سؤال فرضى است كه مؤلف مطرح كرده و به دنبال هر يك پاسخ آن را آورده است. اين رساله، مى‌تواند انديشه فيض را - البته به اختصار - درباره بسيارى از مسائلى كه او اغلب در رساله‌هاى خود مطرح كرده، آشكارا نشان دهد. وى، به اختصار از اختلاف مشرب‌هاى فكرى موجود سخن گفته و كما كان، از موضع اخبارى‌ها بر ضد اصوليان مطالبى را مطرح كرده است. فيض، هم‌چنين رساله راه صواب را تلخيص كرده و نام آن را، «شرايط الايمان» گذاشته است كه نسخه‌اى از رساله «شرايط الايمان»، در مجموعه شماره 1430 در كتاب‌خانه آیت‌الله‌نجفى موجود است.

    5. رساله آيينه شاهى: ترجمه‌اى است همراه با تلخيص از رساله ديگر فيض با نام «ضياء القلب» كه به زبان عربى نگاشته بوده است.

    اهميت اين رساله، اشتمال آن بر مباحثى است درباره شناخت انسان و ارتباط وى با شرع و عرف(سلطنت). او با يك تحليل عقلانى - روانى، كوشيده تا قواى مختلفى را كه بر انسان حكم مى‌رانند، شناسانده، تضادهاى آنها را مطرح كرده و تقدم و تأخر هر يك از اين قوا را بيان كند. اين قوا، عبارتند از: عقل، شرع، طبع، عادت و عرف. اين عرف، در وقت استيلاء همان سلطنت است. فيض، در دوازده فصل، مباحث خود را در شناساندن اين قوا و ارتباط آنها با يك‌ديگر مطرح كرده است؛ ازاين‌رو اين متن، بايد يكى از رساله‌هايى باشد كه در كار شناخت انديشه سياسى شيعه به كار مى‌آيد.

    6. رساله الانصاف: از جمله رساله‌هايى است كه مرحوم فيض، در اواخر عمر خويش، تأليف كرده است. سال تأليف رساله، 1083ق است و خود وى، متوفاى 1091ق است. اهميت اين رساله، از آن روست كه فيض، نگاهى نقدگونه بر برخى از آراء و نوشته‌هاى گذشته خويش دارد و اعتراف مى‌كند كه برخى از آنها را، على حسب التمرين نگاشته است. در اين رساله، درباره چهار دسته متفلسفه، متصوفه، متكلمين و من عنديين سخن گفته شده و انتقاداتى از آنان صورت گرفته است.

    7. رساله الفت‌نامه: شامل اين مطلب است كه از مفاهيمى كه مورد عنايت صوفيان يا علاقه‌مندان به تصوف قرار گرفته، مفهوم اخوت و الفت است. اين مفاهيم، يك اثر درونى بر صوفيان داشته و يك اثر بيرونى؛ در درون، پيوندهاى اخوت، روابط درون‌گروهى صوفيان را تحكيم و آنان را متشكل مى‌كرده؛ تشكلى كه گاه در حد يك حزب سياسى به معناى امروزين آن متجلى مى‌شده (صفويه و پيروان قزلباش آنها يك نمونه است).

    از نظر بيرونى نيز روحيه تسامح را در اين افراد شايع مى‌كرده و آنان را وامى‌داشته تا همه را به ديد برادر نگريسته و گاه همه مذاهب را - چه رسد به فرقه‌هاى يك مذهب - يك‌سان بدانند. فيض، فراوان بر اخوت تكيه دارد. وى، در كتاب «الحقائق» نيز فصلى را بدين امر اختصاص داده، چنان‌كه بر اساس فصول كتاب «احياء» غزالى در «المحجة» چنين كرده است. لا يخفى كه در كتب اخلاقى و روايى نيز باب «الاخوان» بوده و هست. فيض، در رساله مورد بحث، روابط درونى برادران را تشريح كرده و مسلمانان را تحريض بر تشكيل مجمع‌هاى اخوت كرده است. نمونه‌هاى مختلفى را نيز از اين مجمع‌ها، به‌صورت دو سه نفرى، پنج شش نفرى و دسته جمعى پيشنهاد كرده است. وى، بر اين عقيده است كه طريقه جمعيت و الفت و مرافقت و اخوت در دين، در زمان ما مندرس شده و قلوب اكثر اهل ايمان را با يك‌ديگر تنافرى و تخالفى روى داده و نفاق و ريا در ميان اكثر مردم شايع شده است؛ اين، انگيزه اوست در نوشتن اين رساله. اهميت نوشته وى از آن روست كه مى‌كوشد تا بعد از تعيين جماعت اخوان و ضبط عدد ايشان، قواعد و قوانينى چند در ميان مقرر دارد بر وفق شريعت و طريقت.

    اثر بيرونى مفهوم اخوت بر فيض آن است كه در بيشتر نوشته‌ها؛ به‌ويژه آن‌جا كه سخن از حمله فقيهان بر ضد صوفيان به ميان مى‌رود، از آنها مى‌خواهد تا به تكفير و تضليل فكر نكنند و همه را مسلمان بدانند و سخنان بزرگان صوفيه را حمل بر صحت نمايند، اما جاى شما خالى است كه در برخى رسائل، چون «راه صواب» و هم‌چنين جاهاى ديگر، تضليل‌ها و تندى‌هاى ايشان را در حق فقيهان اصولى ببينيد و تأسف بخوريد كه چرا آن‌همه نصيحت فقط بايد در دفاع از فرقه‌اى خاص باشد؛ فرقه‌اى كه عاقبت، خود فيض نيز در «الانصاف» از آن بيزارى جست.

    رساله پاسخ به سؤالات اهل مولتان: رساله حاضر پاسخ‌هاى فيض است به چند سؤال مردم شهر مولتان. مردى از آن شهر كه در اصفهان به تجارت اشتغال داشته، نزد فيض آمده و از او خواسته تا به اين سؤالات پاسخ گويد.

    شهر مولتان، از قديمى‌ترين شهرهاى هند است كه با اسلام آشنا شده و از اولين مراكزى است كه اسماعيليان در آن قدرت يافتند(به سال 207 و توسط ابن حوشب). در جريان حمله سلطان محمود غزنوى به هند، اين شهر نيز كه در دست داعيان فاطمى بود، به تصرف وى درآمد و تعصب سنى‌گرى وى ضربه مهلكى بر اين شهر وارد كرد. بعدها كه تصوف در هند رايج گرديد، اين شهر نيز گرفتار آن شد. آن‌گونه كه از اين سؤالات آشكار است، آنان با داشتن محبت اميرالمؤمنين(ع) باز متوجه تشيع شده بوده‌اند. اكنون 30 درصد مردم شيعه هستند و شهرى با نام «شيعه ميانى»، در چهار مايلى آن قرار دارد كه همگى شيعه هستند. پاسخ‌هاى فيض به سؤالات مردم اين شهر گر چه كوتاه است، اما در مجموع قابل استفاده است.

    رساله مشواق: موضوع اين رساله، تبيين تنگناهاى سخن گفتن انسان‌هاى عاشق و عارف است؛ كسانى كه در وضعيت‌هاى خاص فكرى ناچارند تا اصطلاح‌سازى كرده، در قالب تشبيه، استعاره و مجاز و جز آنها مقصود خود را بيان كنند. فيض كه احساس كرده در درگيرى ميان اهل ظاهر و باطن، يكى از موضوعات، همين ظواهر سخن عارفان است، خواسته تا با نوشتن فرهنگى براى اين مصطلحات، اين حربه را از دست اهل ظاهر گرفته، به واقع بنيان اين انتقاد را بكند كه مقصود عارفان از اين مصطلحات، ظاهر آنها نيست؛ آن‌گونه كه اهل ظاهر مى‌پندارند، بلكه آنها دقيقا از اصطلاحاتى چون رخ، زلف، خط و جز اينها مقصود و معناى ويژه‌اى را لحاظ مى‌كنند.

    در واقع اين رساله به دفاع از عارفان نوشته شده و متنى را كه آن زمان مورد استناد صوفيان و عارفان بوده؛ يعنی «گلشن راز» را محور قرار داده است.

    8. رساله اعتذار: به واقع، نامه‌اى است كه فيض به يكى از علماى خراسان نگاشته است. آن عالم از وى خواسته بوده تا فيض نزد شاه وساطت كند تا در خراسان منصب اقامه جمعه و يا اداره امور آستان قدس به وى واگذار شود، فيض در خواست وى را با توضيحاتى درباره زندگى و خصايص روحى خود رد كرده است.

    اين نامه در اساس مى‌تواند در تنظيم زندگى‌نامه فيض و به‌ويژه شناخت ديدگاه‌هاى وى درباره علماى اصفهان مفيد افتد و در مجموع براى ارزيابى وضعيت دينى آن عصر از نگاه فيض كمك شايسته‌اى بكند.

    وضعيت كتاب

    كتاب، توسط كتاب‌خانه اميرالمؤمنين(ع) اصفهان به چاپ رسيده است. هم‌چنين داراى پاورقى و توضيحات در بعضى از صفحات مى‌باشد.

    فهرست مطالب كتاب، در پايان آن ذكر شده است. هم‌چنين ليستى از آثار منتشر شده توسط مؤسسه ناشر، در پايان كتاب آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها