ديوان اسعد گرگانی

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    ديوان اسعد گرگانی
    ديوان اسعد گرگانی
    پدیدآورانگرگانی، فخرالدين اسعد (نویسنده) مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) (سایر)
    ناشرمرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)
    مکان نشرايران - قم
    چاپچاپ يکم
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ديوان اسعد گرگانی، عنوان مجموعه اشعار فخرالدین اسعد گرگانی(متوفای466ق) شاعر و داستان‌سرای ایرانی نیمه نخست سده پنجم هجری است. این اثر همان مثنوی «ویس و رامین»، به‌علاوه ابیات پراکنده اوست که در یک جلد به زبان فارسی چاپ شده است.

    فخرالدین اسعد گرگانی در اوایل قرن پنجم هجری در عهد سلطان طغرل‌ بیگ‌ سلجوقی (432-455) در گرگان چشم به جهان گشود. ظاهرا در شعر فخری تخلص می‌کرد و درفرهنگ‌ها و هرجا اشاره‌ای به‌ شعر‌ او‌ داشتند از او با عنوان فخری گرگانی نام‌ برده‌اند‌.[۱]

    «فخرالدین گرگانی» نام گرگان را 49 بار در منظومه‌ عاشقانه ویس و رامین آورده است او این سرزمین شرق «ناحیه استان گلستان فعلی» را در همان قرن‌ پنجم‌ به‌ خاطر طبعیت زیبا و گل‌ها و ریاحین و نسیم خنک و با طراوتش گلستان نامید و توصیف‌ کرد‌.[۲] دلیل این اشاره متقن آن است که وقایع داستان ویس و رامین در‌ همین‌ ناحیه‌ منحصرا در ایران شمالی جریان می‌یابد. میدان وقوع حوادث از خراسان شرقی تا ماد که‌ البته بیشتر‌ صحنه‌ها مربوط به مرو است و نخجیرگاه پادشاه ازشمال باختری مرو در ناحیه خزر ‌«گرگان‌» است‌ و گاه در لشکرکشی‌ها به ساری و آمل در سرزمین طبرستان اشاره دارد.[۳]

    فخرالدین از اکثر علوم زمان خود بهره‌مند بود و اطلاع کافی‌ داشت. سروده‌هایش همه روان‌ و شیرین‌ و شیوا و پر نغز و مغز و بامعنی است و می‌توان با خواندن منظومه ویس‌ و رامین‌ مطالب متنوع و گوناگون(پند و حکمت و مثل...) از‌ آن استنتاج و استخراج نمود‌. فخر‌‌الدین اگر حکمران و پادشاهی را‌ ستود‌ه از واقعیت‌ بود‌ه و صفات‌ نیکویشان‌ را به عنوان شکر و سپاس برشمرده است.[۴]

    از‌ آغاز‌ داستان ویس و رامین برمی‌آید فخرالدین‌ خط‌ و زبان پهلوی را خوانده و می‌دانسته و داستان ویس و رامین را از یک اصل پهلوی ترجمه نموده و از اشتقاق کلمات، دم از پهلوی‌دانی خود زده است. گرچه متن اصلی داستان ویس‌ و رامین‌، پهلوی بوده‌ و فخرالدین آن را به فارسی دری به نظم درآورده است، ولی برخی کلمات پهلوی را هنگام نقل به شعر خود راه داده و آورده است مثل(دژخیم‌) ‌‌بمعنی ‌"بدخو" (دژپسند) بمعنی "بدخواه"و دژمان بمعنی "بداندیش" و....[۵]

    پدید آمدن این منظومه

    فخرالدین اسعد گرگانی این منظومه را به درخواست عمید ابوا لفتح مظفر حاکم اصفهان سرود. او، ترجمه‌ای از داستان در دست داشت نامفهوم و دارای الفاظ‌ عجیب‌ و غریب بود که آن را به زبانی ساده و گویا، شیرین و روان به نظم‌ درآورد.[۶] از این شاعر به جز “ویس و رامین” و چند بیت پراکنده اثر دیگری در دست نیست.

    پانویس

    1. ر.ک: نیکزاد، مرتضی، سیری در دیوان فخرالدین اسعد گرگانی، ص23
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان، ص24
    5. ر.ک: همان، ص24-25
    6. ر.ک: همان، ص25-26

    منابع مقاله

    نیکزاد، مرتضی، سیری در دیوان فخرالدین اسعد گرگانی - بازیگران و قهرمانان اصلی داستان ویس و رامین به روایت ابیات، حافظ» شهریور 1390 - شماره 85.

    وابسته‌ها