دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR12938J1.jpg | عنوان =‏دیوان هلالی جغتایی با شاه و دروی...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'ل‎گ' به 'ل‌گ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    (۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۰: خط ۱۰:
    ديوان
    ديوان
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[نفيسي، سعيد]] (مصحح)
    [[نفیسی، سعید]] (مصحح)


    [[هلالي جغتايي، بدرالدين]] (سراينده)
    [[هلالی جغتايی، بدرالدين]] (سراينده)
    | زبان =فارسي
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏‏PIR‎‏ ‎‏6187‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏
    | کد کنگره =‏‏PIR‎‏ ‎‏6187‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏
    | موضوع =شعر فارسي - قرن 10ق.
    | موضوع =شعر فارسی - قرن 10ق.


    | ناشر =کتابخانه سنايي  
    | ناشر =کتابخانه سنايي  
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخوان همراه نور =12938
    | کد پدیدآور =3698
    | کد پدیدآور =3698
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۲: خط ۳۳:
    }}  
    }}  


    '''دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او'''، مجموع غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين هلالی استرآبادی است که در یک جلد، گرد آمده است. تصحیح، مقابله، مقدمه و فهرست این اثر از سعید نفیسی است.
    '''دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او'''، مجموع غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی استرآبادی]] است که در یک جلد، گرد آمده است. تصحیح، مقابله، مقدمه و فهرست این اثر از [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] است.


    در میان اشعار هلالی «غزلیات او درخور آن است که بیشتر در میان فارسى‎زبانان منتشر شود. دو مثنوى شاه و درویش و صفات العاشقين از نظر سخن‎سرایى و لطایف شعرى بیشتر درخور تحسین است تا از نظر مضامین و عشق را در آنها به‎صورت خاصى بیان کرده که چندان پسندیده اهل ادب نیست و از سیاق طبیعت منحرف و خارج است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‎ودو</ref>.
    در میان اشعار [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] «غزلیات او درخور آن است که بیشتر در میان فارسى‎زبانان منتشر شود. دو مثنوى شاه و درویش و صفات العاشقين از نظر سخن‌سرایى و لطایف شعرى بیشتر درخور تحسین است تا از نظر مضامین و عشق را در آنها به‌صورت خاصى بیان کرده که چندان پسندیده اهل ادب نیست و از سیاق طبیعت منحرف و خارج است»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌ودو</ref>.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب، مشتمل است بر: مقدمه مصحح، محتوای مطالب (اشعار) به‎ترتیب غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين.
    کتاب، مشتمل است بر: مقدمه مصحح، محتوای مطالب (اشعار) به‌ترتیب غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه مصحح از هلالی و شعر او سخن به میان آمده؛ از جمله خاطرنشان شده که: «هلالى استرابادى قطعا یکى از بهترین غزل‎سرایان ایران و یکى از بزرگ‎ترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج</ref>.
    در مقدمه مصحح از [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] و شعر او سخن به میان آمده؛ از جمله خاطرنشان شده که: «هلالى استرابادى قطعا یکى از بهترین غزل‎سرایان ایران و یکى از بزرگ‎ترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنج</ref>.


    «در کتاب شاه و درویش این بیت در صفت تیر انداختن شاه گفته:  
    «در کتاب شاه و درویش این بیت در صفت تیر انداختن شاه گفته:  
    '''استخوان را اگر نشان کردى
     
    تیر را مغز استخوان کردى'''
    {{شعر}}
    {{ب|''استخوان را اگر نشان کردى''|2=''تیر را مغز استخوان کردى''}}
    {{پایان شعر}}
     
    در صفات العاشقين در نابینایى و پیر شدن زلیخا در فراق یوسف گوید:
    در صفات العاشقين در نابینایى و پیر شدن زلیخا در فراق یوسف گوید:
    '''غم پیرى سمن بر سنبلش ریخت
     
    ز آسیب خزان برگ گلش ریخت'''
    {{شعر}}
    '''سیه بادام او از جور ایام
    {{ب|''غم پیرى سمن بر سنبلش ریخت''|2=''ز آسیب خزان برگ گلش ریخت''}}
    شد از عین سفیدى مغز بادام'''
    {{ب|''سیه بادام او از جور ایام''|2=''شد از عین سفیدى مغز بادام''}}
    {{پایان شعر}}
     
    و مثل این ابیات خوب او بسیار است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>.
    و مثل این ابیات خوب او بسیار است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>.
    تخلص هلالی در این ابیات واقع شده است:
     
    '''روزى که فلک نام مرا کرد هلالى
    تخلص [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] در این ابیات واقع شده است:
    می‎خواست که من مایل ابروى تو باشم'''
     
    {{شعر}}
    {{ب|''روزى که فلک نام مرا کرد هلالى''|2=''می‌خواست که من مایل ابروى تو باشم''}}
    {{پایان شعر}}
     
    یا
    یا
    '''اى به ابروى تو مایل همه کس چون مه عید
    {{شعر}}
    از هلالى چه عجب میل خم ابرویت'''
    {{ب|''اى به ابروى تو مایل همه کس چون مه عید''|2=''از هلالى چه عجب میل خم ابرویت''}}
    {{پایان شعر}}
     
    و
    و
    '''هرگز به‎جانب مه نو راست ننگرم
    کز شوق ابرویت چو هلالى خمیده‎ام'''<ref>ر.ک: همان، صفحه نه</ref>.


    سعید نفیسی در مقدمه خویش، از قول عباس اقبال آشتیانی در مقدمه صفات العاشقين چاپ 1324ش، در تهران درباره دیوان و ابیات هلالی می‎نویسد: «دیوان وى نزدیک 2800 بیت دارد که بار نخست در 1281ق، به خط نستعلیق در کاپنور و بعد از آن مکرر در همان شهر به طبع رسیده است. مثنوى شاه و درویش او به ضمیمه سحر حلال اهلى شیرازى و یک عده رباعیات و اشعار از دیگران (در حاشیه) در سال 1321ق، در طهران چاپ شده. شاه و درویش هلالى را حمدى از شعراى عثمانى به ترکى ترجمه کرده و در سال 1870م، اته مستشرق معروف آلمانى آن را به زبان آلمانى نقل نموده و در لیپزیگ به طبع رسانده است. اختصاص عمده هلالى در شعر به غزلیات او بوده؛ به همین جهت ظاهرا وقتى عبداللّه هاتفى (متوفى به سال 927) خواهرزاده جامى و ناظم ظفرنامه تیمورى و فتوحات شاهى شاعر معاصر او به تعریض گفته بوده است که هلالى غزل‎گوست و از نظم مثنوى عاجز است، هلالى در مقدمه مثنوى شاه و درویش (بدون بردن اسم هاتفى که على‎قلى خان داغستانى در رياض الشعراء به آن تصریح کرده)، به این نکته اشاره می‎کند... از این تاریخ است که هلالى به نظم مثنوى پرداخته و ابتدا قصه شاه و درویش و پس از آن لیلى و مجنون و صفات العاشقين را ساخته است. صفات العاشقين او به بحر هزج مسدس است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>.
    {{شعر}}
    {{ب|''هرگز به‌جانب مه نو راست ننگرم''|2=''کز شوق ابرویت چو هلالى خمیده‌ام''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نه</ref>.'''


    هلالی جغتایی، «از اقسام مختلف شعر قطعا غزل را بهتر مى‎سرود و بیان بسیار لطیف و شورانگیز و روان و سلیس دارد. پس از آن در مثنوى بیش از اقسام دیگر زبردست بوده و قصاید وى چندان استادانه نیست»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎ودو</ref>.
    [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در مقدمه خویش، از قول عباس اقبال آشتیانی در مقدمه صفات العاشقين چاپ 1324ش، در تهران درباره دیوان و ابیات [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی]] می‌نویسد: «دیوان وى نزدیک 2800 بیت دارد که بار نخست در 1281ق، به خط نستعلیق در کاپنور و بعد از آن مکرر در همان شهر به طبع رسیده است. مثنوى شاه و درویش او به ضمیمه سحر حلال اهلى شیرازى و یک عده رباعیات و اشعار از دیگران (در حاشیه) در سال 1321ق، در طهران چاپ شده. شاه و درویش هلالى را حمدى از شعراى عثمانى به ترکى ترجمه کرده و در سال 1870م، اته مستشرق معروف آلمانى آن را به زبان آلمانى نقل نموده و در لیپزیگ به طبع رسانده است. اختصاص عمده هلالى در شعر به غزلیات او بوده؛ به همین جهت ظاهرا وقتى عبداللّه هاتفى (متوفى به سال 927) خواهرزاده جامى و ناظم ظفرنامه تیمورى و فتوحات شاهى شاعر معاصر او به تعریض گفته بوده است که هلالى غزل‌گوست و از نظم مثنوى عاجز است، هلالى در مقدمه مثنوى شاه و درویش (بدون بردن اسم هاتفى که على‌قلى خان داغستانى در رياض الشعراء به آن تصریح کرده)، به این نکته اشاره می‌کند... از این تاریخ است که هلالى به نظم مثنوى پرداخته و ابتدا قصه شاه و درویش و پس از آن لیلى و مجنون و صفات العاشقين را ساخته است. صفات العاشقين او به بحر هزج مسدس است...»<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref>.


    «چنان‎که در مقدمه مثنوى شاه و درویش (ص223-225) سروده، روزى در گردشگاهى یکى از شاعران معاصر که برخى مراد از آن هاتفى جامى شاعر معروف را دانسته‎اند، وى را سرزنش کرده که تنها در غزل دست دارد و در سرودن مثنوى ناتوان است. همین سبب شده است که وى به ساختن مثنویاتى آغاز کرده. نخست شاه و درویش را به وزن هفت گنبد نظامى سروده و گویا پس از آن صفات العاشقين را به وزن خسرو و شیرین نظامى نظم کرده و چنان می‎نماید که لیلى و مجنون را پس از آن سروده است»<ref>ر.ک: همان</ref>.
    [[هلالی جغتايی، بدرالدين|هلالی جغتایی]]، «از اقسام مختلف شعر قطعا غزل را بهتر مى‎سرود و بیان بسیار لطیف و شورانگیز و روان و سلیس دارد. پس از آن در مثنوى بیش از اقسام دیگر زبردست بوده و قصاید وى چندان استادانه نیست»<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌ودو</ref>.
     
    «چنان‌که در مقدمه مثنوى شاه و درویش (ص223-225) سروده، روزى در گردشگاهى یکى از شاعران معاصر که برخى مراد از آن هاتفى جامى شاعر معروف را دانسته‌اند، وى را سرزنش کرده که تنها در غزل دست دارد و در سرودن مثنوى ناتوان است. همین سبب شده است که وى به ساختن مثنویاتى آغاز کرده. نخست شاه و درویش را به وزن هفت گنبد نظامى سروده و گویا پس از آن صفات العاشقين را به وزن خسرو و شیرین نظامى نظم کرده و چنان می‌نماید که لیلى و مجنون را پس از آن سروده است»<ref>ر.ک: همان</ref>.


    از غزلیات اوست:
    از غزلیات اوست:
    '''به چشم لطف اگر بینی گرفتاران رسوا را
    {{شعر}}
    به ما هم گوشه چشمی که رسوا کرده‎ای ما را'''
    {{ب|''به چشم لطف اگر بینی گرفتاران رسوا را''|2=''به ما هم گوشه چشمی که رسوا کرده‌ای ما را''}}
    '''پس از مردن نخواهم سایه طوبی ولی خواهم
    {{ب|''پس از مردن نخواهم سایه طوبی ولی خواهم''|2=''که روزی سایه بر خاکم فتد آن سروبالا را''}}
    که روزی سایه بر خاکم فتد آن سروبالا را'''
    {{ب|''حذر کن از دم سرد رقیب، ای نوگل خندان''|2=''که از باد خزان آفت رسد گل‎های رعنا را''}}
    '''حذر کن از دم سرد رقیب، ای نوگل خندان
    {{ب|''دلا، تا می‌توان امروز فرصت را غنیمت دان''|2=''که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را''}}
    که از باد خزان آفت رسد گل‎های رعنا را'''
    {{ب|''زلال خضر باشد خاک پایت، جای آن دارد''|2=''که ذوق خاک‌‌بوسی بر زمین آرد مسیحا را''}}
    '''دلا، تا می‎توان امروز فرصت را غنیمت دان
    {{ب|''هلالی را چه حد آن که بر ماه رخت بیند''|2=''به عشق ناتمام او چه حاجت روی زیبا را''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref>.'''
    که در عالم نمی‎داند کسی احوال فردا را'''
    '''زلال خضر باشد خاک پایت، جای آن دارد
    که ذوق خاک‎بوسی بر زمین آرد مسیحا را'''
    '''هلالی را چه حد آن که بر ماه رخت بیند
    به عشق ناتمام او چه حاجت روی زیبا را'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست نام‎های خاص در انتهای اثر ذکر شده است<ref>ر.ک: کتاب، ص331-334</ref>. در صفحه پایانی کتاب، لیست پنج اثر از آثار منتشرشده انتشارات کتابخانه سنائی ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص335</ref>.
    فهرست نام‎های خاص در انتهای اثر ذکر شده است.<ref>ر.ک: کتاب، ص331-334</ref>. در صفحه پایانی کتاب، لیست پنج اثر از آثار منتشرشده انتشارات کتابخانه سنائی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص335</ref>.


    مصحح در تهیه متن کتاب به شش نسخه از دیوان هلالی رجوع کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‎ودو  - بیست‎وچهار</ref>.
    مصحح در تهیه متن کتاب به شش نسخه از دیوان هلالی رجوع کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌ودو - بیست‌وچهار</ref>.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.
       
       
    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
    [[رده:سال97-25مرداد الی24 شهریور]]

    نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۵

    ‏دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او
    دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او
    پدیدآوراننفیسی، سعید (مصحح) هلالی جغتايی، بدرالدين (سراينده)
    عنوان‌های دیگرديوان هلالي جغتائي با شاه درويش و صفات العاشقين او

    با شاه درويش و

    صفات العاشقين او

    ديوان
    ناشرکتابخانه سنايي
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1368ش ,
    موضوعشعر فارسی - قرن 10ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏6187‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏

    دیوان هلالی جغتایی با شاه و درویش و صفات العاشقين او، مجموع غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين هلالی استرآبادی است که در یک جلد، گرد آمده است. تصحیح، مقابله، مقدمه و فهرست این اثر از سعید نفیسی است.

    در میان اشعار هلالی «غزلیات او درخور آن است که بیشتر در میان فارسى‎زبانان منتشر شود. دو مثنوى شاه و درویش و صفات العاشقين از نظر سخن‌سرایى و لطایف شعرى بیشتر درخور تحسین است تا از نظر مضامین و عشق را در آنها به‌صورت خاصى بیان کرده که چندان پسندیده اهل ادب نیست و از سیاق طبیعت منحرف و خارج است»[۱].

    ساختار

    کتاب، مشتمل است بر: مقدمه مصحح، محتوای مطالب (اشعار) به‌ترتیب غزلیات، قصاید، مقطعات، رباعیات و دو اثر شاه و درویش و صفات العاشقين.

    گزارش محتوا

    در مقدمه مصحح از هلالی و شعر او سخن به میان آمده؛ از جمله خاطرنشان شده که: «هلالى استرابادى قطعا یکى از بهترین غزل‎سرایان ایران و یکى از بزرگ‎ترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است»[۲].

    «در کتاب شاه و درویش این بیت در صفت تیر انداختن شاه گفته:

    استخوان را اگر نشان کردىتیر را مغز استخوان کردى

    در صفات العاشقين در نابینایى و پیر شدن زلیخا در فراق یوسف گوید:

    غم پیرى سمن بر سنبلش ریختز آسیب خزان برگ گلش ریخت
    سیه بادام او از جور ایامشد از عین سفیدى مغز بادام

    و مثل این ابیات خوب او بسیار است...»[۳].

    تخلص هلالی در این ابیات واقع شده است:

    روزى که فلک نام مرا کرد هلالىمی‌خواست که من مایل ابروى تو باشم

    یا

    اى به ابروى تو مایل همه کس چون مه عیداز هلالى چه عجب میل خم ابرویت

    و

    هرگز به‌جانب مه نو راست ننگرمکز شوق ابرویت چو هلالى خمیده‌ام

    [۴].

    سعید نفیسی در مقدمه خویش، از قول عباس اقبال آشتیانی در مقدمه صفات العاشقين چاپ 1324ش، در تهران درباره دیوان و ابیات هلالی می‌نویسد: «دیوان وى نزدیک 2800 بیت دارد که بار نخست در 1281ق، به خط نستعلیق در کاپنور و بعد از آن مکرر در همان شهر به طبع رسیده است. مثنوى شاه و درویش او به ضمیمه سحر حلال اهلى شیرازى و یک عده رباعیات و اشعار از دیگران (در حاشیه) در سال 1321ق، در طهران چاپ شده. شاه و درویش هلالى را حمدى از شعراى عثمانى به ترکى ترجمه کرده و در سال 1870م، اته مستشرق معروف آلمانى آن را به زبان آلمانى نقل نموده و در لیپزیگ به طبع رسانده است. اختصاص عمده هلالى در شعر به غزلیات او بوده؛ به همین جهت ظاهرا وقتى عبداللّه هاتفى (متوفى به سال 927) خواهرزاده جامى و ناظم ظفرنامه تیمورى و فتوحات شاهى شاعر معاصر او به تعریض گفته بوده است که هلالى غزل‌گوست و از نظم مثنوى عاجز است، هلالى در مقدمه مثنوى شاه و درویش (بدون بردن اسم هاتفى که على‌قلى خان داغستانى در رياض الشعراء به آن تصریح کرده)، به این نکته اشاره می‌کند... از این تاریخ است که هلالى به نظم مثنوى پرداخته و ابتدا قصه شاه و درویش و پس از آن لیلى و مجنون و صفات العاشقين را ساخته است. صفات العاشقين او به بحر هزج مسدس است...»[۵].

    هلالی جغتایی، «از اقسام مختلف شعر قطعا غزل را بهتر مى‎سرود و بیان بسیار لطیف و شورانگیز و روان و سلیس دارد. پس از آن در مثنوى بیش از اقسام دیگر زبردست بوده و قصاید وى چندان استادانه نیست»[۶].

    «چنان‌که در مقدمه مثنوى شاه و درویش (ص223-225) سروده، روزى در گردشگاهى یکى از شاعران معاصر که برخى مراد از آن هاتفى جامى شاعر معروف را دانسته‌اند، وى را سرزنش کرده که تنها در غزل دست دارد و در سرودن مثنوى ناتوان است. همین سبب شده است که وى به ساختن مثنویاتى آغاز کرده. نخست شاه و درویش را به وزن هفت گنبد نظامى سروده و گویا پس از آن صفات العاشقين را به وزن خسرو و شیرین نظامى نظم کرده و چنان می‌نماید که لیلى و مجنون را پس از آن سروده است»[۷].

    از غزلیات اوست:

    به چشم لطف اگر بینی گرفتاران رسوا رابه ما هم گوشه چشمی که رسوا کرده‌ای ما را
    پس از مردن نخواهم سایه طوبی ولی خواهمکه روزی سایه بر خاکم فتد آن سروبالا را
    حذر کن از دم سرد رقیب، ای نوگل خندانکه از باد خزان آفت رسد گل‎های رعنا را
    دلا، تا می‌توان امروز فرصت را غنیمت دانکه در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را
    زلال خضر باشد خاک پایت، جای آن داردکه ذوق خاک‌‌بوسی بر زمین آرد مسیحا را
    هلالی را چه حد آن که بر ماه رخت بیندبه عشق ناتمام او چه حاجت روی زیبا را

    [۸].

    وضعیت کتاب

    فهرست نام‎های خاص در انتهای اثر ذکر شده است.[۹]. در صفحه پایانی کتاب، لیست پنج اثر از آثار منتشرشده انتشارات کتابخانه سنائی ذکر شده است.[۱۰].

    مصحح در تهیه متن کتاب به شش نسخه از دیوان هلالی رجوع کرده است.[۱۱].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌ودو
    2. ر.ک: همان، صفحه پنج
    3. ر.ک: همان، صفحه شش
    4. ر.ک: همان، صفحه نه
    5. ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست
    6. ر.ک: همان، صفحه بیست‌ودو
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: متن کتاب، ص2
    9. ر.ک: کتاب، ص331-334
    10. ر.ک: همان، ص335
    11. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‌ودو - بیست‌وچهار

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها