دیوان وحشی بافقی (انتشارات امیرکبیر): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵۷: خط ۵۷:
    مثنوی‌ها برروی‌هم کلان‌ترین بخش دیوان وحشی را تشکیل می‌دهند و آنها را باید بر چهار بخش، تقسیم کرد:
    مثنوی‌ها برروی‌هم کلان‌ترین بخش دیوان وحشی را تشکیل می‌دهند و آنها را باید بر چهار بخش، تقسیم کرد:
    # مثنوی‌های پراکنده:
    # مثنوی‌های پراکنده:
    در این بخش از مثنوی‌ها، گله‌نامه‌ها، ستایش‌نامه‌ها، دشنام‌نامه، تاریخ بنای گرمابه و کاخ و نامه‌ای به دلدار سفرکرده، به چشم می‌خورد. ستایش‌نامه‌ها درباره میر میران، ولی‌سلطان، بکتاش‌بیگ، قاسم‌بیگ، عباس‌بیگ و دشنام‌نامه‌ها درباره یاری، سراینده هم‌زمان اوست. این بخش از مثنوی‌های وحشی، حاوی 595 بیت است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    #:در این بخش از مثنوی‌ها، گله‌نامه‌ها، ستایش‌نامه‌ها، دشنام‌نامه، تاریخ بنای گرمابه و کاخ و نامه‌ای به دلدار سفرکرده، به چشم می‌خورد. ستایش‌نامه‌ها درباره میر میران، ولی‌سلطان، بکتاش‌بیگ، قاسم‌بیگ، عباس‌بیگ و دشنام‌نامه‌ها درباره یاری، سراینده هم‌زمان اوست. این بخش از مثنوی‌های وحشی، حاوی 595 بیت است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # خلد برین:
    # خلد برین:
    این بخش از مثنوی‌ها مانند «مخزن ‌الأسرار» نظامی در پند و اندرز و تمثیل و راهنمایی سروده شده و دارای شش «روضه» و هر روضه دارای تمثیلی شیرین و پندآموز است و روی‌هم 592 بیت می‌باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    #:این بخش از مثنوی‌ها مانند «مخزن ‌الأسرار» نظامی در پند و اندرز و تمثیل و راهنمایی سروده شده و دارای شش «روضه» و هر روضه دارای تمثیلی شیرین و پندآموز است و روی‌هم 592 بیت می‌باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # ناظر و منظور:
    # ناظر و منظور:
    داستانی است عاشقانه بر وزن «خسرو و شیرین» نظامی که در سال 966ق، سروده شده و وحشی خود ماده تاریخی در پایان آن آورده است. این مثنوی مجموعا دارای 1569 بیت است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    #:داستانی است عاشقانه بر وزن «خسرو و شیرین» نظامی که در سال 966ق، سروده شده و وحشی خود ماده تاریخی در پایان آن آورده است. این مثنوی مجموعا دارای 1569 بیت است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # فرهاد و شیرین:
    # فرهاد و شیرین:
    این مثنوی از بهترین و رایج‌ترین یادبودهای وحشی است که در زمان خود وحشی نیز دست‌به‌دست می‌گشته و دهان‌به‌دهان بازگو می‌شده و رونویس‌گران، نمونه‌های گوناگون از آن برمی‌داشته‌اند. افسوس که او این داستان شورانگیز و دل‌نشین را به پایان نرسانده و همه دوست‌داران ترانه‌های دلکش ایرانی را از همان زمان تاکنون «دریغاگو» کرده است.
    #:این مثنوی از بهترین و رایج‌ترین یادبودهای وحشی است که در زمان خود وحشی نیز دست‌به‌دست می‌گشته و دهان‌به‌دهان بازگو می‌شده و رونویس‌گران، نمونه‌های گوناگون از آن برمی‌داشته‌اند. افسوس که او این داستان شورانگیز و دل‌نشین را به پایان نرسانده و همه دوست‌داران ترانه‌های دلکش ایرانی را از همان زمان تاکنون «دریغاگو» کرده است.
    این مثنوی نیم‌گفته، روی‌هم 1070 بیت دارد و وصال شیرازی که دریغش آمده این داستان دلکش نیم‌گفته بماند، دویست‌وپنجاه سال پس از وحشی، 1251 بیت بر آن افزوده و به گفته خود به پایانش آورده، ولی به گفته صابر شیرازی:
    این مثنوی نیم‌گفته، روی‌هم 1070 بیت دارد و وصال شیرازی که دریغش آمده این داستان دلکش نیم‌گفته بماند، دویست‌وپنجاه سال پس از وحشی، 1251 بیت بر آن افزوده و به گفته خود به پایانش آورده، ولی به گفته صابر شیرازی:



    نسخهٔ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۴۵

    ‏ديوان وحشي بافقي
    دیوان وحشی بافقی (انتشارات امیرکبیر)
    پدیدآورانوحشی بافقی، کمال‌الدین (نويسنده) آذران، حسين (مصحح)
    ناشرامير کبير
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1384ش
    چاپ9
    شابک964-00-0758-7
    موضوعشعر فارسي - قرن 10ق.
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏13‎‏80 6155 ‏PIR‎‏

    دیوان وحشی بافقی، مجموعه اشعار فارسی کمال‌الدین و به قولی شمس‌الدین، محمد وحشی بافقی است که با ویراستاری دکتر حسین آذران در سال 1380، توسط انتشارات امیرکبیر تهران به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب، حاوی مقدمه مفصلی از دکتر حسین آذران و متن اشعار شامل: غزلیات، قصاید، قطعات، ترکیب‌بندها، ترجیع‌بندها، رباعیات، مثنوی‌های پراکنده، مثنوی خلد برین، مثنوی ناظر و منظور، مثنوی فرهاد و شیرین، دنباله فرهاد و شیرین از وصال شیرازی، پایانه فرهاد و شیرین از صابر شیرازی و پیوستی از شعرهای بازیافته وحشی بافقی است.

    آنچه نگارنده از سروده‌های گوناگون وحشی از این‌سو و آن‌سو گرد آورده و در این مجموعه به چاپ رسانیده است، روی‌هم 9111 بیت است.

    گزارش محتوا

    آنچه تا امروز از سروده‌های وحشی برجا مانده و به ما رسیده، به‌ترتیبی که نگارنده در این دیوان به چاپ رسانده، عبارت است از غزل‌ها، قصاید، قطعات، ترکیب‌بندها، ترجیع‌بندها، رباعی‌ها، مثنوی‌های پراکنده و سه مثنوی خلد برین و ناظر و منظور و فرهاد و شیرین[۱].

    غزلها

    بخش مهم سورده‌های وحشی را غزل‌های او تشکیل می‌دهد و اگر از شاهکار جاویدان او یعنی سرآغاز داستان «فرهاد و شیرین» یا همه آن داستان و همچنین از پاره‌ای ترکیب‌بندهای زیبا و سوزناک او بگذریم، باید زیباترین یادبودهای بازمانده وحشی را در همین بخش از دیوانش جستجو کنیم. آنچه از مجموعه غزل‌های وحشی در این دیوان گرد آمده، 397 غزل است که روی‌هم 2366 بیت می‌باشد[۲].

    قصیده‌ها

    چکامه‌های وحشی، چندان زیاد نیست و در این مجموعه 41 چکامه از او آمده است که روی‌هم 1836 بیت می‌باشد. این چکامه‌ها بیشتر در ستایش غیاث‌الدین محمد میر میران سروده شده و پس از او کسان دیگری که در آنها ستوده شده‌اند عبارتند از: شاه تهماسب (شاهزاده خلیل‌الله، فرزند میر میران)، ‌بکتاش‌بیگ (حکمران کرمان)، عبدالله‌خان اعتمادالدوله (فرزند میرزا سلیمان، صدراعظم ایران) و از پیشوایان دینی: حضرت محمد مصطفی(ص)، حضرت علی(ع)، امام رضا(ع) و حضرت مهدی امام دوازدهم(عج) می‌باشد[۳].

    قطعه‌ها

    قطعه‌های وحشی در موضوع‌های گوناگون مانند ستایش، دشنام، چیستان، ماده تاریخ، سوگواری و چیزهای دیگر سروده شده و در این مجموعه شماره آنها به چهل‌وچهار می‌رسد. این چهل‌وچهار قطعه برروی‌هم 235 بیت می‌باشد[۴].

    ترکیب‌بندها

    ترکیب‌بندهای وحشی نیز از نظر زیبایی و سوزناکی جایی ارجمند در دیوان او دارد. در این ترکیب‌بندها ستایش‌نامه، سوگ‌نامه، دشنام‌نامه و سرودهای عشق و دل‌باختگی به چشم می‌خورد، ولی بخش مهم آنها را سوگ‌نامه‌های او تشکیل داده و او جز در این بخش از سروده‌های خود، در جای دیگر سوگ‌نامه‌ای ندارد و اگر دارد، جای‌جای و بسیار کوتاه است. در این مجموعه 11 ترکیب‌بند وجود دارد که روی‌هم 590 بیت می‌باشد. ترکیب‌بندهای شماره 1 و 2 را در برخی نوشته‌ها مسمط نیز نامیده‌اند و آنچه از وحشی به نام مسمط زبان‌زد است، همین دو ترکیب‌بند است[۵].

    ترجیع‌بند

    در دیوان وحشی تنها یک ترجیع‌بند آمده است که دارای شانزده بند می‌باشد و در برخی نوشته‌ها پاره‌ای از بندها را نیاورده‌اند. این ترجیع شانزده‌بندی، 126 بیت دارد[۶].

    رباعی‌ها

    آنچه از رباعی‌های وحشی در این مجموعه گرد آمده، روی‌هم 66 رباعی است که در هیچ‌یک از دست‌نویس‌ها و نسخه‌های چاپی به این حد نرسیده است[۷].

    مثنوی‌ها

    مثنوی‌ها برروی‌هم کلان‌ترین بخش دیوان وحشی را تشکیل می‌دهند و آنها را باید بر چهار بخش، تقسیم کرد:

    1. مثنوی‌های پراکنده:
      در این بخش از مثنوی‌ها، گله‌نامه‌ها، ستایش‌نامه‌ها، دشنام‌نامه، تاریخ بنای گرمابه و کاخ و نامه‌ای به دلدار سفرکرده، به چشم می‌خورد. ستایش‌نامه‌ها درباره میر میران، ولی‌سلطان، بکتاش‌بیگ، قاسم‌بیگ، عباس‌بیگ و دشنام‌نامه‌ها درباره یاری، سراینده هم‌زمان اوست. این بخش از مثنوی‌های وحشی، حاوی 595 بیت است[۸].
    2. خلد برین:
      این بخش از مثنوی‌ها مانند «مخزن ‌الأسرار» نظامی در پند و اندرز و تمثیل و راهنمایی سروده شده و دارای شش «روضه» و هر روضه دارای تمثیلی شیرین و پندآموز است و روی‌هم 592 بیت می‌باشد[۹].
    3. ناظر و منظور:
      داستانی است عاشقانه بر وزن «خسرو و شیرین» نظامی که در سال 966ق، سروده شده و وحشی خود ماده تاریخی در پایان آن آورده است. این مثنوی مجموعا دارای 1569 بیت است[۱۰].
    4. فرهاد و شیرین:
      این مثنوی از بهترین و رایج‌ترین یادبودهای وحشی است که در زمان خود وحشی نیز دست‌به‌دست می‌گشته و دهان‌به‌دهان بازگو می‌شده و رونویس‌گران، نمونه‌های گوناگون از آن برمی‌داشته‌اند. افسوس که او این داستان شورانگیز و دل‌نشین را به پایان نرسانده و همه دوست‌داران ترانه‌های دلکش ایرانی را از همان زمان تاکنون «دریغاگو» کرده است.

    این مثنوی نیم‌گفته، روی‌هم 1070 بیت دارد و وصال شیرازی که دریغش آمده این داستان دلکش نیم‌گفته بماند، دویست‌وپنجاه سال پس از وحشی، 1251 بیت بر آن افزوده و به گفته خود به پایانش آورده، ولی به گفته صابر شیرازی:

    حدیثی را که وحشی کرده عنوان وصالش نیز ناورده به پایان

    خود صابر نیز که پیداست از جمله دریغاگویان بوده است، دنبال کار وحشی را گرفته و 304 بیت بر آن افزوده و به پایانش رسانده است. نگارنده برای قدردانی و سپاسگزاری از روان پاک این دو رادمرد سخنور و برای بهره‌مند کردن دوست‌داران زبان و ادب شیرین فارسی، به‌ویژه شیفتگان و هواخواهان وحشی فرهادخوی، سروده‌های دلکش آنان را نیز در پایان فرهاد و شیرین وحشی آورده است[۱۱].

    وحشی با دلی آرزومند، ساده‌گویی و نوپردازی و بی‌پیرایگی و روان‌سازی را در زبان شعر فارسی از نو بنیاد گذاشت و در این راه چنان پیروز و کامیاب گردید و سخنان فریبایش آن‌چنان در دل‌ها نشست که با وجود آن‌همه فروتنی که در سرشتش وجود داشت، بی‌پروا گفت:

    .
    من که مشهور قاف تا قافم می‌زنم لاف و می‌رسد لافم
    از در روم تا به هند و ختای یادگاری بود ز من همه جای
    هست بر هر جریده‌ای نامم گشته نامی سخن در ایامم
    نکته‌دانان اگر نو، ار کهنند همگی پیروان طرز منند
    در خراسان و در عراق منم که نباشد عدیل در سخنم
    هر کجا فارسی‌زبانی هست از منش چند داستانی هست
    هیچم از طبع بر زبان نگذشت که به یک ماه در جهان نگذشت
    یک مسافر نیامد از جایی که نبودش ز من تمنایی
    یا غزل جست یا قصیده من کز تو ثبت است بر جریده من[۱۲]

    سراسر سروده‌های وحشی، ساده و روان و نرم و بی‌پیرایه است و راز دل‌نشینی و زیبایی و آوازه آنها نیز یکی همین سادگی و بی‌پیرایگی است. وی علاوه بر این عنصر، سوز و گداز و شور و فغان و مهر بسیار نیز در اشعارش دارد و سخنانش به گفته آذر، «ملاحتی تمام و حلاوتی مالاکلام دارد»[۱۳].

    وحشی از میان سخنوارن نامی، بیش از همه به نظامی و سعدی توجه داشته و جای‌جای از آنان یاد نموده و پاره‌ای از گفته‌هایشان را تضمین کرده و چون نگین انگشتر در حلقه شعر خویش نشانده است. او به سرایندگان دیگر نیز کم‌وبیش به دیده مهر نگریسته و گاه‌گاه پاره‌ای از مضمون‌های شعری آنان را به‌کار برده است؛ مثلا انوری یا رابعه قزداری. او در مثنوی‌سرایی، از نظامی گنجوی سرمشق گرفته و در «خلد برین» از او پیروی کرده است. وی همچنین در سرودن «فرهاد و شیرین» نیز توجهی بسیار به خسرو و شیرین نظامی داشته است[۱۴].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای اثر پس از شعر معروف «الهی سینه‌ای ده آتش‌افروز...» آمده است. نگارنده در فراهم کردن این مجموعه، از همه دست‌نویس‌هایی که در کتابخانه‌های همگانی تهران هست، بهره‌مند شده و آنچه در دسترس بوده، جمع کرده و با هم سنجیده. وی در هنگام مقابله، دست‌نویس‌های مهمی مانند دست‌نویس 1159 کتابخانه مجلس شورا را اساس کار خود قرار داده است. او موردی را که خود درست‌تر می‌دانسته، در متن گذاشته و صورت‌های دیگر را برای داوری دانشوران در پانویس صفحات آورده است[۱۵].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص109
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص110
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، ص111
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان، ص112
    12. ر.ک: همان، ص113
    13. ر.ک: همان، ص117
    14. ر.ک: همان، ص120-122
    15. ر.ک: همان، ص134

    منابع مقاله

    مقدمه مصحح کتاب.