سیرت رسول‌الله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)

    از ویکی‌نور
    سیرت رسول‌الله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)
    سیرت رسول‌الله(ص) مشهور به سیرة النبی (ترجمه)
    پدیدآورانمهدوی‏، اصغر (مقدمه و تصحیح)

    ابن اسحاق، محمد (نویسنده)

    ابن هشام، عبدالملک بن هشام (نویسنده)

    اسحاق بن محمد (مترجم)
    عنوان‌های دیگرسیره النبی سیره النبی. فارسی
    ناشرشرکت سهامی انتشارات خوارزمی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1377 ق
    چاپ3
    موضوعمحمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - سرگذشت‌نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏22‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏س‎‏9041‎‏ ‎‏1377
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سیرت رسول‌الله(ص) مشهور به سیرة النبی ترجمه‌ای است از محمد بن اسحاق بن يسار بن خيار مطلبى، ترجمه السيرة النبوية تأليف عبدالملك بن هشام معافرى مصرى كه به سيره ابن هشام شهرت دارد.

    تاكنون آنچه درباره محمد بن اسحاق و ابن هشام و شاگردان و راويان ايشان و اصل عربى كتاب سيره آورديم بر اساس مدارک تحقيقى و موثّق استوار بود. ولى درباره اينكه چه كسى اين كتاب را از زبان تازى به زبان پارسى برگردانده و به صورتى كه اكنون از نظر خوانندگان مى‌گذرد درآورده است نص صريح و حتى اشاره‌اى هم در مآخذ مختلفه وجود ندارد و در نسخه‌هايى هم كه از اين ترجمه بدست ما رسيده و يا از وجود آنها آگاهى يافته‌ايم در اين باره اشاره‌اى نرفته است. بنابرين تا زمانى كه مدرک قابل اعتماد و دليل قانع كننده‌اى كشف نشده، بايد موقتا و به عنوان فرضيّه كسى را كه بر اساس اطلاعات حاصله از ديباجه اين ترجمه و ساير مآخذ مى‌توان احتمال داد كه او بايد مترجم اين كتاب سيره باشد معرفى نمود و به عنوان برگرداننده اين كتاب از تازى به پارسى قبول كرد.

    مترجم كتاب

    بر طبق عباراتى كه در ديباجه آمده است مترجم اين كتاب كسى بوده است كه فارس را ولايت خود مى‌دانسته و به شام و مصر سفر كرده بوده و در مصر دو محدّث را شناخته كه كتاب سيرة رسول‌اللّه صلعم را تدريس مى‌كرده‌اند و در حضور يكى از آن دو يعنى ابن الجبّاب سيره را خوانده است و در مراجعت از مصر در شهر ابرقوه به سال 612 و يا بر حسب نسخه اياصوفيه در 622 با مظفرالدين سعد بن زنگى ملاقات كرده و به دستور وى اين كتاب را به فارسى درآورده است.

    نسخه‌هاى كتاب در نسخه‌هاى خطى اصل كتاب سيرة رسول‌اللّه صلعم به زبان عربى كه مورد استفاده ووستنفلد قرار گرفته و آنها را در مقدمه خود توصيف نموده، و از آن جمله نسخه مختصر سيرة رسول‌اللّه تأليف عمادالدين ابوالعبّاس احمد واسطى است، سماع دانشمند معروفى به نام ابوالمعالى احمد بن اسحاق بن محمد بن المؤيد بن على بن اسماعيل الهمدانى الابرقوهى (متولد ابرقوه در 614 و متوفى در مكه به سال 701) ملاحظه مى‌شود كه بنابر سماعات همين نسخه‌ها و بنا بر اطلاعات حاصله از کتاب‌هاى ديگر، چنانكه بيايد. همين شخص شاگرد ابن الجبّاب بوده است. بر اساس اين مدارک و بر اساس محتويات مقدمه ووستنفلد، شادروان علامه مجتبى مينوى، پس از تفحّص در کتاب‌هاى مختلفه چنانكه ذكر آنها بيايد، به اين نتيجه دست يافت كه مترجم اين كتاب پدر ابوالمعالى احمد ابرقوهى مذكور يعنى رفيع‌الدين ابومحمد اسحاق بن محمد بن المؤيد بن على بن اسماعيل بن ابى‌طالب همدانى قاضى ابرقوه است و نيز احتمال داده است كه اين شخص در بازگشت از مصر در ابرقوه در سال 622 به دستور سعد بن زنگى به ترجمه كتاب پرداخته است.علامه مينوى در پايان تحقيقات خود احتمال ديگرى نيز داده است به اين شرح: "اگر مؤلف همين مرد [رفيع‌الدين اسحاق بن محمد] باشد حدس ديگرى نيز مى‌توان زد، و آن اينكه قبلا يك بار به شام و مصر رفته بوده است و سيره را بر ابن الجبّاب تنها خوانده بوده است و برگشته و در 612 كتاب را ترجمه كرده بود و سپس در سال 619 بار دوم سفر كرده و به صحبت خود دو پسرش را نيز برده است تا آنچه را كه خود شنيده بوده است آنها هم بشنوند". چنانكه خواهيم ديد اين حدس اخير آن شادروان به واقعيت نزدیک تر است زيرا در مداركى كه بعدا به آنها دست يافتيم قرائن ديگرى در تاييد تاريخ 612 وجود دارد. اينك معلوماتى را كه درباره مترجم كتاب سيره بر اساس يادداشت‌هاى شادروان علاّمه مينوى در دست بود و اطلاعاتى كه پس از وفات آن شادروان (ششم بهمن ماه سال 1355) جمع‌آورى كرده‌ايم از نظر مى‌گذرانيم.

    شيوه ترجمه كتاب سيره و تنظيم آن به زبان فارسى

    اينك كه به احتمال قوى معلوم گرديد رفيع‌الدين اسحاق بن محمد همدانى قاضى ابرقوه، مترجم كتاب سيرة رسول‌اللّه صلعم يا كتاب سيرة النبى يا سيرة النّبويّه روايت ابن هشام نحوى كوفى است و ترجمه اين كتاب در سال 612 آغاز شده و در همان اوان به پايان رسيده است، بايد هدف مترجم را از اين ترجمه معلوم كرد و دانست شيوه او در اين كار چگونه بوده و مطالب كتاب را به چه ترتيبى تنظيم و تقسيم بندى كرده است.

    هدف از ترجمه

    رفيع‌الدين پس از ذكر اينكه "كتاب سيرت پيغمبر ما عليه الصلوة و السلام كه محمّد بن اسحاق بن يسار المطّلبى جمع كرده است عمده و متناول اهل نقل است و حجّت و متمسّك اهل فضل" بدين مطلب اشاره كرده است كه "علما از جمله سيرتها آن اختيار كرده‌اند و از جمله روايتها درين باب به روايت وى اقتصار كرده‌اند" زيرا محمّد بن اسحاق در جمع‌آورى سيره پيغمبر صلعم اسبق و اقدم بود، در علم نقل و روايت افضل و اعلم بود سپس مترجم هدف خود را از"كتاب سيرت پيغمبر عليه الصلوة و السّلام ترجمه ساختن. و از لفظ تازى با زبان پارسى آوردن عام نفع مسلمانان را" ذكر كرده است. "زيرا اين كتاب نزد پارسى زبانان غريب الوجود است فضل از آنكه خود كسى را سماع آن باشد. يا روايت آن تواند كردن".

    شيوه ترجمه

    درباره شيوه‌اى كه مترجم در ترجمه كتاب بكار برده است، بايد ديد او فكر خود را از قيدهايى كه هر مترجمى در برابر زبان اصلى يك كتاب به آنها دچار مى‌شود تا چه حد توانسته است آزاد كند و براى آنكه مطالب را به آن نحو كه خود فهميده و خواسته است به خواننده فارسى زبان بفهماند تا كجا، بدون آنكه از اصل موضوع دور شود، در تغيير عبارات و پس و پيش كردن جملات و اداى توضيحات و آميختن روايات ابن اسحاق با بيانات ابن هشام، گام برداشته و از ترجمه تحت اللفظى دور افتاده و خواننده را در برابر عبارات و جملاتى كه با فكر و ذوق او سازگار است، قرار داده است.

    وابسته‌ها