شرح سبيكة الذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سبط شيخ انصاري، احمد' به 'سبط شیخ انصاری، احمد')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    }}  
    }}  


    '''شرح سبيكة الذهب'''، تألیف سبط شیخ انصاری(متوفی 1281ق)؛ شیخ احمد انصاری (متوفی 1416ق)، شرحی است بر کتابی منظوم با نام سبيكة الذهب تألیف محمدصالح حائری مازندرانی (متوفی 1389ق) که در نظم كفاية الأصول آخوند خراسانی نوشته شده است. مقدمه کتاب به قلم سید مرتضی حکمی می‌باشد.
    '''شرح سبيكة الذهب'''، تألیف [[سبط شیخ انصاری، احمد|سبط شیخ انصاری]](متوفی 1281ق)؛ [[سبط شیخ انصاری، احمد|شیخ احمد انصاری]] (متوفی 1416ق)، شرحی است بر کتابی منظوم با نام سبيكة الذهب تألیف محمدصالح حائری مازندرانی (متوفی 1389ق) که در نظم [[كفاية الأصول]] [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] نوشته شده است. مقدمه کتاب به قلم سید مرتضی حکمی می‌باشد.


    نظریات اصولی آخوند خراسانی (متوفی 1329ق) را باید ناظر بر مباحث شیخ انصاری(متوفی 1281ق) در رسائل، دانست. در واقع او در برخی مباحث با شیخ مرتضی انصاری، وارد مناقشه شده و در کفاية الأصول برخی نظریات و مبانی استادش را رد می‌کند. از بارزترین مسائل اختلافی میان شیخ و آخوند می‌توان، مباحث معانی حرفیه از مباحث الفاظ، بحث واجب مشروط، قول به تخییر بین ادله با وجود مرجح در یکی از آن‌ها در مباحث باب تعارض، قول به برائت قبل از علم اجمالی و بعد از آن، اختلافات در اصول عملیه و... را نام برد. این اختلافات، نشان از این دارد که مکتب آخوند خراسانی مانند شیخ انصاری بر خلق و ابداع و تطویر مباحث اصولی پافشاری داشته است ازاین‌رو، بعدها کفایة الاصول، به‌عنوان کتاب درسی حوزه علمیه در مراحل بالا، قرار گرفت.<ref>ر.ک: مقدمه محقق کتاب، صفحه و-ز</ref>
    نظریات اصولی [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] (متوفی 1329ق) را باید ناظر بر مباحث [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]](متوفی 1281ق) در رسائل، دانست. در واقع او در برخی مباحث با شیخ مرتضی انصاری، وارد مناقشه شده و در [[كفاية الأصول|کفاية الأصول]] برخی نظریات و مبانی استادش را رد می‌کند. از بارزترین مسائل اختلافی میان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ]] و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند]] می‌توان، مباحث معانی حرفیه از مباحث الفاظ، بحث واجب مشروط، قول به تخییر بین ادله با وجود مرجح در یکی از آن‌ها در مباحث باب تعارض، قول به برائت قبل از علم اجمالی و بعد از آن، اختلافات در اصول عملیه و... را نام برد. این اختلافات، نشان از این دارد که مکتب [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] مانند [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] بر خلق و ابداع و تطویر مباحث اصولی پافشاری داشته است ازاین‌رو، بعدها کفایة الاصول، به‌عنوان کتاب درسی حوزه علمیه در مراحل بالا، قرار گرفت.<ref>ر.ک: مقدمه محقق کتاب، صفحه و-ز</ref>


    از شارحانی که در آسان‌سازی کفایة الاصول آخوند خراسانی و نقد و تحلیل آن و غور در معضلات این مباحث و گاهی پاسخ به برخی انتقادات آخوند، کوشیده، شیخ احمد سبط شیخ انصاری است. او سعی کرده در این شرح، در مسئله تفسیر و توضیح محتوا در متن آخوند کوتاهی نکند و تمام توان خود را در روشن کردن مطالب کفایه، به کار گرفته بگیرد. وی در شرح غوامض و مسائل اصولی این کتاب، موفق عمل کرده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>
    از شارحانی که در آسان‌سازی [[كفاية الأصول|کفایة الاصول]] [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] و نقد و تحلیل آن و غور در معضلات این مباحث و گاهی پاسخ به برخی انتقادات آخوند، کوشیده، [[سبط شیخ انصاری، احمد|شیخ احمد سبط شیخ انصاری]] است. او سعی کرده در این شرح، در مسئله تفسیر و توضیح محتوا در متن آخوند کوتاهی نکند و تمام توان خود را در روشن کردن مطالب کفایه، به کار گرفته بگیرد. وی در شرح غوامض و مسائل اصولی این کتاب، موفق عمل کرده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>


    از جمله مواردی که او با آخوند در اصول و مبانی کفایه اختلاف دارد و وی را نقد کرده، بحث قول به جواز استعمال لفظ مشترک و اراده اکثر از معنی واحد با وجود قرینه بر این امر؛ و بحث واجب مشروط است. او در این دو بحث، به سمت رأی شیخ انصاری گرایش پیدا کرده و ادله‌ای در تأیید وی آورده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
    از جمله مواردی که او با آخوند در اصول و مبانی کفایه اختلاف دارد و وی را نقد کرده، بحث قول به جواز استعمال لفظ مشترک و اراده اکثر از معنی واحد با وجود قرینه بر این امر؛ و بحث واجب مشروط است. او در این دو بحث، به سمت رأی [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] گرایش پیدا کرده و ادله‌ای در تأیید وی آورده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


    از مشخصه‌های کتاب کفایه، دشواری بیانی و سختی فکری مباحث اصولی مطرح شده در آن است؛ این مشخصه، شارحان زیادی را به تلاش برای شرح و توضیح مباحث مطرح شده در این کتاب کشانده است. آنان برای شرح این مباحث از پیشگامان اصولی یاری جسته‌اند. حائری مازندرانی هم مانند برخی شارحان، صرفاً حول نصوص کفایه و اسلوب آن دور نزده بلکه در ارائه مسائل، به‌صورتی عمل کرده که این اثر را به‌صورت ارجوزه‌ای بلیغ در اصول که مسائل و موضوعات کفایه را در بردارد درآورده، این امر تا جایی است که تحسین آخوند خراسانی را نیز برانگیخته است.<ref>ر.ک: همان</ref> درهرحال ارزش تحلیلی این اثر را باید با مقایسه آن با سایر شروح فراوان دیگری که بر کفایه نوشته شده، فهمید. مرتضی حکمی، در پایان مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته درباره آن می‌نویسد: «و الذی اتوسمه لهذا الشرح الکشاف: أن یتحقق فیه إعجاب العلماء و إکبارهم الی جانب حاجة المتعلمین و بغیتهم.» یعنی این شرح علاوه بر اینکه مورد نیاز دانشجویان و طالبان علم در اصول است، اعجاب و تحسین بزرگان علما را هم برانگیخته و مورد توجه آنان هم قرار گرفته است.<ref>همان</ref>
    از مشخصه‌های کتاب کفایه، دشواری بیانی و سختی فکری مباحث اصولی مطرح شده در آن است؛ این مشخصه، شارحان زیادی را به تلاش برای شرح و توضیح مباحث مطرح شده در این کتاب کشانده است. آنان برای شرح این مباحث از پیشگامان اصولی یاری جسته‌اند. حائری مازندرانی هم مانند برخی شارحان، صرفاً حول نصوص کفایه و اسلوب آن دور نزده بلکه در ارائه مسائل، به‌صورتی عمل کرده که این اثر را به‌صورت ارجوزه‌ای بلیغ در اصول که مسائل و موضوعات کفایه را در بردارد درآورده، این امر تا جایی است که تحسین [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] را نیز برانگیخته است.<ref>ر.ک: همان</ref> درهرحال ارزش تحلیلی این اثر را باید با مقایسه آن با سایر شروح فراوان دیگری که بر کفایه نوشته شده، فهمید. مرتضی حکمی، در پایان مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته درباره آن می‌نویسد: «و الذی اتوسمه لهذا الشرح الکشاف: أن یتحقق فیه إعجاب العلماء و إکبارهم الی جانب حاجة المتعلمین و بغیتهم.» یعنی این شرح علاوه بر اینکه مورد نیاز دانشجویان و طالبان علم در اصول است، اعجاب و تحسین بزرگان علما را هم برانگیخته و مورد توجه آنان هم قرار گرفته است.<ref>همان</ref>


    روش شارح چنین است که ایشان ابیاتی از کتاب سبيكة الذهب را آورده و در ذیل آن شرح مناسب به همراه اقوال متفاوت در آن ارائه داده است.
    روش شارح چنین است که ایشان ابیاتی از کتاب سبيكة الذهب را آورده و در ذیل آن شرح مناسب به همراه اقوال متفاوت در آن ارائه داده است.

    نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۲

    شرح سبيكة الذهب‏
    شرح سبيكة الذهب
    پدیدآورانسبط شیخ انصاری، احمد (نويسنده)

    حکمي، مرتضي (مقدمه‌نويس)

    حائري مازندراني، محمدصالح (نويسنده)

    آخوند خراساني، محمدکاظم بن حسين (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرکفاية الاصول سبيکة الذهب. شرح
    ناشرعلميه (چاپخانه)
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1399ق,
    موضوعاصول فقه شيعه

    حائري مازندراني، محمد صالح، 1258 - 1350. سبيکه الذهب - نقد و تفسير

    شعر عربي - ايران - قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏5299‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏2‎‏س‎‏2‎‏‏

    شرح سبيكة الذهب، تألیف سبط شیخ انصاری(متوفی 1281ق)؛ شیخ احمد انصاری (متوفی 1416ق)، شرحی است بر کتابی منظوم با نام سبيكة الذهب تألیف محمدصالح حائری مازندرانی (متوفی 1389ق) که در نظم كفاية الأصول آخوند خراسانی نوشته شده است. مقدمه کتاب به قلم سید مرتضی حکمی می‌باشد.

    نظریات اصولی آخوند خراسانی (متوفی 1329ق) را باید ناظر بر مباحث شیخ انصاری(متوفی 1281ق) در رسائل، دانست. در واقع او در برخی مباحث با شیخ مرتضی انصاری، وارد مناقشه شده و در کفاية الأصول برخی نظریات و مبانی استادش را رد می‌کند. از بارزترین مسائل اختلافی میان شیخ و آخوند می‌توان، مباحث معانی حرفیه از مباحث الفاظ، بحث واجب مشروط، قول به تخییر بین ادله با وجود مرجح در یکی از آن‌ها در مباحث باب تعارض، قول به برائت قبل از علم اجمالی و بعد از آن، اختلافات در اصول عملیه و... را نام برد. این اختلافات، نشان از این دارد که مکتب آخوند خراسانی مانند شیخ انصاری بر خلق و ابداع و تطویر مباحث اصولی پافشاری داشته است ازاین‌رو، بعدها کفایة الاصول، به‌عنوان کتاب درسی حوزه علمیه در مراحل بالا، قرار گرفت.[۱]

    از شارحانی که در آسان‌سازی کفایة الاصول آخوند خراسانی و نقد و تحلیل آن و غور در معضلات این مباحث و گاهی پاسخ به برخی انتقادات آخوند، کوشیده، شیخ احمد سبط شیخ انصاری است. او سعی کرده در این شرح، در مسئله تفسیر و توضیح محتوا در متن آخوند کوتاهی نکند و تمام توان خود را در روشن کردن مطالب کفایه، به کار گرفته بگیرد. وی در شرح غوامض و مسائل اصولی این کتاب، موفق عمل کرده است.[۲]

    از جمله مواردی که او با آخوند در اصول و مبانی کفایه اختلاف دارد و وی را نقد کرده، بحث قول به جواز استعمال لفظ مشترک و اراده اکثر از معنی واحد با وجود قرینه بر این امر؛ و بحث واجب مشروط است. او در این دو بحث، به سمت رأی شیخ انصاری گرایش پیدا کرده و ادله‌ای در تأیید وی آورده است.[۳]

    از مشخصه‌های کتاب کفایه، دشواری بیانی و سختی فکری مباحث اصولی مطرح شده در آن است؛ این مشخصه، شارحان زیادی را به تلاش برای شرح و توضیح مباحث مطرح شده در این کتاب کشانده است. آنان برای شرح این مباحث از پیشگامان اصولی یاری جسته‌اند. حائری مازندرانی هم مانند برخی شارحان، صرفاً حول نصوص کفایه و اسلوب آن دور نزده بلکه در ارائه مسائل، به‌صورتی عمل کرده که این اثر را به‌صورت ارجوزه‌ای بلیغ در اصول که مسائل و موضوعات کفایه را در بردارد درآورده، این امر تا جایی است که تحسین آخوند خراسانی را نیز برانگیخته است.[۴] درهرحال ارزش تحلیلی این اثر را باید با مقایسه آن با سایر شروح فراوان دیگری که بر کفایه نوشته شده، فهمید. مرتضی حکمی، در پایان مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته درباره آن می‌نویسد: «و الذی اتوسمه لهذا الشرح الکشاف: أن یتحقق فیه إعجاب العلماء و إکبارهم الی جانب حاجة المتعلمین و بغیتهم.» یعنی این شرح علاوه بر اینکه مورد نیاز دانشجویان و طالبان علم در اصول است، اعجاب و تحسین بزرگان علما را هم برانگیخته و مورد توجه آنان هم قرار گرفته است.[۵]

    روش شارح چنین است که ایشان ابیاتی از کتاب سبيكة الذهب را آورده و در ذیل آن شرح مناسب به همراه اقوال متفاوت در آن ارائه داده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق کتاب، صفحه و-ز
    2. ر.ک: همان، صفحه ح
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. همان

    منبع مقاله

    مقدمه محقق و متن کتاب.

    وابسته‌ها