شمس مغربی، محمد شیرین بن عزالدین

    از ویکی‌نور
    شمس مغربی، محمد شیرین بن عزالدین
    نام شمس مغربی، محمد شیرین بن عزالدین
    نام‎های دیگر ش‍م‍س‌ م‍غ‍رب‍ی‌، م‍ح‍م‍د ش‍ی‍ری‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    ش‍م‍س‌ م‍غ‍رب‍ی‌، م‍ح‍م‍د ش‍ی‍ری‍ن‌ ی‍وس‍ف‌

    ش‍ی‍خ‌ م‍غ‍رب‍ی‌

    م‍غ‍رب‍ی‌، ش‍م‍س‌

    م‍غ‍رب‍ی‌، م‍ح‍م‍د ش‍ی‍ری‍ن‌

    م‍غ‍رب‍ی‌ ت‍ب‍ری‍زی‌، م‍ح‍م‍د ش‍ی‍ری‍ن‌

    م‍لا م‍ح‍م‍د ش‍ی‍ری‍ن‌

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 809 ق
    اساتید
    برخی آثار دیوان شمس مغربی (غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات، رساله جام جهان‌نما

    دیوان کامل شمس مغربی: شامل غزلیات - ترجیعات - رباعیات - فهلویات

    کد مؤلف AUTHORCODE8415AUTHORCODE

    ابوعبدالله شمس‌الدين محمد بن عزالدين بن عادل يوسف البزازينى تبريزى، معروف به شيرين يا ملا محمدشيرين و مشهور به شمس مغربى كه از وى با عنوان قدوة العارفين و زبدة الواصلين نيز ياد كرده‌اند، عارف و شاعر ايرانى است كه در 749ق، ديده به جهان گشوده و در 809ق، دار فانى را وداع گفته است.

    علت اشتهار و تخلص وى به مغربى را عده‌اى سفر او به مغرب و خرقه پوشيدن از دست يكى از منسوبين ابن عربى مى‌دانند.

    محل تولد وى به‌درستى مشخص نيست، ولى به روايت برخى تذكره‌ها، در قريه نائين اصفهان يا در يكى از قراى تبريز به دنيا آمده است. از آنجايى كه وى به گويش آذربايجانى شعر و ترانه مى‌سروده، احتمال تبريزى بودنش بيشتر است.

    وى مريد شيخ اسماعيل سيسى سمنانى، از اصحاب شيخ نورالدين عبدالرحمان اسفراينى و معاصر و معاشر كمال خجندى بود.

    ميرزا ميران‌شاه، پسر تيمور گوركان، والى آذربايجان، مدتى مريد وى بود. به اعتقاد ابن كربلايى، شمس‌الدين اقطابى و پسرش عبدالرحيم خلوتى مشرقى نيز مريد وى بوده‌اند.

    مؤلف «روضات الجنان» او را به چندين سلسله منتسب مى‌داند: از يك طريق به سعدالدين حموى و از او به شيخ نجم‌الدين كبرى، از طريق ديگر به صدرالدين قونوى و از طريق او به شيخ محى‌الدين بن عربى و از طريق اوحدالدين کرمانى به ابوالنجيب سهروردى و نيز از طريق شيخ اسماعيل سيسى به شيخ نجم‌الدين كبرى.

    او را از پيروان طريقه سهرورديه مى‌دانند كه به احتمال زياد، خرقه ارادت خود را از مشايخ اين فرقه گرفته و آنچه از كبرويه و قونويه گرفته، خرقه تبرک بوده است.

    از شاگردان وى، احمد بن موسى رشتى را مى‌توان نام برد. مغربى، از شعراى پيشين، به دو عارف بزرگ؛ يعنى سنايى و عطار نظر داشته و غالباً شعرش به نام آنان اشاره كرده است. او با حافظ نيز معاصر بوده است و احتمال دارد كه از او تأثير پذيرفته باشد. او همچنين از همام تبريزى نيز بى‌تأثير نبوده است. برخى تذكره‌ها، شيخ عبدالله شطارى، مؤسس شطاريه را از شاگردان و جانشينان او مى‌دانند كه مغربى وى را به هند فرستاد.

    مغربى دارى اشعار فارسى و عربى است كه قسمت فارسى اشعارش، چند بار به چاپ رسيده است. اشعارش در ذكر معانى عرفانى، خاصه بيان وحدت وجود است. در محل دفن وى نيز اختلاف وجود دارد. بعضى مرقد او را در محله سرخاب تبريز و برخى در اصطهبانات فارس مى‌دانند. به تشخيص «ريحانة الأدب»، ملا محمدشريف مغربى مذكور در «سفينة الشعراء»، همان ملا محمدشيرين مغربى است.

    از جمله آثار وى عبارتند از

    1. مرآة العارفين يا اسرار فاتحه در تفسير سوره فاتحةالكتاب؛
    2. درر الفريد في معرفة التوحيد، در سه فصل توحيد، افعال و صفات خداوند؛
    3. جام جهان‌نما، در علم توحيد و مراتب وجود كه احمد بن موسى رشتى بر آن شرح نوشته است؛
    4. نزهة الساسانية؛
    5. ديوان شعر، شامل اشعار فارسى، عربى و تركى كه نسخه‌هاى كهن آن شامل «فهلويات مغربى» نيز بوده است.

    منابع مقاله

    1. پايگاه اطلاع‌رسانى آفتاب، يك‌شنبه 12 تيرماه 1390ش.
    2. پايگاه اطلاع‌رسانى معرفت www.basiralishaah.blogfa.com، يك‌شنبه 12 تيرماه 1390ش.


    وابسته‌ها