شوقی، مولانا

مولانا شوقی بغدادی (زنده در 878ق)، شاعر قرن نهم هجری است که دیوان منسوب به امام علی(ع) را در سال 875‎ق، به نظم فارسی ترجمه کرده است. از نام کامل او و تاریخ ولادت و وفاتش اطلاعی در دست نیست، اما تا سال 878ق، زنده بوده است.

شوقی، مولانا
نام شوقی، مولانا
نام‌های دیگر
نام پدر
متولد قرن نهم هجری
محل تولد ولایت جیجک‎تو خوارزم
رحلت زنده در 878ق
اساتید
برخی آثار دیوان اشعار منسوب به حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)
کد مؤلف AUTHORCODE07058AUTHORCODE

زادروز، زمانه و زادگاه

وی در مقدمه دیوان از صدر زمان، حضرت برهان‌الدین نام می‌برد[۱]. به نظر می‌رسد این شخص خواجه برهان‌الدین عبدالحمید کرمانی وزیر سلطان ابوسعید تیموری‎ باشد‎ که پس از شکست او در مقابل اوزون حسن، به دست ملازمان اوزون حسن آق قوینلو گرفتار شد، اما پس از مدتی به فرمان او به منصب اشرف دیوان‎ وزارت رسید[۲].

اوزون حسن در سال 857 به سلطنت رسید و تبریز را پایتخت خود قرار داد. او اهل ادب و هنر و دانش را از‎ اطراف‎ تبریز فراخواند و در دوران حکومتش‎ همواره‎ دوستدار علما و ادبا بود. پس از او پسرش سلطان خلیل به حکومت رسید، ولی دوران سلطنتش شش ماه بیشتر نپایید، سپس سلطان یعقوب پسر‎ دیگر‎ اوزون حسن بر تخت‎ سلطنت‎ نشست. سلطان یعقوب مردی شاعر و شاعرپرور بود و تبریز در دوران سلطنتش (883 تا 896ق)، یکی از مهم‎ترین مراکز علم و ادب در آن زمان بشمار می‌رفت[۳].

مولانا شوقی نیز در همین سرزمین در‎ چنین‎ عهدی پرورش‎ یافت. از نام کامل او و تاریخ ولادتش اطلاعی در دست نیست. آنچه تذکره‌ها پیرامون زندگی و شخصیت شوقی‎ نوشته‌اند مختصر، نارسا و غالباً ً تکراری است. حتی برخی از این کتب‎ شرح‎ حال‎ او را با شوقی یزدی که از اعقاب خواجه رشیدالدین بوده و در هرات می‌زیسته درهم ‎‎آمیخته‌اند[۴].‎

در «مجالس النفائس» تألیف‎ امیر علی‌شیر نوایی، در ذکر شعرایی که میر علی‌شیر به ملازمت ایشان رفته یا‎ به خدمت میر آمده‌اند‎، به‎ نام مولانا شوقی از ولایت جیجک‎تو برمی‌خوریم که یک بیت ترکی و یک بیت فارسی نیز از او ذکر شده و آمده که اصل او از خوارزم است[۵].‎

مرحوم محمد‎علی تربیت در کتاب «دانشمندان آذربایجان»، از شوقی مفصل‌تر‎ سخن‎ گفته‎ است: «شوقی تبریزی از منسوبین خواجه رشید‎الدین وزیر بوده، خط نستعلیق‎ را‎ خوب می‌نوشته، پس از مدتی خدمات لایقه در دارالانشاء سام‌میرزا، به هند رفته و در کابل‎ سنة 954‎ق، فوت شده ‎است. ‎همین ‎شوقی ‎است ‎که‎ قبل‎ از میبدی دیوان حضرت علی‎(ع) را با نظم پارسی در سنه 855ق، به نام سلطان‎ یعقوب‎ ترجمه کرده و نسخه‌ای از آن نزد نگارنده موجود است». این نخستین مأخذی‎ است‎ که‎ شوقی را سراینده ترجمه منظوم دیوان منسوب به حضرت علی(ع) معرفی کرده است؛ حال‎ آنکه‎ هیچ‎یک از تذکره‌های معاصر شوقی به این مورد اشاره نکرده‌اند[۶].

سعید نفیسی‎ در‎ کتاب‎ «تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی» در ذیل شوقی یزدی می‌نویسد: «از شاعران توانای قرن دهم و مردی خوش‎گوی بوده و خط‎ نسخ‎ تعلیق‎ را نیکو می‌نوشته و در انشا دست داشته و به همین جهت مدتی منشی‎ سام‎‎میرزا صفوی بوده است و در شعر نیز مهارت داشته و قصیده را بهتر می‌سروده و غزل هم می‌گفته‎ است‎» و در جای دیگر ذیل همین شوقی یزدی نوشته است: «ظاهراً وی‎ به‌جز شوقی یزدی سابق‎الذکر و از بازماندگان‎ خواجه‎ رشید‎ وزیر بوده و بیشتر در هرات می‌زیسته و در‎ 963‎ق، در آن شهر در‎گذشته و در مزار عبدالله انصاری مدفون شده و از او رباعیات‎ مانده‎ است»[۷].

کتاب‎ «احوال‎ و آثار خوش‎نویسان» نوشته دکتر مهدی بیانی تنها اثری است که به شرح حال شوقی و شوقی‌ها با دیدی نسبتاً منتقدانه پرداخته است. ‎در ‎این کتاب پس از ذکر‎ شرح حال شوقی یزدی (مطابق آنچه سام‌میرزا در تحفه سامی نوشته است) و اشاره به مطالب مرحوم تربیت که در کتاب دانشمندان آذربایجان درباره شوقی آمده است، می‌گوید: «باید دو تن‎ شوقی‎ شاعر خوش‎نویس وجود داشته بوده باشد: یکی آنکه منشی سام‌میرزای صفوی است و در حدود سال 957ق، در‎گذشته و دیگری آنکه در حدود یک‎صدوبیست سال پیش از وی می‌زیسته‎ و دیوان‎ حضرت امیر(ع) را ترجمه منظوم به نام سلطان یعقوب کرده است»[۸].

از توضیحاتی که تذکره‌های متقدم و متأخر درباره شوقی تبریزی (و شوقی‌های دیگر) نوشته‌اند، مطلبی که‎ سودمند و روشنگر باشد یافت نمی‌شود. تنها می‌توان برای ذکر بخشی از‎ شرح‎ حال‎ این شاعر گمنام، به مقدمه خود او در ترجمه دیوان منسوب اعتماد نمود. آن‎چنان‌که خود در ‎‎مقدمه‎ ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر می‌شود و مدتی در بغداد‎ اقامت‎ می‌کند‎. روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار حضرت علی‎(ع)، وجد و حال به او دست می‌دهد و در آن‎ حالت تصمیم می‌گیرد دیوان را برای کسانی که از عربی آگاهی ندارند، به‎ نظم فارسی ترجمه کند[۹].‎

بنابراین اگر شوقی را‎ بغدادی بنامیم، با آنچه در مقدمه دیوان آمده تناسب بیشتری دارد و با توجه به نام خواجه برهان‌الدین عبدالحمید کرمانی که ابتدا وزیر و فرد مورد اعتماد سلطان ابوسعید تیموری بوده و پس‎ از‎ شکست او در مقابل اوزون حسن، به سمت وزارت امیر حسن‌بیگ ترکمان درآمد و تا سال 878ق نیز زنده بود، می‌توان به بخشی از تاریخ زندگی شوقی نیز دست یافت؛ با‎ در‎ نظر گرفتن اینکه وی نظم دیوان را در سال 875ق، به انجام رسانده است و این تاریخ در نسخه‌های خطی دیوان نیز مضبوط است[۱۰].

پانویس

  1. ر.ک: روضاتیان، سیده مریم، صفحه چهل‌وشش تا چهل‌وهشت
  2. ر.ک: میرباقری‌فرد، سید علی‌اصغر، ص96
  3. ر.ک: همان، ص97
  4. ر.ک: همان
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان، ص98
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: همان، ص99
  9. ر.ک: همان، ص100-99
  10. ر.ک: همان، ص100

منابع مقاله

  1. روضاتیان، سیده مریم، «دیوان اشعار منسوب به حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) با ترجمه منظوم از مولانا شوقی شاعر قرن نهم هجری»، تهران، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، 1383.
  2. میرباقری‌فرد، سید علی‌اصغر؛ روضاتیان، سیده مریم، «تحلیل و بررسی ترجمه منظوم مولانا شوقی بغدادی از دیوان منسوب به حضرت علی(ع) و مقایسه آن با یک ترجمه دیگر از دیوان همراه با شمه‌ای از اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی عصر مؤلف»، پایگاه مجلات تخصصی نور، جامعه‌شناسی کاربردی، بهار و تابستان 1381، شماره 13، صفحه 91 تا 114.

وابسته‌ها