علم الاكتناه العربي الإسلامي

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    علم الاكتناه العربي الإسلامي‏
    علم الاكتناه العربي الإسلامي
    پدیدآورانسامرايي، قاسم (نويسنده)
    ناشرمرکز الملک فيصل للبحوث و الدراسات الإسلامية
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشرمجلد1: 2001م , 1422ق,
    موضوعکاغذ سازي و تجارت کاغذ - کشورهای عربي - تاريخ کتاب - کشورهای عربي - تاريخ
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏Z‎‏ ‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏ع‎‏4*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    علم الاكتناه العربي الإسلامي، اثر قاسم سامرایی، کتابی است پیرامون علم خط‎شناسی و نسخه‌شناسی در زبان عربی اسلامی.

    اهمیت کتاب

    آنچه باعث اهمیت کتاب و لزوم دقت در محتوای آن می‌شود، این است که نویسنده آن، از فهرست‌نویسان و نسخه‌شناسان دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض است که‎ در کتابخانه و بخش اطلاع‌رسانی‎ دانشکده‎ علوم اجتماعی این دانشگاه به تدریس و تحقیق مشغول بوده و اهتمام ویژه‌ای به کهن‌خط‎شناسی و پژوهش در نسخه‌های خطی عربی دارد و در این زمینه علاوه بر تخصص و دانش گسترده، در برخی‎ دانشگاه‌ها و مراکز نسخه‌شناسی، نظیر دانشگاه لیدن، تدریس و سخنرانی کرده است[۱].

    ساختار

    کتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده و نویسنده کوشیده است تجربیات‎ خود‎ را‎ در چهل‌ویک مبحث کوتاه‎ گردآوری‎ کند‎، اما کتاب از فصل‎بندی و تبویب شایسته‌ای برخوردار نیست.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، علاوه بر توضیح موضوع کتاب، به پیشینه تحقیق در زمینه این موضوع، اشاره شده است[۲].

    نام این کتاب گویا از ابداعات مؤلف باشد، او می‌نویسد: «علم اکتناه» شامل دو علم کهن‌خط‎شناسی (Palaeography) و نسخه‌شناسی (Codicology) است‎. نویسنده،‎ معتقد است این دو اصطلاح از یکدیگر جدا نیستند و هر پژوهشگر و فهرست‌نگاری باید از سیر تحول خطوط عربی، صنعت کاغذ، شیشه، الیاف، مس، آهن، چوب و همچنین ساخت قلم، مرکب، رنگ‎، صحافی‎ و تجلید، تذهیب و زرکوبی و نظایر آن در سراسر سرزمین‌های اسلامی مطلع باشد. شاید به همین خاطر است که کتاب «الاكتناه» با موضوعات بسیاری که در هر دو رشته مورد توجه قرار‎ گرفته‎ است، به دلیل گستردگی و تنوع بیش از اندازه هریک از موضوعات، موفق به ادای حق مطلب در بسیاری از مباحث نگردیده است[۳].

    اثر حاضر، ازآنجاکه حاصل گذران عمری تتبع مؤلف در نسخه‌شناسی عربی است‎، حاوی‎ نکات‎ بسیار ارزشمندی است که نویسنده درباره پیدایی خط‎ عربی‎ آورده و این خط را تحول‎یافته از خط نبطی دانسته است. نبطی‌ها جانشینان قوم ثمود بودند و در مناطق آنان‎ سکنی‎ داشتند‎ و خط خود را از آرامی‌ها و فنیقی‌ها آموخته بودند. اهل حیره‎ این خط را از مردم انبار آموختند و این هر دو قوم در سیطره نفوذ ایرانیان و دولت ساسانی بودند، سرانجام‎ اهل‎ حجاز‎ در مراودات خود با اهالی این مناطق، خط مزبور را از‎ اهالی‎ حیره و انبار آموختند. نویسنده مبحثی را به تاریخ و تمدن نبطی‌ها اختصاص داده است و می‌گوید: حساب جمل‎ و حروف‎ ابجدی‎ را نیز عرب‌ها از این خط عاریه گرفتند. وی در این‌باره خواننده را‎ به‎ کتاب سلیمان بن عبدالرحمان الذییب ارجاع می‌دهد که در آن 90 تصویر از‎ کتیبه‌های‎ نبطی‎ و آرامی به کوشش کتابخانه ملی ملک فهد منتشر شده است[۴].

    نویسنده باور دارد که‎ با‎ مقایسه دقیق این کتیبه‌ها و حروف به‌کاررفته در آنها با خط عربی‎ سه‎ قرن‎ نخست هجری ثابت می‌شود که خط عربی نبطی ندارد. نویسنده پس از بیان نکاتی‎ درباره‎ خط عربی، به مباحث مربوط به تحقیق در نسخ خطی می‌پردازد و به‌صورت‎ تجربی‎ و موردی‎ ما را با خطاهای پژوهشگران در این قبیل نسخه‌ها آشنا می‌کند و دلایلی را از جمله‎ سودجویی‎، سهل‌انگاری،عدم تخصص و پشتوانه علمی برای تصحیح نسخ ذکر می‌نماید و در این‎ میان‎ از‎ نام بردن افراد هم ابایی ندارد. او همچنین به تلاش مستشرقان در زمینه تصحیح نسخه‌های‎ خطی‎ عربی‎ اشاره می‌کند و برخی اشتباهات آنان را در فهم زبان عربی و تصحیف متذکر‎ می‌گردد‎. نویسنده هشدار می‌دهد که پژوهشگران نسخه‌های خطی نبایستی صرفا به شهرت مستشرقان اعتماد ورزند؛ زیرا آنان نیز اشتباهات فاحشی را مرتکب شده‌اند[۵].

    وی‎ سپس‎ به تحقیق در نسخه‌های منحصربه‎فرد و چگونگی پرداختن‎ به‎ مسوده‌ها‎ و مبیضه‌ها اشاره می‌کند و راه‌حل‎های عمل‌گرایانه‌ای ارائه می‌دهد‎. همچنین‎ به هریک از مباحث مربوط به تصحیح نسخه‌های خطی نظیر مشکلات فهرست‌نویسی، تعدد‎ نسخ‎، افتادگی پیش و پس صفحات، نوع‎ خط‎ و شناسایی آن‎ اشاره‎ می‌کند‎ و مواردی را که خود با آنها‎ برخورد‎ داشته برمی‌شمارد[۶].

    به گمان نویسنده، فهرست‌نویس نسخه‌های خطی بیشتر از پژوهشگر و مصحح‎ عذاب‎ می‌کشد و با مشکلات بیشتری دست‌به‌گریبان است. او همچنین‎ به‎ فهرست‌نویسی و تحقیق در کشکول‎ها و مشکلات‎ آن‎ اشاره می‌کند و کشکول را شبیه دفتر یادداشت و دفتر خاطرات می‌داند و می‌نویسد: دارنده این‎ کشکول‎ها‎ هرآنچه را برایش مهم بوده‎، می‌نگاشته‎ است‎ و می‌افزاید: برخی از‎ این‎ کشکول‎ها به‌صورت تذکره‎، نظیر‎ تذکره حمیدی، تذکره ابن مکتوم و تذکره صفدی به دست ما رسیده است. نویسنده باور‎ دارد‎ که اصل واژه «کشکول»، فارسی است‎ و به‎ انبان بیضوی‎‎شکلی‎ گفته‎ می‌شود که از مواد‎ معدنی و یا چوب ساخته می‌شد و نوع مرغوب آن از درخت گردوی هندی بوده که دراویش‎ حمل‎ می‌کرده‌اند[۷].

    نویسنده به مشکلات متعدد فهرست‌نویسان‎ در‎ چند‎ صفحه‎ اشاره‎ می‌کند و در این‎ زمینه‎ اگرچه ظاهرا چیزی را از قلم نمی‌اندازد، اما کفایت مطلب ادا نمی‌گردد[۸].

    نویسنده،‎ علاقه‌مند‎ است‎ بداند‎ حروف‎ تعقیبه (رکابه، پاورق) که به‌منزله نشانه‌های اختصاری برای انتهای سطور و صفحه‌بندی مهم بوده‌اند، از چه زمانی معمول شده است. او در این مورد به یکی از‎ قدیمی‌ترین نسخه‌های خطی که بر ورق نگاشته شده، به‌عنوان «آداب الفلاسفة»، اثر حنین بن اسحاق (متوفی260ق) اشاره می‌کند که در دانشگاه تهران نگهداری می‌شود. او می‌گوید: «تعقیبه‌ها» بعدها به‎‎صورت‎ شماره‌گذاری صفحات درآمده‌اند[۹].

    نویسنده سپس به برخی علائم اختصاری در زبان عربی اشاره می‌کند و معتقد است تجلید و صحافی از همان ابتدا در تاریخ اسلام معمول بوده و کراسه‌ها (جزوبندی) بهتر‎ از‎ لفافه (طومارنویسی) تشخیص داده شده است. قرآن نیز از همان ابتدا به‌صورت مصحف بوده است، نه لفافه[۱۰].

    نویسنده سپس به صنعت کاغذ اشاره‎ می‌کند‎ و صفحاتی را به کاغذ و استنساخ‎ اختصاص‎ می‌دهد و انواع کاغذها را به‌تفصیل برمی‌شمارد. او در این زمینه به تحقیق استاد ایرج افشار درباره به‌کارگیری کاغذ در نسخه‌های خطی اسلامی‎ که در‎ دومین همایش «مؤسسة الفرقان‎ للتراث‎ الإسلامي» در لندن در سال 1993م، منتشر شده، اشاره می‌کند که گویا صنعت کاغذسازی در ایران از رونق و شکوفایی بیشتری نسبت به سایر مناطق در جهان اسلام برخوردار بوده است[۱۱].

    نویسنده‎ همچنین‎ به هنر خوش‎نویسی، زرکوبی و تذهیب و نظایر آن نیز اشاراتی دارد و معتقد است که این هنرها از قرن هفتم هجری به بعد تحت تأثیر اروپاییان رواج یافته است. وی در پایان‎ کتاب‎ مطالبی را‎ هم به تزویرشناسی و جعل در نسخه‌های خطی اختصاص می‌دهد[۱۲].

    در ضمایم کتاب، مجموعه‌ای از تصاویر نسخه‌های‎ خطی و همچنین خطوط عربی و نبطی و نیز نمونه‌هایی از تزویر در خط‎ کوفی‎ قدیم‎ ارائه شده است. در مجموع، کتاب «الاكتناه» از آن جهت که دستاورد تجربیات یکی از فهرست‌نگاران و نسخه‌شناسان ‎‎جهان‎ اسلام است، اهمیت قابل توجهی دارد، اما تلاش نویسنده برای پرداختن به دو‎ علم‎ خط‎شناسی‎ و نسخه‌شناسی تحت یک عنوان و به‌صورتی گذرا و بدون پشتوانه‌های نظری، از ژرفایی کتاب کاسته است‎[۱۳].

    مطالعه کتاب حاضر می‌تواند برای دانشجویان و علاقه‌مندان به تصحیح نسخه‌های خطی و همچنین استادانی‎ که مایلند از تجربه‎ عملی‎ یک پژوهشگر جهان عرب در پرداختن به نسخه‌های خطی مطلع شوند، مفید باشد[۱۴].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع و توضیح برخی کلمات و عبارات متن، به ترجمه اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. نیازی، شهریار، «نقد و معرفی: علم نسخه‌شناسی اسلامی (قاسم السامرائي)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: نامه بهارستان، بهار و زمستان 1383، ‎شماره 9 و 10 ‎(2 صفحه، ‎از 379 تا 380).

    وابسته‌ها