فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان
    فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان
    پدیدآورانمهریار، محمد (نویسنده)
    ناشرفرهنگ مردم
    مکان نشراصفهان - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    شابک964-7471-69-6
    موضوعایران - فرهنگ جغرافیایی نام‏های جغرافیایی - ایران - اصفهان
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏2073‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏73‎‏ ‎‏م‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، به قلم استاد محمد مهريار در يك مجلد به زبان فارسى منتشر شده است. اين كتاب كه حاصل بيش از سال تلاش نویسنده است، يكى از ارزشمندترين و پربارترين تحقيقات نویسنده است.

    ساختار

    در ابتداى اثر، مقدمه‌اى به قلم فضل‌الله صلواتى دبير كنگره بزرگداشت اصفهان و مقدمه ارزشمندى به قلم نویسنده آمده است. پس از آن نشانه‌هاى آوانويسى و شرح واژه‌ها به ترتيب حروف الفبا ذكر شده است.

    گزارش محتوا

    در پيش‌گفتار كتاب مى‌خوانيم: «در اين كتاب، نتيجه سال‌ها پژوهش و تحقيق دانشمندى گرانقدر و محققى ارجمند، حضرت استاد محمد مهريار كه خدايش زنده دارد و عمرش را دراز گرداند، به نام فرهنگ نامها و آباديهاى كهن اصفهان به دوستداران اصفهان بزرگ و به پيشگاه اهل تحقيق و دانش تقديم گرديده است. چه بسيارى از نام‌ها و اسامى روستاها و شهرهاى كشورمان كه براى مردم زمان ما نامفهوم و غيرقابل شناخت است، چه بسا اسم‌هاى شهرها، روستاها، آبادى‌ها بر اساس تفكرات، انديشه‌ها، حوادث زمان‌هاى گذشته و شايد چندين هزار سال پيش تعيين شده است و يا اين كه مردم هر محل، سكناى خود را بدان نام‌ها، خوانده‌اند، ممكن است بسيارى از اين اسامى و اعلام را مردم دوران ما نشناسند و يا از چگونگى نامگذارى آن بى‌خبر باشند، و ريشه و مبناى واژه‌ها را در فرهنگ‌ها و كتاب‌هاى لغت نتوانند پيدا كنند... در اصفهان ما كه شهرى با سابقه تاريخى به اندازه همه ايران است و تمدنى شكوفا و آثارى از گذشته‌هاى دور از پيش از اسلام و مسلمانى و از دوران حضرت ابراهيم(ع) و انبياى بنى‌اسرائيل، و نشانه‌هايى از آن روزگاران دارد، اكثر واژه‌ها و نام‌ها ناشناخته‌اند و هر كس به صورتى ترجمه و تفسير و تحليلى بر آن دارد و ديدگاه‌هايى را ابراز مى‌كند.

    در اين امر مؤلف انديشمند و فرزانه كتاب، نهايت تلاش را به كار برده تا اين كلمات را ريشه‌يابى كند و از متون بسيار قديم و از تحقيقات و يافته‌هاى مستشرقان و انديشمندان ديگر مناطق جهان و ايران بهره گرفته و بسيارى از نام‌هاى كهن آبادى‌ها، محلات، شهرها و روستاهاى مربوط به منطقه اصفهان را به دست آورده است».

    وى كارى بزرگ و در خور تحسين و تمجيد انجام داده است؛ بسيارى از نام‌هاى به ظاهر بدون معنى و دشوار؛ معنى شده و ريشه‌يابى گرديده است كه در گذشته براى اهل تحقيق عدم شناخت اين اسامى معضلى بوده و به همت مؤلف گرانقدر اين معماها حل شده است.

    نویسنده در مقدمه كتاب وجوه مختلف نام گذارى ده‌ها را با استفاده از منابع مختلف ذكر كرده است. وى قواعد و اصولى را براى نام گذارى برمى‌شمارد كه لازم است كه خواننده به آنها توجه كند. از جمله اين قوانين است:

    1. هيچ نامى هر چه باشد و هر جايى كه بدان نامبردار شده باشد، بى‌دليل و بى‌معنى نيست.
    2. راه تحقيق در شناخت نام امكنه تحقيق زبان‌شناسى، شناخت محل و سابقه تاريخى آن محل و پيداكردن ريشه واژه در صورت‌هاى كهن و ميانه زبان فارسى است.
    3. تركيب واژه‌اى عربى يا تركى با واژه ديگر فارسى نشان اين است كه سابقه باستانى ندارد، بعد از نفوذ عرب و تسلط ترك‌ها پيدا شده است.
    4. اطلاق نام ساكنان محل به محل، از باب اطلاق نام حال به محل بسيار رايج است و بايد مورد توجه باشد.
    5. تلفظ رايج محل مى‌تواند، كليدى براى حل مشكل وجه تسميه باشد، لذا بايد بر آن تكيه كرد.

    وى در انتها از قواعد و قوانين مذكور نتيجه‌گيرى‌هاى ارزنده‌اى ارائه مى‌دهد: هيچ وقت نياكان ما نام زشت و ناپسند بر روى زيستگاه خود نمى‌نهاده است. نام‌گذارى تحت تأثير فرهنگ و اسطوره‌هاى كهن و مفاهيم دينى انجام گرفته است. وجوه تسميه سنتى و جغرافى‌دانان قديم همه بى‌بنياد و نامربوط است و قابل اعتنا نيست و...

    نویسنده در خاتمه كتاب مى‌نويسند: «عنوان پايان اين نامواژه را خاتمه گفتم، نه از اين باب كه به راستى تمام عناوين كهن استان اصفهان و يزد را در برداشته باشد و هنوز هست و از آنها باقى مانده است، قليل نام واژه‌هايى كه بايد رسيدگى شود و يا از فهرستى كه من براى خودم براى تحقيق و جست‌وجو آماده كرده بودم، ساقط شده است؛ ولى به حقيقت اين سقطات چندان زياد نيست، اندك تعدادى است كه در مستدرك اين فرهنگ به توضيح آن خواهم پرداخت».

    نویسنده در ضمن جست‌وجو در نام واژه‌هاى كهن پارسى به اصول و قواعد حاكم بر اين نام‌واژه‌ها دست يافته و هم در مقدمه به تفصيل و هم لابلاى كتاب به مناسبات متعدد ذكر كرده است. او معتقد است، در حقيقت پيداكردن معناى يك نام‌واژه نيازمند تحقيق درباره کیفیت تطور آن و نيز پيدا كردن راه اشتقاق آن از زبان بنياد است و حقيقت جست‌وجوى وجه تسميه، نه به شيوه قدما، بلكه به صورت تحقيق واقعى اين است كه مبانى اشتقاق و کیفیت تطور واژه‌اى آشكار شود.

    او همچنين متذكر مى‌شود كه بحث اشتقاق و لغت كه در نزد ادباى بزرگ ادب، كسايى، سيبويه، اصعمى و غيره رايج بوده است، و همچنين از آن چه در ممالك غرب واژه‌شناسى(فيلولوژى) و ريشه‌يابى(اتيمولوژى) مى‌نامند، زبان و ادب فارسى در حال حاضر، به همه نيازى كه بدان هست، يكسره فارغ و خالى است و اميد اين است كه با نشان دادن قواعدى كه ذكر آن گذشت، در اين باره پژوهشگران آينده را راهى نموده باشم و الّا تا آن راه به دست نيايد، هيچ تحقيق لغوى و واژه‌شناسى امكان‌پذير نيست.

    وضعيت

    در پانوشت صفحات منابع مطالب و در انتهاى اثر كتابنامه و فهارس نام جاى‌ها، اشخاص، اقوام و ملل، سلسله‌ها، زبان‌ها و لهجه‌ها، كتاب‌ها و نشريات ذكر شده است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.