فرهنگ زیارت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:
    برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:


    #نویسنده در مقدمه‌اش كه آن را در قم، خرداد 1386 نوشته، چنين آورده است: كتابى كه در دست داريد، «زيارت» را مورد مطالعه، بررسى و تحليل قرار داده است تا زمينه‌اى براى توشه و بهره گرفتن از گنجينه معارف اهل‌بيت(ع) و سيراب شدن از زمزم علومشان و كوثر هدايت‌هايشان و فرات معرفتشان باشد... آنچه مى‌خوانيد، مباحثى است كه بخش‌هايى از آن سال‌ها پيش در مجله «پيام انقلاب» چاپ شده است. بخشى از اين مباحث هم به‌صورت دو اثر به نام‌هاى «زيارت» و «كربلا كعبه دل‌ها» چاپ شده است؛ با ويرايش جديد و كاستن‌ها و افزودن‌هايى چند، به‌اضافه چند بحث جديد..<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص11-18</ref>
    #نویسنده در مقدمه‌اش كه آن را در قم، خرداد 1386 نوشته، چنين آورده است: كتابى كه در دست داريد، «زيارت» را مورد مطالعه، بررسى و تحليل قرار داده است تا زمينه‌اى براى توشه و بهره گرفتن از گنجينه معارف اهل‌بيت(ع) و سيراب شدن از زمزم علومشان و كوثر هدايت‌هايشان و فرات معرفتشان باشد... آنچه مى‌خوانيد، مباحثى است كه بخش‌هايى از آن سال‌ها پيش در مجله «پيام انقلاب» چاپ شده است. بخشى از اين مباحث هم به‌صورت دو اثر به نام‌هاى «زيارت» و «كربلا كعبه دل‌ها» چاپ شده است؛ با ويرايش جديد و كاستن‌ها و افزودن‌هايى چند، به‌اضافه چند بحث جديد..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5587/1/11 ر.ک: مقدمه كتاب، ص11-18]</ref>
    #تاريخ، بسيارى از زائران مرقد پيامبر را مى‌شناسد كه در مزار و مرقد پيامبر به پيشگاه خداوند توبه و التجا كرده‌اند و رضاى الهى را كسب نموده‌اند و يا حتى شفا گرفته و درمان يافته‌اند. علماى اهل سنت نقل كرده‌اند كه: «ابن منكدر» از بزرگان تابعين (متوفى 130ق) با اصحابش در مجلسى كه مى‌نشست و تشنگى شديدى بر او عارض مى‌شد، برخاسته و صورت بر قبر پيامبر مى‌نهاد و برمى‌گشت. وقتى مورد سؤال قرار مى‌گرفت، مى‌گفت: حالت خطرناكى به من دست مى‌دهد كه در اين حالت، به‌وسيله قبر پيامبر شفا مى‌طلبم.
    #تاريخ، بسيارى از زائران مرقد پيامبر را مى‌شناسد كه در مزار و مرقد پيامبر به پيشگاه خداوند توبه و التجا كرده‌اند و رضاى الهى را كسب نموده‌اند و يا حتى شفا گرفته و درمان يافته‌اند. علماى اهل سنت نقل كرده‌اند كه: «ابن منكدر» از بزرگان تابعين (متوفى 130ق) با اصحابش در مجلسى كه مى‌نشست و تشنگى شديدى بر او عارض مى‌شد، برخاسته و صورت بر قبر پيامبر مى‌نهاد و برمى‌گشت. وقتى مورد سؤال قرار مى‌گرفت، مى‌گفت: حالت خطرناكى به من دست مى‌دهد كه در اين حالت، به‌وسيله قبر پيامبر شفا مى‌طلبم.
    #:و نيز به محلّى در صحن مسجد مى‌آمد و در آنجا خود را به خاک مى‌افكند. وقتى علت را مى‌پرسيدند، مى‌گفت: در خواب، پيامبر را در اين مكان ديدم. وقتى پيراهن يوسف، چشم نابيناى يعقوبِ فراق‌كشيده و هجران‌ديده را بينا مى‌كند، مرقد رسول‌الله نمى‌تواند كرامت نشان دهد؟! وقتى بنا به روايات، غبار مدينه، شفا بخش جذام باشد، تربت پيامبر و امام حسين و قبر امام رضا شفا نمى‌دهد؟!..<ref>ر.ک: متن كتاب، ص37</ref>
    #:و نيز به محلّى در صحن مسجد مى‌آمد و در آنجا خود را به خاک مى‌افكند. وقتى علت را مى‌پرسيدند، مى‌گفت: در خواب، پيامبر را در اين مكان ديدم. وقتى پيراهن يوسف، چشم نابيناى يعقوبِ فراق‌كشيده و هجران‌ديده را بينا مى‌كند، مرقد رسول‌الله نمى‌تواند كرامت نشان دهد؟! وقتى بنا به روايات، غبار مدينه، شفا بخش جذام باشد، تربت پيامبر و امام حسين و قبر امام رضا شفا نمى‌دهد؟!..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5587/1/37 ر.ک: متن كتاب، ص37]</ref>
    #«دعبل خزاعى»، شاعر متعهد شيعه كه در زمان [[امام رضا(ع)]] مى‌زيست، هنر خويش را در راه احياى حق آل محمد و ذكر و ياد شهداى عترت پيامبر و بيان فضايل «اهل‌بيت» قرار داده بود و نزد ائمه شيعه، منزلتى داشت. روزى در «مرو»، به حضور حضرت رضا(ع) رسيد و عرض كرد: اى فرزند پيامبر! درباره شما قصيده‌اى سروده‌ام و عهد كرده‌ام كه قبل از شما آن را براى كسى نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا دعبل شعرش را بخواند و او هم خواند. قصيده بلند و بالاى دعبل، كه به «قصيده تائيّه» يا «مدارس آيات» معروف است، از پرمحتواترين قصايدى است كه در بيان حق و فضايل اين دودمان پاک و يادآورى از «شهداى آل محمد» مى‌باشد...
    #«دعبل خزاعى»، شاعر متعهد شيعه كه در زمان [[امام رضا(ع)]] مى‌زيست، هنر خويش را در راه احياى حق آل محمد و ذكر و ياد شهداى عترت پيامبر و بيان فضايل «اهل‌بيت» قرار داده بود و نزد ائمه شيعه، منزلتى داشت. روزى در «مرو»، به حضور حضرت رضا(ع) رسيد و عرض كرد: اى فرزند پيامبر! درباره شما قصيده‌اى سروده‌ام و عهد كرده‌ام كه قبل از شما آن را براى كسى نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا دعبل شعرش را بخواند و او هم خواند. قصيده بلند و بالاى دعبل، كه به «قصيده تائيّه» يا «مدارس آيات» معروف است، از پرمحتواترين قصايدى است كه در بيان حق و فضايل اين دودمان پاک و يادآورى از «شهداى آل محمد» مى‌باشد...
    #:در اين اشعار، شاعر ياد از قبرهايى مى‌كند كه از اين دودمان، در سرزمين كوفه، مدينه، مكه، فخّ، جوزجان، بغداد، طوس، كربلا... قرار دارد و از شهدايى چون شهيد فخّ، يحيى بن زيد، ابراهيم بن عبدالله، موسى بن جعفر و شهداى كربلا... ياد مى‌كند....
    #:در اين اشعار، شاعر ياد از قبرهايى مى‌كند كه از اين دودمان، در سرزمين كوفه، مدينه، مكه، فخّ، جوزجان، بغداد، طوس، كربلا... قرار دارد و از شهدايى چون شهيد فخّ، يحيى بن زيد، ابراهيم بن عبدالله، موسى بن جعفر و شهداى كربلا... ياد مى‌كند....
    #:نقل شده است كه وقتى دعبل، در شمارش اين زمين‌هاى نورانى و مرقدهاى پاک، به آن جانِ مطهر و ارزشمندى كه در بغداد مدفون است رسيد (يعنى امام كاظم(ع))، حضرت رضا(ع) فرمود كه اين را هم اضافه كند: «و قبرٌ بطوسٍ يا لها من مصيبة»، كه يادى بود از قبرى مصيبت‌بار و اندوه‌آور كه در خاکِ «طوس» است. دعبل پرسيد: اين قبر، قبر كيست كه در طوس است؟ امام(ع) فرمود: قبر من است. روزها و شب‌هايى چند نمى‌گذرد، مگر اينكه طوس، محلّ رفت و آمد شیعیان و زائران من مى‌گردد. هركس مرا در غربتم در سرزمين طوس زيارت كند، با من خواهد بود و گناهش در قيامت بخشوده خواهد شد. آنگاه امام(ع) برخاست و «صله» و هديه‌هايى به‌عنوانِ تقدير، به دعبل عطا كرد<ref>ر.ک: همان، ص80-82</ref>
    #:نقل شده است كه وقتى دعبل، در شمارش اين زمين‌هاى نورانى و مرقدهاى پاک، به آن جانِ مطهر و ارزشمندى كه در بغداد مدفون است رسيد (يعنى امام كاظم(ع))، حضرت رضا(ع) فرمود كه اين را هم اضافه كند: «و قبرٌ بطوسٍ يا لها من مصيبة»، كه يادى بود از قبرى مصيبت‌بار و اندوه‌آور كه در خاکِ «طوس» است. دعبل پرسيد: اين قبر، قبر كيست كه در طوس است؟ امام(ع) فرمود: قبر من است. روزها و شب‌هايى چند نمى‌گذرد، مگر اينكه طوس، محلّ رفت و آمد شیعیان و زائران من مى‌گردد. هركس مرا در غربتم در سرزمين طوس زيارت كند، با من خواهد بود و گناهش در قيامت بخشوده خواهد شد. آنگاه امام(ع) برخاست و «صله» و هديه‌هايى به‌عنوانِ تقدير، به دعبل عطا كرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5587/1/80 ر.ک: همان، ص80-82]</ref>
    #علاوه بر پاداش زيادتر و تأكيد بيشتر نسبت به زيارت قبر حسين بن على(ع)، از نظر مناسبت‌هاى زمانى هم آن فوق‌العادگى، كاملا محسوس است... ائمه هم نسبت به زيارت او - از دور يا نزدیک - اين‌گونه اصرار و تأكيد داشته‌اند... اين همه تأكيد براى چيست؟ مى‌توان گفت براى اين است كه عاشوراى حسين و حادثه كربلا، «سمبل» است. همچنان‌كه مخالفت و دشمنى دشمنان هم، بيش از همه، با نام و ياد و مزار مظلوم كربلا بوده است؛ چراكه كربلا در نظرشان سمبل مقاومت بوده است...
    #علاوه بر پاداش زيادتر و تأكيد بيشتر نسبت به زيارت قبر حسين بن على(ع)، از نظر مناسبت‌هاى زمانى هم آن فوق‌العادگى، كاملا محسوس است... ائمه هم نسبت به زيارت او - از دور يا نزدیک - اين‌گونه اصرار و تأكيد داشته‌اند... اين همه تأكيد براى چيست؟ مى‌توان گفت براى اين است كه عاشوراى حسين و حادثه كربلا، «سمبل» است. همچنان‌كه مخالفت و دشمنى دشمنان هم، بيش از همه، با نام و ياد و مزار مظلوم كربلا بوده است؛ چراكه كربلا در نظرشان سمبل مقاومت بوده است...
    #:تشويق مؤكّد به زيارت كربلا، در جهت خنثى كردن و محو نمودن هرچه بيشتر آن ضايعات و سموم بود. كربلا، از يك‌سو، سمبل مظلوميت آن پيشوايان عدل بود و از سويى، مظهر دفاعِ بزرگ آل على و عترت پيامبر، از اسلام و قرآن، حتى به قيمت جان‌هاى عزيز و گران‌قدر و قتل عام‌هاى شگفت و هولناك... خداوند اگر براى زيارت كربلاى حسين، پاداش هزار حج و عمره مى‌دهد، چون حج هم به بركت عاشورا باقى مانده است، حج را هم حسين زنده كرد. حيات اسلام در سايه خون پاکِ شهيدان كربلا بود. اگر نامى و سخنى از پيامبر و كعبه و قبله و وحى و دين و قرآن مانده است، به بركت وجود حسين و خون و شهادتِ اوست<ref>همان، ص211-212</ref>
    #:تشويق مؤكّد به زيارت كربلا، در جهت خنثى كردن و محو نمودن هرچه بيشتر آن ضايعات و سموم بود. كربلا، از يك‌سو، سمبل مظلوميت آن پيشوايان عدل بود و از سويى، مظهر دفاعِ بزرگ آل على و عترت پيامبر، از اسلام و قرآن، حتى به قيمت جان‌هاى عزيز و گران‌قدر و قتل عام‌هاى شگفت و هولناك... خداوند اگر براى زيارت كربلاى حسين، پاداش هزار حج و عمره مى‌دهد، چون حج هم به بركت عاشورا باقى مانده است، حج را هم حسين زنده كرد. حيات اسلام در سايه خون پاکِ شهيدان كربلا بود. اگر نامى و سخنى از پيامبر و كعبه و قبله و وحى و دين و قرآن مانده است، به بركت وجود حسين و خون و شهادتِ اوست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5587/1/211 همان، ص211-212]</ref>
    #خواندن زيارت مأثور: تأكيد بر آن است كه در زيارت‌ها، بيشتر از متون زيارتى نقل‌شده از ائمه معصومين(ع) استفاده شود كه به آن‌گونه دعاها و زيارت‌هاى مستند، «مأثوره» گفته مى‌شود. زيارت عاشورا، زيارت اربعين، زيارت جامعه كبيره، زيارت امين الله، زيارت حضرت معصومه(س) و بسيارى از زيارت‌نامه‌ها از ائمه اطهار نقل شده است و كلام امام است. خواندن اينها بهتر از متون زيارتى ديگر است؛ مضامينى هم كه در اين‌گونه زيارت‌نامه‌هاست، متعالى‌تر است و از زبان اولياى الهى تراويده است... گاهى اين آموزه‌ها بسيار كوتاه است، ولى رجحان آن به اين است كه از امام نقل شده است؛ مثلاًيونس بن ظبيان از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] مى‌پرسد: يا ابن رسول‌الله، من بسيار به ياد حسين بن على(ع) مى‌افتم؛ در آن لحظه چه بگويم؟ فرمود: هنگام ياد از او سه بار بگو: «صَلّى الله عليكَ يا أَباعَبْدِالله»، كه سلام تو از دور يا نزدیک به او مى‌رسد<ref>همان، ص351</ref>
    #خواندن زيارت مأثور: تأكيد بر آن است كه در زيارت‌ها، بيشتر از متون زيارتى نقل‌شده از ائمه معصومين(ع) استفاده شود كه به آن‌گونه دعاها و زيارت‌هاى مستند، «مأثوره» گفته مى‌شود. زيارت عاشورا، زيارت اربعين، زيارت جامعه كبيره، زيارت امين الله، زيارت حضرت معصومه(س) و بسيارى از زيارت‌نامه‌ها از ائمه اطهار نقل شده است و كلام امام است. خواندن اينها بهتر از متون زيارتى ديگر است؛ مضامينى هم كه در اين‌گونه زيارت‌نامه‌هاست، متعالى‌تر است و از زبان اولياى الهى تراويده است... گاهى اين آموزه‌ها بسيار كوتاه است، ولى رجحان آن به اين است كه از امام نقل شده است؛ مثلاًيونس بن ظبيان از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] مى‌پرسد: يا ابن رسول‌الله، من بسيار به ياد حسين بن على(ع) مى‌افتم؛ در آن لحظه چه بگويم؟ فرمود: هنگام ياد از او سه بار بگو: «صَلّى الله عليكَ يا أَباعَبْدِالله»، كه سلام تو از دور يا نزدیک به او مى‌رسد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5587/1/351 همان، ص351]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    [[رده:مباحث خاص آداب و رسوم]]
    [[رده:مباحث خاص آداب و رسوم]]
    [[رده:زیارت اماکن مقدسه، مشاهد ائمه و مزارات امامزادگان و اولیاء]]
    [[رده:زیارت اماکن مقدسه، مشاهد ائمه و مزارات امامزادگان و اولیاء]]
    [[رده: خرداد(98)]]

    نسخهٔ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۱

    فرهنگ زیارت
    فرهنگ زیارت
    پدیدآورانمحدثی، جواد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگراهداف، آثار، تاریخچه، مشروعیت، سازندگی و آداب زیارت
    ناشرمشعر
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ1
    شابک978-964-540-006-04
    موضوعزیارت - آداب و رسوم زیارت - فلسفه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏262‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ف‎‏4‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فرهنگ زيارت، اثر جواد محدثى (متولد سراب، 1332ش) است كه نویسنده در آن، زيارت را از منظر فرهنگى، تربيتى و اجتماعى، تحليل و بررسى كرده است. مخاطبان، پژوهشگران و جوانان كاوشگر امروز هستند و به همين جهت، مطالب به‌صورت مستند و با ذكر منابع و به شكل تحليلى بيان شده است.

    نام كامل كتاب عبارت است از: «فرهنگ زيارت: اهداف، آثار، تاريخچه، مشروعيت، سازندگى و آداب زيارت».

    ساختار

    كتاب حاضر، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل هفت بخش) تشكيل شده است. روش نویسنده در اين كتاب، تحليلى و تحقيقى است.

    گزارش محتوا

    برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:

    1. نویسنده در مقدمه‌اش كه آن را در قم، خرداد 1386 نوشته، چنين آورده است: كتابى كه در دست داريد، «زيارت» را مورد مطالعه، بررسى و تحليل قرار داده است تا زمينه‌اى براى توشه و بهره گرفتن از گنجينه معارف اهل‌بيت(ع) و سيراب شدن از زمزم علومشان و كوثر هدايت‌هايشان و فرات معرفتشان باشد... آنچه مى‌خوانيد، مباحثى است كه بخش‌هايى از آن سال‌ها پيش در مجله «پيام انقلاب» چاپ شده است. بخشى از اين مباحث هم به‌صورت دو اثر به نام‌هاى «زيارت» و «كربلا كعبه دل‌ها» چاپ شده است؛ با ويرايش جديد و كاستن‌ها و افزودن‌هايى چند، به‌اضافه چند بحث جديد..[۱]
    2. تاريخ، بسيارى از زائران مرقد پيامبر را مى‌شناسد كه در مزار و مرقد پيامبر به پيشگاه خداوند توبه و التجا كرده‌اند و رضاى الهى را كسب نموده‌اند و يا حتى شفا گرفته و درمان يافته‌اند. علماى اهل سنت نقل كرده‌اند كه: «ابن منكدر» از بزرگان تابعين (متوفى 130ق) با اصحابش در مجلسى كه مى‌نشست و تشنگى شديدى بر او عارض مى‌شد، برخاسته و صورت بر قبر پيامبر مى‌نهاد و برمى‌گشت. وقتى مورد سؤال قرار مى‌گرفت، مى‌گفت: حالت خطرناكى به من دست مى‌دهد كه در اين حالت، به‌وسيله قبر پيامبر شفا مى‌طلبم.
      و نيز به محلّى در صحن مسجد مى‌آمد و در آنجا خود را به خاک مى‌افكند. وقتى علت را مى‌پرسيدند، مى‌گفت: در خواب، پيامبر را در اين مكان ديدم. وقتى پيراهن يوسف، چشم نابيناى يعقوبِ فراق‌كشيده و هجران‌ديده را بينا مى‌كند، مرقد رسول‌الله نمى‌تواند كرامت نشان دهد؟! وقتى بنا به روايات، غبار مدينه، شفا بخش جذام باشد، تربت پيامبر و امام حسين و قبر امام رضا شفا نمى‌دهد؟!..[۲]
    3. «دعبل خزاعى»، شاعر متعهد شيعه كه در زمان امام رضا(ع) مى‌زيست، هنر خويش را در راه احياى حق آل محمد و ذكر و ياد شهداى عترت پيامبر و بيان فضايل «اهل‌بيت» قرار داده بود و نزد ائمه شيعه، منزلتى داشت. روزى در «مرو»، به حضور حضرت رضا(ع) رسيد و عرض كرد: اى فرزند پيامبر! درباره شما قصيده‌اى سروده‌ام و عهد كرده‌ام كه قبل از شما آن را براى كسى نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا دعبل شعرش را بخواند و او هم خواند. قصيده بلند و بالاى دعبل، كه به «قصيده تائيّه» يا «مدارس آيات» معروف است، از پرمحتواترين قصايدى است كه در بيان حق و فضايل اين دودمان پاک و يادآورى از «شهداى آل محمد» مى‌باشد...
      در اين اشعار، شاعر ياد از قبرهايى مى‌كند كه از اين دودمان، در سرزمين كوفه، مدينه، مكه، فخّ، جوزجان، بغداد، طوس، كربلا... قرار دارد و از شهدايى چون شهيد فخّ، يحيى بن زيد، ابراهيم بن عبدالله، موسى بن جعفر و شهداى كربلا... ياد مى‌كند....
      نقل شده است كه وقتى دعبل، در شمارش اين زمين‌هاى نورانى و مرقدهاى پاک، به آن جانِ مطهر و ارزشمندى كه در بغداد مدفون است رسيد (يعنى امام كاظم(ع))، حضرت رضا(ع) فرمود كه اين را هم اضافه كند: «و قبرٌ بطوسٍ يا لها من مصيبة»، كه يادى بود از قبرى مصيبت‌بار و اندوه‌آور كه در خاکِ «طوس» است. دعبل پرسيد: اين قبر، قبر كيست كه در طوس است؟ امام(ع) فرمود: قبر من است. روزها و شب‌هايى چند نمى‌گذرد، مگر اينكه طوس، محلّ رفت و آمد شیعیان و زائران من مى‌گردد. هركس مرا در غربتم در سرزمين طوس زيارت كند، با من خواهد بود و گناهش در قيامت بخشوده خواهد شد. آنگاه امام(ع) برخاست و «صله» و هديه‌هايى به‌عنوانِ تقدير، به دعبل عطا كرد[۳]
    4. علاوه بر پاداش زيادتر و تأكيد بيشتر نسبت به زيارت قبر حسين بن على(ع)، از نظر مناسبت‌هاى زمانى هم آن فوق‌العادگى، كاملا محسوس است... ائمه هم نسبت به زيارت او - از دور يا نزدیک - اين‌گونه اصرار و تأكيد داشته‌اند... اين همه تأكيد براى چيست؟ مى‌توان گفت براى اين است كه عاشوراى حسين و حادثه كربلا، «سمبل» است. همچنان‌كه مخالفت و دشمنى دشمنان هم، بيش از همه، با نام و ياد و مزار مظلوم كربلا بوده است؛ چراكه كربلا در نظرشان سمبل مقاومت بوده است...
      تشويق مؤكّد به زيارت كربلا، در جهت خنثى كردن و محو نمودن هرچه بيشتر آن ضايعات و سموم بود. كربلا، از يك‌سو، سمبل مظلوميت آن پيشوايان عدل بود و از سويى، مظهر دفاعِ بزرگ آل على و عترت پيامبر، از اسلام و قرآن، حتى به قيمت جان‌هاى عزيز و گران‌قدر و قتل عام‌هاى شگفت و هولناك... خداوند اگر براى زيارت كربلاى حسين، پاداش هزار حج و عمره مى‌دهد، چون حج هم به بركت عاشورا باقى مانده است، حج را هم حسين زنده كرد. حيات اسلام در سايه خون پاکِ شهيدان كربلا بود. اگر نامى و سخنى از پيامبر و كعبه و قبله و وحى و دين و قرآن مانده است، به بركت وجود حسين و خون و شهادتِ اوست[۴]
    5. خواندن زيارت مأثور: تأكيد بر آن است كه در زيارت‌ها، بيشتر از متون زيارتى نقل‌شده از ائمه معصومين(ع) استفاده شود كه به آن‌گونه دعاها و زيارت‌هاى مستند، «مأثوره» گفته مى‌شود. زيارت عاشورا، زيارت اربعين، زيارت جامعه كبيره، زيارت امين الله، زيارت حضرت معصومه(س) و بسيارى از زيارت‌نامه‌ها از ائمه اطهار نقل شده است و كلام امام است. خواندن اينها بهتر از متون زيارتى ديگر است؛ مضامينى هم كه در اين‌گونه زيارت‌نامه‌هاست، متعالى‌تر است و از زبان اولياى الهى تراويده است... گاهى اين آموزه‌ها بسيار كوتاه است، ولى رجحان آن به اين است كه از امام نقل شده است؛ مثلاًيونس بن ظبيان از حضرت صادق(ع) مى‌پرسد: يا ابن رسول‌الله، من بسيار به ياد حسين بن على(ع) مى‌افتم؛ در آن لحظه چه بگويم؟ فرمود: هنگام ياد از او سه بار بگو: «صَلّى الله عليكَ يا أَباعَبْدِالله»، كه سلام تو از دور يا نزدیک به او مى‌رسد[۵]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر فقط فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب تنظيم شده، ولى متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع نيز فراهم نشده است.

    كتاب حاضر، مستند است و نویسنده ارجاعات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى آورده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.