مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام
    مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام
    پدیدآورانهزار، علیرضا (نویسنده) عطاردی قوچانی، عزیزالله (نویسنده)
    ناشرمؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    شابک964-7489-21-8
    موضوعاحادیث شیعه - قرن 14

    عبدالعظیم بن عبدالله(ع)، - 250؟ق. - احادیث

    عبدالعظیم بن عبدالله(ع)، - 250؟ق. - کنگره‏‌ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏53‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏6‎‏م‎‏5‎‏ ‎‏1‎.‎‏ش
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام تأليف عزيزالله عطاردى و عليرضا هزار، دربردارنده روايات نقل شده از طريق حضرت عبدالعظيم حسنى(ع) است. اين اثر به زبان فارسى و در سال 1382ش نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب در دو بخش «درآمد» (در 121 صفحه) و مسند عبدالعظيم حسنى (در 132 صفحه)، سامان يافته است[۱].

    در مجموع 118 حديث همراه با ترجمه فارسى آن‌ها در اين کتاب گردآمده‌اند. مؤلفان کوشيده‌اند حتى‌الامکان روايات را از مصادر اصلى حديث نقل کنند و کمتر از بحار الانوار يا ساير جوامع روايى نقل حديث کرده‌اند[۲].

    در احاديث کتاب تکرارهايى به چشم مى‌خورد که غالباً ً ناشى از ذکر تقطيعات حديث است؛ براى نمونه، حديث 39 مسند، گفت‌وگوى حضرت موسى بن عمران(ع) با خداوند را به تفصيل نقل مى‌کند و احاديث 40 تا 46 هم فقراتى از همان گفت‌وگو را نقل مى‌کند[۳].

    با آنکه اين اثر به شکل مستقل درباره مسند عبدالعظيم(ع) نبوده و به شرح زندگانى وى هم پرداخته است، ولى در آنجا که به احاديث رسيده از حضرت عبدالعظيم(ع) مى‌پردازد، بسيار نيکو روايات ايشان را جمع‌آورى و تبويب مى‌کند ولى از آن روى که روايات تقطيع شده را غالباً ً، مستقل و جدا مى‌انگارد، تعداد روايات کتابش زياد شده است[۴].

    گزارش محتوا

    نويسندگان در ابتدا بحث‌هاى مقدماتى، معناى مسند، تاريخچه مسندنويسى و تاريخ زندگانى حضرت عبدالعظيم(ع) را ذکر کرده و سپس، به معرفى چهل نفر از مشايخ و راويان حضرت عبدالعظيم پرداخته‌اند[۵].

    همچنين در ابتداى کتاب، به اين نکته اشاره دارند که مجموعه‌هاى حديثى، گوناگون مى‌باشند؛ برخى از آن‌ها به «صحيح» مشهورند (مثل صحاح سته) و بعضى به «اصول» (مثل اصول أربعمأة)، دسته‌اى «سنن» ناميده مى‌شوند (مانند سنن ترمذى و سنن ابوداود) و گروهى نيز عنوان «جامع» دارند (مثل جامع الأحاديث جعفر بن احمد قمى و الجامع الصغير سيوطى). برخى عناوين ديگر اين مجموعه‌ها، عبارتند از: «معجم»، «مستدرک»، «مستخرج» و «جزء». گونه‌اى از مجموعه‌هى حديثى هم «مسند» نام دارد. گفتنى است که گاه چند نام از نام‌هاى ذکر شده، يکجا و در کنار هم، عنوان يک اثر واقع مى‌شوند؛ چنانچه ابن کثير کتابش را «جامع المسانيد و السنن» ناميده است[۶].

    «سند» نزد حديث‌شناسان، طريق متن يا زنجيره به هم پيوسته راويان است که يکى پس از ديگرى، حديث را روايت مى‌کنند تا به معصوم(ع) برسد و نيز به منزله ستونى است که متن حديث بر آن استوار است. نويسندگان معتقدند اگر «مسند» را اسم ابزار بدانيم، حديث مسند، حديثى است که به آن استناد و بر آن، اعتماد مى‌شود و دليل به حساب مى‌آيد. در اين صورت، به قول زمخشرى، لفظ «مسند» در مجاز استعمال شده است. اما اگر آن را اسم مفعول باب افعال بگيريم، حديث مسند، حديثى خواهد بود که زنجيره راويانش تا به اولين گوينده، رسانيده شده است. در اين صورت، استعمال «مسند» در حقيقت است و نه بر مجاز. گاهى هم «مسند» به صورت مصدر ميمى و به معناى «اسناد دادن» به کار مى‌رود[۷].

    حديث مسند که به آن موصول و متصل نيز گويند، در برابر حديث مرسل، منقطع، مرفوع، موقوف و معضل است. يعنى اگر سلسله سند حديث تا گوينده اصلى آن کاملاً ياد شود، آن حديث مسند وگرنه مرسل خواهد بود[۸].

    در نظر شيعه، اگر يک حديث نبوى (با سند متصل) به يکى از معصومين(ع) برسد، مسند محسوب مى‌شود و نيازى به ذکر سند امام معصوم(ع) تا پيامبر(ص) نيست؛ زيرا در ديدگاه شيعه، سخنان پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از حيث حجيت، تفاوتى ندارند و آنان، نور واحد شمرده مى‌شوند[۹].

    عبدالعظيم حسنى(ع) شخصيتى است که روايات بسيارى از طريق او نقل شده است. با اينکه پيش از اين کتاب، مسند عبدالعظيم حسنى(ع)، به شکل مستقل و جدا تدوين نشده است، ولى در کتاب‌هايى که در شرح حال ايشان نگارش شده‌اند، بخش‌هايى را مى‌توان ديد که به جمع روايات عبدالعظيم(ع) اختصاص داده شده است[۱۰].

    نویسنده در اين رابطه، به اشخاص و کتب زير اشاره نموده است: ملا اسماعيل فدايى کزازى (م 1263ق) در کتاب «جنات النعيم» شصت روايت را گردآورى کرده است؛ ملا محمدباقر کجورى (م 1313ق) در کتاب «روح و ريحان» 57 روايت و محمدابراهيم کلباسى (م 1261ق) در «التذکرة العظيمية» 40 روايت و عطاردى در کتاب «عبدالعظيم الحسني حياته و مسنده» 78 روايت از عبدالعظيم(ع) را جمع‌آورى کرده است[۱۱].

    در اثر حاضر، کوشش شده است تا کتب مختلف روايى جستجو شده و از امکانات رايانه‌اى هم استفاده شود. نتيجه اين جستار، دست يافتن به حدود 120 روايت است که ناقل آن‌ها عبدالعظيم حسنى(ع) است[۱۲].

    اولين روايتى که در اين بخش ذکر گرديده روايتى است که در آن، عبدالعظيم حسنى(ع) از امام جواد(ع) پيرامون آيه شريفه «ما اهِّل به لغير الله» پرسيده و حضرت در پاسخ فرموده است: مقصود ذبيحه‌اى است که براى بت‌ها و يا درختى ذبح مى‌شد، خداوند اين نوع ذبيحه‌ها را حرام نموده هم‌چنانکه ميته و خون و گوشت خوک را حرام کرده است، پس کسى که مضطر گردد و چاره نداشته باشد (در صورتى که «ياغى» يعنى راهزن و سارق و هم‌چنين «عادى» يعنى براى شکار و تفريح سفر نکرده که اضطرار حاصل شود) مى‌تواند از گوشت ميته براى سد رمق استفاده کند[۱۳].

    وضعيت کتاب

    فهرست آيات، روايات، اعلام، مصادر و موضوعات کلى احاديث مسند، در انتهاى کتاب آمده است.

    پاورقى‌ها به ذکر منابع روايات و معرفى اعلام اختصاص يافته است.

    پانويس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. رحمان ستايش، محمدکاظم، «بررسى کلى روايات حضرت عبدالعظيم(ع)»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه علوم حديث، بهار 1382 - شماره 27 ISC (41 صفحه - از 6 تا 46).