مطربی سمرقندی، سلطان‌محمد

سلطان محمد مطربى اصم سمرقندى (966- 1040ق)، ادیب، شاعر و تذکره‌نویس تاجیک ماوراء النهر و متخلص به «مطربى».

مطربی سمرقندی، سلطان محمد
نام مطربی سمرقندی، سلطان محمد
نام‌های دیگر
نام پدر
متولد 966ق
محل تولد سمرقند
رحلت 1040ق
اساتید مقیمى سمرقندى

محمد امین سمرقندى

اشرفى میر رموزى

برخی آثار تذکرة الشعراء
کد مؤلف AUTHORCODE04221AUTHORCODE

ولادت

براساس گزارشهاى خود مطربى و دیگران، وى در 966ق در شهر سمرقند، در خانواده‌اى که اهل علم و ادب بوده‌اند، دیده به جهان گشوده است. مطربى درباره خویش دو مطلب نوشته است، یکى اینکه خود را به ملک ارغون نسبت داده است که گویا همان ارغون خان مغول (متوفى 690 ق) است؛ دیگر اینکه مطربى خود نوشته است که جدّ مادرى وى شاعر بوده و «نصیرى» تخلص داشته است.

برخى از تذکره‌نویسان و دانشمندان معاصر، او را اهل بخارا دانسته‌اند، ازاین‌رو او را «مطربى بخارایى» نوشته‌اند که از آن میان مى‌توان به دانشمند معاصر صدرالدین عینى اشاره کرد، در حالى که مطربى خود به سمرقندى بودن خویش در آثارش تصریح کرده است.

تحصیلات

محمد مطربى، دانش‌هاى متداول ابتدایى آن زمان را، در زادگاه خویش آموخته و سپس براى تکمیل معلومات خود در فنون ادبى، به بخارا رفته است و بعید نیست که به دیگر شهرهاى فرارود (ماوراء النهر) نیز، جهت استفاده از عالمان و ادیبان رفته باشد.

اساتید

او در همین تذکره، به اساتید خود بارها اشاره کرده و نوشته است:

  1. مقیمى سمرقندى،
  2. قاضى محمد امین سمرقندى قاضى کلان سمرقند،
  3. اشرفى میر رموزى،
  4. غریبى هروى،
  5. کمال‌الدین حافظ عبدالرحیم مذهّب.

به این ترتیب مطربى، علوم متداول آن زمان به‌ویژه رشته‌هاى مختلف ادبیات مانند: صرف، نحو، معانى بیان، عروض، قافیه و شعر را نزد اساتید فن آموخت و در کنار آن به آموختن و کسب علوم و فنونى، مانند: فقه، حدیث و کلام پرداخت و همچنین فنون خطاطى، سیاق و نقاشى را نیز تجربه کرد و سپس به آموختن فنون مختلف موسیقى پرداخت و در این رشته‌ها سرآمد اقران خویش گردید و سپس شهرت وى در فرارود (ماوراء النهر)، عراق عجم، خراسان و هندوستان پیچید و در زمره دانشمندان، ادیبان، شاعران و تذکره‌نویسان آن روزگار درآمد.

تألیفات و خاطرات وى، خود نشانگر تسلط و مهارت او در تذکره‌نویسى، شعر و اصطلاحات ادبى است و به دلیل همین تسلط، مهارت و دانش گسترده وى بود که در تمام مراکز علمى و ادبى و مجالس انس شاعران و محافل عارفان و دربار پادشاهان، امیران و درباریان راه یافته و با همگان طرح دوستى ریخته و از زندگى آنان اطلاعات دقیق، جامع و کاملى کسب کرده و گاهى در جریان ریزه‌کاریهاى زندگى اجتماعى، ادبى، سیاسى، اخلاقى و دینى افراد قرار گرفته و زمینه و بستر مطمئنى براى تدوین آثار خویش به دست آورده و آگاهیها و اطلاعات دینى، سیاسى، ادبى و اجتماعى آن روزگار فرارود، خراسان، عراق و هندوستان را در آنها منعکس ساخته و به خوبى هم از عهده این کار برآمده است.

شاگردان

مطربى چون در بسیارى از علوم چیره‌دست و استاد بود، گروهى از شاعران سمرقند و ماوراء النهر، نزد وى دانش آموخته‌اند. او در تذکره خود، نه‌تنها اسامى استادان خود و شرح‌حال آنان را آورده، بلکه شرح‌حال بسیارى از شاگردان خود را نیز، در تذکره خویش آورده است که برخى از آنها عبارتند از: 1- محمد فاضلى سمرقندى، 2- صبورى سمرقندى، 3- قریشى میانکالى، 4- خزانى شهر سبزى، 5- ذهنى سمرقندى، 6- لازمى کیشى [کشى] سلطان قلى.

دوران جوانى مطربى مصادف با حکومت و سلطنت شیبانیان ازبک در ماوراء النهر، یعنى سلطنت عبیداللّه خان ازبک شیبانى است، اما در شرح‌حال مطربى مطلبى نیست که دال بر ارتباط وى با دستگاه عبیداللّه خان ازبک باشد ولى مطربى با دو تن از سلاطین شیبانى یعنى عبداللّه خان و پسر وى عبدالمؤمن خان ارتباط و رفت‌وآمد داشته است.

مطربى از سال 1013ق، به هنگام تألیف و تدوین تذکره، با دربار سلطان ابوالغازى ولى محمد بهادر خان اشترخانى، پادشاه سمرقند از سلسله اشترخانیان، ارتباط عمیق داشته و تا سال 1020ق که پایان حکمرانى ولى محمد خان اشترخانى است، این ارتباط پابرجا بوده و مطربى این تذکره را پس از اتمام یافتن آن، به این پادشاه به‌عنوان تحفه‌اى تقدیم کرده است و خود در مقدمه تذکرۀ الشعرایش، حکایت تقدیم کتابش، به ولى محمد خان را به تفصیل آورده است.

مطربى چنانکه اشاره شد، تنها با دربارها و سلاطین ارتباط نداشته، بلکه با همه محافل علمى و ادبى و دانشمندان و شاعران آن دیار، نیز در ارتباط دائم بوده است و نه تنها در نزد شاهان، امیران و حاکمان از احترام برخوردار بوده، بلکه نزد دانشمندان و شاعران نیز، مقامى والا داشته است، ولى از آن تاریخ که اوضاع سیاسى، اجتماعى فرارود و زادگاه وى، در اثر تصادمها و جنگها رو به وخامت نهاد، زندگانى او نیز، متاثّر از نابسامانیهاى گوناگون گردید و از نظر معیشت در تنگنا قرار گرفت و تنگ‌دامانى روزگار، او را مجبور ساخت که به فکر مهاجرت از یار و دیار بیفتد. او داستانهاى شیرین و جذاب و حکایتهاى دلنشینى، از داد و دهش شاهان مغولى هند، از دهان شاعران و ادیبانى که از سمرقند و بخارا، به دیار هند رفته بودند و از دست شاهان مغول هند، صله‌ها و بخششهاى فراوان گرفته بودند، شنیده بود و قصه‌هاى شگفت‌آورى از جود و سخاى شاهان تیمورى شبه‌قاره، به گوشش خورده و میردوستى شاعر معروف و معاصرش نیز، براى وى نقل کرده بود، او را به مسافرت و مهاجرت به هند تشویق و وادار ساخت و مصمّم شد که تحفه‌اى در خور جهانگیر شاه، تهیه کند و به آن دیار رهسپار گردد.

در اثر وقایع سیاسى آخر سده پانزدهم و آغاز سده شانزدهم میلادى، ارتباطهاى ادبى بین ماوراء النهر و ایران، تقریبا به طور کامل قطع گردید، زیرا تیرگى روابط میان صفویان و شیبانیان، جدایى سیاسى و فرهنگى ایران و ماوراء النهر را در پى داشت، از این‌رو مى‌توان دوره‌هاى حکومت شیبانیان، اشترخانیان و منغیتیان را دوره فترت، پژمردگى و زوال فرهنگ و زبان و ادب فارسى، در ماوراء النهر به شمار آورد.

اما در اواخر همین دوره فترت، یعنى از نیمه دوم سده دهم هجرى، ارتباطات گسیخته فرهنگى و ادبى، بار دیگر، از نو پا گرفت و رو به بهبودى نهاد. مطربى، نقش بزرگ و ارزنده‌اى در ایجاد روابط ادبى و فرهنگى سه حوزه بزرگ فرارود (ماوراء النهر)، ایران و شبه‌قاره هند دارد. او با آثار گرانقدر خود مشعل فروزان ادب و فرهنگ فارسى را نه‌تنها در این سه حوزه نگاه داشت، بلکه میراث گرانبهایى جهت پیوند و همبستگى هرچه بیشتر فارسى‌زبانان این سه حوزه تمدن‌زا و فرهنگ‌آفرین جهان، به یادگار گذاشت. ازاین‌رو شایسته است.

آثار

تذکره الشعراء.

منابع مقاله

تذکره الشعراء، مطربى سمرقندى، پیشگفتار، صص 27-48.


وابسته‌ها