ملکوتی، مسلم

    از ویکی‌نور
    ملکوتی، مسلم
    نام ملکوتی، مسلم
    نام‌های دیگر مسلم الملکوتی

    سرابی تبریزی، مسلم

    ملکوتی سرابی، مسلم

    میرزا مسلم آغا سرابیتبریزی

    نام پدر
    متولد 1303 ش
    محل تولد
    رحلت 1393 ش یا 1435 ق یا 2014 م
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE05722AUTHORCODE

    ميرزا مسلم ملكوتى، در پانزدهم خرداد سال 1303ش در حومه شهرستان سراب، واقع در 130 كيلومترى تبريز به دنيا آمد. پدرش به شغل كشاورزى روزگار مى‌گذراند و داراى تحصيلاتى نيز بود. اشتياق خانواده وى و نيز علاقه پدر، او را به تحصيل علوم دينى واداشت؛ به‌گونه‌اى كه در پنج يا شش سالگى نزد عالم محل كه خود از منسوبين او بود، توانست نوشتن و خواندن را فراگيرد و با قرآن مجيد و معارف آن آشنا شود و بخشى از قرآن را حفظ كند.

    او با فراگرفتن قرآن در زادگاه خود، به سراب آمد و در آنجا به فراگيرى كتاب‌هاى متداول ادبى حوزه علميه، همانند جامع المقدمات، سيوطى، مغنى، مطول، منطق و اصول فقه پرداخت و در هفده سالگى براى ادامه تحصيل، به تبريز رفت. در حوزه علميه تبريز، به مدت چهار سال اقامت داشت و از محضر استادان گران‌مايه آن ديار همچون سيد مهدى انگجى، ميرزا فتاح شهيدى و ميرزا محمود دوزدوزانى، بهره برد و كتاب‌هاى شرح لمعه، رسائل، مكاسب و كفاية الأصول را به پايان رساند. ايشان در طى اين سال‌ها، كتاب‌هايى را كه پيش‌تر فراگرفته بودند، به طلابى كه تازه وارد حوزه شده بودند، تدريس می‌كردند.

    با اتمام دوره سطح، در سال 1321 به‌منظور ادامه تحصيل و بهره‌گيرى از محضر عالمان و دانشمندان قم، بدانجا روانه شد. از نخستين روزهاى سكونت در شهر قم، به جد و جهد، در درس بزرگان حوزه علميه حاضر شد و در علوم معقول و منقول، از محضر بزرگانى چون امام خمينى(ره) و علامه طباطبايى بهره برد، سپس به حوزه علميه مشهد عزيمت كرد و ضمن انس با آستان ملكوتى على بن موسى الرضا(ع) از درس بزرگان آن ديار، همچون ميرزا مهدى اصفهانى استفاده نمود.

    شوق فراگيرى علوم دينى، وى را در سال 1334 به سمت نجف اشرف كشاند. انوار علوى چنان بر سر ايشان سايه افكند كه توانست در آن ديار، به درس بزرگانى چون آيت‌الله سيد ابوالقاسم خويى، آيت‌الله سيد محسن حكيم راه يابد و كسب فيض نمايد. همچنين در اين مدت از تربيت شاگردان ممتاز در فقه، اصول، فلسفه، كلام، رياضى و... غافل نماند.

    اقامت دوازده ساله ايشان در نجف، در سال 1346 به پايان رسيد و ايشان براى سپرى كردن اوقات فراغت در تابستان، به ايران آمد. با به پايان رسيدن تابستان، بار ديگر قصد نجف اشرف نمود؛ اما درگيرى‌هاى آن روز دولت ايران و عراق كه به ناامن شدن مرزها انجاميده بود، او را از تصميم خود بازداشت و ديگر بار، عازم شهر مقدس قم شد.

    او با ورود به شهر قم، تدريس فقه و اصول را آغاز كرد كه با استقبال فراوان طلاب مستعد روبه‌رو شد و نيز ايشان در كنار آن به تدريس فلسفه مى‌پرداخت كه حاصل آن، ظهور طلابى فرهيخته در حوزه علميه امروز ماست.

    استادان

    ايشان در تبريز، دروس سطح را نزد آيت‌الله ميرزا فتاح شهيدى، آيت‌الله سيد كاظم شريعتمدارى، آيت‌الله ميرزا محمود دوزدوزانى و آيت‌الله سيد مهدى انگجى آموخت. با ورود به قم، در درس خارج فقه و اصول آقايان حاج ميرزا محمد فيض قمى و سيد محمد حجت شركت نمود. با ورود آيت‌الله بروجردى به قم، از درس ايشان نيز بهره برد و در علوم عقلى به درس حضرت امام خمينى(ره) رفت. همچنين ايشان در علوم عقلى از ميرزا مهدى مازندرانى، شيخ ابوالقاسم اصفهانى، ميرزا مهدى آشتيانى و علامه طباطبايى نيز بهره برده است.

    در مشهد نيز به درس فلسفه شيخ سيف‌الله ايسى ميانجى و هيئت و رياضيات شيخ محمدرضا كرباسى رفت و نيز از محضر آيت‌الله ميرزا مهدى اصفهانى بهره‌هاى فراوان برد.

    استادان ايشان در نجف، ميرزا عبدالهادى شيرازى، سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودى و شيخ حسين حلى بودند كه در درس‌هاى خارج فقه آنان شركت مى‌نموده است و نيز در درس خارج فقه و اصول آيت‌الله ابوالقاسم خويى حضور مداوم داشته است.

    ايشان از دوستان دوره طلبگى خود به شيخ اسدالله اصفهانى و آقا سعيد اشراقى اشاره مى‌كند كه هماره با آنها به مباحثه دروس فراگرفته‌شده، مى‌پرداخته است.

    با شهادت آيت‌الله مدنى، امام جمعه تبريز در سال 1360، امام خمينى(ره) آيت‌الله ملكوتى را به نمايندگى خود در آذربايجان و نيز به‌عنوان امام جمعه تبريز برگزيد. تبريز در آن سال‌ها دستخوش نزاع‌ها و تحريك گروهك‌هاى ضد نظام براى ايجاد يأس از انقلاب اسلامى بود. آيت‌الله ملكوتى با افشاى اين دسيسه‌ها و دعوت مردم و گروه‌هاى هوادار انقلاب به وحدت و يك‌پارچگى، دشمنان را از رسيدن به اهداف خود مأيوس نمود. ايشان بارها و بارها در خطبه‌هاى نماز جمعه و ديگر سخنرانى‌ها، مردم را به حضور پرشور در جبهه‌هاى جنگ و كمك به رزمندگان دلير اسلام فراخواند و خود نيز از حمايت مادى و معنوى رزم‌آوران دفاع مقدس دريغ نورزيد.

    همچنين وى در دوره اول و دوم مجلس خبرگان رهبرى، به نمايندگى از طرف مردم آذربايجان شرقى عضويت داشت و خدمات شايانى را در اين عرصه نيز به انجام رساند.

    او در سال 1373، با دعوت برخى بزرگان حوزه علميه قم و نيز موافقت مقام معظم رهبرى از تبريز به قم آمد و با برپا كردن درس خارج فقه و اصول، بسيارى از طلاب علوم دينى را شيفته درس خويش ساخت و بدين‌وسيله، سيره علما و دانشمندان اين حوزه سترگ را پاس داشت.

    سرانجام ايشان در بامداد روز پنج‌شنبه چهارم ارديبهشت سال 1393ش دعوت حق را لبيك گفت.

    آثار

    1. الربا في التشريع الإسلامى؛

    2. مسجد، مسجد شد (تاريخ كامل آذربايجان)؛

    3. المحاكمات (نقد و بررسى نظريات ميرزاى نايينى و مقايسه آن با نظريات ديگر علما)؛

    4. شرح كفاية الأصول؛

    5. يك دوره اصول مدوّن؛

    6. حاشيه بر اسفار؛

    7. حاشيه بر شفا؛

    8. تفسير سوره فاتحه؛

    9. المنافقون في القرآن و السنة و التاريخ؛

    10. الفرق بين‌الدين و العلم و الفلسفة؛

    11. رساله توضيح المسائل؛

    12. مناسك حج؛

    13. مقتل الإمام الحسين(ع)؛

    14. الحاشية على العروة الوثقى؛

    15. الصلوة؛

    16. الحدود و الديات؛

    و...

    منابع مقاله

    برگرفته از پايگاه جامعه مدرسين حوزه علميه قم، به آدرس:

    http://www.jameehmodarresin.org/index.php/azae-jameeh/azae-sabeq/117-malakoti-moslem/63-malakoti-moslem-zendegi.


    وابسته‌ها

    التقریرات المسمی بالمحاکمات بین الأعلام

    ناگفته‌های فدک (تاریخ فدک و شرح خطبه فدکیه)

    الإجتهاد و التقلید