موسوی گلپایگانی، سید جمال‌الدین احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]] (موسوی گلپایگانی، سید جمال‌الدین)]]  
    [[رسائل (موسوی گلپایگانی، سید جمال‌الدین)]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ ‏۶ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۷

    موسوی گلپایگانی، جمال‌الدین احمد
    نام موسوی گلپایگانی، جمال‌الدین احمد
    نام های دیگر موسوی، جمال‌الدین بن احمد

    موسوی گلپایگانی، احمد

    نام پدر
    متولد 1256 ش
    محل تولد
    رحلت 1336 ش یا 1377 ق یا 1957 م
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE4807AUTHORCODE

    سيد جمال‌الدين گلپايگانى، فرزند آیت‌الله سيد حسين گلپايگانى(م 1304ق)، در سال 1295ق، در سعيدآباد گلپايگان متولد شد. خواندن و نوشتن را در روستاى خود فراگرفت و دروس حوزوى را در پيش برادران خود آموخت، سپس براى ادامه تحصيل عازم حوزه علميه گلپايگان شد.

    وى، بيشتر علوم عربى، بلاغت و منطق را از علماى گلپايگان آموخت. او، هر روز مسافت بين سعيدآباد و گلپايگان را براى آموختن علم پياده مى‌پيمود. وى، پس از آنكه چند سالى را در گلپايگان به تحصيل اشتغال داشت، در سال 1311ق، در حالى كه 16 سال بيشتر نداشت، براى ادامه تحصيل عازم اصفهان گرديد.

    در اصفهان، در مدرسه علميه الماسيه ثبت نام نمود و در همان‌جا به كسب علم پرداخت. مدتى گذشت تا اينكه به مدرسه شيخ محمد على ثقة الاسلام منتقل گرديد و سطوح عالى حوزوى را آغاز نمود و «قوانين» را پيش مرحوم حاجى ميرزا بديع آموخت و سپس«رسائل» و «مكاسب» را نزد بزرگانى همچون شيخ عبدالكريم گزى، سيد محمد خاتون‌آبادى، شيخ محمد على ثقة الاسلام، شيخ محمدتقى مدرسى و آیت‌الله سيد محمدباقردُرچه‌اى فراگرفت. هم‌چنين علم درايه، رجال و علوم ديگر را از علماى اصفهان آموخت.

    وى، علم معقول و اخلاق را پيش بزرگانى همچون آخوند ملا محمد كاشى كه خود حكيم و عارفى بزرگ و از نوادر عصر خويش بود و جهان‌گيرخان قشقايى كه از بزرگ‌ترين حكيمان و فيلسوفان اسلامى به شمار مى‌رفت، آموخت.

    او، در دورانى كه در اصفهان مشغول تحصيل بود، با آیت‌الله حاج آقا حسين بروجردى، هم‌درس و هم‌مباحثه بود. آیت‌الله بروجردى، چه هنگامى كه در بروجرد بود و چه اوقاتى كه به قم هجرت نمود، نامه‌هايى به ايشان مى‌نوشت و درباره بعضى از مسائل مشكل و حوادث كه واقع مى‌شد، از او استمداد مى‌نمود.

    سيد جمال‌الدين، در جمادى الاخر 1319ق، آهنگ نجف اشرف كرد. وى، زمانى كه در اصفهان بوده، احتمالاً به درجه اجتهاد رسيده بود.

    او، هنگامى كه عازم نجف بود، در مسير خود از گلپايگان گذشت و مورد استقبال علماى آن ديار قرار گرفت و در اوايل ماه مبارک رمضان سال 1319ق، وارد نجف اشرف گرديد. وى، در نخستين روزهاى ورود به نجف، در درس آخوند ملا محمد كاظم خراسانى حاضر شد و خارج فقه و اصول را در حوزه درس او فراگرفت. وى، دو دوره خارج اصول را پيش آخوند خراسانى گذراند كه يك دوره آن را تقرير نمود و هنگامى كه دولت بعث عراق، در اوايل انقلاب اسلامى، ايرانيان را از عراق بيرون كرد، آن نوشته‌ها مفقود گرديد، ولى هم‌اكنون بعضى از تقريرات او در دست بستگان نزديك وى موجود است.

    او، علاوه بر شركت در درس آخوند خراسانى، از درس حاج آقا رضا همدانى و سيد محمد كاظم يزدى نيز بهره جست.

    هم‌چنين از انفاس ملكوتى آقاى شيخ هادى طهرانى، آخوند ملا على نهاوندى، شيخ محمد بهارى و سيد ابوتراب خوانسارى نيز استفاده كرد. مدتى هم در سامرا، در درس آیت‌الله محمدتقى شيرازى شركت نمود و بخش زيادى از تقريرات او را به رشته تحرير درآورد و سپس به نجف بازگشت. سرانجام در سال 1329ق، آخوند خراسانى دار فانى را وداع گفت و سيد جمال‌الدين كه مدت 10 سال در درس او شركت كرده بود، در درس هيچ‌كس حاضر نشد تا آن هنگام كه متوجه آیت‌الله ميرزا حسين غروى نايينى گرديد. شركت سيد جمال‌الدين، در درس آیت‌الله نايينى، عامل بزرگى براى شركت علما و فضلاى حوزه علميه نجف در درس ايشان شد. شركت او، در درس آیت‌الله نايينى باعث تعجب خيلى از علماى نجف شد، چون او، خود، يكى از استوانه‌هاى حوزه نجف بود. در واقع، او به‌عنوان مشاور علمى نايينى بوده است؛ يعنى مرحوم نايينى از وجود ايشان استفاده مى‌نمود. آنچه مؤيد اين مطلب است، اجازه اجتهادى است كه مرحوم نايينى به ايشان داده و از ايشان به‌عنوان حجت‌الاسلام ياد كرده و اين، در حالى است كه مرحوم نايينى چنين عنوانى را براى كمتر كسى به كار برده و شايد براى هيچ‌كدام از شاگردانش به كار نبرده است.

    سيد جمال‌الدين، حدود 30 سال در درس ميرزاى نايينى شركت نمود و تقريرات زيادى از درس‌هاى او را به رشته تحرير درآورد. آقا جمال، مى‌فرمود: «من يك طاقچه تقريرات درس آقاى نايينى را دارم.»

    وى، هيچ‌گاه از تهذيب نفس غافل نبود و در اين وادى از انفاس قدسيه آیت‌الله سيد مرتضى كشميرى و آية الحق سيد احمد كربلايى بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شيخ على محمد نجف‌آبادى همواره بهره‌مند بود تا اينكه حائز رتبه‌اى از كرامات گرديد.

    شاگردان

    پس از رحلت آیت‌الله نايينى، آیت‌الله سيد جمال‌الدين گلپايگانى، به تدريس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زيادى از فضلاى ايرانى، نجفى و لبنانى در درس او شركت مى‌كردند كه اكثر آنها به درجه اجتهاد رسيدند. اينك به معرفى شمارى از شاگردان او مى‌پردازيم:

    1. آیت‌الله احمد فياض؛
    2. آیت‌الله حاج شيخ حيدر على محقق؛
    3. آیت‌الله سيد محمد جمال هاشمى گلپايگانى؛
    4. آیت‌الله حاج سيد احمد گلپايگانى؛
    5. علامه محمدحسین حسينى طهرانى؛
    6. آیت‌الله شيخ حسن صافى اصفهانى؛
    7. آیت‌الله سيد على گلپايگانى؛
    8. آیت‌الله لطف‌‌الله صافى گلپايگانى؛
    9. آیت‌الله ريحان الله نخعى؛
    10. شيخ محمدتقى بن شيخ صالح بن شيخ عبدالحسن بن الشيخ راضى؛
    11. آیت‌الله سيد مرتضى حسينى فيروزآبادى؛
    12. آیت‌الله شيخ محمدحسین كلباسى اصفهانى؛
    13. آیت‌الله حاج شيخ محمد على احمديان نجف‌آبادى؛
    14. آیت‌الله شيخ عباس خالصى خراسانى؛
    15. آیت‌الله شيخ عبدالله مجد فقيهى بروجردى؛
    16. آیت‌الله شيخ مهدى حائرى تهرانى.

    آثار

    1. اجتهاد و تقليد؛
    2. اجتماع امر و نهى؛
    3. غيبت و چند مسئله فقهى؛
      اين سه كتاب، در يك مجلد، تحت عنوان كتاب رسائل، در سال 1370ق، توسط المطبعة الحيدرية، در نجف به چاپ رسيده است.
    4. الترتب؛
    5. جواز بقاء بر تقليد از ميت؛
    6. ديوان اشعار كه حاوى اشعار فارسى و عربى است؛
    7. رساله عمليّه؛
    8. رساله لا ضرر و لا ضرار؛
    9. رساله منجزات المريض؛
    10. كتاب صلات؛
    11. حاشيه بر مكاسب؛
    12. يك دوره اصول فقه؛
    13. قاعده فراغ و تجاوز؛
    14. حديث رفع؛
    15. جعل طرق؛
    16. تقريرات درس خارج آخوند خراسانى؛
    17. تقريرات درس خارج ميرزاى نايينى؛
    18. تقريرات درس خارج محمدتقى شيرازى.

    سرانجام، وى، در عصر روز دوشنبه 29 محرم الحرام 1377ق، در 82 سالگى، چشم از جهان فانى فروبست.

    وى، وصيت كرده بود كه مرا در مقبرة العلما دفن كنيد و اگر نشد، در وادى السلام. وقتى جنازه را به عللى نتوانستند در مقبرة العلما دفن كنند، آن را به قبرستان وادى السلام آوردند، امّا جاى مناسبى پيدا نكردند كه او را دفن كنند؛ غير از مكانى كه در زمان حياتش هميشه مى‌آمد و در آن‌جا مى‌نشست و فاتحه و دعا مى‌خواند، ازاين‌رو، ايشان را همان‌جا دفن كردند.


    وابسته‌ها

    رسائل (موسوی گلپایگانی، سید جمال‌الدین)