نهج‌الإعلان بما يثبت به دخول شهر رمضان

    از ویکی‌نور
    نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
    نهج الإعلان بما یثبت به دخول شهر رمضان
    نهج‌الإعلان بما يثبت به دخول شهر رمضان
    پدیدآورانعلیاری تبریزی، علی بن عبدالله (نویسنده) مسترحمی، هدایت‌‎الله (محقق)
    ناشربنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1380 ش یا 1422 ق
    چاپ1
    شابک964-6438-07-5
    موضوعرمضان ماه - رویت (فقه)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏188‎‏/‎‏13‎‏ ‎‏/‎‏غ‎‏4‎‏ن‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نهج‌الإعلان بما يثبت به دخول شهر رمضان، از آثار فقهى آیت‌الله مولى على غروى عليارى است كه در پاسخ به سؤال يكى از دوستان يا شاگردانش به نام ميرزا حسن كه از بحث رؤيت هلال شهيدين در لمعة و روضة پرسيده بود، به زبان عربى و در سال 1301ق تأليف گرديده است.

    ساختار

    مؤلف، قبل از ورود به مباحث اصلى كتاب، پنج مقدمه مهم را درباره‌ى اهميت روزه، فضيلت ماه مبارک رمضان، فلسفه روزه و... بيان كرده، بعد به بيان مسئله رؤيت هلال ماه رمضان پرداخته و در آخر چند مسئله را درباره‌ى رؤيت هلال مطرح كرده است.

    گزارش محتوا

    مقدمه اول:[۱] مؤلف، در اين مقدمه، روزه را از كامل‌ترين اطاعات و بافضيلت‌ترين عوامل تقرب به خداوند متعال برشمرده است. ايشان، در ابتداى اين بحث، روايت سكونى از امام صادق(ع) را آورده كه از پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه حضرت فرمود: «أ لا أخبركم بشيء إن أنتم فعلتموه تباعد الشيطان منكم كما تباعد المشرق من المغرب؟ قالوا: بلى، قال رسول‌الله(ص): الصوم يسوّد وجهه و الصدقة تكسر ظهره و الحب في الله و الموازرة على العمل الصالح يقطع دابره و الاستغفار يقطع وتينه و لكّل شيء زكاة و زكاة الأبدان الصيام و ما روى عن النبي(ص): «أن الشيطان ليجري من ابن آدم مجرى الدّم فضيقوا مجاريه بالجوع». ايشان روايات ديگرى نقل مى‌كند كه كلمه «صبر» را در جمله‌ى و استعينوا بالصبر، در آيه‌ى 46 سوره بقره، به روزه معنا كرده‌اند يا روزه را سپرى براى آتش جهنم معرفى نموده‌اند كه خداوند در مورد بنده روزه‌دارش به ملائكه مى‌فرمايد: بنده‌ام از آتش، خود را نجات داد و...

    مقدمه دوم:[۲] مؤلف در اين مقدمه نيز به رواياتى كه فضيلت ماه رمضان را مى‌رسانند، اشاره كرده است. ايشان خود مى‌فرمايد: بافضيلت‌ترين ماه‌ها ماه رمضان و بافضيلت‌ترين روزه‌ها روزه‌ى ماه رمضان مى‌باشد.

    روايتى از اسحق بن عمار در طليعه‌ى اين مقدمه نقل شده كه از مسمعى نقل مى‌كند كه شنيدم امام صادق(ع) به فرزند خود هنگام وارد شدن ماه رمضان چنين توصيه نمودند: «فأجهدوا أنفسكم فإنّ فيه يقسم الأرزاق و تكتب الآجال و فيه يكتب وفد الله الذين يفدون إليه و فيه ليلة العمل فيه خير من العمل في ألف شهر». شب قدر كه خود از قدر و منزلتى بى‌نظير برخوردار است در اين ماه است و مايه‌ى زيادى شرافت اين ماه پرخير و بركت است.

    مؤلف، حديثى از زرارة در اين زمينه نقل كرده كه مى‌گويد: «از امام باقر(ع) شنيدم پيامبر(ص) وقتى از عرفات برگشت به سوى منى، داخل مسجد شد و مردم دور حضرت را گرفته و از ايشان درباره‌ى شب قدر پرسيدند، حضرت در حالى كه قصد ايراد خطبه داشتند، قيام نموده، بعد از ثناى الهى، فرمودند: «أما بعد فإنكم سألتموني عن ليلة القدر و لم أطوها عنكم لأنّي لم أكن بها عالماً اعلموا أيها الناس إنه من ورد عليه شهر رمضان و هو صحيح سوي فصام نهاره و قام وردا من ليله و واظب على صلاته و هجر إلى جمعته و غدا إلى عيده فقد أدرك ليلة القدر و فاز بجائزة الرب عز و جل». مؤلف، براى روشن شدن قدر و منزلت اين ماه عظيم الشأن، خطبه‌ى شعبانيه پيامبر(ص) را كه در اواخر ماه شعبان و در آستانه ماه مبارک رمضان بيان شده، آورده است.

    مقدمه سوم:[۳] مؤلف، به دنبال بيان اين نكته است كه علت وجوب روزه هم به لحاظ عقلى و هم به لحاظ نقلى قابل اثبات مى‌باشد.

    وى مى‌گويد روزه، تشبه به ملائكه و قطع ريشه شيطان و شكستن قوه‌ى شهويه‌ى حيوانيه و... و نيز كمك به قوه‌ى عاقله ملكيه مى‌باشد. ايشان، اضافه مى‌كنند كه اين قوه امرى مخفى است كه به راحتى اطلاع يافتن از آن ممكن نمى‌باشد.

    پر نشدن شكم و خالى بودنش نيز خود شباهت يافتن به صفت صمديه مى‌باشد و پيامبر(ص) در اين باره مى‌فرمايد: «تخلقوا بأخلاق الله تعالى و إن جميع العبادات وقع التقرب بها إلى غير الله إلا الصوم فإنه لم يتقرب به إلا إلى الله وحده» و لذا جاء في الخبر: «كل عمل ابن آدم له أجر إلا الصوم فإنه لي و أنا أجزى به». مؤلف، در ادامه مى‌فرمايد: روزه باعث صفاى عقل و فكر است كه در اثر ضعف قواى شهويه به خاطر گرسنگى، حاصل مى‌شود. در حديث آمده كه حكمت، وارد شكم پر از طعام نمى‌شود.

    صفاى عقل و فكر، موجب حصول معارف ربانى مى‌شود؛ همان معارفى كه باشرافت‌ترين احوال نفس انسان مى‌باشد و اين خود سرّ كتابت روزه بر ما است چنان‌كه بر امم قبل از ما كتابت شده بود.

    از جمله اسرارى كه براى روزه، از پيامبر(ص) نقل شده و مؤلف، در اين قسمت بدان‌ها اشاره نموده، اين است كه شجره‌ى ممنوعه در شكم حضرت آدم(ع) سى روز ماند، لذا خداوند سى روز تشنگى و گرسنگى را بر بنى آدم واجب فرموده است.

    در حديث ديگرى از پيامبر(ص) هفت خصلت براى مؤمنى كه ماه رمضان را روزه بگيرد، ذكر شده است به اين شرح:

    1. ذوب شدن حرام از جسم.
    2. نزديكى به رحمت خداوند متعال.
    3. كفاره‌اى است براى خطاى حضرت آدم(ع).
    4. آسان شدن سكرات موت.
    5. امان پيدا كردن از گرسنگى و عطش روز قيامت.
    6. اعطاى برائت از آتش از سوى خداوند.
    7. اطعام طيبات بهشتى.

    مقدمه چهارم:[۴] مفهوم لغوى و شرعى روزه، مقدمه چهارم است. ايشان صوم و صيام را به معنى امساك گرفته و از جوهرى نقل كرده كه صوم به معنى امساك از خوراكى‌ها مى‌باشد. از ابى عبيدة هم نقل شده كه هر گونه امساك از طعام، كلام و سير را صوم مى‌گويند.

    اين كلمه در شرع به معنايى خاص‌تر آمده است كه البته كلمات فقها در تعريف معناى شرعى آن مختلف مى‌باشد.

    بهترين تعريف به نظر مؤلف اين است كه «إنه إمساك مخصوص من شخص مخصوص فى زمن مخصوص».

    مؤلف، روزه را به چهار قسم واجب، مستحب، مكروه و حرام تقسيم كرده است.

    برخى از روزه‌هاى واجب عبارتند از: روزه ماه رمضان، روزه‌ى قضاء، كفارات و... روزه‌ى مستحبى در تمام طول سال معنا دارد كه چهارده موردش از تأكيد بيشترى برخوردار است. مؤلف، به روزه‌ها مؤكد اشاره كرده است. ايشان از يك روزه ديگر نيز نام مى‌برد كه اسمش را روزه‌ى ادب گذارده است؛ روزه‌ى ادب به معنى امساك در مواقعى خاص است كه با وجود روزه نبودن، انسان از خوردن و آشاميدن خوددارى مى‌كند، مانند مريض يا حائض كه در وسط روز بهبود مى‌يابند و...

    روزه‌ى مكروه، چهار مورد دارد كه در كتاب نام برده شده‌اند.

    روزه‌ى حرام از نظر مؤلف در نه مورد معنا پيدا مى‌كند كه روزه عيدين، از مشهورترين آنها مى‌باشد.

    ايشان، در ادامه به توضيح و بيان ادله‌ى موارد مذكور پرداخته است كه در همين راستا به روزه‌هايى با اسم‌هاى ديگر نيز اشاره شده است، مانند روزه‌ى اذن، روزه‌ى تأديب و... كه اولى در مورد روزه‌ى مستحبى زن است كه بايد از شوهرش اجازه بگيرد و ديگرى در مورد بچه‌ها كه براى تمرين روزه مى‌گيرند.

    از ديگر مطالب قابل توجهى كه مؤلف در اين مقدمه بدان پرداخته، بيان درجات روزه مى‌باشد كه عبارتند از: روزه عموم، روزه خصوص و روزه‌ى خصوص الخصوص؛ روزه عموم نگه‌دارى شكم و فرج از شهوات مى‌باشد كه در واقع اكتفا به مقدار واجب فقهى است، روزه خصوص علاوه بر موارد مذكور، نگه‌دارى گوش و چشم و زبان و دست از محرمات را نيز شامل مى‌شود و روزه‌ى خصوص الخصوص، روزه‌اى است كه همراه با آن قلب هم از افكار دنيوى و گرفتارى‌هاى آن دور شده و از غير خدا پرهيز مى‌كند.

    مقدمه پنجم:[۵] مقدمه پنجم در واقع مقدمه‌اى است مخصوص مطالبى كه مؤلف در صدد بيان آن مى‌باشد. از آن‌جايى كه مؤلف در پى بيان راه‌هايى براى يقين به دخول ماه مبارک رمضان است، فلذا در اين مقدمه بحثى مبسوط راجع به ظن و يقين و تفاوت و مراتب آن دو ارائه نموده است.

    راه‌هاى علم پيدا كردن به ماه رمضان:[۶] مؤلف، در اين‌جا با توجه به متن شهيد اول در لمعة و شرح شهيد ثانى در روضة، علم به دخول ماه رمضان را از چهار راه ممكن مى‌داند كه قبل از ورود به آن بحث معنى علم، شهر و رمضان را توضيح داده است؛ براى مثال در اشتقاق كلمه رمضان چندين قول را آورده و مورد بررسى قرارشان داده است.

    ايشان اضافه شدن كلمه شهر به نام ماه‌ها را نيز داراى اثر و حكمتى مى‌داند كه بدان نيز پرداخته است.

    امّا امورى كه ماه رمضان بدان‌ها ثابت مى‌شود:

    اولين اين راه‌ها، عبارت است از رؤيت هلال كه به همين مناسبت، بحثى مبسوط راجع به رؤيت و مفهوم و محدوده‌ى آن مطرح گرديده است.

    خود كلمه‌ى هلال نيز حلاجى گرديده و از اختلافى كه ميان لغوى‌ها درباره‌ى لفظ هلال وجود دارد پرده برداشته شده است.

    دومين راه اثبات ماه رمضان شهادت شهود است بر رؤيت آن.

    راه سوم عبارت است از شايع شدن آن در ميان مردم؛ يعنى اينكه بسيارى، هلال را به چشم خود ديده باشند و در بين مردم شايع شود. اين طريقه، مستند به رواياتى است كه مؤلف، آنها را در اين قسمت آورده است.

    گذشت سى روز از اول ماه شعبان هم راه چهارم است. اين طريق، اجماعى ميان مسلمين بلكه از ضروريات دين مى‌باشد كه بعد از سپرى شدن سى روز از شعبان روزه واجب مى‌گردد.

    مسائل اربعة:[۷] آخرين بخش كتاب مشتمل بر بيان چهار مسئله در مورد مذكور است كه اولين آنها بررسى اين نكته است كه آيا ثبوت هلال در يك شهر، موجب وجوب روزه در شهر ديگر هم مى‌شود يا خير؟

    پانویس

    وابسته‌ها