نوادر المخطوطات

    از ویکی‌نور
    نوادر المخطوطات
    نوادر المخطوطات
    پدیدآورانهارون، عبدالسلام محمد‎ (محقق)
    ناشرشرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابي الحلبي و اولاده
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1393 ق یا 1973 م
    چاپ2
    موضوعنسخه‎های خطی عربی - فهرست‏ها
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏‎‏Z‎‏ ‎‏6605‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏4‎‏ﻫ‎‏2‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نوادر المخطوطات، مجموعه‌اى از كتب و رسائل كوچك و در عين حال ارزش‌مند است كه توسط عبدالسلام هارون گردآورى شده است. كتاب كه به زبان عربى است، مشتمل بر دو مجلد و هشت مجموعه است كه در هر مجموعه، به تناسب، دو يا چند كتاب ذكر شده است. نويسنده، انگيزه خود را از جمع‌آورى اين كتب، توجه محققین به آثار مخطوطات مشهور و غفلت از كتب و رساله‌هاى كوچك مى‌داند.

    ساختار

    در هر يك از دو مجلد كتاب، چهار مجموعه، ذكر شده است. در آغاز هر مجموعه، در ضمن يك مقدمه، تحقيقات جامعى به قلم محقق توانا عبدالسلام هارون پيرامون مؤلف، نام كتاب و مطالب آن مجموعه ارائه شده كه بسيار ارزش‌مند بوده و بدون مطالعه آن امكان بهره‌گيرى كامل از آثار وجود ندارد.

    گزارش محتوا

    در اين بخش، به ترتيب، گزارش مختصرى از مطالب كتب مجموعه ارائه مى‌گردد:

    مجموعه اول

    1. «الرسالة المصرية»، نوشته ابوالصلت امية بن عبدالعزيز اندلسى(470 - 528ق) مى‌باشد. در مقدمه اين كتاب، شرح حال نويسنده و تأليفات او آمده است. نويسنده، در اين اثر شهرهاى مصر و رود نيل را با قلمى مركب از شعر و نثر توصيف كرده است. او، از ساكنين، كالاها، عقايد و اخلاقيات مصريان از عهد فراعنه تا ظهور اسلام سخن گفته است. ذكر عجائب، رواج ستاره‌شناسى در مصر و اطباء و ادباى اين سرزمين از ديگر مطالب اين كتاب است.
    2. «المرادفات من قريش»، نوشته ابوالحسن على بن محمد مدائنى(135 - 225ق) با موضوع حيات اجتماعى در صدر اول اسلام است. منظور از مرادفات، زنانى است كه ازدواج مكرر داشته‌اند. شرح ازدواج‌هاى 28 تن از زنان قريش از منابع مختلف گردآورى شده است.
    3. «من نسب الى امه من الشعراء»، تأليف محمد بن حبيب بن جعفر، از علما و ادباى بغداد است. منابع، حبيب را مادر نويسنده دانسته و پدرش را ذكر نكرده‌اند. در اين اثر، اسامى 39 نفر از شعراى عرب كه نسب آنها با مادرشان شناخته مى‌شود، با ذكر چند بيت از سروده‌هاى آنها آمده است.
    4. «تحفة الأبيه فى من نسب الى غير أبيه»، تأليف مجدالدين محمد بن يعقوب فيروزآبادى از علماى فارس است. آنچه در اين كتاب مى‌خوانيم، ذكر افرادى است كه به دو تن از پدران يا مادران، يا غير پدر از اجدادشان، يا اجنبى كه او را بزرگ كرده است، منسوب هستند. اين ليست، بالغ بر 61 نفر مى‌باشد.

    مجموعه دوم

    1. «كتاب خطبة واصل بن عطاء»، مشتمل بر ذكر خطبه ابوحذيفه واصل بن عطاء معتزلى است. در ابتداى آن، شرح حالى از واصل آمده است. خطبه واصل بدين جهت اهميت دارد كه ارتجالاً اين خطبه را بدون اينكه از حرف «راء» كه بيشترين استعمال را در زبان عرب دارد، خوانده است، البته در تاريخ، خطبه‌هاى ديگرى كه از حروف معينى خالى است، ثبت شده است، اما به‌صورت ارتجالى نبوده است.
    2. «كتاب ابيات الاستشهاد»، نوشته ابوالحسن احمد بن فارس بن زكرياى رازى است. وى، از لغت‌شناسان مشهور و صاحب كتاب ارزش‌مند«مقاييس اللغة» است. همان‌گونه كه از نام كتاب برمى‌آيد، موضوع آن، ابياتى است كه به‌صورت تمثيل به كار مى‌رود. شيوه نگارش بدين صورت است كه ابتدا جايگاه استفاده از اين امثال و سپس ابيات، ذكر شده است. ابن فارس، عنايت خاصى به امثال داشته و در اين زمينه كتاب ديگرى با نام «امثال الأسجاع» نيز نوشته است.
    3. رسالة فى أعجاز ابيات تغنى فى التمثيل عن صدورها»، نوشته ابوالعباس محمد بن يزيد مبرّد (210 - 285ق)، صاحب كتاب مشهور «الكامل» است. موضوع اين كتاب نيز مانند كتاب پيشين امثال شعرى است، اما اين دو در شيوه نگارش متفاوتند. در اين اثر تنها نام شاعر و مثل شعرى ذكر شده است و محل كاربرد آن نيامده است. سراينده برخى از امثال نيز مشخص نيست. مؤلف، تنها مصرع‌هاى دوم ابياتى را كه در تمثيل به كار مى‌رود ذكر كرده و مصحح، در پاورقى مصرع‌هاى اول را آورده است.
    4. «كتاب العصا»، تأليف ابوالمظفر أسامة بن منقذ(488 - 584ق) است. او، در مقدمه كتاب، سبب نگارش و نام‌گذارى كتابش را اين قصه مى‌داند كه پدرش، از ابويوسف قزوينى نقل كرده كه وى، كتابى با نام «العصا» از مؤلفى نامعلوم را به يكى از ملازمانش داده و در باب ارزش‌مندى كتاب چنين گفته است: «نياز تو به بيشتر از آنچه در دست توست، نخواهد افتاد». او، سال‌ها در طلب آن كتاب تلاش مى‌كند و زمانى كه از يافتنش نااميد مى‌شود، دست به تدوين كتابى با همان نام مى‌زند.
      ظاهراً كتابى كه اسامه به دنبال آن بوده، «كتاب العصا»، نوشته جاحظ بوده و او تصور مى‌كرده كه كتاب ديگرى است. او، بسيارى از مطالب را از اين كتاب گرفته و مطالب ديگرى از اخبار صالحين و زهاد و هم‌چنين اخبار فرنگ و اخلاق و سياست آنها و اتفاقات زمانش را بر آن افزوده است.
    5. «رسالة التلميذ»، نوشته عبدالقادر بن عمر بغدادى(1030 - 1093ق) است. اين رساله، در رابطه با كلمه «تلميذ» و معانى و كاربردهاى اشتباه آن و چگونگى جمع بستن و مطالب پيرامون آن مى‌باشد. نويسنده، در ابتداى رساله، چنين آورده است كه كلمه تلميذ را در كتب لغت متداول نيافته است، البته مقصودش اين نيست كه اصلا در كتب لغت وجود ندارد، بلكه مرادش آن است كه در ماده «تلمذ» نيامده است.

    مجموعه سوم

    1. «رسالة ابى عامر بن غرسية فى الشعوبية»، نامه يك عالم شعوبى‌مسلك به ابوجعفر خراز است. فرقه شعوبيه از فرقى است كه معتقد به برترى عجم بر عرب است. اين فرقه در آن مقطع زمانى تحت حمايت مجاهد بن عبدالله عامرى بوده است. نويسنده در اين نامه با نثرى مسجع در صدد اثبات معتقدات خود و برترى دادن عجم بر عرب برآمده است.
    2. «رسالة ابى يحيى بن مسعدة»، در رد رساله ابوعامر نوشته شده است. در اين اثر، از نثر مسجع و اشعار فراوان استفاده شده است. نويسنده، در نزد ملوك مغرب داراى احترام بوده است. او در فقرات رساله به برخى از قضاياى تاريخى، مانند قيام محمد بن تومرت نيز اشاره كرده است.
    3. «رسالة ثانية فى الرد على ابن غرسية»، از نويسنده‌اى مجهول است. تشابه شيوه نگارش و نزديكى شديد بعضى از عبارات رساله به رساله ابى يحيى، احتمال نگارش آن را توسط وى قوت مى‌بخشد.
    4. «رسالة ثالثة فى الرد على ابن غرسية»، نوشته ابوجعفر احمد بن الدودين البلنسى است. نويسنده، با ابن بسام، صاحب «الذخيرة»، معاصر بوده است.
    5. «رسالة رابعة فى الرد على ابن غرسية»، نوشته ابوالطيب بن منّ الله قروى است. نام كامل كتاب، به نقل از كتاب «البلوى» و «كشف الظنون»، عبارت است از اين عنوان طولانى: «حديقة البلاغة و دوحة البراعة، المورقة أفنانها، المثمرة أغصانها، بذكر مآثر العربية و نشر المفاخر الاسلامية و الرد على ابن غرسية فى ما ادعاه للأمم الأعجمية».

    مجموعه چهارم

    1. «رسالة جامعة لفنون نافعة فى شرى الرقيق و تقليب العبيد»، تأليف ابوالحسن مختار بن حسن بن عبدون بن سعدون، طبيب بغدادى، معروف به ابن بطلان است. در ابتداى مجموعه، مطالبى پيرامون معنای «رقّ» و سابقه نظام «رقّ» در مصر، روم و يونان باستان و نيز در عهد جاهليت عرب ذكر شده است. شرح حال ابن بطان و فهرست آثار او نيز در اين نوشتار ديده مى‌شود. اين رساله، مشتمل بر مواردى است كه بايد براى شناخت احوال بنده و كنيز در هنگان خريد آنها مورد توجه قرار گيرد. توجه به صحت اعضاء، اخلاق و تلبيسات برده‌فروشان از فصول كتاب است.
    2. «هداية المريد فى تقليب العبيد»، نوشته محمد غزالى از رجال عهد عثمانى است. محقق به شرح حالى از او دست نيافته است. موضوع اين اثر، با كتاب پيشين يكى است، جز اينكه مطالب آن تنها به شرايط صحت جسمانى پرداخته و اعضاء مختلف را در فصول كتاب مورد بررسى قرار داده است.

    مجموعه پنجم

    1. «كتاب النيروز»، تأليف ابوالحسن احمد بن فارس است. در ابتداى مجموعه، مطالبى از محقق كتاب، پيرامون عيد نوروز و زمان آن و نوروز در سرزمين‌هاى مختلف ارائه شده است. بر خلاف آنچه به ذهن تبادر مى‌كند كه اين كتاب درباره نوروز و تاريخ و رسوم آن باشد، ابن فارس بحثى لغوى را مطرح كرده و الفاظى را كه در صيغه و وزن با نوروز موافق است، جمع‌آورى كرده است.
    2. «الرسالة النيروزية»، نوشته شيخ الرئيس ابوعلى حسين بن عبدالله بن سينا (370 - 428ق)، حكيم و طبيب معروف است. بوعلى در اين اثر كه هديه‌اى نوروزى به يكى از امراء است، ابتدا، مراتب موجودات و ويژگى هر مرتبه را ذكر كرده و در ادامه معانى حروف مقطعه قرآن كريم را به روش فلسفى، مبتنى بر مبادى رياضى - منطقى، مورد بررسى قرار داده است.
    3. «رسالة فيها ذكر ما جاء فى النيروز و احكامه مما فسره بطلميوس الحكيم و وجده عن علم دانيال»، رساله‌اى دو صفحه‌اى از نويسنده‌اى ناشناس است و حاكى از اهميت ويژه‌اى است كه قدماء براى نوروز قائل بوده‌اند و مصادفت آن را در هر روزى از روزهاى هفته با ستاره‌اى خاص، منشأ پيدايش امورى ويژه مى‌دانسته‌اند.
    4. «حكمة الاشراق الى كتاب الآفاق»، تأليف محمد مرتضى حسينى زبيدى(1145 - 1201ق)، از علماى لغوى قرن سيزدهم است. شرح حال و فهرست تأليفات وى كه بالغ بر چهل اثر مى‌باشد، در ابتداى كتاب آمده است. اين اثر با موضوع كتابت، مشتمل بر ده فصل و يك خاتمه است. از جمله عناوين فصول آن، فضيلت خط، قلم، دوات، نقطه و شكل است. در خاتمه نيز آداب دانشجو با استاد و نصيحتى به ساير كاتبان طرح شده است.

    مجموعه ششم

    «كتاب أسماء المغتالين من الأشراف فى الجاهلية و الاسلام»، تأليف ابوجعفر محمد بن حبيب بغدادى است. مغتال، به كسى مى‌گويند كه غافلانه، توسط ديگرى كشته شده باشد. معيار مشخصى در گزينش افرادى كه نام آنها در اين كتاب آمده، وجود ندارد و تنها بايد گفت مجموعه‌اى از افراد از منابع مختلف گردآورى شده است. در اين اثر، نام على بن ابى‌طالب و امام حسن(ع) و نيز امام رضا(ع) با توضيح بسيار ناقصى ذكر شده است. به دليل مفصل بودن اين كتاب، در اين مجموعه، تنها همين يك كتاب آمده است.

    مجموعه هفتم

    1. از آن‌جا كه كتاب اسماء المغتالين، مفصل بوده، بخشى از آن به اين مجموعه منتقل شده است و در انتهاى كتاب نيز فهرستى كه بالغ بر 274 نفر است، درج گرديده است.
    2. «كنى الشعراء و من غلبت كنيته على اسمه»، تأليف ابوجعفر محمد بن حبيب بن جعفر، نويسنده كتاب سوم از مجموعه اول است. نام اين اثر را ابن نديم در الفهرست، با نام «كنى الشعراء» و صاحب «كشف الظنون»، با نام «أكنى الشعراء» ذكر كرده‌اند. اسامى شعراء، در دو بخش تنظيم شده است: در بخش اول، اسامى، در ذيل نام قبيله و در بخش دوم، به‌صورت فهرست‌وار ذكر شده است.
    3. «ألقاب الشعراء و من يعرف منهم بامه»، كتاب ديگرى از نويسنده پيشين است. در اين اثر نيز القاب شعراى قبايل مختلف عرب، به تفكيك هر قبيله، ذكر شده است. در برخى موارد نيز توضيحى مختصر و چند بيت شعر ديده مى‌شود.
    4. «كتاب العققة و البررة»، تأليف ابوعبيده، معمر بن مثنى(110 - 210ق) است. نويسنده، در اصل ايرانى و يهودى بوده و كتاب‌هايى را در هجو اعراب نوشته است. برخى، كتاب حاضر را نيز در همين راستا ارزيابى كرده‌اند كه چنين جلوه دهد كه عرب از برّ و وفا به دور است. در اين كتاب در 17 شماره، اسامى افرادى كه مورد عاقّ والدين قرار گرفته‌اند و فرزندانى كه والدين خود را هجو كرده‌اند، با ذكر اشعار آنها ذكر شده است.

    مجموعه هشتم

    «كتاب أسماء جبال تهامة و سكانها و ما فيها من القرى و ما ينبت عليها من الاشجار و ما فيها من المياه»، تأليف عرام بن اصبغ سلمى است. تهامه، به منطقه وسيعى از جنوب يمن تا شام اطلاق مى‌شده است كه علما در مدلول آن اختلاف دارند. آنچه در اين كتاب مورد نظر بوده، تهامه حجاز است. در اين كتاب، كوه‌ها، قريه‌ها، درختان و رودهاى شهرهايى مانند مكه، مدينه و طائف ذكر شده است.

    وضعيت كتاب

    محقق، در پاورقى صفحات، آدرس منابع، اختلاف نسخ و توضيح الفاظ و اصطلاحات را آورده است. در انتهاى هر دو جلد، فهارس مشترك ذيل آمده است:

    1. اعلام؛
    2. قبايل، طوايف و مانند آن؛
    3. اشعار؛
    4. رجزها؛
    5. امثال؛
    6. كتب؛
    7. مراجع تحقيق؛
    8. مطالب كتاب.

    علاوه بر فهارس فوق، موارد ذيل نيز در جلد دوم ديده مى‌شود:

    1. فهرست اسامى گياهان؛
    2. فهرست اسامى حيوانات؛
    3. فهرست لغت؛
    4. فهرست كلمات عجمى.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.