وجوه قرآن

    از ویکی‌نور
    وجوه قرآن
    وجوه قرآن
    پدیدآورانتفلیسی، حبیش بن ابراهیم (نویسنده) محقق، مهدی (گردآورنده)
    ناشردانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1371 ش
    چاپ2
    موضوعزبان عربی - واژه‌نامه‎ها - فارسی

    فارسی - واژه‌نامه‎ها - عربی

    قرآن - مسایل لغوی

    قرآن - واژه‌نامه‎ها - فارسی

    قرآن - واژه‏نامه‏‌ها - عربی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏82‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏7‎‏و‎‏3*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    وجوه قرآن، اثر ابوالفضل حُبَيش بن ابراهيم تفليسى است كه در آن، معانى و كاربردهاى متعدد برخى از مهم‌ترين واژه‌هاى گوناگون قرآن كريم را با رعايت ترتيب الفبايى شرح داده است.

    اين اثر به زبان فارسى - عربى قديمى نوشته شده و آن را دكتر مهدى محقق تصحيح كرده و با افزودن مقدمه‌اى عالمانه منتشر كرده است. كتاب حاضر در واقع، ترجمه فارسى كتاب «وجوه القرآن» نوشته يكى از مفسران شيعى مشهور قرن دوم هجرى به نام مقاتل بن سليمان بلخى (متوفاى 150ق، در بصره) است كه مترجم به ترجمه اكتفا نكرده و مطالب كتاب را با استفاده از آثار علمى انديشمندان ديگر تكميل هم كرده است. البته كتاب مقاتل از دست رفته و اكنون موجود نيست. در اين اثر در مجموع، صدها واژه قرآنى توضيح داده شده است.

    نویسنده نگارش اين اثر را در روز پنج‌شنبه 24 ماه صفر سال 558ق، در شهر قونيه به پايان برده است[۱]

    ساختار

    كتاب حاضر از مقدمه مصحح (شامل: احوال و آثار مؤلف، مراد از وجوه قرآن، خصايص ادبى كتاب و معرفى نسخه متن) و مقدمه نویسنده و متن اصلى كتاب (شامل: شرح كاربردهاى واژه‌هاى قرآنى از الف تا ياء) تشكيل شده است. زبان و ادبيات متن اصلى، زبان فارسى - عربى به‌صورت قديمى و البته گويا و روشن است. روش نویسنده، تحليل معناشناختى و كاربردى لغات قرآن كريم با استفاده از شيوه مقايسه موارد استعمال واژه‌هاى مهمّ در آيات الهى است.

    گزارش محتوا

    درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. مصحح در مقدمه‌اش -كه در تاريخ 15 آذر 1340ش، نوشته، تأكيد كرده است: «... دانشمند بزرگوارى از اهل تفليس به نام حبيش بن ابراهيم كه در زبان فارسى و عربى چيرگى و استادى داشته است در زمان خود در صدد برآمده كه نقاب عربیت را از چهره يكى از كتبى كه مربوط به وجوه معانى لغات قرآن است بگشايد و فهم آن را بر فارسى‌زبانان آسان سازد. او از اين ميان، «وجوه القرآن» مقاتل بن سليمان را برگزيده و به ترجمه اكتفا نكرده، بلكه آن را با توجه به كتب تفاسير و لغات قرآن كه ديگران تأليف كرده‌اند، كامل ساخته و آن را به همان نام وجوه قرآن ناميده است...»[۲]
    2. نویسنده كتاب، در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معين نكرده، يادآور شده است: «بعد از تأليف كتاب «بيان التصريف»، به كتاب «وجوه القرآن» نگاه كردم كه مقاتل بن سليمان به زبان عربى نوشته بود و آن را با كتاب تفسير ابوالحسين ثعلبى مقايسه كردم و دريافتم كه وجوه القرآن، لغات كمترى را معنا كرده و در مواردى كه معنا كرده نيز وجوه كمترى از تفسير ابوالحسين ثعلبى آورده و همچنين مقاتل كتابش را به روش چندان منظمى ننوشته تا به‌زودى بتوان مطلوب را يافت؛ پس افزون بر آن به تفسير سورآبادى و تفسير نقاش و تفسير شاپور و تفسير واضح و كتاب مشكل القرآن ابن قتيبه و كتاب غريب القرآن عزيرى مراجعه كردم و كوشيدم كتابى كامل و مفيد فراهم سازم و مطالب را بر اساس الفبا تنظيم كردم...»[۳]
    3. نویسنده، يادآور شده است: اُذُن در قرآن بر دو وجه باشد: وجه نخستين، اُذُن به معنى گوش است؛ مانند «وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُن...» [۴]؛ وجه دوم، اُذُن به معنى مردى است كه هرچه بشنود قبول كند؛ مانند «وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِي وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ...» [۵] و..[۶]
    4. نویسنده تأكيد كرده است كه «ذكر» در قرآن هفده وجه و معنا دارد: 1. وحى... 2. توريه... 3. قرآن... 4. لوح محفوظ... 5. طاعت... 6. نماز آدينه... 7. پنج نماز... 8. بزرگوارى... 9. آگاهى... 10. ياد كردن به زبان... 11. ياد كردن به دل... 12. نگاه‌داشتن... 13. پند دادن... 14. انديشه كردن... 15. پيدا كردن... 16. توحيد... 17. پيغامبر..[۷]
    5. نویسنده، نوشته كه طيّب، در قرآن سه وجه دارد: نخست، به معناى حلال؛ مانند: «وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّب...» [۸] و دوم به معناى مؤمن؛ مانند: «... حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب...» [۹] و سوم به معناى نيكو؛ مانند: «... إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ...» [۱۰]و[۱۱]
    6. نویسنده در مورد «يوم» نوشته است: اين كلمه در قرآن بر سه وجه آمده است: 1. به معناى هنگام... مانند: «وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا» [۱۲]؛ يعنى سلام بر او زمانى كه به دنيا آمد و زمانى كه مى‌ميرد و زمانى كه زنده برانگيخته مى‌شود... 2. به معناى روز؛ مانند: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في مَواطِنَ كَثيرَة وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ...» [۱۳]. از اين معنا در قرآن بسيار است. 3. به معناى روز رستاخيز؛ مانند: «الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ» ... از اين معنا در قرآن بسيار است[۱۴]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست مطالب[۱۵]، فهرست لغاتى كه وجوه معانى آنها بيان شده[۱۶] و فهرست وجوه معانى لغات[۱۷] و فهرست منابع[۱۸] تنظيم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى (شامل آيات، احاديث، كتب، اشعار و...) خبرى نيست.

    متن اصلى كتاب حاضر فقط به آيات قرآن كريم مستند شده است و به ساير منابع استنادى نكرده است، ولى مطالب مصحح، مستند به منابع است و ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. اين پاورقى‌ها به‌طور غالب، استنادى و ارجاعى است[۱۹]

    مصحح، تعليقاتى بر كتاب حاضر نوشته و بعد از پايان مباحث كتاب، تحت عنوان «چند يادداشت» آورده است و در آن در مورد برخى از شخصيت‌هاى علمى، مانند مقاتل بن سليمان و... و كتاب‌هايى مانند تفسير ثعلبى و... كه در مقدمه كتاب مطرح شده، توضيحاتى داده است[۲۰]

    مصحح، تصاويرى از صفحه اول و آخر نسخه خطى كتاب را در پايان آورده است[۲۱]

    پانويس

    1. متن كتاب، ص317
    2. مقدمه كتاب، ص سه - چهار
    3. همان، ص1-2
    4. مائده: 45
    5. توبه: 61
    6. متن كتاب، ص13
    7. ر.ک: همان، ص103-107
    8. نساء: 2
    9. آل عمران: 179
    10. ابراهيم: 24
    11. همان، ص189-190
    12. مريم: 15
    13. توبه: 25
    14. ر.ک: همان، ص316-317
    15. متن كتاب، ص376
    16. همان، ص321-326.
    17. همان، ص327-357
    18. همان، ص374-375
    19. مثلاً ر.ک: مقدمه كتاب، ص هجده و نوزده و...
    20. همان، ص358-367
    21. همان، ص377-378

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.