وحید بهبهانی، محمدباقر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سيد الشهداء' به 'سيدالشهداء')
    (۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR04982.jpg|بندانگشتی|وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]]
    [[پرونده:NUR04982.jpg|بندانگشتی|وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل
    ! نام!! data-type="authorName" |وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| آق‍ا ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی
    | data-type="authorOtherNames" | آق‍ا ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی


    ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی‌ ح‍ائ‍ری‌، م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر
    ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی‌ ح‍ائ‍ری‌، م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر
    خط ۱۵: خط ۱۵:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمد اکمل
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |1117ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|اصفهان
    | data-type="authorBirthPlace" |اصفهان
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1205 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |1205 ق - کربلا
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |سيد محمد طباطبايى بروجردى
     
    سيد صدرالدين رضوى قمى همدانى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    | data-type="authorWritings" |[[مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع]]


    [[کلمات المحققین]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    [[کلمات المحققین]]


    [[الفوائد الحائریة]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    [[الفوائد الحائریة]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مولف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|4982
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE04982AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''[['''وحید بهبهانی، محمدباقر|محمدباقربن محمد اكمل وحيد بهبهانى''']]''' (۱۱۱۷ق، - ۲۹ شوال ۱۲۰۵ق)، معروف به وحيد بهبهانى، مجتهد، فقیه و احیاگر مکتب اصولی، مبارزه با اخباری گری


    == معرفى اجمالى ==
    == ولادت ==
     
    او در سال 1117ق، در اصفهان به دنيا آمد و در خانواده‌اى مشهور به دانش، پرورش يافت. پدرش كه عالم و در زهد، ورع و تقوا بى‌نظير بود، از نوادگان [[شيخ مفيد]] و مادرش، نوه دخترى [[مجلسی، محمدتقی|علامه مجلسی اول]] بود.


    «محمد باقر بن محمد اكمل وحيد بهبهانى»، معروف به وحيد بهبهانى، در سال 1117ق، در اصفهان به دنيا آمد و در خانواده‌اى مشهور به دانش، پرورش يافت. پدرش كه عالم و در زهد، ورع و تقوا بى‌نظير بود، از نوادگان شيخ مفيد و مادرش، نوه دخترى علامه مجلسى اول بود.
    ايشان، از سوى آقا سيد محمد طباطبايى اصفهانى، «وحيد عصر» لقب گرفت و به دليل اقامتى طولانى در شهر بهبهان، او راوحيد بهبهانى خوانده‌اند و به لقب‌هاى ديگرى، همچون «استاد اكبر»، «استاد كل»، «علامه ثانى» و «محقق ثالث» مشهور است.


    ايشان، از سوى آقا سيد محمد طباطبايى اصفهانى، «وحيد عصر» لقب گرفت و به دليل اقامتى طولانى در شهر بهبهان، او را«وحيد بهبهانى» خوانده‌اند و به لقب‌هاى ديگرى، همچون«استاد اكبر»، «استاد كل»، «علامه ثانى» و«محقق ثالث» مشهور است.
    ==تحصیلات==


    وى، مقدمات، ادبيات، حديث و معقول را نزد پدرش و ديگر استادان بزرگ اصفهان فراگرفت. پس از درگذشت پدر در سال 1135ق، به نجف اشرف هجرت نمود و در محضر بزرگانى چون سيد محمد طباطبايى بروجردى و سيد صدر الدين رضوى قمى همدانى، به كسب علوم نقلى و عقلى پرداخت و در اندك زمانى مدارج عالى علوم اسلامى را طى كرد و به مقام والايى از علم و كمال رسيد، آن‌گاه براى خدمت به جهان تشيع، نجف اشرف را به قصد بهبهان ترك گفت.
    وى، مقدمات، ادبيات، حديث و معقول را نزد پدرش و ديگر استادان بزرگ اصفهان فراگرفت. پس از درگذشت پدر در سال 1135ق، به نجف اشرف هجرت نمود و در محضر بزرگانى چون سيد محمد طباطبايى بروجردى و سيد صدرالدين رضوى قمى همدانى، به كسب علوم نقلى و عقلى پرداخت و در اندك زمانى مدارج عالى علوم اسلامى را طى كرد و به مقام والايى از علم و كمال رسيد، آن‌گاه براى خدمت به جهان تشيع، نجف اشرف را به قصد بهبهان ترك گفت.


    وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آن‌جا چيز تازه‌اى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاين‌رو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آن‌جا ادامه دهد.
    وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آن‌جا چيز تازه‌اى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاين‌رو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آن‌جا ادامه دهد.


    از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گران‌قدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحر العلوم، ميرزاى قمى، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج ملا احمد نراقى، نمونه‌هايى از شاگردان ايشانند.
    از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گران‌قدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحرالعلوم، ميرزاى قمى، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]، نمونه‌هايى از شاگردان ايشانند.


    وى، با دقت، نظم و پشت‌كار فراوان، از فرصت‌هاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مى‌كرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتاب‌هاى علمى شيعه هستند. وى، به‌عنوان قوى‌ترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد.
    وى، با دقت، نظم و پشت‌كار فراوان، از فرصت‌هاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مى‌كرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتاب‌هاى علمى شيعه هستند. وى، به‌عنوان قوى‌ترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد.


    در كتاب‌هاى«قصص العلماء» و«ريحانة الادب»، در باره مقام بلند ايشان، نكات قابل تأملى ذكر شده است.
    در كتاب‌های «قصص العلماء» و «ريحانة الادب»، درباره مقام بلند ايشان، نكات قابل تأملى ذكر شده است.


    علما، هر يك، به‌گونه‌اى از آفتاب وجودش نور برگرفتند و همه از پرتو انوار او يا شاگردان او يا شاگردان شاگردانش بهره‌مند شدند و او حق وافر و كامل بر همه علما دارد.
    علما، هر يك، به‌گونه‌اى از آفتاب وجودش نور برگرفتند و همه از پرتو انوار او يا شاگردان او يا شاگردان شاگردانش بهره‌مند شدند و او حق وافر و كامل بر همه علما دارد.
    خط ۶۳: خط ۶۶:
    ايشان، مانند ساير علما و فضلاى راستين، شخصيتى فروتن داشت و نمونه‌هاى فراوانى از اين سرشت نيكو، در رفتار و گفتار وى يافت مى‌شود. ايشان، با اينكه دانشمندى بزرگ و مجتهد و مرجع تقليد بود، در اواخر عمر به تدريس لمعه، كه از متونِ درسىِ سطحِ پايينِ حوزه است، اكتفا نمود؛ براى اينكه از وظيفه درس و بحث و از فضيلت آن محروم نماند و هم براى ترغيب علما و تشويق پويندگان دانش.
    ايشان، مانند ساير علما و فضلاى راستين، شخصيتى فروتن داشت و نمونه‌هاى فراوانى از اين سرشت نيكو، در رفتار و گفتار وى يافت مى‌شود. ايشان، با اينكه دانشمندى بزرگ و مجتهد و مرجع تقليد بود، در اواخر عمر به تدريس لمعه، كه از متونِ درسىِ سطحِ پايينِ حوزه است، اكتفا نمود؛ براى اينكه از وظيفه درس و بحث و از فضيلت آن محروم نماند و هم براى ترغيب علما و تشويق پويندگان دانش.


    وقتى از ايشان پرسيدند، چگونه به اين مقام علمى و عزت و مقبوليت رسيده‌اى؟ در جواب مى‌نويسد: كه ابدا خود را صاحب مقامى نمى‌دانم و در رديف علماى موجود به شمار نمى‌آورم و اگر هم توفيقى باشد از اين است كه هيچ‌گاه از تعظيم و بزرگداشت علما و نام آنان را به نيكى بردن، خوددارى ننمودم و هيچ‌وقت دانش اندوختن را تا آن‌جا كه در توانم بود، ترك نكردم و هميشه آن را بر تمام كارها مقدّم مى‌داشتم.
    وقتى از ايشان پرسيدند، چگونه به اين مقام علمى و عزت و مقبوليت رسيده‌اى؟ در جواب مى‌نويسد: كه ابدا خود را صاحب مقامى نمى‌دانم و در رديف علماى موجود به شمار نمى‌آورم و اگر هم توفيقى باشد از اين است كه هيچ‌گاه از تعظيم و بزرگداشت علما و نام آنان را به نيكى بردن، خوددارى نکردم و هيچ‌وقت دانش اندوختن را تا آن‌جا كه در توانم بود، ترك نكردم و هميشه آن را بر تمام كارها مقدّم مى‌داشتم.


    معروف است كه ايشان، زمانى كه براى زيارت به حرم سيد الشهداء(ع) مشرف مى‌شد، ابتدا آستان كفش‌كنِ آن جناب را مى‌بوسيد و صورت مبارك خود را بدان مى‌ماليد، پس از آن، با خضوع، خشوع و رقّت قلب، به اندرون حرم مشرف مى‌شد و زيارت مى‌كرد و در مصيبت امام حسين(ع) كمال اهتمام را مراعات مى‌فرمود.
    معروف است كه ايشان، زمانى كه براى زيارت به حرم سيدالشهداء(ع) مشرف مى‌شد، ابتدا آستان كفش‌كنِ آن جناب را مى‌بوسيد و صورت مبارک خود را بدان مى‌ماليد، پس از آن، با خضوع، خشوع و رقّت قلب، به اندرون حرم مشرف مى‌شد و زيارت مى‌كرد و در مصيبت امام حسين(ع) كمال اهتمام را مراعات مى‌فرمود.


    == آثار ==
    ==وفات==


    سرانجام، اين عالم فرزانه، پس از 87 سال عمر بابركت، در 29 شوال 1205ق، در كربلا درگذشت و در پايين پاى شهداى كربلا مدفون گرديد.


    1. شرح مفاتيح الفقه ملا محسن فيض كاشانى؛
    == آثار ==
     
    2. فوائد حائريه؛
     
    3. حاشيه بر مدارك؛
     
    4. رساله الاجتهاد و الاخبار؛
     
    5. رساله‌اى در جبر و اختيار؛
     
    6. الفوائد الرجالية؛
     
    7. تعليقات بر رجال ميرزا محمد استرآبادى؛
     
    8. حاشيه بر مسالك؛
     
    9. رساله‌اى در حجيت استصحاب؛


    10. رساله‌اى در اصل برائت؛
    # شرح مفاتيح الفقه [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فيض كاشانى]]؛
    # فوائد حائريه؛
    # حاشيه بر مدارك؛
    # رساله الاجتهاد و الاخبار؛
    # رساله‌اى در جبر و اختيار؛
    # الفوائد الرجالية؛
    # تعليقات بر رجال [[استرآبادی، محمد بن علی|ميرزا محمد استرآبادى]]؛
    # حاشيه بر مسالك؛
    # رساله‌اى در حجيت استصحاب؛
    # رساله‌اى در اصل برائت؛


    و...
    و...


    سرانجام، اين عالم فرزانه، پس از 87 سال عمر بابركت، در 29 شوال 1205ق، در كربلا درگذشت و در پايين پاى شهداى كربلا مدفون گرديد.
    == وابسته‌ها ==
    [[الحاشیه علی مدارک الاحکام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[حاشیة مجمع الفایدة و البرهان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[الحاشیه علی مدارک الاحکام]]


    [[الرسائل الفقهیة ( وحید بهبهانی، محمد باقر بن محمد اکمل )]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حاشیة مجمع الفایدة و البرهان]]


    [[رساله عملیه (مع التعلیقات للمجدد الشیرازی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الرسائل الفقهية (وحيد بهبهاني)]]


    [[الرسائل الأصولیة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[رساله عملیه (مع التعلیقات للمجدد الشیرازی)]]


    [[کلمات المحققین]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الرسائل الأصولیة]]


    [[مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[کلمات المحققین]]


    [[الفوائد الحائریة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع]]


    [[حاشیة الوافي]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الفوائد الحائریة]]


    [[التحفه الحسینیه]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[حاشیة الوافي]]


    [[آداب التجاره]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[التحفه الحسینیه]]


    [[آداب التجاره]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]

    نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۱

    وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل
    نام وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل
    نام های دیگر آق‍ا ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی

    ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی‌ ح‍ائ‍ری‌، م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر

    م‍ح‍ق‍ق‌ ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی‌

    وح‍ی‍د ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی‌

    نام پدر محمد اکمل
    متولد 1117ق
    محل تولد اصفهان
    رحلت 1205 ق - کربلا
    اساتید سيد محمد طباطبايى بروجردى

    سيد صدرالدين رضوى قمى همدانى

    برخی آثار مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع

    کلمات المحققین

    الفوائد الحائریة

    کد مؤلف AUTHORCODE04982AUTHORCODE

    محمدباقربن محمد اكمل وحيد بهبهانى (۱۱۱۷ق، - ۲۹ شوال ۱۲۰۵ق)، معروف به وحيد بهبهانى، مجتهد، فقیه و احیاگر مکتب اصولی، مبارزه با اخباری گری

    ولادت

    او در سال 1117ق، در اصفهان به دنيا آمد و در خانواده‌اى مشهور به دانش، پرورش يافت. پدرش كه عالم و در زهد، ورع و تقوا بى‌نظير بود، از نوادگان شيخ مفيد و مادرش، نوه دخترى علامه مجلسی اول بود.

    ايشان، از سوى آقا سيد محمد طباطبايى اصفهانى، «وحيد عصر» لقب گرفت و به دليل اقامتى طولانى در شهر بهبهان، او راوحيد بهبهانى خوانده‌اند و به لقب‌هاى ديگرى، همچون «استاد اكبر»، «استاد كل»، «علامه ثانى» و «محقق ثالث» مشهور است.

    تحصیلات

    وى، مقدمات، ادبيات، حديث و معقول را نزد پدرش و ديگر استادان بزرگ اصفهان فراگرفت. پس از درگذشت پدر در سال 1135ق، به نجف اشرف هجرت نمود و در محضر بزرگانى چون سيد محمد طباطبايى بروجردى و سيد صدرالدين رضوى قمى همدانى، به كسب علوم نقلى و عقلى پرداخت و در اندك زمانى مدارج عالى علوم اسلامى را طى كرد و به مقام والايى از علم و كمال رسيد، آن‌گاه براى خدمت به جهان تشيع، نجف اشرف را به قصد بهبهان ترك گفت.

    وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آن‌جا چيز تازه‌اى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاين‌رو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آن‌جا ادامه دهد.

    از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گران‌قدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحرالعلوم، ميرزاى قمى، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج ملا احمد نراقى، نمونه‌هايى از شاگردان ايشانند.

    وى، با دقت، نظم و پشت‌كار فراوان، از فرصت‌هاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مى‌كرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتاب‌هاى علمى شيعه هستند. وى، به‌عنوان قوى‌ترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد.

    در كتاب‌های «قصص العلماء» و «ريحانة الادب»، درباره مقام بلند ايشان، نكات قابل تأملى ذكر شده است.

    علما، هر يك، به‌گونه‌اى از آفتاب وجودش نور برگرفتند و همه از پرتو انوار او يا شاگردان او يا شاگردان شاگردانش بهره‌مند شدند و او حق وافر و كامل بر همه علما دارد.

    ايشان، مانند ساير علما و فضلاى راستين، شخصيتى فروتن داشت و نمونه‌هاى فراوانى از اين سرشت نيكو، در رفتار و گفتار وى يافت مى‌شود. ايشان، با اينكه دانشمندى بزرگ و مجتهد و مرجع تقليد بود، در اواخر عمر به تدريس لمعه، كه از متونِ درسىِ سطحِ پايينِ حوزه است، اكتفا نمود؛ براى اينكه از وظيفه درس و بحث و از فضيلت آن محروم نماند و هم براى ترغيب علما و تشويق پويندگان دانش.

    وقتى از ايشان پرسيدند، چگونه به اين مقام علمى و عزت و مقبوليت رسيده‌اى؟ در جواب مى‌نويسد: كه ابدا خود را صاحب مقامى نمى‌دانم و در رديف علماى موجود به شمار نمى‌آورم و اگر هم توفيقى باشد از اين است كه هيچ‌گاه از تعظيم و بزرگداشت علما و نام آنان را به نيكى بردن، خوددارى نکردم و هيچ‌وقت دانش اندوختن را تا آن‌جا كه در توانم بود، ترك نكردم و هميشه آن را بر تمام كارها مقدّم مى‌داشتم.

    معروف است كه ايشان، زمانى كه براى زيارت به حرم سيدالشهداء(ع) مشرف مى‌شد، ابتدا آستان كفش‌كنِ آن جناب را مى‌بوسيد و صورت مبارک خود را بدان مى‌ماليد، پس از آن، با خضوع، خشوع و رقّت قلب، به اندرون حرم مشرف مى‌شد و زيارت مى‌كرد و در مصيبت امام حسين(ع) كمال اهتمام را مراعات مى‌فرمود.

    وفات

    سرانجام، اين عالم فرزانه، پس از 87 سال عمر بابركت، در 29 شوال 1205ق، در كربلا درگذشت و در پايين پاى شهداى كربلا مدفون گرديد.

    آثار

    1. شرح مفاتيح الفقه ملا محسن فيض كاشانى؛
    2. فوائد حائريه؛
    3. حاشيه بر مدارك؛
    4. رساله الاجتهاد و الاخبار؛
    5. رساله‌اى در جبر و اختيار؛
    6. الفوائد الرجالية؛
    7. تعليقات بر رجال ميرزا محمد استرآبادى؛
    8. حاشيه بر مسالك؛
    9. رساله‌اى در حجيت استصحاب؛
    10. رساله‌اى در اصل برائت؛

    و...


    وابسته‌ها