پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین عليه‌السلام

    از ویکی‌نور
    پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پيرامون قيام حسين‌ عليه‌السلام
    پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین عليه‌السلام
    پدیدآورانشهیدی، سید جعفر نویسنده
    عنوان‌های دیگرقيام امام حسين‌ عليه‌السلام
    ناشردفتر نشر فرهنگ اسلامی
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1372ش
    چاپ16
    موضوع1.اسلام - تاريخ

    2.حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق.

    3.واقعه کربلا، 61ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏41‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏9‎‏پ‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین عليه‌السلام، اثر سید جعفر شهیدی، تحلیل رخدادی است که در سال 61ق و درست پنجاه سال پس از وفات پیامبر اتفاق افتاد.

    ساختار

    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده، سپس متن اصلی در سی بخش آمده است.

    گزارش محتوا

    سید جعفر شهیدی، در مقدمه خود می‌نویسد: در بررسی داستان‌هایی از قبیل غرانیق، شهربانو و... دانستم که بیشتر این وقایع بدان صورت که مورخان دیرین نوشته‌اند رخ نداده است و برایم مسلم شد که کمتر حادثه تاریخی است که از رنگ تبلیغاتی امویان و عباسیان و یا تعصبات دینی و مذاهب مختلف برکنار مانده و حقیقت آن دگرگون نشده باشد. ایشان در ادامه می‌گوید: مورخان پیشین هرچند در ضبط وقایع کوشش بسیاری کرده، ولی در تحلیل و تحقیق آن، چنان که باید رعایت شرایط لازم نشده است... سپس می‌نویسد: تا آنجا که ممکن بود از تحلیل وقایع عاشورا دریغ نکرده و رویدادها را یکی با دیگری سنجیده و با دیگر وقایع مقایسه کرده‌ام[۱].

    علاوه بر تحلیل وقایع که از ویژگی‌های این کتاب ارزشمند است، نویسنده، با وجود اشراف و اطلاع گسترده از وقایع و منابع تاریخی و اشراف به موضوع، کمتر به تاریخ‌نگاری و وقایع‌نویسی پرداخته و بیشتر کوشیده است با تاریخ‌نگاری و از منظری کم‌وبیش جامعه‌شناسه‌گانه و با رویکردی تازه به این پرسش مهم و محوری کتاب - که ‌عنوان کتاب هم گویای آن است - پاسخ دهد: چه شد و چرا و چگونه بود که پس از پنجاه سال از رحلت پیامبر(ص) جمع کثیری از امت او به فرمان حکومت منسوب به او، آن‌هم توسط مردم کوفه که از مراکز اصلی شیعیان بود، نواده محبوب و ممتاز پیامبر را که خودشان مصرانه و مشتاقانه دعوت کرده بودند، با آن طرز فجیع کشتند و با خانواده و یاران باتقوای او که برخی از آنان از اصحاب پیامبر(ص) هم بودند، چنان رفتار وحشیانه‌ای کردند که کمتر از وحشیگری‌های عصر جاهلیت نبود[۲].

    مؤلف، تقریباً نیمه اول کتاب را به بیان اهمیت و ضرورت بررسی عمیقانه و دقیق‌تر قیام عاشورا اختصاص داده و در این راستا پرسش‌های دیگر هم مطرح کرده است و مروری بر حوادث نیم قرن اول هجری با اشاره به وقایع قبل از اسلام نموده است؛ نتیجه آن چنین است:

    1. اکثریت قریب به اتفاق نسل مسلمان که آن روزها در شبه جزیره عربستان زندگی می‌کردند، در پایان خلافت عمر متولد و در عصر عثمان پرورش یافته و در آغاز حکومت معاویه وارد اجتماع شده بودند.
    2. پنجاه‌ساله‌های این نسل، پیغمبر را ندیده بودند و شصت‌ساله‌ها هنگام مرگ وی ده‌ساله بودند. از آنان که پیغمبر را دیده و صحبت او را دریافته بودند، چند تنی باقی بود که در کوفه، مدینه، مکه و یا دمشق به سر می‌بردند. مردمانی هفتادساله یا هفتادو‌اندساله که ترجیح می‌دادند، پیش از آنکه به فکر پرداختن به کارهای زندگی باشند، آماده بستن بار سفر آخرت و پذیرایی مرگ باشند.
    3. اکثریت مردم به‌خصوص طبقه جوان که چرخ فعالیت اجتماع را به حرکت درمی‌آورد؛ یعنی آنان که سال عمرشان بین بیست‌وپنج تا سی‌وپنج بود، آنچه از نظام اسلامی پیش چشم داشتند و در آن به سر می‌بردند، حکومتی بود که مغیرة بن شعبه، سعید بن عاص، ولید، عمرو بن سعید و دیگر اشراف‌زاده‌های قریش اداره می‌کردند؛ مردمانی فاسق، ستمکار، مال‌اندوز، تجمل‌دوست و از همه بدتر نژادپرست. این نسل تا خود و محیط خود را شناخته بود، حاکمان بی‌رحمی بر خود می‌دید که هر مخالفی را می‌کشت و یا به زندان می‌افکند. اعتراض‌کننده را گرفتن، تبعید کردن، به زندان افکندن و کشتن برای آنان کاری پیش پا افتاده و سیرتی رایج بود که نظام جاری مملکت بر آن صحه می‌گذاشت.
    4. آن دسته از مسلمانان که سخت‌گیری عصر عمر را دیده و از بیم بازخواست او مجبور بودند ظاهر کار را حفظ کنند، با برخورداری مالی که در دوره بعد نصیب آنان شد، برای خود زندگی آسوده‌ای آماده کرده بودند، تا در روزگار پیری و ناتوانی از آن بهره‌مند شوند و چون نمی‌خواستند آسایش خود را به هم بزنند هر حادثه‌ای که پیش می‌آمد - هرچند مخالف ظاهر دین بود - برای آن تأویلی و یا محملی درست می‌کردند تا از سرزنش وجدان در امان باشند. به خود می‌گفتند باید با جماعت مسلمان بود. نباید تفرقه افکند. نباید با زمامداری که حفظ بیضه اسلام را به عهده دارد درافتاد.
    5. آشنایی مردم این سرزمین با طرز تفکر همسایگان و راه یافتن بحث‌های فلسفی در حلقه‌های مسجدها راه را برای گریز این دسته از مسئولیت‌های دینی فراخ‌تر می‌کرد. چنان‌که در دوره دوم حکومت اموی در نتیجه یافتن گریزگاه‌های کلامی بود که دسته‌ای به نام «مرجئه» پدید شد و تا آنجا پیش رفت که برای مرتکبان گناه‌های بزرگ نیز مأمنی یافت.
    6. هر‌ اندازه مسلمانان از عصر پیغمبر دور می‌شدند، خوی‌ها و خصلت‌های مسلمانی را بیشتر فراموش می‌کردند و سیرت‌های عصر جاهلی به‌تدریج بین آنان زنده می‌شد: برتری‌فروشی نژادی، گذشته خود را فرایاد رقیبان خود آوردن، روی در روی ایستادن تیره‌ها و قبیله‌ها به‌خاطر تعصب‌های نژادی و کینه‌کشی از یکدیگر.
    7. آنچه آن را روح شریعت اسلامی می‌خوانیم - پرهیزگاری و عدالت - در اجتماع دیده نمی‌شد. از احکام اجتماعی دین تنها جمعه و جماعت – آن‌هم به‌صورت تشریفاتی - رونقی داشت. گاهی همین صورت تشریفاتی هم به بدعت و بلکه فسق می‌گرایید. ولید برادر مادری عثمان که از جانب وی حاکم کوفه بود بامداد مست به مسجد رفت و نماز صبح را سه رکعت خواند، سپس به مردم گفت اگر می‌خواهید رکعتی چند اضافه کنم. با این داستان خواهیم دانست که در پایان پنجاه سال اجتماع مسلمانان چه حالتی داشته است.
    8. در دوره پیغمبر و ابوبکر و عمر و عثمان، میدان جنگ در قلمرو کافران و در سرزمین‌های غیر عربی بود و عرب علاوه بر آنکه با غیر عرب می‌جنگید، با کافران پیکار می‌کرد؛ اما چنان‌که نوشتیم در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان مسلمانان روی در روی ایستادند و یکدیگر را کشتند؛ درنتیجه از نظر عده‌ای که ایمانی ضعیف داشتند، جهاد اسلامی رنگ جنگ‌های «ایام عرب» را به خود گرفت و خون‌‎خواهی جاهلی که محمد(ص) در حجةالوداع آن را زیر پا گذاشت، از نو زنده گشت.
    9. از سرزمین‌های اسلامی، شام دربست طرف‌دار خاندان امیه بود. مکه و مدینه نسبت به قیام حسین(ع) عکس‌العمل قابل توجهی از خود نشان نداد. تنها عراق آن‌هم کوفه بود که برپا خاست.
    10. هرچند گروهی از مردم عراق به‌خاطر عرق دینی و حمیت اسلام طالب برگشت حکومت عادلانه و تجدید سنت عصر پیغمبر بودند، اما سران قبیله‌ها و اشراف که سررشته کارها به دست آنان بود، تا این درجه حسن نیت نداشتند. چنان‌که بارها گفتیم آنها می‌خواستند عراق پیروز شود تا کینه خود را از شام بگیرند. اما حساب آن را نکرده بودند، که شام برابر چنین جسارتی و جرأتی چه عکس‌العملی نشان می‌دهد. همین که دیدند شام با فرستادن پسر زیاد، مراقب اوضاع عراق است، جهت خود را تغییر دادند و اطاعت یزید را بر طاعت پسر پیغمبر مقدم شمردند. از فصل 14 که با مرگ معاویه در سال 60ق شروع می‌شود تا پایان کتاب در حقیقت بخش دوم محسوب می‌شود که مدت زمان کمتری را فرامی‌گیرد و ازاین‌رو با تفصیل بیشتر و تحلیل کمتر به حوادث نزدیک به قیام عاشورا تا ‌اندکی پس از آن و روی کار آمدن حجاج در عراق پرداخته است[۳].

    کتاب با قیام مختار و کشته شدن او و ناآرامی‌های دوباره عراق و ورود حجاج به کوفه پایان یافته است.

    وضعیت کتاب

    پاورقی‌ها به مستندسازی برخی از محتویات کتاب اختصاص یافته است. نویسنده فهرستی از منابع مورد استفاده خود را در آخر کتاب آورده است.

    فهرست محتویات، اعلام، اسامی مکان‌ها، قبایل، اقوام و کتب در انتهای کتاب آمده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. آلوستانی مفرد، محسن، «یک کتاب در یک مقاله»، درج در پایگاه اینترنتی تبیان


    وابسته‌ها