أصول الحديث علومه و مصطلحه

    از ویکی‌نور
    أصول الحديث علومه و مصطلحه
    أصول الحديث علومه و مصطلحه
    پدیدآورانخطیب، محمد عجاج (نويسنده)
    ناشردار الفکر
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1409 ق
    چاپ1
    موضوعحدیث - تاریخ

    حدیث - علم الدرایه

    حدیث - علم الروایه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏6‎‏الف‎‏6

    أصول الحديث علومه و مصطلحه تأليف محمد عجاج خطيب، کتابى است پيرامون جايگاه حديث و تدوين آن و نيز علوم مختلف و اصطلاحات گوناگون حديث.

    کتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.

    نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آن‌ها، به‌صورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى به‌منظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع، گردآورى نموده است.[۱]

    وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مى‌باشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است.[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب.[۳]، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است.[۴]

    در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده.[۵]و سپس، چگونگى پيداش اين علم.[۶]و كثرت انواع آن، توضيح داده شده.[۷]و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است.[۸]

    نويسنده باب اول را به‌عنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است:

    1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است.[۹]

    «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مى‌باشد.[۱۰]

    2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است.[۱۱]

    3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و.[۱۲]

    4. حديث در عصر صحابه و تابعين.[۱۳]

    5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين.[۱۴]

    باب دوم، داراى سه فصل مى‌باشد. در اين باب به‌منظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است.[۱۵]در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفه‌هاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده.[۱۶]و سپس ديدگاه علمايى همچون محمد رشيد رضا و سيد حسن صدر بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است.[۱۷]

    در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث.[۱۸]

    در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است:

    فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آن‌ها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت.[۱۹]در ادامه، از اقوال و مصنفات بخارى، مسلم، ابوداود سجستانى، ترمذى، نسائى و ابن ماجه بحث به ميان آورده است.[۲۰]

    در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روش‌هاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و.[۲۱]

    فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و.[۲۲]

    در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و.[۲۳]

    سه مبحث زير به‌عنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين.[۲۴]

    وضعيت کتاب

    فهرست مطالب، به‌همراه فهرست مهم‌ترين مصادر و منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى کتاب آمده است.

    پاورقى‌ها توضيحى بوده و در آن‌ها علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، توضيحاتى ارائه شده است.

    پانویس

    1. تمهيد، ص12
    2. همان، ص12-13
    3. مقدمه، ص3
    4. همان، ص4-5
    5. تمهيد، ص7-10
    6. همان، ص10
    7. همان، ص11
    8. همان، ص12
    9. همان، ص17-19
    10. همان، ص23-32
    11. همان، ص36-46
    12. همان، ص51-77
    13. همان، ص79-88
    14. همان، ص95-129
    15. همان، ص139-142
    16. همان، ص194-200
    17. همان، ص307-218
    18. همان، ص223-295
    19. همان، ص304-305
    20. همان، ص304-328
    21. همان، ص331-335
    22. همان، ص337
    23. همان، ص355-375
    24. همان، ص380-450

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.