ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله

    از ویکی‌نور
    ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله
    نام ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله
    نام‌های دیگر معتزلی، ابوحامد عبدالحمید بن هبه الله

    اب‍ن‌ اب‍ی‌ ال‍ح‍دی‍د، اب‍و ح‍ام‍د

    اب‍ن‌ اب‍ی‌ ال‍ح‍دی‍د، ع‍ز ال‍دی‍ن‌

    ب‍غ‍دادی‌، ک‍اظم‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    ش‍ی‍خ‌ ک‍اظم‌ الازری‌

    ع‍ب‍د ال‍ح‍م‍ی‍د ع‍ز ال‍دی‍ن‌، اب‍ن‌ اب‍ی‌ ال‍ح‍دی‍د

    اب‍ن‌ اب‍ی‌ ح‍دی‍د، ع‍ب‍د ال‍ح‍م‍ی‍د ب‍ن‌ ه‍ب‍ه ‌ال‍ل‍ه

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 656 ‌‎ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE6893AUTHORCODE


    ابن ابى‌الحديد، عزالدين ابوحامد عبدالحميد بن هبه‌الله بن محمد بن محمد بن محمد بن حسين بن ابى‌الحديد مداينى، دانشمند، شاعر، اديب، فقيه شافعى و اصولى معتزلى، در اوّل ذيحجه 586ق در مداين ديده به جهان گشود و در همان شهر پرورش يافت. علم كلام و اصول آموخت. پدرش قاضى مداين بود. عزالدين در كودكى و به قولى در جوانى به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد كه بيشتر آن‌ها شافعى مذهب بودند، به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمى و ادبى شركت جست و به قول صاحب «نسمة السحر»، معتزلى جاحظ ى شد. نيز از ابوالبقاء عكبرى و ابوالخير مصدق بن شبيب واسطى ادب آموخت و به مناسبت نزديكى عقيدتى با ابن علقمى (د 656ق) وزير اديب و دانشمند مستعصم آخرين خليفه عباسى در شمار كاتبان ديوان دارالخلافه درآمد. از اين رو ابن ابى‌الحديد قصايد السبع و شرح نهج‌البلاغه را به نام او نوشت.

    در 642ق در نخستين يورش‌هاى مغول به بغداد كه سپاه عباسى به فرماندهى شرف‌الدين اقبال شرابى سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شكست داد، ابن ابى‌الحديد پيروزى سپاه بغداد را نتيجه تدبير ابن علقمى دانست و قصيده‌اى در تهينت و ستايش وى سرود كه ابياتى از آن در شرح نهج‌البلاغه ثبت است. وى ابتدا کتابت دارالتشريفات را برعهده داشت. در 629ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتى بعد كاتب ديوان گرديد. در صفر 642ق به عنوان ناظر حلّه تعيين شد. سپس «خواجه» امير علاءالدين طَبّرْس گرديد و پس از آن، ناظر بيمارستان عضدى و سرانجام ناظر کتابخانه‌هاى بغداد شد.

    وى در شعر طبعى رسا داشت و در انواع مضامين شعر مى‌گفت؛ ولى مناجات و اشعار عرفانى او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاريخ صدر اسلام نيز گسترده بود. علامه حلى از پدر خود و او از ابن ابى‌الحديد روايت كرده‌اند. وى در اصول معتزلى و در فروع شافعى بود و گفته شده است كه مشربى ميان تسنن و تشيع برگزيده بود. در مباحث عقيدتى خود در شرح نهج‌البلاغه به موافقت با جاحظ تصريح دارد؛ به همين لحاظ او را معتزلى جاحظ ى شمرده‌اند.

    بررسى شرح نهج‌البلاغه او نشان مى‌دهد كه برخلاف نظر ابن كثير كه وى را شيعى غالى شمرده است، مى‌توان او را معتزلى معتدلى دانست. او در آغاز کتابش، اتفاق همه شيوخ معتزلى خود (متقدمان، متأخران، بصريان و بغداديان) را بر صحت شرعى بيعت با ابوبكر نقل مى‌كند و تصريح مى‌نمايد كه از رسول خدا(ص) نصّى بر آن بيعت وارد نشده، بلكه تنها انتخاب مردم كه هم به اجماع و هم به غيراجماع راه تعيين پيشوا شمرده شده، موجب صحت آن است، اما ابن ابى‌الحديد به پيروى از مكتب معتزله بغداد، على(ع) را افضل از خلفاى سه گانه مى‌داند و تصريح مى‌كند كه آن حضرت هم در كثرت ثواب و هم در فضيل و خصال حميده، از ديگران افضل است. ليكن به عقيده وى افضليت امام ضرورى نيست و در خطبه آغاز کتاب در همين معنى گفته است: سپاس خداوندى را كه مفضول را بر افضل مقدم داشت.

    وى در حمله هلاكوخان به بغداد در 655ق1258/م محكوم به قتل شد و به شفاعت ابن علقمى و خواجه نصيرالدين طوسى از مرگ نجات يافت ولى روزگارش نپاييد و اندكى بعد در بغداد درگذشت.

    آثار

    تأليفات وى را تا 15 اثر برشمرده‌اند كه مشهورترين آن‌ها موارد ذيل است:

    1. شرح نهج‌البلاغه؛
    2. الفلك الدائر على المثل السائر؛
    3. السبع العلويات يا قصائد السبع العلويات؛
    4. نظم کتاب الفصيح ثعلب[۱].

    پانویس

    1. فکرت، محمدآصف، ج2، ص640

    منابع مقاله

    فکرت، محمدآصف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374


    وابسته‌ها