الإيمان و الكفر في الكتاب و السنة

    از ویکی‌نور
    الإیمان و الکفر في الکتاب و السنة
    الإيمان و الكفر في الكتاب و السنة
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (-) سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالمناهج التفسیریه

    حیاه السید المسیح علیه‌السلام - بعد الرفع

    رساله موجزه تبحث عن حقیقه الایمان و الکفر...
    ناشرمؤسسة الإمام الصادق علیه‌السلام
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1416 ‌‎ق
    چاپ1
    موضوعایمان (اسلام)

    تفسیر - فن

    عیسی مسیح - سرگذشت‌نامه

    کفر
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏225‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏الف‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    الإيمان و الكفر في الكتاب و السنة كتابى است كلامى به زبان عربى، تألیف آیت‌الله جعفر سبحانى از علماى معاصر شيعه، كه به بررسى موضوع ايمان و كفر از ديدگاه قرآن كريم و سنت شريف نبوى می‌پردازد. در اين كتاب حقيقت ايمان و كفر و حدود هر يك كاملا بيان شده و تفاوت ميان اسلام و ايمان مورد بررسى قرار می‌گیرد و به نقد و بررسى حكم تكفير اهل قبله توسط فرقه وهابيت پرداخته شده، ثابت می‌شود كه تكفير اهل قبله مادامى كه متدين به توحيد بارى تعالى و معتقد به رسالت پيامبر گرامى اسلام هستند رويه‌اى كاملا اشتباه است. با ابطال اين ديدگاه اين نتيجه به دست مى‌آيد كه تمام طوائف و فرق اسلامى زير سايه اعتقاد به توحيد و رسالت پيامبر خاتم(ص) در زمره مسلمانان داخل‌اند و تكفير ايشان به هيچ وجه صحيح نمی‌باشد.

    ساختار

    اين كتاب داراى يك مقدمه و ده فصل است:

    مؤلف در مقدمه، اهميت بحث و بررسى درباره موضوع ايمان و كفر را در عصر حاضر، به جهت آنكه «ايمان» تنها رشته‌اى است كه فرق اسلامى را به هم پيوند می‌دهد، يادآور می‌شود و تمسك به اين رشته را برای استحكام پيوند موجود ميان امت اسلامى ضرورى و لازم می‌شمارد.

    فصول كتاب

    1. تعريف لغوى و اصطلاحى ايمان:
      «ايمان» به معناى «امن» در مقابل «خوف» و «تصديق» استعمال می‌شود. معناى «تصديق» را بسيارى از متكلمين در تعريف ايمان گنجانده‌اند و برخى ديگر آن را به «معرفت» و «شناخت» تعريف كرده‌اند.
      اما از جهت اصطلاحى، درصورتى كه ايمان به معناى تصديق باشد بايد ديد به كدام يك از اقسام آن مى توان بسنده كرد:
      الف:ايمان به معناى اقرار به زبان و لو شخص در قلب كافر باشد.
      ب:ايمان به معناى تصديق قلبى و لو شخص به زبان اظهار كفر كند.
      ج:ايمان علاوه بر تصديق قلبى نيازمند تصديق زبانى نيز هست.اما عمل بر طبق ايمان از ثمرات ايمان است و در معناى ايمان دخالتى ندارد.
      د:ايمان علاوه بر تصديق قلبى و اقرار زبانى، عمل به جوارح و اركان را هم مى طلبد.
      مؤلف در پایان يادآور می‌شود كه عموم فقيهان و متكلمان اهل سنت و شيعه به كفايت قسم سوم از معانى ايمان باور دارند و عمل را كمال ايمان معرفى می‌كنند و اين بدين معناست كه فرق ميان مومن و كافر همان تصديق قلبى همراه با اقرار زبانى است.
    2. آيا عمل جزء ايمان است يا نه؟
      در اين فصل مؤلف با هدف رد ديدگاه خوارج و معتزله كه ايمان را مركب از تصديق به قلب به علاوه عمل به اعضاء و جوارح مى دانند، به آياتى از قرآن كريم و نيز احاديثى از پيامبر اكرم(ص) استناد مى‌كند كه نشان می‌دهد عمل هيچ گونه مدخليتى در مفهوم ايمان ندارد.
      در ادامه به نقد و بررسى ادله طرفداران مدخليت عمل در مفهوم ايمان پرداخته می‌شود.
    3. افزايش و كاستى ايمان: در اين فصل اين سؤال مطرح می‌شود كه آيا ايمان قابل افزايش و يا كاهش هست يا نه؟
      جمهور متكلمان بر اين باورند كه چنانچه ايمان تنها عبارت از تصديق باشد و عمل مدخليتى در مفهوم آن نداشته باشد، به هيچ وجه قابل افزايش و كاهش نيست اما اگر به معناى تصديق مقارن با عمل باشد قابل فزونى و كاستى خواهد بود.اما قاضى عضدالدين ايجى، سيد‌ ‎رضى و... قائل به بروز فزونى و كاستى در ايمان به معناى تصديق هستند.مؤلف نيز ايمان را هم در طرف عقيده و هم در طرف عمل قابل افزايش و كاهش می‌داند.
    4. آنچه ايمان بدان واجب است:
      به نظر مؤلف ايمان مركّبى حقيقى است كه اجزاء آن همه به هم وابسته و پيوسته‌اند و چنانچه يكى از اين اجزاء از بين برود، اصل ايمان نيز از ميان خواهد رفت.
      وى سپس يادآور می‌شود كه آنچه پيامبر(ص) از جانب خداوند برای بندگان آورده است و ايمان بدان واجب است دو قسم است:
      يك قسم از آنها به تفصيل معلوم است مثل توحيد، حشر، وجوب نماز و زكات و قسم ديگر به نحو اجمالى كه در لابلاى كتاب و سنت گنجانده شده است.در پایان مؤلف به بيان اين نكته می‌پردازد كه مسائل فرعى و اصلى اسلام گرچه هر دو جزء حقيقت اسلام هستند اما اذعان قلبى تفصيلى بدانها لازم و ضرورى نيست، بلكه ايمان اجمالى نسبت بدانها كفايت مى‌كند.
    5. تعريف «كفر» و اسباب و اقسام آن:
      كفر در لغت به معناى پوشاندن و در اصطلاح به معناى عدم ايمان نسبت به كسى است كه شانيت ايمان را داراست.بنابراین ميان «ايمان» و «كفر» نسبت عدم و ملكه برقرار است.
      مؤلف اسباب كفر را اينگونه می‌داند:
      الف:انكار آنچه ايمان بدان تفصيلا واجب است، مانند انكار صانع، انكاررسالت پيامبر اسلام و....
      ب:انكار آنچه منكر علم دارد كه جزء اسلام است، چه آن چيز ضرورى اسلام باشد يا غير ضرورى و چه اصل عقيدتى باشد يا حكم شرعى.
      ج:انكار ضروريات اسلام.
      اقسام كفر
      ا) کفر انكار، ب) کفر جحود، ج) کفر عناد، د) کفر نفاق و....
    6. تكفير اهل قبله
      پس از آشنايى با آنچه انسان را از ايمان خارج و در كفر داخل مى سازد روشن می‌شود كه تكفير فرقه‌اى از فرق مسلمان مادامى كه به شهادتين اقرار دارند و هيچ يك از ضروريات اسلام را انكار نمی‌كنند كارى اشتباه است.مؤلف برای اثبات اين امر به كلمات برخى از علماى اهل سنت استناد كرده و شواهد فراوانى از سنت نبوى بر اين ادعا اقامه مى‌كند.
      در ادامه اين فصل مؤلف به برخى از تهمت هایى كه به شيعه نسبت داده شده پاسخ گفته و به دفاع از برخى معتقدات شيعى نظير اعتقاد به عصمت ائمه اثناعشر، بداء، علم ائمه(ع) به امور غيبى و... می‌پردازد.
    7. تفاوت ميان اسلام و ايمان:
      مؤلف «اسلام» را از جهت لغوى به معناى سلامت دانسته و به تعريف آن از ديدگاه قرآن و سنت می‌پردازد.از ديدگاه مؤلف اسلام در قرآن كريم داراى سه معنا است:
      اسلام در مقابل ايمان، تسليم زبانى و تصديق قلبى، تسليم قلبى علاوه بر تصديق قلبى.
      اما اختلاف اسلام و ايمان از منظر سنت به سه نحو قابل تصور است:
      1. اختلاف به شرط بودن عمل و عدم اشتراط آن.بنابراین در صدق اسلام، اقرار تنها، بدون عمل، كفايت مى‌كند اما در صدق ايمان، همراهى آن با عمل ضرورى است.
      2. باورداشت ولايت ائمه اثنا عشر(ع).بنابراین تصوير اسلام و ايمان يكى هستند جز اينكه در ايمان اعتراف به ولايت امامان دوازده گانه لازم و ضرورى است.
      3. مصون بودن جان و مال از آثار اقرار به شهادتين است و اسلام است و لو تصديق قلبى ثابت نگردد.
    8. ضرورت فراگيرى عقائد به نحو علمى:
      مؤلف معتقد است كه در تحصيل عقائد نه مى توان تقليد كرد و نه به ظن و گمان اكتفا نمود بلكه لازم است به تحصيل يقين پرداخت.سپس به بيان ادله لزوم معرفت يعنى لزوم دفع ضرر محتمل و وجوب شكر منعم اشاره مى‌كند.
      در ادامه به بيان حكم جاهل مقصر پرداخته و در اين باره در دو مقام ثبوت و اثبات به بحث و بررسى می‌پردازد.
    9. دفاع از حقيقت:
      در اين فصل مؤلف به رد دعاوى يكى از مفتيان وهابى معاصر به نام «جبرين» که در پاسخ به استفتايى ساختگى، اتهاماتى را متوجه شيعه ساخته و ايشان را خارج از دين اسلام معرفى كرده است می‌پردازد.
    10. وحدت اسلامى:
      در اين فصل مؤلف به بيان آيات و احاديثى می‌پردازد كه در آنها سفارش اكيد به وحدت امت اسلامى صورت گرفته و از فتنه ايجاد تفرقه و اختلاف ميان امت اسلامى كه برخى با قلم و قدم بدان دامن مى زنند پرهيز داده شده است.
      در پایان اين كتاب دو رساله با عناوين «رساله في حياه السيد‌ ‎المسيح بعد الرفع» و «رساله المناهج التفسيريه»آمده است.

    رساله اول را مؤلف در پاسخ به نامه‌اى كه از آلمان توسط جوانى فلسطينى برای وى ارسال شده بود به نگارش درآورده و در آن با استناد به آيات قرآن كريم و سنت نبوى، به موضوع زنده بودن حضرت مسيح(ع)پس از رفتن به آسمان پرداخته است.

    در رساله دوم، به بيان روش‌هاى تفسيرى و درست و نادرست آن و...می‌پردازد.

    نسخه شناسى

    نسخه حاضر در برنامه به قلم آیت‌الله جعفر سبحانى، در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 232 صفحه برای بار دوم در سال 1427ق 1385 ش.توسط انتشارات مؤسسه امام صادق، قم منتشر شده است.

    منبابع مقاله

    متن كتاب